کاربر ناشناس
احمد بن ابی نصر بزنطی: تفاوت میان نسخهها
جز
←نماینده مکتب هشام
imported>Mgolpayegani جز (←گرایش مذهبی) |
imported>Mgolpayegani جز (←نماینده مکتب هشام) |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
==نماینده مکتب هشام== | ==نماینده مکتب هشام== | ||
در پی جویی گرایشهای درونی قطعیه نیز باید گفت: پس از درگذشت هشام بن سالم، شخصیتی که بتوان او را بهعنوان نماینده مکتب | در پی جویی گرایشهای درونی قطعیه نیز باید گفت: پس از درگذشت هشام بن سالم، شخصیتی که بتوان او را بهعنوان نماینده مکتب هشامابن سالم در دفاع از مواضعاصولی آن به شمار آورد، بزنطی است که به نقد دیدگاههای اساسی مکتبهشامبنحکم در باب دانشامام و منابع دانش [[فقه|فقهی]] ائمه(ع) همت گمارده است. <ref>نک: پاکتچی، ۵</ref> | ||
==روایات بزنطی در باب علم ائمه (ع) == | ==روایات بزنطی در باب علم ائمه (ع) == | ||
در باب علمائمه(ع) روایات متعددی به نقل از بزنطی در منابع روایی امامیه، همچون [[کافی]] [[کلینی]]، [[قرب الاسناد]] [[عبدالله بن جعفر حمیری|حمیری]]، [[بصائر الدرجات]] [[محمد بن حسن بن فروخ صفار|صفار]] و کتاب [[الاختصاص]] به ثبت رسیده است، اما در این میان، یک روایت با وجود کوتاهیسخن، از درخششی خاص در تبیین مواضع مکتب هشامبن سالم برخوردار است؛ بر پایه این روایت که بر نقل مستقیم بزنطیاز [[امامرضا]] عاستوار است، ایمان هیچ بندهای کمال نمییابد، مگر آنکه بشناسد آنچه برای نخستینِ ایشان ائمه(ع) است، برای آخرینایشان نیز همان است و ایشان در حجت و طاعت و [[حلال ]]و [[حرام]] با یکدیگر برابرند.<ref>حمیری، ۵۳؛ الاختصاص، ۲؛ قس: همین مضموناز صفوانبنیحیی، کلینی، /۷۵؛ صفار، ۰۰.</ref> | در باب علمائمه(ع) روایات متعددی به نقل از بزنطی در منابع روایی امامیه، همچون [[کافی]] [[کلینی]]، [[قرب الاسناد]] [[عبدالله بن جعفر حمیری|حمیری]]، [[بصائر الدرجات]] [[محمد بن حسن بن فروخ صفار|صفار]] و کتاب [[الاختصاص]] به ثبت رسیده است، اما در این میان، یک روایت با وجود کوتاهیسخن، از درخششی خاص در تبیین مواضع مکتب هشامبن سالم برخوردار است؛ بر پایه این روایت که بر نقل مستقیم بزنطیاز [[امامرضا]] عاستوار است، ایمان هیچ بندهای کمال نمییابد، مگر آنکه بشناسد آنچه برای نخستینِ ایشان ائمه(ع) است، برای آخرینایشان نیز همان است و ایشان در حجت و طاعت و [[حلال ]]و [[حرام]] با یکدیگر برابرند.<ref>حمیری، ۵۳؛ الاختصاص، ۲؛ قس: همین مضموناز صفوانبنیحیی، کلینی، /۷۵؛ صفار، ۰۰.</ref> |