۱۷٬۸۹۵
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری و افزایش رده و ناوبری) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
به گفته [[جعفر سبحانی]]، مسلمانان تعریفهای مختلفی از بدعت ارائه کردهاند.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۵.</ref> او در کتاب البدعه، ۲۲ تعریف از علمای [[شیعه]] و [[سنی]] مطرح کرده است.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۵تا۳۰.</ref> برای مثال از ابنحَجَر عَسقلانی آورده است که بدعت چیزی است که در مقابل سنت باشد.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۵.</ref> همچنین به نقل از [[سید مرتضی|سیدِ مرتضی]]، بدعت را افزودن چیزی به دین یا کاستن چیزی از آن، تعریف کرده است.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۸.</ref> | به گفته [[جعفر سبحانی]]، مسلمانان تعریفهای مختلفی از بدعت ارائه کردهاند.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۵.</ref> او در کتاب البدعه، ۲۲ تعریف از علمای [[شیعه]] و [[سنی]] مطرح کرده است.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۵تا۳۰.</ref> برای مثال از ابنحَجَر عَسقلانی آورده است که بدعت چیزی است که در مقابل سنت باشد.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۵.</ref> همچنین به نقل از [[سید مرتضی|سیدِ مرتضی]]، بدعت را افزودن چیزی به دین یا کاستن چیزی از آن، تعریف کرده است.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۸.</ref> | ||
[[فقیهان]] بدعت را آن میدانند که آنچه را در دین نیست، در آن وارد کنیم؛<ref> برای نمونه نگاه کنید به طباطبایی، ریاضالمسائل، ۱۴۱۸ق، ج۸، ص۱۷۵؛ خویی، صراطالنجاة، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۴۲۸.</ref> مانند آنکه [[عبادت|عبادتی]] را که در دین نیامده است، جزء مناسک توصیهشده در دین بدانیم.<ref>خویی، صراطالنجاة، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۴۲۸.</ref> به [[فتوا|فتوای]] فقیهان، حتی اگر عملی را که جزء اعمال دینی نیست، [[مستحب|مُستَحَب]] بدانیم، بدعت | [[فقیهان]] بدعت را آن میدانند که آنچه را در دین نیست، در آن وارد کنیم؛<ref> برای نمونه نگاه کنید به طباطبایی، ریاضالمسائل، ۱۴۱۸ق، ج۸، ص۱۷۵؛ خویی، صراطالنجاة، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۴۲۸.</ref> مانند آنکه [[عبادت|عبادتی]] را که در دین نیامده است، جزء مناسک توصیهشده در دین بدانیم.<ref>خویی، صراطالنجاة، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۴۲۸.</ref> به [[فتوا|فتوای]] فقیهان، حتی اگر عملی را که جزء اعمال دینی نیست، [[مستحب|مُستَحَب]] بدانیم، بدعت است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی، موسوعةالامام خویی، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۳۵۵.</ref> | ||
[[محمدباقر مجلسی]] در تعریف مفصلتری، بدعت را بهوجودآمدن چیزی در دین پس از [[پیامبر اسلام(ص)]] میداند که از آن نهی شده است یا درخصوص آن [[روایت|روایتی]] نیست و در ذیل [[احکام]] کلی دینی هم جای نمیگیرد.<ref>نگاه کنید به مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۱، ص۲۰۲و۲۰۳.</ref> | [[محمدباقر مجلسی]] در تعریف مفصلتری، بدعت را بهوجودآمدن چیزی در دین پس از [[پیامبر اسلام(ص)]] میداند که از آن نهی شده است یا درخصوص آن [[روایت|روایتی]] نیست و در ذیل [[احکام]] کلی دینی هم جای نمیگیرد.<ref>نگاه کنید به مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۱، ص۲۰۲و۲۰۳.</ref> | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==بدعت، گناه کبیره== | ==بدعت، گناه کبیره== | ||
به گفته جعفر سبحانی، در روایات [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، [[حدیث|احادیث]] بسیاری در نکوهش بدعت آمده است.<ref>نگاه کنید به سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۵.</ref> وی | به گفته جعفر سبحانی، در روایات [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، [[حدیث|احادیث]] بسیاری در نکوهش بدعت آمده است.<ref>نگاه کنید به سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۵.</ref> وی ۳۰ روایت در این زمینه نقل کرده است.<ref>نگاه کنید به سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۵تا۲۱.</ref> برای مثال طبق حدیثی در مُسنَد احمد بن حنبل و سُنَن ابنماجه قزوینی، پیامبر(ص) هر بدعتی را گمراهی شمرده است.<ref>نگاه کنید به سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۵و۱۶.</ref> ابنماجه به نقل از پیامبر(ص) گفته است: [[روزه]]، [[نماز]]، [[صدقه]]، [[حج]]، [[عمره]] و [[جهاد]] اهل بدعت پذیرفته نمیشود.<ref>نگاه کنید به سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۷.</ref> همچنین [[کلینی|کُلینی]] در کتاب [[الکافی|کافی]]، از [[امام باقر(ع)]] و [[امام صادق(ع)]] نقل کرده است که هر بدعتی گمراهی است و سرانجامِ هر گمراهی [[جهنم]] است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۶.</ref> | ||
جعفر سبحانی بدعت را از گناهان کبیره دانسته است.<ref>نگاه کنید به سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۵.</ref> [[شیخ صدوق]] هم در کتاب [[من لا یحضره الفقیه|مَن لا یَحضُرُه الفقیه]]، احادیث مربوط به بدعت را در بخش گناهان کبیره آورده است.<ref>نگاه کنید به شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۷۲.</ref> به گزارش وی، امام باقر(ع) بدعت را از مصادیق [[کفر]] و [[شرک]] شمرده است.<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۷۲.</ref> | جعفر سبحانی بدعت را از [[گناهان کبیره]] دانسته است.<ref>نگاه کنید به سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۵.</ref> [[شیخ صدوق]] هم در کتاب [[من لا یحضره الفقیه|مَن لا یَحضُرُه الفقیه]]، احادیث مربوط به بدعت را در بخش گناهان کبیره آورده است.<ref>نگاه کنید به شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۷۲.</ref> به گزارش وی، امام باقر(ع) بدعت را از مصادیق [[کفر]] و [[شرک]] شمرده است.<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۷۲.</ref> | ||
===نکوهش بدعت در قرآن=== | ===نکوهش بدعت در قرآن=== | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
==حکم فقهی== | ==حکم فقهی== | ||
[[فقیهان]] هرچه را مصداق بدعت باشد، [[حرام]] میدانند.<ref>نراقی، عوائدالايام، ۱۴۱۷ق، ص۳۱۹.</ref> برای مثال [[محقق حلی|محقق حِلّی]] در مسئله چگونگی قسمخوردن [[بینه|بَیِّنه]] (شهود) در دادگاه، گفته است: قسمخوردن به غیر نام خدا مانند قسم به کتابهای مقدس و [[پیامبر اسلام(ص)]] و [[امامان]] جایز نیست؛ چراکه این کار بدعت است.<ref>محقق حلی، النهایه و نکتها، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۸.</ref> همچنین در کتاب [[جواهر الکلام (کتاب)|جواهرالکلام]] به نقل از فقیهان [[امامیه]] آمده است که در [[وضو]] شستن صورت و دستها برای بار سوم، بدعت و حرام است.<ref>نجفی، | [[فقیهان]] هرچه را مصداق بدعت باشد، [[حرام]] میدانند.<ref>نراقی، عوائدالايام، ۱۴۱۷ق، ص۳۱۹.</ref> برای مثال [[محقق حلی|محقق حِلّی]] در مسئله چگونگی قسمخوردن [[بینه|بَیِّنه]] (شهود) در دادگاه، گفته است: قسمخوردن به غیر نام خدا مانند قسم به کتابهای مقدس و [[پیامبر اسلام(ص)]] و [[امامان]] جایز نیست؛ چراکه این کار بدعت است.<ref>محقق حلی، النهایه و نکتها، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۸.</ref> همچنین در کتاب [[جواهر الکلام (کتاب)|جواهرالکلام]] به نقل از فقیهان [[امامیه]] آمده است که در [[وضو]] شستن صورت و دستها برای بار سوم، بدعت و حرام است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، بیروت، ج۲، ص۲۷۶.</ref> | ||
به گفته [[ملااحمد نراقی]] مسلمان درخصوص [[حرمت|حُرمت]] بدعت، [[اجماع|اِجماع]] دارند.<ref>نگاه کنید به نراقی، عوائدالايام، ۱۴۱۷ق، ص۳۱۹.</ref> او حرامبودن بدعت را از ضروریات (احکام مُسَلَّم) دین اسلام دانسته است.<ref>نگاه کنید به نراقی، عوائدالايام، ۱۴۱۷ق، ص۳۱۹.</ref> | به گفته [[ملااحمد نراقی]] مسلمان درخصوص [[حرمت|حُرمت]] بدعت، [[اجماع|اِجماع]] دارند.<ref>نگاه کنید به نراقی، عوائدالايام، ۱۴۱۷ق، ص۳۱۹.</ref> او حرامبودن بدعت را از ضروریات (احکام مُسَلَّم) دین اسلام دانسته است.<ref>نگاه کنید به نراقی، عوائدالايام، ۱۴۱۷ق، ص۳۱۹.</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
اشاعره به جز خود همه فرقههای اسلامی چون معتزله، شیعه و [[باطنیه]] را اهل بدعت میشمارند.<ref>گذشته، «بدعت؛ مقدمه، تعریفها و تقسیمات»، ص۵۶۱.</ref> به عقیده شیعیان نیز [[اهل سنت]]، [[غلات|غُلات]]، معتزله، خوارج و [[صوفیه]] اهل بدعتاند.<ref>گذشته، «بدعت؛ مقدمه، تعریفها و تقسیمات»، ص۵۶۱.</ref> | اشاعره به جز خود همه فرقههای اسلامی چون معتزله، شیعه و [[باطنیه]] را اهل بدعت میشمارند.<ref>گذشته، «بدعت؛ مقدمه، تعریفها و تقسیمات»، ص۵۶۱.</ref> به عقیده شیعیان نیز [[اهل سنت]]، [[غلات|غُلات]]، معتزله، خوارج و [[صوفیه]] اهل بدعتاند.<ref>گذشته، «بدعت؛ مقدمه، تعریفها و تقسیمات»، ص۵۶۱.</ref> | ||
گفتهاند: از میان علمای مسلمان، بیش از همه [[ابنتیمیه]] دیگران را به بدعت متهم میکرده است.<ref>طارمی، «بدعت»، ص۵۱۷.</ref> او هر عمل یا عقیدهای را که به باور خودش از [[قرآن]] و [[سنت]] پیامبر(ص) و [[صحابه]] و تابعان | گفتهاند: از میان علمای مسلمان، بیش از همه [[ابنتیمیه]] دیگران را به بدعت متهم میکرده است.<ref>طارمی، «بدعت»، ص۵۱۷.</ref> او هر عمل یا عقیدهای را که به باور خودش از [[قرآن]] و [[سنت]] پیامبر(ص) و [[صحابه]] و تابعان اخذ نشده بود، بدعت میدانست.<ref>طارمی، «بدعت»، ص۵۱۷.</ref> | ||
شیعیان [[امامیه|امامی]]، رویهم گذاشتن دستها در نماز،<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۶۰و۱۶۱.</ref> اقامه نماز تراویح به جماعت،<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۷۹.</ref> گفتن [[آمین]] در نماز<ref>پاکتچی، «بدعت؛بررسی تاریخی»، ص۵۶۶.</ref> و جایزبودن [[سهطلاقه|سهطلاقهکردن]] در یک جلسه<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۹۹و۲۰۰.</ref> را از مصداقهای بدعت میدانند.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۱۹.</ref> | شیعیان [[امامیه|امامی]]، رویهم گذاشتن دستها در نماز،<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۶۰و۱۶۱.</ref> اقامه نماز تراویح به جماعت،<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۷۹.</ref> گفتن [[آمین]] در نماز<ref>پاکتچی، «بدعت؛بررسی تاریخی»، ص۵۶۶.</ref> و جایزبودن [[سهطلاقه|سهطلاقهکردن]] در یک جلسه<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۹۹و۲۰۰.</ref> را از مصداقهای بدعت میدانند.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۱۱۹.</ref> | ||
==تقسیم بدعتها به خوب و بد == | ==تقسیم بدعتها به خوب و بد == | ||
به گفته جعفر سبحانی و نجمالدین طبسی، برخی از علمای [[اهل سنت]] چون شافعی، ابنحزم، غزالی و ابناثیر<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۶و۲۷.</ref> هر بدعتی را ناپسند ندانسته و از بدعتهای نیک هم سخن به میان آوردهاند.<ref>طبسی، دراسات فقهیه فی مسائل الخلافیه، ۱۴۲۹ق، ص۱۶۸؛ سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۶و۲۷.</ref> استناد آنان به سخن [[خلیفه]] دوم، [[عمر بن خطاب]] درخصوص سفارش به بهجماعتخواندن نماز تراویح است که آن را بدعتی خوب نامید.<ref>طبسی، دراسات فقهیه فی مسائل الخلافیه، ۱۴۲۹ق، ص۱۶۸.</ref> به نوشته غزالی هر بدعتی حرام نیست. تنها بدعتی حرام است که با [[سنت]] در تضاد باشد و امری شرعی را از میان بردارد.<ref>غزالی، احیاءالعلوم، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۴و۵.</ref> برخی از علمای اهل سنت نیز بدعت را برپایه [[احکام خمسه]]، به پنج دستهٔ [[واجب]]، [[حرام]]، [[مستحب]]، [[مکروه]] و [[مباح|مُباح]] تقسیم کردهاند.<ref>شاطبی، الاعتصام، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۴۱تا۲۴۵.</ref> | به گفته جعفر سبحانی و نجمالدین طبسی، برخی از علمای [[اهل سنت]] چون شافعی، ابنحزم، غزالی و ابناثیر<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۶و۲۷.</ref> هر بدعتی را ناپسند ندانسته و از بدعتهای نیک هم سخن به میان آوردهاند.<ref>طبسی، دراسات فقهیه فی مسائل الخلافیه، ۱۴۲۹ق، ص۱۶۸؛ سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۶و۲۷.</ref> استناد آنان به سخن [[خلیفه]] دوم، [[عمر بن خطاب]] درخصوص سفارش به بهجماعتخواندن [[نماز تراویح]] است که آن را بدعتی خوب نامید.<ref>طبسی، دراسات فقهیه فی مسائل الخلافیه، ۱۴۲۹ق، ص۱۶۸.</ref> به نوشته غزالی هر بدعتی حرام نیست. تنها بدعتی حرام است که با [[سنت]] در تضاد باشد و امری شرعی را از میان بردارد.<ref>غزالی، احیاءالعلوم، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۴و۵.</ref> برخی از علمای اهل سنت نیز بدعت را برپایه [[احکام خمسه]]، به پنج دستهٔ [[واجب]]، [[حرام]]، [[مستحب]]، [[مکروه]] و [[مباح|مُباح]] تقسیم کردهاند.<ref>شاطبی، الاعتصام، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۴۱تا۲۴۵.</ref> | ||
بیشتر علمای [[امامیه|شیعه]] و برخی دیگر از اهل سنت این تقسیمها را نمیپذیرند. برای نمونه [[شهید اول]] نوشته است: امور تازهای که پس از [[پیامبر اسلام(ص)]] شکل گرفت، به پنج قِسم واجب مانند تدوین [[قرآن]]، حرام مانند تحریم [[ازدواج موقت]]، مستحب مانند ساخت مدارس، مکروه مانند پرخوری و مباح مانند تهیه وسیله رفاه، تقسیم میشود؛ اما تنها قِسم حرام آن بدعت است؛<ref>نگاه کنید به شهید اول، القواعد و الفوائد، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۴۴تا۱۴۶.</ref> هرچند به گفته سبحانی، او در کتاب دیگرش ذِکریٰ، از بدعت مکروه هم سخن گفته است.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۸.</ref> [[محمدباقر مجلسی]] با استناد به روایتی که در آن آمده است: «هر بدعتی حرام است»، تقسیم بدعت به اقسام پنجگانه را رد کرده است.<ref>نگاه کنید به مجلسی، مرآةالعقول، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۹۳.</ref> | بیشتر علمای [[امامیه|شیعه]] و برخی دیگر از اهل سنت این تقسیمها را نمیپذیرند. برای نمونه [[شهید اول]] نوشته است: امور تازهای که پس از [[پیامبر اسلام(ص)]] شکل گرفت، به پنج قِسم واجب مانند تدوین [[قرآن]]، حرام مانند تحریم [[ازدواج موقت]]، مستحب مانند ساخت مدارس، مکروه مانند پرخوری و مباح مانند تهیه وسیله رفاه، تقسیم میشود؛ اما تنها قِسم حرام آن بدعت است؛<ref>نگاه کنید به شهید اول، القواعد و الفوائد، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۴۴تا۱۴۶.</ref> هرچند به گفته سبحانی، او در کتاب دیگرش ذِکریٰ، از بدعت مکروه هم سخن گفته است.<ref>سبحانی، البدعه، ۱۴۱۶ق، ص۲۸.</ref> [[محمدباقر مجلسی]] با استناد به روایتی که در آن آمده است: «هر بدعتی حرام است»، تقسیم بدعت به اقسام پنجگانه را رد کرده است.<ref>نگاه کنید به مجلسی، مرآةالعقول، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۹۳.</ref> | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
==مباهته== | ==مباهته== | ||
{{اصلی|مباهته}} | {{اصلی|مباهته}} | ||
در حدیثی از [[امام صادق(ع)]] به نقل از [[پیامبر(ص)]] درخصوص روش برخورد با اهل بدعت، عبارت «بَاهِتُوهُمْ» به کار رفته است<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۷۵.</ref> که علمای شیعه درخصوص آن اختلافنظر دارند. برخی چون [[سیدابوالقاسم خوئی]] و [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، بر این باورند که معنای آن این است که به اهل بدعت [[تهمت]] بزنید.<ref>نگاه کنید به خوئی، مصباحالفقاهه، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۸۱؛ گلپایگانی، الدرالمنضود، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۴۹.</ref> برخی دیگر چون [[فیض کاشانی]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]] و [[جعفر سبحانی]] میگویند: مراد آن است که اهل بدعت را مبهوت کنید؛ یعنی با بحثکردن آنها را قانع و ساکت کنید.<ref>نگاه کنید به فیض کاشانی، الوافی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۴۵؛ «فتوای ۵ مرجع تقلید درباره دروغ گفتن و بهتان زدن»، وبگاه ایسنا، ۶ اسفند ۱۳۹۵ش، دیدهشده در ۲۶ تیر ۱۳۹۷ش.</ref> [[صاحب ریاض|صاحبریاض]] نوشته است: [[دروغ|دروغبستن]] به اهل بدعت به دلیل [[حرام|حرامبودن]] دروغ، جایز نیست.<ref>طباطبایی، ریاضالمسائل، ۱۴۱۸ق، ج۱۶، ص۴۲.</ref> | در حدیثی از [[امام صادق(ع)]] به نقل از [[پیامبر(ص)]] درخصوص روش برخورد با اهل بدعت، عبارت «بَاهِتُوهُمْ» به کار رفته است<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۷۵.</ref> که علمای شیعه درخصوص آن اختلافنظر دارند. برخی چون [[سیدابوالقاسم خوئی]] و [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، بر این باورند که معنای آن این است که به اهل بدعت [[تهمت]] بزنید.<ref> نگاه کنید به خوئی، مصباحالفقاهه، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۸۱؛ گلپایگانی، الدرالمنضود، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۴۹.</ref> برخی دیگر چون [[فیض کاشانی]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]] و [[جعفر سبحانی]] میگویند: مراد آن است که اهل بدعت را مبهوت کنید؛ یعنی با بحثکردن آنها را قانع و ساکت کنید.<ref>نگاه کنید به فیض کاشانی، الوافی، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۴۵؛ «فتوای ۵ مرجع تقلید درباره دروغ گفتن و بهتان زدن»، وبگاه ایسنا، ۶ اسفند ۱۳۹۵ش، دیدهشده در ۲۶ تیر ۱۳۹۷ش.</ref> [[صاحب ریاض|صاحبریاض]] نوشته است: [[دروغ|دروغبستن]] به اهل بدعت به دلیل [[حرام|حرامبودن]] دروغ، جایز نیست.<ref>طباطبایی، ریاضالمسائل، ۱۴۱۸ق، ج۱۶، ص۴۲.</ref> | ||
==پانویسها== | ==پانویسها== | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
* طبسی، نجمالدین، دراسات فقهیه فی مسائل خلافیه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۴۲۹ق. | * طبسی، نجمالدین، دراسات فقهیه فی مسائل خلافیه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۴۲۹ق. | ||
* غزالی، محمد، احیاء علوم الدین، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۰۶ق. | * غزالی، محمد، احیاء علوم الدین، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۰۶ق. | ||
* [https://www.isna.ir/news/95120603850 | * [https://www.isna.ir/news/95120603850 «فتوای ۵ مرجع تقلید درباره دروغ گفتن و بهتان زدن»، وبگاه ایسنا، ۶ اسفند ۱۳۹۵ش، دیدهشده در ۲۶ تیر ۱۳۹۷ش.] | ||
* فیض کاشانی، محمدمحسن، الوافی، تحقیق ضیاءالدین حسینی اصفهانی، اصفهان، کتابخانه امام امیرالمؤمنین، چاپ اول، ۱۴۰۶ق. | * فیض کاشانی، محمدمحسن، الوافی، تحقیق ضیاءالدین حسینی اصفهانی، اصفهان، کتابخانه امام امیرالمؤمنین، چاپ اول، ۱۴۰۶ق. | ||
* کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، تحقیق علیاکبر غفاری، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | * کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، تحقیق علیاکبر غفاری، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
[[رده:مقالههای با درجه اهمیت ج]] | [[رده:مقالههای با درجه اهمیت ج]] | ||
[[رده:اختلافات شیعه با وهابیت]] | [[رده:اختلافات شیعه با وهابیت]] | ||
[[رده:گناهان کبیره]] |
ویرایش