کاربر ناشناس
سید ابن طاووس: تفاوت میان نسخهها
جز
اضافه کردن بخش مقبره به بخش زندگی و حذف برخی عبارات توصیفی
imported>Fayaz جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Fayaz جز (اضافه کردن بخش مقبره به بخش زندگی و حذف برخی عبارات توصیفی) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
}} | }} | ||
{{دیگر کاربردها|ابن طاووس}} | {{دیگر کاربردها|ابن طاووس}} | ||
'''سید علی بن موسی بن جعفر بن طاووس''' مشهور به '''سید ابن طاووس''' ([[سال ۵۸۹ هجری قمری|۵۸۹]]-[[سال ۶۶۴ هجری قمری|۶۶۴]]ق)، از عالمان [[شیعه]] در قرن هفتم هجری، صاحب کتاب [[اللهوف علی قتلی الطفوف (کتاب)|لُهوف]] ([[مقتل]] [[امام حسین(ع)]]) و [[نقابت|نقیب]] شیعیان در زمان حکومت مغول بر [[بغداد]]. | '''سید علی بن موسی بن جعفر بن طاووس''' مشهور به '''سید ابن طاووس''' ([[سال ۵۸۹ هجری قمری|۵۸۹]]-[[سال ۶۶۴ هجری قمری|۶۶۴]]ق)، از عالمان [[شیعه]] در قرن هفتم هجری، صاحب کتاب [[اللهوف علی قتلی الطفوف (کتاب)|لُهوف]] ([[مقتل]] [[امام حسین(ع)]]) و [[نقابت|نقیب]] شیعیان در زمان حکومت مغول بر [[بغداد]]. برخی به او به سبب [[تقوا]]، [[مراقبه]] فراوان و حالات [[عرفان]]ی «جمال العارفین» گفتهاند. | ||
گرایش | گرایش ابنطاووس بیش از هر موضوعی به مسائل اخلاقی و معنوی و بخصوص [[دعا]] و [[زیارت|زیارت]] بود و مجموعه آثاری با عنوان "تتمات مصباح المتهجد" به رشته تحریر در آورد که تکمیل [[مصباح المتهجد]]، اثر [[شیخ طوسی]] در موضوع دعاست. [[علامه حلی]] و شیخ [[یوسف سدیدالدین]] (پدر علامه حلی) از شاگردان علی بودند. کتابخانهی سید بن طاووس که بالغ بر ۱۵۰۰ کتاب داشته است یک مجموعه شخصی قابل توجه است. | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
ابوالقاسم علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن طاووس | ابوالقاسم علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن طاووس ملقب به رضیالدین، از [[آل طاووس|خاندان طاووس]] بود؛ از این رو به '''سید ابن طاووس''' مشهور است.<ref> قمی، الکنی و الألقاب، ۱۳۸۹ق، ج۱، ص۳۴۱.</ref> ابن طاووس [[پنج شنبه (روز)|پنج شنبه]] [[۱۵ محرم]] سال [[سال ۵۸۹ هجری قمری|۵۸۹ق]] در شهر [[حله|حلّه]]، سرزمین [[عراق]] متولد شد.<ref> کمونه حسینی، مواردالإتحاف، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۱۰۷-۱۰۸.</ref> او را ذوالحسبین (کسی که دو نسب شریف دارد) نیز خواندهاند؛ زیرا جد اعلای او [[داود بن حسن مثنی]]، نوه پسری [[امام حسن(ع)]] و نوه دختری [[امام سجاد(ع)]] است و از سادات حسنی ـ حسینی به حساب میآید.<ref>سید بن طاووس، طرف من الأنباء و المناقب، ۱۴۲۰ق، ص۴۱</ref> | ||
پدرش، [[موسی بن جعفر بن طاوس|موسی بن جعفر]]، از راویان [[حدیث]] است که روایات خود را در ورقههایی نوشته بود و بعد از او، فرزندش آنها را جمعآوری نمود و با نام [[فرقة الناظر و بهجة الخاطر مما رواه والدی موسی بن جعفر]] منتشر نمود. مادر او دختر [[ورام بن ابی فراس]]، از علمای امامیه بود.<ref> روضات الجنات، خوانساری، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۲۵.</ref> همچنین مادر پدرش از نسل [[شیخ طوسی]] بود، سید بن طاووس، هنگام اشاره به ابن ابیفراس و شیخ طوسی، آنان را پدربزرگ خود مینامید.<ref>شهیدی گلپایگانی، راهنمای سعادت، ۱۳۸۲ش، ص۱۴.</ref> برادرش [[احمد بن طاووس]] نیز از علمای دوران بود و پس از وفات سید بن طاووس، [[نقابت]] شیعیان را بر عهده گرفت.<ref>عزاوی، موسوعة تاریخ العراق بین إحتلالین، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۳۱۶.</ref> | |||
ابن طاووس تحصیلات خود را در حله آغاز نمود و پس از چندی از [[حله]] به [[کاظمین]] هجرت کرد.<ref>عبدالحمید٬ معجم مورخی الشیعه ، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۶۳۹.</ref> او سپس با دختر وزیر ناصر بن مهدی ازدواج نمود و آن گونه که خود میگوید به سبب این ازدواج مدتی طولانی در [[بغداد]] سکونت گزید.<ref>سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۱۶۶.</ref> طبق گزارشی او ۱۵ سال در بغداد اقامت داشته است.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۳۸</ref> که برخی آن را از حدود سال ۶۲۵ هجری تا سال ۶۴۰ هجری دانستهاند.<ref>عبدالحمید٬ معجم مورخی الشیعه ، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۶۳۹.</ref> پس از آن به حله بازگشت<ref>کلبرگ، کتابخانه ابن طاووس، ۱۳۷۱ش، ص۲۷.</ref> و فرزند او محمدمصطفی در آنجا به دنیا آمد<ref>کلبرگ، کتابخانه ابن طاووس، ۱۳۷۱ش، ص۲۸.</ref> چند سال بعد به همراه خانواده خود به شهر [[نجف]] و پس از آن به [[کربلا]] هجرت کرد و در هر کدام سه سال اقامت نمود.<ref>رک: کلبرگ، کتابخانه ابن طاووس، ۱۳۷۱ش، ص۲۸.</ref> فرزند او با نام علی در سال ۶۴۷ در نجف به دنیا آمد<ref>سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۴۴.</ref> و کتاب [[فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم (کتاب)|فرج المهموم]] را در سال ۶۵۰ در [[کربلا]] به اتمام رساند.<ref>سید بن طاووس، فرج المهموم، دارالذخائر٬ ص۲۶۰.</ref> ابنطاووس در سال ۶۵۲ق بار دیگر به بغداد بازگشت.<ref>کلبرگ، کتابخانه ابن طاووس، ۱۳۷۱ش، ص۲۹.</ref> و در سال ۶۶۱ق سرپرستی و نقابت علویان را از طرف هولاکو خان مغول به عهده گرفت و تا زمان وفات خود این منصب را بر عهده داشت<ref>سید بن طاووس، الأمان من أخطار الأسفار و الأزمان، ۱۳۶۸ش، ص۵</ref> او در روز دوشنبه [[۵ ذیالقعده]]، [[سال ۶۶۴ هجری قمری|۶۶۴ق]] در [[بغداد]] درگذشت.<ref>سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۳۰</ref> | |||
مقبرهای در [[حله]] منسوب به سید بن طاووس است<ref>[http://www.mzarat.net/%D8%B5%D9%81%D8%AD%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%84%D9%8A%D9%84_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%8A%D8%A7%D8%AD%D9%8A_%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%BA%D8%B1%D8%A7%D9%81%D9%8A_%D9%84%D9%84%D9%85%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA/%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D8%A9/ موقع الأمانة العامة للمزارات الشيعية التابع لديوان الوقف الشيعي]؛ [https://www.facebook.com/pg/%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%AE%D8%A7%D8%B5%D8%A9-%D9%84%D9%85%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%D9%8A%D8%AF-%D8%B9%D9%84%D9%8A-%D8%A8%D9%86-%D8%B7%D8%A7%D9%88%D9%88%D8%B3-559969470694379/about/?ref=page_internal موقع الأمانة العامة لمزار السيد بن طاووس على الفيس بوك]</ref> اما ابن فوطی (م ۷۲۳ق) در کتاب حوادث جامعه گفته است که جنازه ابن طاووس پس از مرگ به نجف منتقل شد و در کنار مرقد امام علی(ع) دفن شد.<ref>ابن فوطی، الحوادث الجامعه، دارالکتب العلمیه،ص۲۵۵</ref> و سید ابن طاووس نیز در کتاب [[فلاح السائل]] نوشته است که برای خودش قبری در کنار مرقد [[امام علی(ع)]] آماده کرده و بر آمادهسازی آن نظارت کرده است.<ref>نگاه کنید به: سید بن طاووس، فلاح السائل، ۱۴۰۶ق، ص۷۳-۷۴.</ref> | |||
برخی احتمال دادهاند که بارگاه با نام سید بن طاووس در [[حله]] متعلق به فرزند همنام او یعنی رضیالدین علی بن علی بن موسی باشد، که در نام، کنیه و لقب، با پدرش، اشتراک داشته است.<ref>نگاه کنید به: فقیه بحرالعلوم، زیارتگاههای عراق، سازمان حج و زیارت، ص۶۴.</ref> | |||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
خط ۴۷: | خط ۴۹: | ||
[[پرونده:کتاب فلاح السائل.jpg|بندانگشتی|190px|کتاب [[فلاح السائل]]]] | [[پرونده:کتاب فلاح السائل.jpg|بندانگشتی|190px|کتاب [[فلاح السائل]]]] | ||
[[پرونده:کتاب مهج الدعوات.jpg|بندانگشتی|190px|کتاب [[مهج الدعوات]]]] | [[پرونده:کتاب مهج الدعوات.jpg|بندانگشتی|190px|کتاب [[مهج الدعوات]]]] | ||
ابنطاووس تحصیل را در شهر [[حله]] آغاز و از پدر و جد خود، [[ورام بن ابی فراس]] علوم مقدماتی را آموخت. او در زندگی خودنوشت آورده که در تحصیل فقه در عرض یکسال آنچه را همدرسان او در چند سال پیش از آن تحصیل نموده بودند، فراگرفت.<ref>سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۱۸۵.</ref> علی به تعبیر خودش، پس از دو سال و نیم آموختن [[فقه]]، خود را از استاد بینیاز دید.<ref>سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۱۸۵.</ref> بعدها او مدتی در بغداد زندگی کرد و در آنجا نیز به تحصیل و تدریس پرداخت.<ref>کلبرگ، کتابخانه ابن طاووس، ۱۳۷۱ش، ص۲۳-۲۴.</ref> | |||
===اساتید=== | ===اساتید=== | ||
ابنطاووس در کتاب کشف المحجه از [[محمد بن جعفر ابن نما|نجیب الدین محمد بن نمای حلی]] به عنوان استاد خود در فقه نام برده است.<ref>سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۱۸۸.</ref> و محدث نوری در خاتمه مستدرک الوسائل<ref>نوری، خاتمه مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۶۰-۴۶۶.</ref>، مستند به منابع، ده نفر را به عنوان مشایخ اجازه سید بن طاووس یا کسانی که از آنها نقل روایت نموده است، نام برده است. این ده نفر عبارتند از: | |||
{{ستون-شروع|3}} | {{ستون-شروع|3}} | ||
#حسین بن احمد سوراوی | #حسین بن احمد سوراوی | ||
خط ۷۶: | خط ۷۸: | ||
===ارتباط با خلافت عباسی=== | ===ارتباط با خلافت عباسی=== | ||
رضی الدین ابن طاووس در مدت زمان اقامت در [[بغداد]] با [[ابن علقمی]] وزیر مشهور عباسیان که شیعه مذهب بود٬ دوستی داشت و مورد احترام و توجه خلیفه المستنصر بالله عباسی نیز قرار داشت چنان که خلیفه خانهای در بغداد به او داد.<ref>کلبرگ، کتابخانه ابن طاووس، ۱۳۷۱ش، ص۲۳ و ۲۵.</ref> | رضی الدین ابن طاووس در مدت زمان اقامت در [[بغداد]] با [[ابن علقمی]] وزیر مشهور عباسیان که شیعه مذهب بود٬ دوستی داشت و مورد احترام و توجه خلیفه المستنصر بالله عباسی نیز قرار داشت چنان که خلیفه خانهای در بغداد به او داد.<ref>کلبرگ، کتابخانه ابن طاووس، ۱۳۷۱ش، ص۲۳ و ۲۵.</ref> در این دوران خلیفه عباسی٬ پیشنهادهایی برای بر عهده گرفتن امور حکومتی به او داد اما ابن طاووس همگی را رد کرد. به گفته خودش در این دوران منصب فتوا، نقابت سادات و حتی وزارت و ندیمی خلیفه را به او پیشنهاد کردند و او نپذیرفت.<ref>سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۱۶۸-۱۶۹.</ref> | ||
در این دوران خلیفه عباسی٬ پیشنهادهایی برای بر عهده گرفتن امور حکومتی به او داد اما ابن طاووس همگی را رد کرد. به گفته خودش در این دوران منصب فتوا، نقابت سادات و حتی وزارت و ندیمی خلیفه را به او پیشنهاد کردند و او نپذیرفت.<ref>سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۱۶۸-۱۶۹.</ref> | |||
===ارتباط با مغولان=== | ===ارتباط با مغولان=== | ||
ابن طاووس در سال | ابن طاووس در [[سال ۶۵۲ هجری قمریی۶۵۲ق]] و همزمان با لشکرکشی هلاکوخان مغول دوباره به بغداد رفت. این شهر در سال ۶۵۶ق با قتل عام بزرگی به دست مغولان فتح شد. سید بن طاووس از هلاکو اماننامهای داشت که ظاهرا آنرا به درخواست نصیر الدین طوسی دریافت کرده بود. علی با اماننامه هلاکو حدود هزار نفر از مردم عراق را با خود به حله برد.<ref>کلبرگ، کتابخانه ابن طاووس، ۱۳۷۱ش، ص۳۰.</ref> بنا به گزارشی وقتی هلاکو بغداد را تصرف نمود علمای مسلمان را در بغداد جمع کرد و از آنان پرسید که آیا پادشاه عادل بهتر است یا پادشاه مسلمان جائر، سید بن طاووس پادشاه عادل را بهتر از مسلمان جائر دانست.<ref>ابن الطقطقی، الفخری، ۱۴۱۸ق، ص۲۳.</ref> برخی اين پاسخ را از اسباب توجه هلاکو به شيعه و علماى شيعه دانستهاند.<ref>بارانی، «گرايش ايرانيان به تشيع در عصر ايلخانيان»، ص۸۸.</ref> | ||
بنا به گزارشی وقتی هلاکو بغداد را تصرف نمود علمای مسلمان را در بغداد جمع کرد و از آنان پرسید که آیا پادشاه عادل بهتر است یا پادشاه مسلمان جائر، سید بن طاووس پادشاه عادل را بهتر از مسلمان جائر دانست.<ref>ابن الطقطقی، الفخری، ۱۴۱۸ق، ص۲۳.</ref> برخی اين پاسخ را از اسباب توجه هلاکو به شيعه و علماى شيعه دانستهاند.<ref>بارانی، «گرايش ايرانيان به تشيع در عصر ايلخانيان»، ص۸۸.</ref> | |||
=== نقابت شیعیان === | === نقابت شیعیان === | ||
خط ۸۹: | خط ۸۷: | ||
==شهرت به زهد و تقوا== | ==شهرت به زهد و تقوا== | ||
[[علامه حلّی]] (درگذشته ۷۲۶ق) سید ابن طاووس را به داشتن کراماتی وصف کرده است.<ref>نوری، خاتمه مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۳۹</ref>{{یادداشت|علامه میگوید: رضیالدین علی دارای کراماتی بود که برخی از آنها را خودش برایم بیان کرد و پارهای از آنها را پدرم بازگو کرد و من از او شنیدم.(خاتمه مستدرک الوسائل، ج۲، ص۴۳۹)}} | [[علامه حلّی]] (درگذشته ۷۲۶ق) سید ابن طاووس را به داشتن کراماتی وصف کرده است.<ref>نوری، خاتمه مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۳۹</ref>{{یادداشت|علامه میگوید: رضیالدین علی دارای کراماتی بود که برخی از آنها را خودش برایم بیان کرد و پارهای از آنها را پدرم بازگو کرد و من از او شنیدم.(خاتمه مستدرک الوسائل، ج۲، ص۴۳۹)}} [[علامه مجلسی]] نیز از ابن طاووس با عناوینی مانند: سید نقیب، موثق، زاهد و جمال العارفین یاد کرده است.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۳</ref> [[محدث قمی]] با اوصافی مانند: بزرگوار، باتقوا، زاهد، سعادمتند، پیشوای عارفان، چراغ شبزندهداران، صاحب کرامات، طاووس آل طاووس وی را ستوده است.<ref>قمی، الفوائد الرضویة، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۵۴۲.</ref> | ||
[[علامه مجلسی]] نیز از ابن طاووس با عناوینی مانند: سید نقیب، موثق، زاهد و جمال العارفین یاد کرده است.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۳</ref> | |||
[[محدث قمی]] با اوصافی مانند: بزرگوار، باتقوا، زاهد، سعادمتند، پیشوای عارفان، چراغ شبزندهداران، صاحب کرامات، طاووس آل طاووس وی را ستوده است.<ref>قمی، الفوائد الرضویة، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۵۴۲.</ref> | |||
==تألیفات== | ==تألیفات== | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۳: | ||
*ابن طاووس درباره [[علم کلام]] نظر مساعدی نداشت و به شدت با اندیشه [[معتزله]] مخالفت میکرد. به گفته ابن طاووس برای رسیدن به معرفت الهی نیازی به دشواریهای حاصل از علم کلام نیست. او معرفت الهی را نتیجه هدایت و الهام الهی و امری فطری میداند و نه حاصل اندیشه عقلی و کلامی.<ref>نگاه کنید به: سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۵۲، ۶۰.</ref> | *ابن طاووس درباره [[علم کلام]] نظر مساعدی نداشت و به شدت با اندیشه [[معتزله]] مخالفت میکرد. به گفته ابن طاووس برای رسیدن به معرفت الهی نیازی به دشواریهای حاصل از علم کلام نیست. او معرفت الهی را نتیجه هدایت و الهام الهی و امری فطری میداند و نه حاصل اندیشه عقلی و کلامی.<ref>نگاه کنید به: سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۵۲، ۶۰.</ref> | ||
*برخی از نویسندگان بر اساس آنچه در نوشتههای ابن طاووس آمده او را فردی انزواطلب معرفی کردهاند<ref>صادقی کاشانی، تاریخ نگاری ابن طاووس، ۱۳۹۴ش، ص۲۵.</ref>ابن طاووس در توصیه به فرزندش او را از آمیختن با مردم بر حذر میدارد و آن را باعث دوری از خدا برمیشمارد.<ref>سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۱۵۷-۱۵۸.</ref> | *برخی از نویسندگان بر اساس آنچه در نوشتههای ابن طاووس آمده او را فردی انزواطلب معرفی کردهاند<ref>صادقی کاشانی، تاریخ نگاری ابن طاووس، ۱۳۹۴ش، ص۲۵.</ref>ابن طاووس در توصیه به فرزندش او را از آمیختن با مردم بر حذر میدارد و آن را باعث دوری از خدا برمیشمارد.<ref>سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۱۵۷-۱۵۸.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |