پرش به محتوا

اصول اربعمائه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۶
جز
imported>Mgolpayegani
imported>Mgolpayegani
خط ۱۷: خط ۱۷:
==علت اهمیت اصل‌ها==
==علت اهمیت اصل‌ها==


ظاهراً علت اعتماد به این اصول این است که معمولاً اصحاب [[ائمه]](ع) هنگام شنیدن [[حدیث]] از امام بدون فوت وقت آن را می‌نوشته‌اند که احتمال فراموشی یا کم و زیاد شدن متن آن کمتر است. مؤید این مطلب روایتی است که [[سید بن طاووس]] در ''[[مهج الدعوات]]'' نقل کرده است که «‌گروهی از اصحاب [[امام کاظم]](ع) با قلم و کاغذ در محضر ایشان حاضر می‌شدند و چون امام سخنی می‌فرمود یا درباره واقعه‌ای فتوا می‌داد، آن را می‌نگاشتند‌»<ref>آقابزرگ، الذریعة، ج ۲، ص۱۲۷.</ref>
ظاهراً علت اعتماد به این اصول این است که معمولاً اصحاب [[ائمه]] (ع) هنگام شنیدن [[حدیث]] از امام بدون فوت وقت آن را می‌نوشته‌اند که احتمال فراموشی یا کم و زیاد شدن متن آن کم‌تر است. مؤید این مطلب روایتی است که [[سید بن طاووس]] در ''[[مهج الدعوات]]'' نقل کرده است که «‌گروهی از اصحاب [[امام کاظم]] (ع) با قلم و کاغذ در محضر ایشان حاضر می‌شدند و چون امام سخنی می‌فرمود یا درباره واقعه‌ای فتوا می‌داد، آن را می‌نگاشتند‌.»<ref>آقابزرگ، الذریعة، ج‌۲، ص۱۲۷.</ref>


در زمان ائمه(ع) بیش از چهارصد اصل بوده است، لیکن از میان آنها اصولی که امامیه بر اعتبار و صحّت آنها و نیز عمل بدانها اتّفاق داشته‏‌اند چهارصد اصل بوده است.<ref>بحرانی، الحدائق الناضرة، ج۱، ص۱۷-۲۱</ref>
در زمان ائمه (ع) بیش از چهارصد اصل بوده است، لیکن از میان آن‌ها اصولی که امامیه بر اعتبار و صحّت آن‌ها و نیز عمل بدان‌ها اتّفاق داشته‏‌اند چهارصد اصل بوده است.<ref>بحرانی، الحدائق الناضرة، ج۱، ص۱۷-۲۱</ref>


مؤلفان این چهارصد اصل همگی افراد قابل اعتماد و راستگو (ثقه) بوده‌اند، اما همگی شیعۀ ۱۲ امامی نبودند. [[شیخ طوسی]] در کتاب [[الفهرست شیخ طوسی|الفهرست]] می‌فرماید: «‌تعدادی از مؤلفان [[شیعه]] و صاحبان اصول اگر چه در نحله‌های مذاهب فاسد بوده‌اند، اما کتبشان (از جهت راستگویی و اداء امانت) مورد تأیید و اعتماد است.‌»<ref>طوسی، الفهرست، ص۲.</ref>
مؤلفان این چهارصد اصل همگی افراد قابل اعتماد و راستگو (ثقه) بوده‌اند، اما همگی شیعۀ ۱۲ امامی نبودند. [[شیخ طوسی]] در کتاب [[الفهرست شیخ طوسی|الفهرست]] می‌فرماید: «‌تعدادی از مؤلفان [[شیعه]] و صاحبان اصول اگر چه در نحله‌های مذاهب فاسد بوده‌اند، اما کتبشان (از جهت راستگویی و اداء امانت) مورد تأیید و اعتماد است.‌»<ref>طوسی، الفهرست، ص۲.</ref>


[[شیخ بهایی]] در ''مشرق الشمسین'' یکی از قرینه‌های صحت حدیث نزد علمای شیعه را وجود آن در چند اصل یا تکرار آن در یک اصل و یا وجود [[حدیث]] در یک اصل که صاحب اصل از افراد قابل اطمینان قطعی ([[اصحاب اجماع]]) نزد شیعه می‌داند و همین امر حاکی از اعتماد قدما به محتویات اصول مزبور می‌باشد.<ref>شیخ بهایی، مشرق الشمسین، صص۲۶-۲۷.</ref>
[[شیخ بهایی]] در ''مشرق الشمسین'' یکی از قرینه‌های صحت حدیث نزد علمای شیعه را وجود آن در چند اصل یا تکرار آن در یک اصل و یا وجود [[حدیث]] در یک اصل که صاحب اصل از افراد قابل اطمینان قطعی ([[اصحاب اجماع]]) نزد شیعه می‌داند و همین امر حاکی از اعتماد قدما به محتویات اصول مزبور می‌باشد.<ref>شیخ بهایی، مشرق الشمسین، ص۲۶-۲۷.</ref>


==سرنوشت اصول==
==سرنوشت اصول==
کاربر ناشناس