confirmed، templateeditor
۱۲٬۴۰۷
ویرایش
imported>S.j.mousavi جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (ویکیسازی) |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
جرح و تعدیل یا به صورت مجمل و مبهم است یا به صورت مبین و مفسَّر.<ref>سیوطی، ج۱، ص۲۵۸؛ شهیدثانی، ص۱۱۵؛ نیز رجوع کنید به عتر، ۱۴۲۲، ص۷۹ـ۹۵؛ اعظمی، ۱۴۰۳، ص۲۰۱ـ۲۰۳</ref> در نوع نخست، جارح و معدِّل به صورت کلی به جرح یا تعدیل راوی میپردازند، مثلاً میگویند فلانی ثقه، صدوق، کذاب یا متهم است و در نوع دوم، دلیل و علت جرح یا تعدیل را نیز به طور واضح بیان میکنند.<ref>رجوع کنید به عتر، ۱۴۲۲، ص۷۹ـ۸۰</ref> | جرح و تعدیل یا به صورت مجمل و مبهم است یا به صورت مبین و مفسَّر.<ref>سیوطی، ج۱، ص۲۵۸؛ شهیدثانی، ص۱۱۵؛ نیز رجوع کنید به عتر، ۱۴۲۲، ص۷۹ـ۹۵؛ اعظمی، ۱۴۰۳، ص۲۰۱ـ۲۰۳</ref> در نوع نخست، جارح و معدِّل به صورت کلی به جرح یا تعدیل راوی میپردازند، مثلاً میگویند فلانی ثقه، صدوق، کذاب یا متهم است و در نوع دوم، دلیل و علت جرح یا تعدیل را نیز به طور واضح بیان میکنند.<ref>رجوع کنید به عتر، ۱۴۲۲، ص۷۹ـ۸۰</ref> | ||
در باب میزان اعتبار این دو قسم در کتابهای درایه بحثهای مفصّل شده و در این باب هفت دیدگاه مطرح شده است.<ref>برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به سیوطی، ج۱، ص۲۵۸ـ۲۶۰؛ مامقانی، ج۲، ص۸۳ ۹۷؛ عتر، ۱۴۲۲، ص۷۹ـ۹۰؛ اعظمی، ۱۴۰۳، ص۲۰۱ـ۲۰۳</ref> در بین این دیدگاهها، دیدگاه مشهور در بین شیعه و سنّی این است که تعدیل به صورت مجمل و کلی پذیرفتنی است، اما جرح جز با تبیین و تفسیر پذیرفته نخواهد شد.<ref>رجوع کنید به ابن صلاح، ص۲۲۰؛ شهیدثانی، ص۱۱۵؛ کیرانوی، ص۸۳</ref> دلیل این مسئله این است که شهادت بر عدالت، حاصل معاشرت و آشنایی نسبتاً طولانی با راوی و، بنابراین مبتنی بر مجموعهای از شواهد است که ذکر همه آنها مقدور نیست و نیازی هم بدان نمیباشد؛ لذا پذیرش تعدیل به صورت مبهم و مجمل مانعی ندارد؛ اما، جرح راوی جز با دلیل و بیان سبب جرح، پذیرفتنی نیست، زیرا اولاً جرح با امر واحدی قابل تحقق است که ذکر و حفظ آن دشوار نیست، و ثانیاً دانشمندان در اینکه چه خصوصیتی موجب جرح راوی میشود اختلاف نظر دارند، زیرا ممکن است صفتی از منظری جرح تلقی شود اما در حقیقت جرح نباشد، بنابراین باید سبب جرح بیان گردد تا مشخص شود که آیا جرح وارد است یا نه.<ref>ابن صلاح، همانجا؛ سیوطی، ج۱، ص۲۵۸؛ شهیدثانی، همانجا؛ اعظمی، ۱۴۰۳، ص۵۴؛ کیرانوی، همانجا</ref> | در باب میزان اعتبار این دو قسم در کتابهای [[درایه]] بحثهای مفصّل شده و در این باب هفت دیدگاه مطرح شده است.<ref>برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به سیوطی، ج۱، ص۲۵۸ـ۲۶۰؛ مامقانی، ج۲، ص۸۳ ۹۷؛ عتر، ۱۴۲۲، ص۷۹ـ۹۰؛ اعظمی، ۱۴۰۳، ص۲۰۱ـ۲۰۳</ref> در بین این دیدگاهها، دیدگاه مشهور در بین شیعه و سنّی این است که تعدیل به صورت مجمل و کلی پذیرفتنی است، اما جرح جز با تبیین و تفسیر پذیرفته نخواهد شد.<ref>رجوع کنید به ابن صلاح، ص۲۲۰؛ شهیدثانی، ص۱۱۵؛ کیرانوی، ص۸۳</ref> دلیل این مسئله این است که شهادت بر عدالت، حاصل معاشرت و آشنایی نسبتاً طولانی با راوی و، بنابراین مبتنی بر مجموعهای از شواهد است که ذکر همه آنها مقدور نیست و نیازی هم بدان نمیباشد؛ لذا پذیرش تعدیل به صورت مبهم و مجمل مانعی ندارد؛ اما، جرح راوی جز با دلیل و بیان سبب جرح، پذیرفتنی نیست، زیرا اولاً جرح با امر واحدی قابل تحقق است که ذکر و حفظ آن دشوار نیست، و ثانیاً دانشمندان در اینکه چه خصوصیتی موجب جرح راوی میشود اختلاف نظر دارند، زیرا ممکن است صفتی از منظری جرح تلقی شود اما در حقیقت جرح نباشد، بنابراین باید سبب جرح بیان گردد تا مشخص شود که آیا جرح وارد است یا نه.<ref>ابن صلاح، همانجا؛ سیوطی، ج۱، ص۲۵۸؛ شهیدثانی، همانجا؛ اعظمی، ۱۴۰۳، ص۵۴؛ کیرانوی، همانجا</ref> | ||
==اصطلاحات جرح و تعدیل== | ==اصطلاحات جرح و تعدیل== |