confirmed، templateeditor
۱۱٬۵۴۹
ویرایش
imported>Hasanzade (←کشته شدن ابن زبیر: ويرايش جزيي) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| کنیه =ابوبکر • ابوخُبَیب | | کنیه =ابوبکر • ابوخُبَیب | ||
| لقب = | | لقب = | ||
| زادروز=سال اول قمری | | زادروز=[[سال اول قمری]] | ||
| زادگاه= مدینه | | زادگاه= مدینه | ||
| محل زندگی =[[مکه]]، [[مدینه]] | | محل زندگی =[[مکه]]، [[مدینه]] | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| دلیل شهرت = حاکم مکه | | دلیل شهرت = حاکم مکه | ||
| نقشهای برجسته = پایهگذاری آل زبیر • بازسازی [[کعبه]] | | نقشهای برجسته = پایهگذاری آل زبیر • بازسازی [[کعبه]] | ||
| دیگر فعالیتها =بیعت نکردن با [[علی (ع) ]]؛ بیعت نکردن با [[یزید]] | | دیگر فعالیتها =بیعت نکردن با [[امام علی (ع)]]؛ بیعت نکردن با [[یزید]] | ||
| آثار = | | آثار = | ||
}} | }} | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==تولد== | ==تولد== | ||
روایات تاریخی، سال تولد ابن زبیر را با اختلافی اندک گزارش کردهاند.<ref>مراجعه کنید به: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۹۰۵.</ref> بنا بر سخن مشهور، او نخستین مولود مسلمانان پس از هجرت، در شهر مدینه بود و در شوال سال اول قمری به دنیا آمد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، خامسه۲، ص۳۱-۳۲؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۴۳۷؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۸۰؛ تاریخ الطبری/ترجمه،ج۳،ص:۹۲۴.</ref>مسلمانان با شنیدن خبر تولد او، به اظهار شادمانی پرداختند؛ زیرا یهودیان ادعا کرده بودند که با جادو، مانع تولد نوزادان مسلمانان میشوند و نسل مسلمانان را منقرض میکنند. گفتهاند که پیامبر(ص) نیز شاد شد و کام ابن زبیر را با خرما برداشت و او را عبدالله نامید و [[ابوبکر]] در گوشهایش اذان گفت.<ref>الطبقات، خامسه۲، ص۳۱-۳۲؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۴۳۷؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۸۰.</ref> | روایات تاریخی، سال تولد ابن زبیر را با اختلافی اندک گزارش کردهاند.<ref>مراجعه کنید به: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۹۰۵.</ref> بنا بر سخن مشهور، او نخستین مولود مسلمانان پس از هجرت، در شهر مدینه بود و در [[شوال]] [[سال اول قمری]] به دنیا آمد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، خامسه۲، ص۳۱-۳۲؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۴۳۷؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۸۰؛ تاریخ الطبری/ترجمه،ج۳،ص:۹۲۴.</ref>مسلمانان با شنیدن خبر تولد او، به اظهار شادمانی پرداختند؛ زیرا یهودیان ادعا کرده بودند که با جادو، مانع تولد نوزادان مسلمانان میشوند و نسل مسلمانان را منقرض میکنند. گفتهاند که پیامبر(ص) نیز شاد شد و کام ابن زبیر را با خرما برداشت و او را عبدالله نامید و [[ابوبکر]] در گوشهایش [[اذان]] و [[اقامه]] گفت.<ref>الطبقات، خامسه۲، ص۳۱-۳۲؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۴۳۷؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۸۰.</ref> | ||
با توجه به برخی از روایات شیعه و سنی ازدواج زبیر با اسماء از طریق [[متعه]] بوده<ref>طحاوی حنفی، شرح معانی الاثار، ۱۳۹۹ق، ج۳، ص۲۴؛ عسکری، ازدواج موقت در اسلام، ص۵۲، ۵۰.</ref> و عبدالله بن زبیر اولین نوزادی است که از این طریق متولد میشود.<ref>ابن عبدربه، العقد الفرید، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۱۴.</ref> | با توجه به برخی از روایات [[شیعه]] و [[سنی]] [[ازدواج]] [[زبیر]] با [[اسماء دختر ابوبکر|اسماء]] از طریق [[متعه]] بوده<ref>طحاوی حنفی، شرح معانی الاثار، ۱۳۹۹ق، ج۳، ص۲۴؛ عسکری، ازدواج موقت در اسلام، ص۵۲، ۵۰.</ref> و عبدالله بن زبیر اولین نوزادی است که از این طریق متولد میشود.<ref>ابن عبدربه، العقد الفرید، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۱۴.</ref> | ||
ابن زبیر در هفت یا هشت سالگی، همراه جمعی از کودکان مسلمان با پیامبر(ص)بیعت کرد و از این رو، او را از [[صحابه|صحابه صِغار]] پیامبر شمردهاند.<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۸۱؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۴۳۰؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۳۶۴.</ref> | ابن زبیر در هفت یا هشت سالگی، همراه جمعی از کودکان مسلمان با پیامبر(ص) بیعت کرد و از این رو، او را از [[صحابه|صحابه صِغار]] پیامبر شمردهاند.<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۸۱؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۴۳۰؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۳۶۴.</ref> | ||
==دوره پس از پیامبر(ص)== | ==دوره پس از پیامبر(ص)== | ||
ابن زبیر در روزگار پیامبر خردسال بود. از او در جنگها یا ماجراهای مهم سیاسی و اجتماعی خبری نیست. تنها گفتهاند او در دوره ابوبکر در [[نبرد یرموک]](سال۱۵ق./۶۳۶م.)علیه روم همراه پدرش زبیر بود؛ ولی سن او بهاندازهای نبود که در نبرد شرکت کند.<ref>نک: تاریخ طبری، ج۳، ص۵۷۱؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۳۳۴.</ref><br /> | ابن زبیر در روزگار پیامبر خردسال بود. از او در جنگها یا ماجراهای مهم سیاسی و اجتماعی خبری نیست. تنها گفتهاند او در دوره [[ابوبکر]] در [[نبرد یرموک]](سال۱۵ق./۶۳۶م.)علیه روم همراه پدرش زبیر بود؛ ولی سن او بهاندازهای نبود که در نبرد شرکت کند.<ref>نک: تاریخ طبری، ج۳، ص۵۷۱؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۳۳۴.</ref><br /> | ||
نام عبدالله بن زبیر اندک اندک از زمان عثمان در منابع پربسامد میشود. او در این دوره سِمَتهای مختلفی یافت. به نقل طبری(م. ۳۱۰ق.)، او در حمله به مناطق شمال ایران فعلی([[خراسان بزرگ|خراسان قدیم]]) در سال ۲۹-۳۰ق. همراه سعید بن العاص بود.<ref> تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۷۰؛ همچنین نک: دائرةالمعارف اسلام، ج۱، ص۵۵، ذیل مدخل “ʿAbd Allāh b. al-Zubayr”</ref> در ماجرای جمع آوری و یکسانسازی مصاحف، از کاتبان نسخههای قرآن بود.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۰، ص۱۷۶؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۲۸؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، مکتبة المعارف، ج۸، ص۳۳۵.</ref>در حمله به مغرب در سال ۲۷ یا ۲۸ق. تحت فرماندهی عبدالله بن سعد بن ابیسَرْح شرکت داشت. از خود او نقل کردهاند که با کشتن فرمانده لشکر دشمن، پیروزی مسلمانان را باعث شد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۲۲۴؛ ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۳۴۴.</ref>ابن زبیر در ماجرای شورش مردم علیه عثمان، بر خلاف پدر و خالهاش [[عایشه]]، در کنار عثمان بود و از او دفاع میکرد.<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ۱۴۱۵ق، ص۱۰۲؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، مکتبة المعارف، ج۷، ص۱۸۱.</ref>او نمایندگی عثمان را در مواجهه با معترضان و امامت جماعت را هنگام محاصره خانهاش بر عهده گرفت و در این ماجرا زخمی شد.<ref>الطبقات، ج۲، ص۳۶؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۶۴.</ref> | نام عبدالله بن زبیر اندک اندک از زمان [[عثمان]] در منابع پربسامد میشود. او در این دوره سِمَتهای مختلفی یافت. به نقل طبری(م. ۳۱۰ق.)، او در حمله به مناطق شمال ایران فعلی([[خراسان بزرگ|خراسان قدیم]]) در سال ۲۹-۳۰ق. همراه سعید بن العاص بود.<ref> تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۷۰؛ همچنین نک: دائرةالمعارف اسلام، ج۱، ص۵۵، ذیل مدخل “ʿAbd Allāh b. al-Zubayr”</ref> در ماجرای جمع آوری و یکسانسازی مصاحف، از کاتبان نسخههای قرآن بود.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۰، ص۱۷۶؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۲۸؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، مکتبة المعارف، ج۸، ص۳۳۵.</ref>در حمله به مغرب در سال ۲۷ یا ۲۸ق. تحت فرماندهی عبدالله بن سعد بن ابیسَرْح شرکت داشت. از خود او نقل کردهاند که با کشتن فرمانده لشکر دشمن، پیروزی مسلمانان را باعث شد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۲۲۴؛ ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۳۴۴.</ref>ابن زبیر در ماجرای شورش مردم علیه عثمان، بر خلاف پدر و خالهاش [[عایشه]]، در کنار عثمان بود و از او دفاع میکرد.<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ۱۴۱۵ق، ص۱۰۲؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، مکتبة المعارف، ج۷، ص۱۸۱.</ref>او نمایندگی عثمان را در مواجهه با معترضان و امامت جماعت را هنگام محاصره خانهاش بر عهده گرفت و در این ماجرا زخمی شد.<ref>الطبقات، ج۲، ص۳۶؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۶۴.</ref> | ||
===دوره امام علی(ع)=== | ===دوره امام علی(ع)=== | ||
ابن زبیر در دوره خلافت امام علی(ع) راه مخالفت در پیش گرفت. مهمترین اقدام ابن زبیر در دوره امام علی(ع) و در مخالفت با او، شرکت در جنگ جمل و زمینهسازی شورش علیه امام علی(ع) بود. گفتهاند که ابن زبیر در این جنگ حدود سی زخم برداشته است.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۶۵.</ref> او در شوراندن پدرش علیه امام علی(ع) نقش داشت به گونهای که در روایتی از آن امام، او عامل جدایی زبیر از اهل بیت خوانده شده است.<ref>ابن قتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۸؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۳۹.</ref>پیش از شروع جنگ، ابن زبیر دریافت که پدرش زبیر از شرکت در ماجرای جمل پشیمان شده و قصد دارد از آن کناره گیرد. بدین رو کوشید تا مانع رفتن او از صحنه نبرد شود؛ ولی موفق نشد.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۷۰؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۶۳.</ref> میان او و خالهاش [[عائشه]]، رابطه عاطفی عمیقی برقرار بود<ref>در این باره نک: نجاتی، دانشنامه حج و حرمین شریفین، ذیل مدخل «ابن زبیر»(http://hajj.ir/99/3019)</ref>، عائشه هنگام مرگ او را وصی خود کرد<ref>نک: فتح الباری، ج۴، ص۴۷۶.</ref> و از برخی قرائن برمیآید که در ماجرای جنگ جمل، عائشه تحت تاثیر القائات او بوده است.<ref>نک: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۹۱۰؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۲۴۶.</ref> | ابن زبیر در دوره خلافت امام علی(ع) راه مخالفت در پیش گرفت. مهمترین اقدام ابن زبیر در دوره امام علی(ع) و در مخالفت با او، شرکت در جنگ جمل و زمینهسازی شورش علیه امام علی(ع) بود. گفتهاند که ابن زبیر در این جنگ حدود سی زخم برداشته است.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۶۵.</ref> او در شوراندن پدرش علیه امام علی(ع) نقش داشت به گونهای که در روایتی از آن امام، او عامل جدایی زبیر از اهل بیت خوانده شده است.<ref>ابن قتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۸؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۳۹.</ref>پیش از شروع جنگ، ابن زبیر دریافت که پدرش زبیر از شرکت در ماجرای جمل پشیمان شده و قصد دارد از آن کناره گیرد. بدین رو کوشید تا مانع رفتن او از صحنه نبرد شود؛ ولی موفق نشد.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۷۰؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۶۳.</ref> میان او و خالهاش [[عائشه]]، رابطه عاطفی عمیقی برقرار بود<ref>در این باره نک: نجاتی، دانشنامه حج و حرمین شریفین، ذیل مدخل «ابن زبیر»(http://hajj.ir/99/3019)</ref>، عائشه هنگام مرگ او را وصی خود کرد<ref>نک: فتح الباری، ج۴، ص۴۷۶.</ref> و از برخی قرائن برمیآید که در ماجرای جنگ جمل، عائشه تحت تاثیر القائات او بوده است.<ref>نک: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۹۱۰؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۲۴۶.</ref> |