ابولهب: تفاوت میان نسخهها
بازنویسی کلی اضافه کردن اطلاعات و...
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) (بازنویسی کلی اضافه کردن اطلاعات و...) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''عبدالعُزّی بن عبدالمطلب | '''عبدالعُزّی بن عبدالمطلب''' (مرگ [[۲]]ق/۶۲۴م) معروف به '''ابولهب''' عموی [[پیامبر(ص)]] و از سرسختترین دشمنان ایشان پس از [[بعثت]] بود. او و همسرش، [[ام جمیل]]، در راه آزار پیامبر (ص) و مخالفت با اسلام از هیچ اقدامی فروگذار نکردند. [[سوره مسد]] در نکوهش او و همسرش نازل شده است. | ||
پس از [[هجرت]] پیامبر(ص)، ابولهب | [[عبدالمطلب]] او را به دلیل زیبایی و گلگونی چهره ابولهب میخواند. ابولهب به همراه عدهای غزالی طلایی را از [[کعبه]] دزدید، اما با دخالت داییهایش از [[قبیله خزاعه]] از مجازات گریخت. | ||
ثویبه، کنیز ابولهب، مدتی پیامبر (ص) را شیر داد. عتبه و عتیبه، پسران ابولهب، با [[رقیه دختر پیامبر (ص)|رقیه]] و [[ام کلثوم دختر پیامبر (ص)|ام کلثوم]]، دو دختر پیامبر (ص) ازدواج کرده بودند اما پس از ظهور اسلام و نزول سوره مسد ابولهب و همسرش پسرانشان را وادار به طلاق دختران پیامبر (ص) کردند. او همواره معجزات پیامبر (ص) را از سحر میدانست و با بدگویی از پیامبر (ص) مانع از تبلیغ اسلام میشد. وقتی [[قریش|قریشیان]] تصمیم گرفتند مسلمانان و [[بنی هاشم]] را تحریم کنند او تنها فرد از بنی هاشم بود که با قریش همراهی کرد. ابولهب از جمله سران قریش بود که تصمیم گرفتند پیامبر (ص) را شبانه به قتل برسانند. | |||
پس از [[هجرت]] پیامبر(ص)، ابولهب در [[جنگ بدر]] شرکت نکرد، ولی به جای خود شخص دیگری را فرستاد. ابولهب هفت روز پس از [[جنگ بدر|واقعه بدر]] در اثر بیماری درگذشت. | |||
==کنیه و نسب== | ==کنیه و نسب== | ||
عبدالعزی بن عبدالمطلب، در اصل به ابوعتبه [[کنیه]] داشت ولی پدرش [[عبدالمطلب]] او را به سبب زیبایی و گلگونی چهره ابولهب میخواند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۹۳</ref> مادرش لُبنی دختر هاجر بن عبدمناف از قبیله [[خزاعه]] بود. لبنی فرزندی جز ابولهب نداشت.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دارالمعرفه، ج۱، ص۱۱۰</ref> او از مردان زیبای قریش به شمار میرفته ولی چشمانش لوچ بوده است.<ref>ابن حبیب، المنمق، ۱۴۰۵ق، ص۴۲۳</ref> | |||
==پیش از بعثت== | |||
از زندگی ابولهب پیش از ظهور [[اسلام]] آگاهی کمی در دست است اما از آیه دوم سوره مسد ({{متن قرآن|مَا أَغْنَىٰ عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ|سوره=[[سوره مسد|مسد]]|آیه=۲}}) برمیآید که احتمالا همچون بیشتر [[قریش|قریشیان]] به بازرگانی اشتغال داشته و ثروتی نیز اندوخته بوده است.{{مدرک}} | |||
ابولهب به همراه عدهای غزالی طلایی که عبدالمطلب به کعبه هدیه کرده بود را دزدید. پس از دستگیری دزدان، دست برخی از کسانی که در دزدی نقش داشتند قطع شد ولی داییهای او از قبیله خزاعه مانع قطع شدن دست او شدند.<ref>ابن حبیب، المنمق فی اخبار قریش، ۱۴۰۵ق، ص۵۹-۷۱؛ ابن درید، الاشتقاق، ۱۳۷۸ق، ص۱۲۱؛ ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۲۵</ref> | |||
کنیز ابولهب ثوبیه مدتی پیش از [[حلیمه سعدیه]]، پیامبر(ص) را در کودکی شیر داد. پیامبر قصد داشت ثویبه را از ابولهب بخرد تا آزادش کند اما ابولهب حاضر نشد. پس از هجرت پیامبر (ص) به مدینه ابولهب خود ثویبه را آزاد کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۱۰۸، بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۹۶، یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۹</ref> | |||
هنگام وفات، عبدالمطلب فرزندان خود را جمع کرد و آنان را به سرپرستی پیامبر (ص) وصیت کرد. وقتی ابولهب برای سرپرستی پیامبر (ص) داوطلب شد، عبدالمطلب پاسخ داد: «شَرَّت را از او باز بدار» و سرپرستی پیامبر (ص) را به ابوطالب واگذار کرد.<ref>ابن شهراشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۳۵</ref> | |||
عتبه و عتیبه دو پسر ابولهب با رقیه و ام کلثوم دو دختر پیامبر (ص) ازدواج کرده بودند.<ref>ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۸، ص۳۷-۳۶، بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۲۲-۱۲۳</ref> | |||
پس از [[بعثت]] | ==از بعثت تا هجرت== | ||
پس از [[بعثت]] پیامبر اسلام (ص)، ابولهب در زمره سرسختترین دشمنان آن حضرت درآمد و شهرت او در تاریخ صدر اسلام به این سبب است. | |||
= | ===ممانعت از تبیلغ اسلام و آزار پیامبر (ص)=== | ||
با نزول [[آیه انذار]]، پیامبر (ص) مامور شد دعوت عمومی خود را از خویشان شروع کند. پس فرزندان عبدالمطلب را در خانه خود مهمان کرد و با وجود کمی غذا همه از آن خوردند و سیر شدند. ابولهب این را اثر سحر پیامبر (ص) دانست در نتیجه پیامبر (ص) سکوت کرد و موضوع دعوت به اسلام را به روز بعد موکول کرد.<ref>خصیبی، الهدایه الکبری، ۱۴۱۹ق، ص۴۶</ref> | |||
=== | وقتی پیامبر (ص) دعوت خویش را علنی کرد قبایل قریش را فراخواند و آنان را از عذاب الهی ترساند و به توحید فراخواند؛ ابولهب پیامبر (ص) را با لفظ «تبًّا لک» نفرین کرد. پس سوره مسد نازل شد: «تَبَّت يَدا أَبي لَهَبٍ وَتَبَّ...» (بریده باد هر دو دست ابولهب و مرگ بر او باد).<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۷۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۱۹</ref> پس از نزول این سوره ابولهب بیش از ده سال زنده بود اما ایمان نیاورد و مشرک از دنیا رفت. این یکی از پیشگوییها و معجزات قرآن است.<ref>کراجکی، کنز الفوائد، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۷۸؛ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائج، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۵۳</ref> | ||
پس از [[ | |||
پس از نزول سوره مسد ابولهب پسران خود را وادار کرد تا دختران پیامبر(ص) را طلاق دهند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۸، ص۳۶-۳۷</ref> در این طلاق ام جمیل، زن ابولهب، نیز نقش داشته است.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۲۲-۱۲۳، ۴۰۱</ref> | |||
پیامبر (ص) فرموده است که خانهاش در بین بدترین همسایهها قرار داشت، عقبه بن ابی مُعَیط و ابو لهب، که کثافات را بر در خانه ایشان میریختند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۳۱</ref> | |||
گاهی وقتی پیامبر (ص) گروهی را به اسلام دعوت میکرد ابولهب و عباس جلو رفته و میگفتند: «این برادرزاده ما دروغگوست شما را از دینتان گمراه نکند».<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۰۳</ref> در موسم حج پیامبر (ص) نزد گروههایی که به مکه آمده بودند میرفت و آنان را به اسلام دعوت میکرد اما قریشیان به میان آنان میرفتند و از پیامبر (ص) بدگویی میکردند، در این کار جدیترین فرد ابولهب بود.<ref>ابن خلدون، تاریخ، دار احياء التراث العربی، ج۳، ص۱۱</ref> ابولهب به دنبال پیامبر (ص) راه میافتاد و او را با سنگ میزد به گونهای که پای وی را خون آلود میکرد و او را دروغگو میخواند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۰۲</ref> یک بار وقتی پیامبر (ص) در سجده بود ابولهب سنگی بلند کرد تا بر سر پیامبر (ص) بزند اما دستش ثابت ماند و نتوانست آن حرکت دهد، پس از التماس او وقتی پیامبر (ص) آن حالت را برطرف کرد ابولهب این را از سحر پیامبر (ص) دانست.<ref>ابن شهراشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۷۸</ref> | |||
هنگامی که [[قریش|قریشیان]] پیامبر(ص) و مسلمانان و [[بنی هاشم]] را در [[شعب ابی طالب]] تحریم کردند، ابولهب با این که از بنی هاشم بود با قریشیان همکاری کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۲۰۹</ref> و از کسانی بود که عهدنامه تحریم را مهر کردند.<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ص۵۰</ref> | |||
از امام رضا (ع) نقل شده که ابولهب پیامبر (ص) را تهدید کرد و پیامبر (ص) فرمودند: «اگر توانستی به من خدشهای وارد کنی من دروغگو هستم» و این اولین معجزه پیامبر (ص) بود.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۱۳</ref> | |||
===موارد حمایت او از پیامبر (ص)=== | |||
یک بار که قریش بابت حمایت از یکی از مسلمانان به ابوطالب اعتراض کردند ابولهب از او حمایت کرد و تهدید کرد که با ابوطالب همراهی خواهد کرد. این رفتار و کلام ابوطالب را خوشحال کرد و سعی کرد با اشعاری او را به حمایت از اسلام دعوت کند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دارالمعرفه، ج۱، ص۳۷۱</ref> سران مشرکین برای قتل پیامبر (ص) تصمیم گرفتند و از ترس مخالفت ابولهب به او اطلاع ندادند. روزی که قرار بود نقشه اجرا شود، ابوطالب، علی (ع) را به نزد ابولهب فرستاد و نقشه قتل پیامبر (ص) را به او اطلاع داد. ابولهب با عصبانیت نزد سران مشرکین رفت و آنان را از این کار نهی کرد و به لات و عزی سوگند یاد کرد که مسلمان خواهد شد، در نتیجه سران مشرکین از او عذر خواستند و از این کار منصرف شدند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲۷۷</ref> | |||
در منابع اهل سنت آمده که پس از فوت ابوطالب و [[خدیجه]]، قریش به صورت بی سابقهای پیامبر (ص) را مورد آزار و اذیت قرار دادند وقتی این خبر به ابولهب رسید اعلام کرد که از دین عبدالمطلب برنگشته ولی از فرزند برادرش حمایت میکند اما وقتی دانست که از نظر پیامبر (ص) [[عبدالمطلب]] و همدینان او در آتش هستند شدت عمل خود بر پیامبر را بیشتر کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۲۱۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۲۱</ref> اما با توجه به اعتقاد شیعه به عدم شرک اجداد پیامبر، علمای شیعه این روایت را قبول نکردهاند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۲۲</ref> | |||
===توطئه قتل پیامبر (ص)=== | |||
پس از وفات ابوطالب وی در میان کسانی بود که تصمیم گرفتند پیامبر(ص) را شبانه به قتل برسانند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۱، ص۲۲۸</ref> وقتی میخواستند از میان قبايل قریشی کسانی را انتخاب کنند که در قتل پیامبر (ص) مشارکت داشته باشند، از بنی هاشم ابولهب داوطلب شد.<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۴۵</ref> وقتی که قصد داشتند به خانه پیامبر (ص) حمله کنند ابولهب آنان را از حمله شبانه بازداشت و گفت: «اگر در تاریکی به زنان و کودکان آسیبی برسد این ننگ در میان عرب تا ابد برای ما باقی خواهد ماند»، در نتیجه حمله تا صبح به تعویق افتاد.<ref>قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۴۳</ref> | |||
==پس از هجرت== | |||
ابولهب در [[جنگ بدر]] شرکت نکرد. در برخی منابع علت شرکت نکردن او بیماری ذکر شده.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۲۹۲</ref> در دیگر منابع آمده است که دلیل عدم شرکت او در جنگ، خواب [[عاتکه بنت عبدالمطلب]] بود که شکست مکیان را پیش بینی میکرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۸، ص۴۳</ref> او به جای خود عاص بن هشام بن مغیره را فرستاد که از ابولهب دینی بر گردن داشت و ابولهب به همین سبب بدهکاری او را بخشید.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۱، ص۳۳</ref> وقتی ابو سفیان بن حارث خبر همراهی ملائکه با مسلمانان را به ابولهب و مکیان داد، [[ابو رافع]]، غلام عباس بن عبدالمطلب، که مسلمان بود ابراز خوشحالی کرد. ابولهب او را به زمین کوبید و شروع به کتک زدن او کرد. در این حال ام الفضل، همسر عباس، در دفاع از ابو رافع چوبی بر سر ابو لهب کوبید که باعث زخمی عمیق بر سر ابولهب شد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دارالمعرفه، ج۲، ص۶۴۷</ref> | |||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
ابو لهب در اثر بیماریای به نام عدسه هفت روز پس از [[جنگ بدر|واقعه بدر]] درگذشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۴، ص۷۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۳۱</ref> از بیم سرایت بیماری بدنش تا چند روز بر جای ماند تا بو گرفت. پس از آن، جسد او را در بیرون [[مکه]] کنار دیواری قرار دادند و از دور روی آن را با سنگ پوشاندند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۷۸</ref> ابن بطوطه از قبر او و همسرش در بیرون مکه یاد کرده که رهگذران بر آن سنگ میزدهاند.<ref>ابن بطوطه، رحله، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۸۲</ref> | |||
==علل دشمنی با اسلام== | |||
در مورد علت دشمنی ابولهب با پیامبر(ص) چند دلیل را میتوان بر شمرد. | |||
* رقابت با [[ابوطالب]]: پس از [[عبدالمطلب]] ابوطالب بر [[بنی هاشم]] ریاست یافته بود و از پیامبر(ص) حمایت میکرد. نقلهای تاریخی نشان میدهند که ابولهب و ابوطالب روابط خوبی نداشتند.<ref>ر.ک: بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۱۳۰</ref> | |||
* تعصب در بت برستی: او خدمت به بت عزّی را برعهده گرفته بود. او میگفت: «اگر عزی پیروز شود من خادمش هستم، و اگر محمد پیروز شود -که این گونه نمیشود- پسر برادر من است».<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۳، ص۸۷۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۷۸</ref> | |||
* ترس از جنگ: ابولهب پذیرش اسلام را به معنای اعلام جنگ با کل عرب میدانست.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارصادر، ج۸، ص ۴۳</ref> | |||
==همسر و فرزندان== | ==همسر و فرزندان== | ||
امجمیل، همسر ابولهب، در اذیت و آزار پیامبر اسلام تلاش بسیاری کرد. او خار و خاشاک را بر سر راه پیامبر (ص) میریخت. از این رو قرآن او را «حمالة الحطب» (هیزم کش) خطاب کرد. گفته شده هیزم کشی کنایه از سخنچینی و آتشافروزی میان مردم است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۵۲</ref> | |||
امجمیل، همسر | |||
پسران | در نقلی آمده که عُتبه پسر ابولهب به پیامبر (ص) جسارتی کرد و پیامبر (ص) او را نفرین کرد. در سفر تجاری، شبانه، شیری او را در حالی که بین کاروانیان خوابیده بود کشت، بدون این که به کس دیگری آسیبی بزند.<ref>قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص ۵۶؛ ابن شهراشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۸۰؛ هر دو از اهل سنت</ref> اما در منابع دیگر از عتبه و مُعَتِّب، پسران ابولهب، یاد شده که در [[فتح مکه]] مسلمان شدند<ref>طبری، تاریخ، دارالتراث، ج۱۱، ص۵۳۰</ref> و در جنگ [[جنگ حنین|حنین]] شرکت کردند. این دو از معدود کسانی بودند که در جنگ حنین از اطراف پیامبر (ص) پراکنده نشدند.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۴۱</ref> نسل او از طریق پسرانش ادامه یافت.<ref>ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۷۲؛ سمعانی، الانساب، ۱۴۰۰ق، ج۱۱، ص۲۳۶</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
{{ستون شروع|4}} | |||
*[[سوره مسد]] | *[[سوره مسد]] | ||
خط ۴۲: | خط ۷۳: | ||
*[[قریش]] | *[[قریش]] | ||
{{پایان}} | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس|اندازه=ریز|3}} | {{پانویس|اندازه=ریز|3}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
<div class="reflist4" style="height: 220px; overflow: auto; padding: 3px" > | <div class="reflist4" style="height: 220px; overflow: auto; padding: 3px" > | ||
* ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل، ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۹م. | * ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل، ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۹م. | ||
* ابن | * ابن بطوطه، رحله ابن بطوطه، عبدالهادی التازی، اکادیمیه المملکه المغربیه، رباط، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۷م. | ||
* ابن حبیب، محمد، المنمق فی اخبار قریش، به کوشش خورشید احمد فارق، عالم الکتاب، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. | |||
* ابن حبیب، محمد، المنمق فی اخبار قریش، به کوشش خورشید احمد فارق، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. | |||
* ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. | * ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. | ||
* ابن خلدون، تاریخ، دار احياء التراث العربی، بیروت، بی تا. | |||
* ابن درید، محمد بن حسن، الاشتقاق، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۸م. | * ابن درید، محمد بن حسن، الاشتقاق، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۸م. | ||
* ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، | * ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، تصحیح مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دار صادر، بی تا. | ||
* ابن شهراشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، علامه، قم، ۱۳۷۹ق. | |||
* ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م. | * ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م. | ||
* ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، به کوشش مصطفی السقا و دیگران، دارالمعرفه، بیروت، بی تا. | |||
* ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، به کوشش | |||
* بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمید الله، قاهره، ۱۹۵۹م. | * بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمید الله، قاهره، ۱۹۵۹م. | ||
* خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایه الکبری، البلاغ، بیروت، ۱۴۱۹ق. | |||
* سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م. | * سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م. | ||
* طبری، | * صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا (ع)، نشر جهان، تهران، ۱۳۷۸ق. | ||
* | * طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، موسسه آل البیت، قم، ۱۴۱۷ق. | ||
* | * طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، دارالمعرفه، بیروت، بی تا. | ||
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، محمد ابوالفضل ابراهیم، دارالتراث، بیروت، بی تا. | |||
* قطب الدین راوندی، سعید بن هبه الله، الخرائج و الجرائح، موسسه الامام المهدی، قم، ۱۴۰۹ق. | |||
* کراجکی، محمد بن علی، کنز الفوائد، دارالزخائر، قم، ۱۴۱۰ق. | |||
* کلبی، هشام بن محمد، جمهرة النسب، به کوشش ناجی حسن، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م. | * کلبی، هشام بن محمد، جمهرة النسب، به کوشش ناجی حسن، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م. | ||
* | * کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی اکبر غفاری و دیگران، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۴۰۷ق. | ||
* مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الانوار، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ق. | |||
* مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، کنگره شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ق. | |||
* واقدی، محمد بن عمر، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م. | * واقدی، محمد بن عمر، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م. | ||
* یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م. | * یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م. | ||
</div> | </div> | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
*[http://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/3721 دائره المعارف بزرگ اسلامی] | *[http://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/3721 دائره المعارف بزرگ اسلامی] | ||
* [http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=2 دائره المعارف قرآن کریم] | |||
{{پیامبران در قرآن}} | {{پیامبران در قرآن}} | ||
[[ar:أبو لهب]] | [[ar:أبو لهب]] | ||
[[id:Abu Lahab]] | [[id:Abu Lahab]] |