پرش به محتوا

حلم: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۱۵
جز
imported>Eahmadian
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Aghaie
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = [[امام علی (ع)]]: {{حدیث|ألحِلمُ وَ ألاناةَ تَوأمانِ تُنتِجُهَما عُلو الهِمَّةِ. |ترجمه=بردباری و وقار دو همزادند که از بلندی همّت‌زاده می‌شوند.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> [[بحارالانوار]]، بحارالانوار ج۶۸ ص۴۲. </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = [[امام علی (ع)]]: {{حدیث|ألحِلمُ وَ ألاناةَ تَوأمانِ تُنتِجُهَما عُلو الهِمَّةِ. |ترجمه=بردباری و وقار دو همزادند که از بلندی همّت‌زاده می‌شوند.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> [[بحارالانوار]]، بحارالانوار ج۶۸، ص۴۲. </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
'''حِلْم'''، عنوانی برای فضیلتی اخلاقی است که هم به انسان و هم به خدا نسبت داده می‌شود. این صفت برای انسان، به معنای بردباری و شکیبایی در رفتار با دیگران و نیز در مواجهه با حوادث زندگی است. قرآن کریم در یازده آیه، این صفت را به خدا  و در آیاتی دیگر به [[پیامبران الهی]]، یعنى [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت اسماعیل]] و [[حضرت شعیب|حضرت شُعَیب]] نسبت داده است.
'''حِلْم'''، فضیلتی اخلاقی است که هم به انسان و هم به خدا نسبت داده اند. این صفت در انسان، به معنای بردباری در رفتار با دیگران و نیز در مواجهه با ناگواری های زندگی است و حلیم بودن خدا، تأخیر او در عقوبت [[گناه|گناهکاران]] است که از روى تفضل و با وجود توانایى بر کیفر آنها، صورت مى‌پذیرد.


بنابر احادیث شیعه، حلم  موجب میانه‌روى انسان در امور و آرامش یافتن روان او مى‌شود و از دیدگاه عارفان و صوفیان، حلم یکى از هفت صفت اصلى [[روح]] است که صفات دیگر از آن‌ها ناشى مى‌شوند، چنان‌که حلم منشأ وقار، [[حیا]] و تحمل آزار و اذیت دیگران است.
بنابر [[احادیث]] شیعه، حلم  موجب میانه‌روى انسان در امور و آرامش یافتن روان او مى‌شود. از دیدگاه [[عرفان|عارفان]] و [[تصوف|صوفیان]]، حلم یکى از هفت صفت اصلى [[روح]] است؛ صفاتی که سرچشمه صفات دیگر است. چنان‌که حلم منشأ وقار، [[حیا]] و تحمل است.


==در لغت و اصطلاح==
==در لغت و اصطلاح==
خط ۲۱: خط ۲۱:
آیه ۸۷ [[سوره هود]] حاکى از آن است که کافران، این صفت را درباره حضرت شعیب به کار مى‌برده‌اند. برخى از لغویان و مفسران گفته‌اند این سخن بر وجه کنایه و براى استهزاى شعیب به‌کار مى‌رفته است و او را سفیه و جاهل خوانده‌اند.<ref>رجوع کنید به طبرى، ذیل آیه؛ ابن‌منظور، ذیل واژه؛ طریحى، ص ۴۹۶؛ زبیدى، ذیل واژه</ref> برخى دیگر، علاوه بر این قول، گفته‌اند احتمال دارد این سخن به معناى واقعى به کار رفته باشد؛ بدین‌معنى که کافران دعوت شعیب به [[توحید]] و رعایتِ عدل در داد و ستد و درست پیمانه کردن را مخالف حلیم و رشید بودن او دانسته‌اند. <ref>رجوع کنید به نحّاس، ج ۳، ص ۳۷۴؛ طوسى؛ طبرسى، قرطبى، ذیل آیه؛ قس طباطبائى، ذیل آیه که فقط وجه اخیر را صحیح مى‌داند</ref>
آیه ۸۷ [[سوره هود]] حاکى از آن است که کافران، این صفت را درباره حضرت شعیب به کار مى‌برده‌اند. برخى از لغویان و مفسران گفته‌اند این سخن بر وجه کنایه و براى استهزاى شعیب به‌کار مى‌رفته است و او را سفیه و جاهل خوانده‌اند.<ref>رجوع کنید به طبرى، ذیل آیه؛ ابن‌منظور، ذیل واژه؛ طریحى، ص ۴۹۶؛ زبیدى، ذیل واژه</ref> برخى دیگر، علاوه بر این قول، گفته‌اند احتمال دارد این سخن به معناى واقعى به کار رفته باشد؛ بدین‌معنى که کافران دعوت شعیب به [[توحید]] و رعایتِ عدل در داد و ستد و درست پیمانه کردن را مخالف حلیم و رشید بودن او دانسته‌اند. <ref>رجوع کنید به نحّاس، ج ۳، ص ۳۷۴؛ طوسى؛ طبرسى، قرطبى، ذیل آیه؛ قس طباطبائى، ذیل آیه که فقط وجه اخیر را صحیح مى‌داند</ref>


فحواى برخى آیات قرآن نیز ناظر بر انتساب حلم به خدا و انسانهاست. مثلاً واژه «هَوْناً» را در آیه ۶۳ [[سوره فرقان]]، به حلم و وقار بندگان خدا (عِبادُ آلرَّحمن) در برخورد با جاهلان تفسیر کرده‌اند.<ref>رجوع کنید به طبرى؛ طوسى، ذیل آیه</ref> [[کظمِ غیظ]] نیز ـ که تقریباً مترادف حلم است ـ در آیات قرآن کریم از صفات مُتَّقین و مُحْسِنین دانسته شده است.<ref>رجوع کنید به آل‌عمران: ۱۳۳ـ۱۳۴؛ طبرى؛ طوسى، ذیل آیه</ref> همچنین عبارت «وَ لکِنْ یُؤَخِّرُهُمْ اِلى اَجَلٍ مُسَمًّى» در آیه ۶۱ [[سوره نحل]] بر حلم خدا در تأخیر عقوبتِ ظالمان دلالت دارد.<ref>طبرى، ذیل آیه</ref>
مفهوم برخى آیات قرآن نیز ناظر بر انتساب حلم به خدا و انسانها است. مثلاً واژه «هَوْناً» را در آیه ۶۳ [[سوره فرقان]]، به حلم و وقار بندگان خدا (عِبادُ آلرَّحمن) در برخورد با جاهلان تفسیر کرده‌اند.<ref>رجوع کنید به طبرى؛ طوسى، ذیل آیه</ref> [[کظمِ غیظ]] نیز ـ که تقریباً مترادف حلم است ـ در آیات قرآن کریم از صفات مُتَّقین و مُحْسِنین دانسته شده است.<ref>رجوع کنید به آل‌عمران: ۱۳۳ـ۱۳۴؛ طبرى؛ طوسى، ذیل آیه</ref> همچنین عبارت «وَ لکِنْ یُؤَخِّرُهُمْ اِلى اَجَلٍ مُسَمًّى» در آیه ۶۱ [[سوره نحل]] بر حلم خدا در تأخیر عقوبتِ ظالمان دلالت دارد.<ref>طبرى، ذیل آیه</ref>


==از دیدگاه مردم عرب پیش از اسلام==
==از دیدگاه مردم عرب پیش از اسلام==
خط ۵۲: خط ۵۲:
از دیگر شروط تحقق حلم این است که حلم باید از سوى انسان فَرادَست در برابر فرودست صورت پذیرد، زیرا خوددارى فرودست از انتقام، با وجود قدرت، خوف نامیده مى‌شود، نه حلم.<ref>یحیى‌بن عدى، همانجا</ref> به نظر [[راغب اصفهانى]] <ref> ۱۳۷۳ش، ص ۲۴۳ </ref> کمال این صفت وقتى است که انسان با قرارگرفتن در شرایط بروز غضب، اعضا و جوارح خود را از اعمالى که در واقع پاسخ مثبت به هیجان غضب است، بازدارد.
از دیگر شروط تحقق حلم این است که حلم باید از سوى انسان فَرادَست در برابر فرودست صورت پذیرد، زیرا خوددارى فرودست از انتقام، با وجود قدرت، خوف نامیده مى‌شود، نه حلم.<ref>یحیى‌بن عدى، همانجا</ref> به نظر [[راغب اصفهانى]] <ref> ۱۳۷۳ش، ص ۲۴۳ </ref> کمال این صفت وقتى است که انسان با قرارگرفتن در شرایط بروز غضب، اعضا و جوارح خود را از اعمالى که در واقع پاسخ مثبت به هیجان غضب است، بازدارد.


غزالى <ref>غزالی، ج ۳، ص ۱۷۶</ref> و نراقى<ref>نراقی، ج ۱، ص ۳۳۳</ref> حلم را بر‌تر از کظم غیظ دانسته‌اند، زیرا کظم‌غیظ از کسى سر مى‌زند که هنوز به خُلقِ حلم دست نیافته و غضب توانایى آن را دارد که در وى بروز کند، اما او با تلاش در فروخوردنِ آن، سعى در مهارکردن غضب دارد.
غزالى <ref>غزالی، ج ۳، ص ۱۷۶</ref> و نراقى،<ref>نراقی، ج ۱، ص ۳۳۳</ref> حلم را بر‌تر از کظم غیظ دانسته‌اند؛ زیرا کظم‌غیظ از کسى سر مى‌زند که هنوز به ملکه حلم دست نیافته و غضب توانایى آن را دارد که در وى بروز کند، اما او با تلاش در فروخوردنِ آن، سعى در مهارکردن غضب دارد.


==حلم از دیدگاه عارفان و صوفیان==
==حلم از دیدگاه عارفان و صوفیان==
خط ۶۵: خط ۶۵:




== پانویس ==
==پانویس==
{{پانویس|۳}}
<div class="reflist4" style="height: 300px; overflow: auto; padding: 3px" >
{{پانویس|اندازه=ریز|3}}
</div>
 
== منابع ==
== منابع ==
{{ستون-شروع}}
<div class="reflist4" style="height: 300px; overflow: auto; padding: 3px" >
 
{{ستون-شروع}}
* قرآن.
* قرآن.
* نهج‌البلاغة، چاپ شیخ‌محمد عبده، بیروت، بى‌تا.
* نهج‌البلاغة، چاپ شیخ‌محمد عبده، بیروت، بى‌تا.
خط ۱۰۶: خط ۱۰۹:
* یحیى‌بن عدى، تهذیب‌الاخلاق، با مقدمه و تصحیح و ترجمه و تعلیق محمد دامادى، تهران ۱۳۶۵ش.
* یحیى‌بن عدى، تهذیب‌الاخلاق، با مقدمه و تصحیح و ترجمه و تعلیق محمد دامادى، تهران ۱۳۶۵ش.
  {{پایان}}
  {{پایان}}
==منابع لاتین==
 
{{چپ‌چین}}
{{چپ‌چین}}
* Ignaz Goldziher, Muslim studies, ed. S.M. Stern, translated from the German by C.R. Barber and S.M. Stern, London 1967-1971.
* Ignaz Goldziher, Muslim studies, ed. S.M. Stern, translated from the German by C.R. Barber and S.M. Stern, London 1967-1971.
خط ۱۱۲: خط ۱۱۵:


{{پایان چپ‌چین}}
{{پایان چپ‌چین}}
</div>
==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
منبع مقاله: [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=6465 دانشنامه جهان اسلام]
منبع مقاله: [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=6465 دانشنامه جهان اسلام]


[[رده:اخلاق]]
{{اخلاق}}
 
[[رده:اصطلاحات اخلاقی]]
[[رده:فضایل اخلاقی]]
[[رده:فضایل اخلاقی]]
کاربر ناشناس