کمال الدین و تمام النعمة (کتاب): تفاوت میان نسخهها
جز
←ساختار
جز (←ساختار: افزایش/ تکمیل) |
جز (←ساختار) |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
[[پرونده:ترجمه کمال الدین 2.jpg|بندانگشتی||150px|ترجمه '''کمال الدین''' توسط '''منصور پهلوان''']] | [[پرونده:ترجمه کمال الدین 2.jpg|بندانگشتی||150px|ترجمه '''کمال الدین''' توسط '''منصور پهلوان''']] | ||
نخستین مطلب کتاب کمال الدین درباره امامت و عصمت و وجود خلیفه پیش از خلقت است. شیخ صدوق با استناد به آیه۳۰ [[سوره بقره]]{{یادداشت| وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً}} تصریح کرده که خدواند پیش از خلقت(آفرینش) به موضوع خلیفه اشاره کرده و این نشانگر اهمیت «خلیفه» است و خداوند حکیم است و حکیم موضوع اهم را بر غیر اهم مقدم میکند و این در واقع تأییدی بر سخن [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] است که فرمود: حجت پیش از خلق و همراه خلق و بعد از خلق است. <ref>شیخ صدوق، اکمال الدین، ج۱، ص۴.</ref> مطلب پایانی کتاب روایت سی و دوم، روایت مفصلی از [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] است هنگامی که در مرو بودند. محور روایت تصریح بر این نکته است که مردم درباره جاهلاند و درباره دینشان فریب خوردهاند( حقایق دین را آنگونه که هست نمیشناسند)و خداوند هنگامی پیامبرش را از دنیا برد که دینش را کامل کرده بود و در قرآن تمام احکام و [[حلال]] و [[حرام]] را تبیین کرده بود و تمام آنچه را مردم بدان نیاز دارند به صورت کامل نازل کرده بود.امام رضا(ع) در ادامه روایت تصریح کرد که پیامبر به امر خدا در [[حجة الوداع]] علی(ع) را به عنوان نشانه وامام منصوب کرد و امامت بسی برتر و والاتر از این است که مردم بتوانند با اندیشهها و عقلهایشان ادراکش کنند یا خودشان امامی را برگزینند. امامت، زمام دین و مایه نظام مسلمانان و صلاح دنیا و عزت مؤمنان است. امامت، اساسِ بالنده اسلام و شاخه بلند آن است. تمامیت [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] و [[جهاد]] و گردآوری مالیات و [[صدقه|صدقات]] و اجرای [[حد شرعی|حدود]] و [[احکام شرعی|احکام]] و حراست از مرزهای اسلام همه به دست امام است. امام، حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام میکند و حدود خدا را برپا میدارد و از دین خدا دفاع میکند. او با حکمت و اندرز و حجت رسا [مردم] را به راه پروردگارش فرامی خواند. <ref>شیخ صدوق، کمالالدین، ج۲، ص۶۷۵-۶۷۷.</ref> در بخش دیگری ازهمین روایت امام رضا(ع) در تأکید بر جایگاه بی نظیر امام در هستی فرمود:امام یگانه دوران است که هیچ کس با او برابری نمیکند. پس چه کسی میتواند امام را بشناسد و او را اختیار نماید؟ هیچگاه، هرگز، عقلها به گمراهی رفته و اندیشهها سرگردانند، چشمها به حسرت افتاده، بزرگان به کوچکی افتادهاند و حکیمان متحیر شدهاند و خردمندان عذر تقصیر آوردهاند و سخنوران ناتوان گشتهاند و شاعران زبان فروبستهاند و ادیبان عاجز گشتهاند و بلاغتپیشگان درماندهاند از اینکه بتوانند شأنی از شئوون امام و یا فضیلتی از فضائل امام را توصیف نمایند، پس اقرار به ناتوانی و کوتاهی مینمایند.<ref>شیخ صدوق، کمالالدین، ج۲، ص۶۷۸.</ref> | نخستین مطلب کتاب کمال الدین درباره امامت و عصمت و وجود خلیفه پیش از خلقت است. شیخ صدوق با استناد به آیه۳۰ [[سوره بقره]]{{یادداشت| وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً}} تصریح کرده که خدواند پیش از خلقت(آفرینش) به موضوع خلیفه اشاره کرده و این نشانگر اهمیت «خلیفه» است و خداوند حکیم است و حکیم موضوع اهم را بر غیر اهم مقدم میکند و این در واقع تأییدی بر سخن [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] است که فرمود: حجت پیش از خلق و همراه خلق و بعد از خلق است. <ref>شیخ صدوق، اکمال الدین، ج۱، ص۴.</ref> مطلب پایانی کتاب روایت سی و دوم، روایت مفصلی از [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] است هنگامی که در مرو بودند. محور روایت تصریح بر این نکته است که مردم درباره جاهلاند و درباره دینشان فریب خوردهاند( حقایق دین را آنگونه که هست نمیشناسند)و خداوند هنگامی پیامبرش را از دنیا برد که دینش را کامل کرده بود و در قرآن تمام احکام و [[حلال]] و [[حرام]] را تبیین کرده بود و تمام آنچه را مردم بدان نیاز دارند به صورت کامل نازل کرده بود.امام رضا(ع) در ادامه روایت تصریح کرد که پیامبر به امر خدا در [[حجة الوداع]] علی(ع) را به عنوان نشانه وامام منصوب کرد و امامت بسی برتر و والاتر از این است که مردم بتوانند با اندیشهها و عقلهایشان ادراکش کنند یا خودشان امامی را برگزینند. امامت، زمام دین و مایه نظام مسلمانان و صلاح دنیا و عزت مؤمنان است. امامت، اساسِ بالنده اسلام و شاخه بلند آن است. تمامیت [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] و [[جهاد]] و گردآوری مالیات و [[صدقه|صدقات]] و اجرای [[حد شرعی|حدود]] و [[احکام شرعی|احکام]] و حراست از مرزهای اسلام همه به دست امام است. امام، حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام میکند و حدود خدا را برپا میدارد و از دین خدا دفاع میکند. او با حکمت و اندرز و حجت رسا [مردم] را به راه پروردگارش فرامی خواند. <ref>شیخ صدوق، کمالالدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۶۷۵-۶۷۷.</ref> در بخش دیگری ازهمین روایت امام رضا(ع) در تأکید بر جایگاه بی نظیر امام در هستی فرمود:امام یگانه دوران است که هیچ کس با او برابری نمیکند. پس چه کسی میتواند امام را بشناسد و او را اختیار نماید؟ هیچگاه، هرگز، عقلها به گمراهی رفته و اندیشهها سرگردانند، چشمها به حسرت افتاده، بزرگان به کوچکی افتادهاند و حکیمان متحیر شدهاند و خردمندان عذر تقصیر آوردهاند و سخنوران ناتوان گشتهاند و شاعران زبان فروبستهاند و ادیبان عاجز گشتهاند و بلاغتپیشگان درماندهاند از اینکه بتوانند شأنی از شئوون امام و یا فضیلتی از فضائل امام را توصیف نمایند، پس اقرار به ناتوانی و کوتاهی مینمایند.<ref>شیخ صدوق، کمالالدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۶۷۸.</ref> | ||
== منابع کتاب == | == منابع کتاب == |