پرش به محتوا

بدعت: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۰۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۸
جز
افزایش رده
جز (تمیزکاری)
جز (افزایش رده)
خط ۴: خط ۴:


به باور شیعیان روی‌هم گذاشتن دست‌ها در نماز، خواندن نماز تراویح به جماعت و گفتن [[آمین]] در نماز از مصادیق بدعت است. برخی از علمای [[اهل سنت]] بر این باورند که بدعت به خوب و بد تقسیم می‌شود و به جماعت‌خواندن [[نماز تراویح]] که به دستور [[عمر بن خطاب]] مرسوم شد، بدعت خوب است. اما برخی دیگر از اهل سنت هر بدعتی را [[حرام]] می‌شمرند.
به باور شیعیان روی‌هم گذاشتن دست‌ها در نماز، خواندن نماز تراویح به جماعت و گفتن [[آمین]] در نماز از مصادیق بدعت است. برخی از علمای [[اهل سنت]] بر این باورند که بدعت به خوب و بد تقسیم می‌شود و به جماعت‌خواندن [[نماز تراویح]] که به دستور [[عمر بن خطاب]] مرسوم شد، بدعت خوب است. اما برخی دیگر از اهل سنت هر بدعتی را [[حرام]] می‌شمرند.
عالمان مسلمان درباره بدعت آثاری نوشته‌اند؛ کتاب الاِعتصام اثر ابواسحاق ابراهیم شاطبی و البدعه نوشته جعفر سبحانی از این موارد است.


==تعریف‌های مختلف از بدعت==
==تعریف‌های مختلف از بدعت==
خط ۲۲: خط ۲۴:


===نکوهش بدعت در قرآن===
===نکوهش بدعت در قرآن===
به باور [[مفسران]] و [[فقیه|فقیهان]] مسلمان،  طبق [[آیه|آیات]] قرآن بدعت [[حرام]] است.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۳تا۱۵.</ref> ازجمله آیاتی که در این زمینه به آن استناد می‌شود، آیات ۲۷ [[سوره حدید]]، ۱۱۶ [[سوره نحل]]،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۳۶۵.</ref> ۶۵ و ۱۵۹ [[سوره انعام]] و ۳۱ [[سوره توبه]] است.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۳و۱۴.</ref>
به باور [[مفسران]] و [[فقیه|فقیهان]] مسلمان،  طبق [[آیه|آیات]] قرآن بدعت [[حرام]] است.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۳-۱۵.</ref> ازجمله آیاتی که در این زمینه به آن استناد می‌شود، آیات ۲۷ [[سوره حدید]]، ۱۱۶ [[سوره نحل]]،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۳۶۵.</ref> ۶۵ و ۱۵۹ [[سوره انعام]] و ۳۱ [[سوره توبه]] است.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۳و۱۴.</ref>


به گفته [[سید محمدحسین طباطبایی]]، برپایه آیه ۲۷ سوره حدید، خداوند [[رهبانیت|رَهبانیت]] را برای مسیحیان تشریع نکرده و این رسم بدعتی از جانب آنان بوده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۱۷۳.</ref> همچنین در آیه ۱۱۶ سوره نحل، آمده است: «شما نباید از پیش خود چیزى را [[حلال]] و چیزى را [[حرام]] كنید و به خدا نسبت دروغ بدهید».<ref>ترجمه کاویان‌پور.</ref> به گفته [[سید محمدحسین طباطبایی]]، سیاق آیه نشان می‌دهد که در آن [[مؤمن|مؤمنان]] از بدعت در دین نهی شده‌اند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۳۶۵.</ref>
به گفته [[سید محمدحسین طباطبایی]]، برپایه آیه ۲۷ سوره حدید، خداوند [[رهبانیت|رَهبانیت]] را برای مسیحیان تشریع نکرده و این رسم بدعتی از جانب آنان بوده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۱۷۳.</ref> همچنین در آیه ۱۱۶ سوره نحل، آمده است: «شما نباید از پیش خود چیزى را [[حلال]] و چیزى را [[حرام]] كنید و به خدا نسبت دروغ بدهید».<ref>ترجمه کاویان‌پور.</ref> به گفته سید محمدحسین طباطبایی، سیاق آیه نشان می‌دهد که در آن [[مؤمن|مؤمنان]] از بدعت در دین نهی شده‌اند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۳۶۵.</ref>


==حکم فقهی==
==حکم فقهی==
[[فقیهان]] هرچه را مصداق بدعت باشد، [[حرام]] می‌دانند.<ref>نراقی، عوائدالايام، ۱۴۱۷ق، ص۳۱۹.</ref> برای مثال [[محقق حلی|محقق حِلّی]] در مسئله چگونگی قسم‌خوردن [[بینه|بَیِّنه]] (شهود) در دادگاه، گفته است: قسم‌خوردن به غیر نام خدا مانند قسم به کتاب‌های مقدس و [[پیامبر اسلام(ص)]] و [[امامان]] جایز نیست؛ چراکه این کار بدعت است.<ref>محقق حلی، النهایه و نکتها، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۸.</ref> همچنین در کتاب [[جواهر الکلام (کتاب)|جواهرالکلام]] به نقل از فقیهان [[امامیه]] آمده است که در [[وضو]] شستن صورت و دست‌ها برای بار سوم، بدعت و حرام است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، بیروت، ج۲، ص۲۷۶.</ref>
[[فقیهان]] هرچه را مصداق بدعت باشد، [[حرام]] می‌دانند.<ref>نراقی، عوائدالايام، ۱۴۱۷ق، ص۳۱۹.</ref> برای مثال [[محقق حلی|محقق حِلّی]] در مسئله چگونگی قسم‌خوردن [[بینه|بَیِّنه]] (شهود) در دادگاه، گفته است: [[قسم خوردن|قسم‌خوردن]] به غیر نام خدا مانند قسم به کتاب‌های مقدس و [[پیامبر اسلام(ص)]] و [[امامان]] جایز نیست؛ چراکه این کار بدعت است.<ref>محقق حلی، النهایه و نکتها، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۸.</ref> همچنین در کتاب [[جواهر الکلام (کتاب)|جواهرالکلام]] به نقل از فقیهان [[امامیه]] آمده است که در [[وضو]] شستن صورت و دست‌ها برای بار سوم، بدعت و حرام است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، بیروت، ج۲، ص۲۷۶.</ref>


به گفته [[ملااحمد نراقی]] مسلمان درخصوص [[حرمت|حُرمت]] بدعت، [[اجماع|اِجماع]] دارند.<ref>نگاه کنید به نراقی، عوائدالايام، ۱۴۱۷ق، ص۳۱۹.</ref> او حرام‌بودن بدعت را از ضروریات (احکام مُسَلَّم) دین اسلام دانسته است.<ref>نگاه کنید به نراقی، عوائدالايام، ۱۴۱۷ق، ص۳۱۹.</ref>
به گفته [[ملااحمد نراقی]] مسلمان درخصوص [[حرمت|حُرمت]] بدعت، [[اجماع|اِجماع]] دارند.<ref>نگاه کنید به نراقی، عوائدالايام، ۱۴۱۷ق، ص۳۱۹.</ref> او حرام‌بودن بدعت را از [[ضروریات اسلام|ضروریات]] (احکام مُسَلَّم) دین اسلام دانسته است.<ref>نگاه کنید به نراقی، عوائدالايام، ۱۴۱۷ق، ص۳۱۹.</ref>


==رواج اتهام بدعت میان مسلمانان==
==رواج اتهام بدعت میان مسلمانان==
خط ۴۱: خط ۴۳:


==تقسیم بدعت‌ها به خوب و بد ==
==تقسیم بدعت‌ها به خوب و بد ==
به گفته جعفر سبحانی و نجم‌الدین طبسی، برخی از علمای [[اهل سنت]] چون شافعی، ابن‌حزم، غزالی و ابن‌اثیر<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۶و۲۷.</ref> هر بدعتی را ناپسند ندانسته و از بدعت‌های نیک هم سخن به میان آورده‌اند.<ref>طبسی، دراسات فقهیه فی مسائل الخلافیه، ۱۴۲۹ق، ص۱۶۸؛ سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۶و۲۷.</ref> استناد آنان به سخن [[خلیفه]] دوم، [[عمر بن خطاب]] درخصوص سفارش به به‌جماعت‌خواندن [[نماز تراویح]] است که آن را بدعتی خوب نامید.<ref>طبسی، دراسات فقهیه فی مسائل الخلافیه، ۱۴۲۹ق، ص۱۶۸.</ref> به نوشته غزالی هر بدعتی حرام نیست. تنها بدعتی حرام است که با [[سنت]] در تضاد باشد و امری شرعی را از میان بردارد.<ref>غزالی، احیاءالعلوم، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۴و۵.</ref> برخی از علمای اهل سنت نیز بدعت را برپایه [[احکام خمسه]]، به پنج دستهٔ [[واجب]]، [[حرام]]، [[مستحب]]، [[مکروه]] و [[مباح|مُباح]] تقسیم کرده‌اند.<ref>شاطبی، الاعتصام، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۴۱تا۲۴۵.</ref>
به گفته جعفر سبحانی و نجم‌الدین طبسی، برخی از علمای [[اهل سنت]] چون شافعی، ابن‌حزم، غزالی و ابن‌اثیر<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۶و۲۷.</ref> هر بدعتی را ناپسند ندانسته و از بدعت‌های نیک هم سخن به میان آورده‌اند.<ref>طبسی، دراسات فقهیه فی مسائل الخلافیه، ۱۴۲۹ق، ص۱۶۸؛ سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۶و۲۷.</ref> استناد آنان به سخن [[خلیفه]] دوم، [[عمر بن خطاب]] درخصوص سفارش به به‌جماعت‌خواندن [[نماز تراویح]] است که آن را بدعتی خوب نامید.<ref>طبسی، دراسات فقهیه فی مسائل الخلافیه، ۱۴۲۹ق، ص۱۶۸.</ref> به نوشته غزالی تنها بدعتی حرام است که با [[سنت]] در تضاد باشد و امری شرعی را از میان بردارد.<ref>غزالی، احیاءالعلوم، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۴و۵.</ref> برخی از علمای اهل سنت نیز بدعت را برپایه [[احکام خمسه]]، به پنج دستهٔ [[واجب]]، [[حرام]]، [[مستحب]]، [[مکروه]] و [[مباح|مُباح]] تقسیم کرده‌اند.<ref>شاطبی، الاعتصام، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۴۱تا۲۴۵.</ref>


بیشتر علمای [[امامیه|شیعه]] و برخی دیگر از اهل سنت این تقسیم‌ها را نمی‌پذیرند. برای نمونه [[شهید اول]] نوشته است: امور تازه‌ای که پس از [[پیامبر اسلام(ص)]] شکل گرفت، به پنج قِسم واجب مانند تدوین [[قرآن]]، حرام مانند تحریم [[ازدواج موقت]]، مستحب مانند ساخت مدارس، مکروه مانند پرخوری و مباح مانند تهیه وسیله رفاه، تقسیم می‌شود؛ اما تنها قِسم حرام آن بدعت است؛<ref>نگاه کنید به شهید اول، القواعد و الفوائد، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۴۴تا۱۴۶.</ref> هرچند به گفته سبحانی، او در کتاب دیگرش ذِکریٰ، از بدعت مکروه هم سخن گفته است.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۸.</ref> [[محمدباقر مجلسی]] با استناد به روایتی که در آن آمده است: «هر بدعتی حرام است»، تقسیم بدعت به اقسام پنج‌گانه را رد کرده است.<ref>نگاه کنید به مجلسی، مرآةالعقول، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۹۳.</ref>
بیشتر علمای [[امامیه|شیعه]] و برخی دیگر از اهل سنت این تقسیم‌ها را نمی‌پذیرند. برای نمونه [[شهید اول]] نوشته است: امور تازه‌ای که پس از [[پیامبر اسلام(ص)]] شکل گرفت، به پنج قِسم واجب مانند تدوین [[قرآن]]، حرام مانند تحریم [[ازدواج موقت]]، مستحب مانند ساخت مدارس، مکروه مانند پرخوری و مباح مانند تهیه وسیله رفاه، تقسیم می‌شود؛ اما تنها قِسم حرام آن بدعت است؛<ref>نگاه کنید به شهید اول، القواعد و الفوائد، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۴۴تا۱۴۶.</ref> هرچند به گفته سبحانی، او در کتاب دیگرش ذِکریٰ، از بدعت مکروه هم سخن گفته است.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۸.</ref> [[محمدباقر مجلسی]] با استناد به روایتی که در آن آمده است: «هر بدعتی حرام است»، تقسیم بدعت به اقسام پنج‌گانه را رد کرده است.<ref>نگاه کنید به مجلسی، مرآةالعقول، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۹۳.</ref>
خط ۹۸: خط ۱۰۰:
[[رده:اختلافات شیعه با وهابیت]]
[[رده:اختلافات شیعه با وهابیت]]
[[رده:گناهان کبیره]]
[[رده:گناهان کبیره]]
[[رده:مقاله‌های قابل ترجمه]]