پرش به محتوا

اعلام الوری باعلام الهدی (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:


==مؤلف ==
==مؤلف ==
امین الاسلام ابوعلی [[فضل بن حسن طبرسی]] (م ۵۴۸ ق) از دانشمندان برجسته قرن ششم هجری است که به دلیل کتاب [[تفسیر]] مهمش با عنوان [[مجمع البیان]] (تألیف سال ۵۳۰ ق) و [[جوامع الجامع]] (تألیف سال ۵۴۲ق در ۷۰ سالگی مولف) شهرت دارد.
امین الاسلام ابوعلی [[فضل بن حسن طبرسی]] (م ۵۴۸ق) از دانشمندان برجسته قرن ششم هجری است که به دلیل کتاب [[تفسیر]] مهمش با عنوان [[مجمع البیان]] (تألیف سال ۵۳۰ق) و [[جوامع الجامع]] (تألیف سال ۵۴۲ق در ۷۰ سالگی مؤلف) شهرت دارد. وی در [[خراسان]] می‌زیسته و از عالمان معتدل [[شیعه]] در این دوره به شمار می‌آید. از دیگر آثار وی می‌توان به «الاداب الدینیة للخزانة المعینیه» و «جواهر النحو» اشاره کرد. شرح حال مفصل وی، بررسی تفصیلی آثار او و نیز اوضاع زمان طبرسی را [[کریمان]] در کتاب طبرسی و [[مجمع البیان]] آورده است.
 
وی در [[خراسان]] می‌زیسته و از عالمان معتدل [[شیعه]] در این دوره به شمار می‌آید. از دیگر آثار وی می‌توان به «الاداب الدینیة للخزانة المعینیه» و «جواهر النحو» اشاره کرد. شرح حال مفصل وی، بررسی تفصیلی آثار او و نیز اوضاع زمان طبرسی را [[کریمان]] در کتاب طبرسی و [[مجمع البیان]] آورده است.


==فصل‌ها==
==فصل‌ها==
خط ۴۲: خط ۴۰:


==انگیزهٔ تالیف==
==انگیزهٔ تالیف==
طبرسی کتاب خود را به یکی از شاهان شیعه [[مازندران]] با نام [[علی بن شهریار بن قارن]] (سلطنت از ۵۱۱-۵۳۴ق) از [[آل باوند]] اهدا کرده و در مقدمه با ستایش فراوان از وی سخن گفته است. این سلسله از سلاطین شیعه مذهبِ خطه مازندران بوده و در دورانی طولانی به بسط مذهب [[شیعه]] در آن ناحیه کمک کردند.<ref>رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ج۲، ص۵۱۵-۵۱۶.</ref>
طبرسی کتاب خود را به یکی از شاهان شیعه [[مازندران]] با نام [[علی بن شهریار بن قارن]] (سلطنت از ۵۱۱-۵۳۴ق) از [[آل باوند]] اهدا کرده و در مقدمه با ستایش فراوان از وی سخن گفته است. این سلسله از سلاطین شیعه مذهبِ خطه مازندران بوده و در دورانی طولانی به بسط مذهب [[شیعه]] در آن ناحیه کمک کردند.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ج۲، ص۵۱۵-۵۱۶.</ref>


طبرسی پس از آن با اشاره به اینکه هر فاضلی که در آستانه وی (امیر مازندران) حاضر نشود، کامل نیست، اشعاری در ستایش او آورده و او را به داشتن دیدگاه و عقیده علوی می‌ستاید.
طبرسی پس از آن با اشاره به اینکه هر فاضلی که در آستانه وی (امیر مازندران) حاضر نشود، کامل نیست، اشعاری در ستایش او آورده و او را به داشتن دیدگاه و عقیده علوی می‌ستاید.
خط ۶۰: خط ۵۸:
افزون بر آن، طبرسی همانند عالمان شیعه هم‌دوره خود در [[ایران]]، مثل [[عبدالجلیل قزوینی رازی|عبدالجلیل قزوینی]]، [[قوامی رازی]] شیعه‌ای معتدل است.<ref>جعفریان ج۲، فصل: تشیع اعتدالی در ایران قرن ششم و هفتم.</ref> به‌همین دلیل در این کتاب و نیز در تفسیر او آثار این اعتدال را به روشنی درمی یابیم.
افزون بر آن، طبرسی همانند عالمان شیعه هم‌دوره خود در [[ایران]]، مثل [[عبدالجلیل قزوینی رازی|عبدالجلیل قزوینی]]، [[قوامی رازی]] شیعه‌ای معتدل است.<ref>جعفریان ج۲، فصل: تشیع اعتدالی در ایران قرن ششم و هفتم.</ref> به‌همین دلیل در این کتاب و نیز در تفسیر او آثار این اعتدال را به روشنی درمی یابیم.


به عنوان نمونه در زندگی [[حضرت زهرا(س)]] کم‌ترین اشاره‌ای به برخورد وی با حاکمیت و روابط میان آن حضرت با [[خلیفه اول]] و [[خلیفه دوم|دوم]] نشده است.<ref>اعلام الوری، ج۱، ص۳۰۰-۳۰۱</ref> وی در بحث [[دفن]] [[امام مجتبی(ع) ]] با آنکه اشاره به حضور [[عایشه]] و اعتراض وی کرده، اما این خبر را آورده که از اصل قرار نبود تا امام را در کنار جدش پیغمبر دفن کنند، بلکه وی را برای تجدید عهد به آن سمت آوردند و قرار بود تا در [[بقیع]] کنار جده‌اش [[فاطمه بنت اسد]] دفن شود.<ref>اعلام الوری، ج۱، صص۴۱۴-۴۱۵.</ref>
به عنوان نمونه در زندگی [[حضرت زهرا(س)]] کم‌ترین اشاره‌ای به برخورد وی با حاکمیت و روابط میان آن حضرت با [[خلیفه اول]] و [[خلیفه دوم|دوم]] نشده است.<ref>طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۳۰۰-۳۰۱</ref> وی در بحث [[دفن]] [[امام مجتبی(ع) ]] با آنکه اشاره به حضور [[عایشه]] و اعتراض وی کرده، اما این خبر را آورده که از اصل قرار نبود تا امام را در کنار جدش پیغمبر دفن کنند، بلکه وی را برای تجدید عهد به آن سمت آوردند و قرار بود تا در [[بقیع]] کنار جده‌اش [[فاطمه بنت اسد]] دفن شود.<ref>طبرسی، اعلام الوری، ج۱، صص۴۱۴-۴۱۵.</ref>


===ساختارمحتوایی===
===ساختارمحتوایی===
خط ۷۴: خط ۷۲:
برآورده کردن چنین هدفی، نیازی به ذکر اسناد احادیث و یا مآخذ آن‌ها نداشته است. علاوه بر این، شیوه طبرسی در دیگر آثار او نیز نقل مصادر نیست. به‌همین دلیل وی بیشتر اخبار کتاب خود را بدون یاد از مآخذ آورده و با عبارت (روی نقلة الآثار) یا (نقلة الاخبار) (جاء فی الاثار)، (روی جماعة من اهل السیر)، (روی جماعة من اهل التاریخ) مطالب را نقل کرده است.
برآورده کردن چنین هدفی، نیازی به ذکر اسناد احادیث و یا مآخذ آن‌ها نداشته است. علاوه بر این، شیوه طبرسی در دیگر آثار او نیز نقل مصادر نیست. به‌همین دلیل وی بیشتر اخبار کتاب خود را بدون یاد از مآخذ آورده و با عبارت (روی نقلة الآثار) یا (نقلة الاخبار) (جاء فی الاثار)، (روی جماعة من اهل السیر)، (روی جماعة من اهل التاریخ) مطالب را نقل کرده است.


وی در مواردی که احادیث صحیحی را آورده از ذکر سند نیز خودداری کرده، می‌نویسد به‌دلیل (اشتهارها بین نقلة الاثار و اعتمادا علی أن نقلها من کتب محکومة بالصحة عند نقّاد الاخبار؛ به علت مشهور بودن این روایت در میان راویان احادیث و اعتماد بر آن‌ها به دلیل نقل شدن در کتاب‌هایی که حکم به صحت آن‌ها شده است) سند را نیز حذف کرده است.<ref>نک: اعلام الوری، ج۱، ص۳۵۹.</ref>
وی در مواردی که احادیث صحیحی را آورده از ذکر سند نیز خودداری کرده، می‌نویسد به‌دلیل (اشتهارها بین نقلة الاثار و اعتمادا علی أن نقلها من کتب محکومة بالصحة عند نقّاد الاخبار؛ به علت مشهور بودن این روایت در میان راویان احادیث و اعتماد بر آن‌ها به دلیل نقل شدن در کتاب‌هایی که حکم به صحت آن‌ها شده است) سند را نیز حذف کرده است.<ref>طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۳۵۹.</ref>


با این حال مواردی وجود دارد که طبرسی نام کتابی را یاد کرده و یا اگر از شخصی نقل کرده، باید اطمینان داشت که کتاب خاصی از آن مؤلف مورد نظر وی بوده است. معمولا وقتی چیزی در این کتاب از [[شیخ مفید]] نقل می‌شود، می‌توان مطمئن بود که آن را از ارشاد نقل می‌کند.<ref>نک: اعلام الوری، ج۱، ص۴۷۷.</ref> در کنار آن، مواردی هست که از اشخاصی از مؤلفان نقل کرده، اما به دلیل آنکه نام کتاب وی را نیاورده، اطمینان نداریم که از کدام یک از کتاب‌های او نقل کرده است؛ مثلا می‌نویسد: «و ذکر السید الاجل المرتضی فی بعض مسائله…».<ref>نک: اعلام الوری، ج۱، ص۴۷۷.</ref>
با این حال مواردی وجود دارد که طبرسی نام کتابی را یاد کرده و یا اگر از شخصی نقل کرده، باید اطمینان داشت که کتاب خاصی از آن مؤلف مورد نظر وی بوده است. معمولا وقتی چیزی در این کتاب از [[شیخ مفید]] نقل می‌شود، می‌توان مطمئن بود که آن را از ارشاد نقل می‌کند.<ref>طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۴۷۷.</ref> در کنار آن، مواردی هست که از اشخاصی از مؤلفان نقل کرده، اما به دلیل آنکه نام کتاب وی را نیاورده، اطمینان نداریم که از کدام یک از کتاب‌های او نقل کرده است؛ مثلا می‌نویسد: «و ذکر السید الاجل المرتضی فی بعض مسائله…».<ref>طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۴۷۷.</ref>


===استفاده از دیگر منابع ===
===استفاده از دیگر منابع ===
خط ۸۹: خط ۸۷:
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
*فضل بن حسن، طبرسی،اعلام الوری باعلام الهدی، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، ۱۴۱۷ق.
*طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، ۱۴۱۷ق.
*جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تاقرن دهم هجری، تهران، علم، ۱۳۸۷.
*جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تاقرن دهم هجری، تهران، علم، ۱۳۸۷.
{{پایان}}
{{پایان}}
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۰۰

ویرایش