کاربر ناشناس
غزوه بنیقریظه: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Pourrezaei جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Pourrezaei جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''غزوه بنی قُرَیظه'''، نام آخرین غزوه از غزوههای [[پیامبر اکرم]] (ص) با یهودیان [[مدینه]] است. این غزوه در سال پنجم هجری و به دلیل پیمان شکنی یهودیان بنی قُرَیظه و هم پیمان شدن آنان با مشرکین در [[غزوه خندق]] روی داد. در این غزوه مسلمانان قلعههای بنی قُرَیظه را محاصره کردند. پس از حدود یک ماه، یهودیان به پیشنهاد خودشان تسلیم شده و حکمیت [[سعد بن معاذ]] را به [[پیامبر(ص)]] پیشنهاد کردند. سعد مطابق پیمانی که یهودیان قبلا با پیامبر بسته بودند به قتل مردان جنگجوی قبیله، اسارت زنان و کودکان و مصادره اموالشان حکم داد و رسول خدا این حکم را تایید کردند. پس از این غزوه، جامعه یهودی [[مدینه]] کاملا از هم پاشید. | '''غزوه بنی قُرَیظه'''، نام آخرین غزوه از غزوههای [[پیامبر اکرم]] (ص) با یهودیان [[مدینه]] است. این غزوه در سال پنجم هجری و به دلیل پیمان شکنی یهودیان بنی قُرَیظه و هم پیمان شدن آنان با مشرکین در [[غزوه خندق]] روی داد. در این غزوه مسلمانان قلعههای بنی قُرَیظه را محاصره کردند. پس از حدود یک ماه، یهودیان به پیشنهاد خودشان تسلیم شده و حکمیت [[سعد بن معاذ]] را به [[پیامبر(ص)]] پیشنهاد کردند. سعد مطابق پیمانی که یهودیان قبلا با پیامبر بسته بودند و به حکم تورات، به قتل مردان جنگجوی قبیله، اسارت زنان و کودکان و مصادره اموالشان حکم داد و رسول خدا این حکم را تایید کردند. پس از این غزوه، جامعه یهودی [[مدینه]] کاملا از هم پاشید. | ||
[[پرونده:غزوة بني قریظه.JPG|بندانگشتی|300px|موقعیت مکانی غزوه بنی قریظه]] | [[پرونده:غزوة بني قریظه.JPG|بندانگشتی|300px|موقعیت مکانی غزوه بنی قریظه]] | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
مسلمانان قلعهها و خانههای بنی قریظه را محاصره کردند. مدت محاصره بین ۱۵ تا ۲۵ روز گزارش شده است. بنی قریظه خود پیشنهاد دادند که با همان شرایط [[غزوه بنی نضیر|بنی نضیر]] تسلیم شوند. بنی نضیر از اموال و دارایی خود چشم پوشیده و [[مدینه]] را ترک کرده بودند. ولی [[رسول خدا]] جز این که به حکم او گردن نهند، هر پیشنهادی را رد کرد. <ref>واقدی، ج۲، ص۵۰۱.</ref> | مسلمانان قلعهها و خانههای بنی قریظه را محاصره کردند. مدت محاصره بین ۱۵ تا ۲۵ روز گزارش شده است. بنی قریظه خود پیشنهاد دادند که با همان شرایط [[غزوه بنی نضیر|بنی نضیر]] تسلیم شوند. بنی نضیر از اموال و دارایی خود چشم پوشیده و [[مدینه]] را ترک کرده بودند. ولی [[رسول خدا]] جز این که به حکم او گردن نهند، هر پیشنهادی را رد کرد. <ref>واقدی، ج۲، ص۵۰۱.</ref> | ||
به پیشنهاد بنی قریظه رسول اکرم حکمیت را به [[سعد بن معاذ]]، رئیس قبیله [[بنی عبد اشهل]] از اشراف [[اوس]]، واگذار نمود.<ref>الصحیح، ج ۱۲ص۹۰</ref> بدین جهت بنی قریظه حکمیت سعد بن معاذ را پیشنهاد دادند که اوس قبل از اسلام متحد ایشان بود. به موجب پیمانی که بنی قریظه قبل از جنگ با پیامبر بسته بودند، سعد حکم کرد که هر کسی علیه پیامبر(ص) تجمع کرده کشته شود، <ref>الصحیح، ج۱۲ص ۸۸</ref>زنان و کودکان اسیر شوند. رسول اکرم این حکم را مطابق خواست پروردگار دانست. آیات ۵۶ تا ۵۸ سوره [[انفال]] و ۲۶ و ۲۷ [[سوره احزاب]] راجع به جنگ بنی قریظه است. <ref>طبری، سلسلة اول، ص۱۴۹۳؛ ابن هشام، ج۳، ص۲۶۵-۲۶۶؛ ابن سعد، ج۲، ص۷۵. </ref> | به پیشنهاد بنی قریظه رسول اکرم حکمیت را به [[سعد بن معاذ]]، رئیس قبیله [[بنی عبد اشهل]] از اشراف [[اوس]]، واگذار نمود.<ref>الصحیح، ج ۱۲ص۹۰</ref> بدین جهت بنی قریظه حکمیت سعد بن معاذ را پیشنهاد دادند که اوس قبل از اسلام متحد ایشان بود. به موجب تورات و پیمانی که بنی قریظه قبل از جنگ با پیامبر بسته بودند، سعد حکم کرد که هر کسی علیه پیامبر(ص) تجمع کرده کشته شود، <ref>الصحیح، ج۱۲ص ۸۸</ref>زنان و کودکان اسیر شوند. رسول اکرم این حکم را مطابق خواست پروردگار دانست. آیات ۵۶ تا ۵۸ سوره [[انفال]] و ۲۶ و ۲۷ [[سوره احزاب]] راجع به جنگ بنی قریظه است. <ref>طبری، سلسلة اول، ص۱۴۹۳؛ ابن هشام، ج۳، ص۲۶۵-۲۶۶؛ ابن سعد، ج۲، ص۷۵. </ref> | ||
اظهار نظر در مورد کشتهها متفاوت است، بعضی گفتهاند: مردان بنی قریظه و پسران بالغشان، که تعداد آنان بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ نفر گزارش شده است، به قتل رسیدند. یک زن قریظی نیز، که یک مسلمان را کشته بود، به قتل رسید. یکی از مردان قبیله به نام رفاعة بن سِموال به وساطت سَلمی دختر قیس، از خالههای [[رسول اکرم]] بخشیده شد. <ref>طبری، سلسلة اول، ص۱۴۹۷، ۱۵۰۰؛ ابن هشام، ج۳، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref> ولی گزارشات حاکی از کشته شدن تنها مردان جنگوی قبیله میباشد که علیه [[پیامبر(ص)]] اقداماتی انجام داده بودند. <ref>الصحیح، ج۱۲ص ۸۸</ref> | اظهار نظر در مورد کشتهها متفاوت است، بعضی گفتهاند: مردان بنی قریظه و پسران بالغشان، که تعداد آنان بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ نفر گزارش شده است، به قتل رسیدند. یک زن قریظی نیز، که یک مسلمان را کشته بود، به قتل رسید. یکی از مردان قبیله به نام رفاعة بن سِموال به وساطت سَلمی دختر قیس، از خالههای [[رسول اکرم]] بخشیده شد. <ref>طبری، سلسلة اول، ص۱۴۹۷، ۱۵۰۰؛ ابن هشام، ج۳، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref> ولی گزارشات حاکی از کشته شدن تنها مردان جنگوی قبیله میباشد که علیه [[پیامبر(ص)]] اقداماتی انجام داده بودند. <ref>الصحیح، ج۱۲ص ۸۸</ref> | ||
اموال بنی قریظه بین مسلمانان تقسیم شد. برای اولین بار، سهم سوار و پیاده مشخص گردید؛ به سوار دو سهم و به پیاده یک سهم تعلق گرفت. از فهرست اموال، به خصوص فهرست سلاح، که منابع ذکر کردهاند، برمیآید که مقدار غنایم به دست آمده از بنی قریظه زیاد بوده است. احتمالاً همین امر شیوه جدید تقسیم غنایم را ممکن ساخت. | اموال بنی قریظه بین مسلمانان تقسیم شد. برای اولین بار، سهم سوار و پیاده مشخص گردید؛ به سوار دو سهم و به پیاده یک سهم تعلق گرفت. از فهرست اموال، به خصوص فهرست سلاح، که منابع ذکر کردهاند، برمیآید که مقدار غنایم به دست آمده از بنی قریظه زیاد بوده است. احتمالاً همین امر شیوه جدید تقسیم غنایم را ممکن ساخت. | ||
==صحت و سقم روایات== | ==صحت و سقم روایات== | ||
از مجموع گزارشها میتوان نتیجه گیری کرد که مسلمانان به دلیل تجربههای گذشته که از اخراج [[غزوه بنی قینقاع|بنی قینقاع]] و [[غزوه بنی نضیر|بنی نضیر]] داشتند، دیگر به خروج بنی قریظه از [[مدینه]] رضایت نمیدادند، زیرا آنان نیز در صورت خروج از شهر مانند بنی نضیر به مخالفان مسلمانان در [[مکه]] و یهودیان بیرون [[مدینه]] میپیوستند. به هر حال، بیان [[قرآن]] [[سوره احزاب]] آیات ۲۷-۲۶ حکایت از تأیید و اجرای حکم یادشده دارد.<ref>قطب، ج۶، ص۵۶۹.</ref> ولی نه کشتن شدن همه مردان بلکه کشته شدن مردانی که علیه پیامبر(ع) اقداماتی انجام داده | از مجموع گزارشها میتوان نتیجه گیری کرد که مسلمانان به دلیل تجربههای گذشته که از اخراج [[غزوه بنی قینقاع|بنی قینقاع]] و [[غزوه بنی نضیر|بنی نضیر]] داشتند، دیگر به خروج بنی قریظه از [[مدینه]] رضایت نمیدادند، زیرا آنان نیز در صورت خروج از شهر مانند بنی نضیر به مخالفان مسلمانان در [[مکه]] و یهودیان بیرون [[مدینه]] میپیوستند. به هر حال، بیان [[قرآن]] [[سوره احزاب]] آیات ۲۷-۲۶ حکایت از تأیید و اجرای حکم یادشده دارد.<ref>قطب، ج۶، ص۵۶۹.</ref> ولی نه کشتن شدن همه مردان بلکه کشته شدن مردانی که علیه پیامبر(ع) اقداماتی انجام داده بودند، [[سیدجعفر مرتضی عاملی|سیدجعفر مرتضی]] در [[الصحیح من سیرة النبی الاعظم (کتاب)|الصحیح]] در تفسیر ایه و ۲۶ [[سوره احزاب]] یاد آور میشود، منظور از آیۀ «فَریقاً تَقتُلونَ وَ تَأسِرونَ فَریقاً» : «گروهی کشته شدند و گروهی اسیر شدند»، فقط مردان هستند، زیرا تاسرون با اسارت مردان تناسب دارد و برای اسارت در زنان از واژۀ سبایا استفاده میشود، اما بعضی به اشتباه تاسرون را به زنان و کودکان حمل کرده و تقتلون را به مردان. <ref>الصحیح، ج ۱۲ص ۱۴۸ </ref> بدین ترتیب تعداد کشته شدگان چهار صد نفر میشود همان طور که [[ابن شهر آشوب]] تعداد کل مردان را هفتصد نفر و تعداد کشته شدگان آنان را چهار صد و پنجاه نفر دانسته است. <ref> مناقب، ج ۳ص ۱۷۱ به نقل از الصحیح ج ۱۲ص ۱۴۸</ref> | ||
==حکم سعد طبق منابع یهودی== | ==حکم سعد طبق منابع یهودی== | ||
سعد بن معاذ با استناد به منابع دین یهود چنین حکمی صادر کرد<ref>حسنی، ص۵۱۹ ـ ۵۲۱.</ref> این حکم از نظر خود آنان کیفری شرعی تلقی | سعد بن معاذ با استناد به پیمان بنی قریظه با پیامبر و منابع دین یهود چنین حکمی صادر کرد<ref>حسنی، ص۵۱۹ ـ ۵۲۱.</ref> این حکم از نظر خود آنان کیفری شرعی تلقی می شد.<ref>ابوزهره، ج۲، ص۶۷۱۶۷۲.</ref> یهودیان در کتاب تحریف شده خود درباره شهری که به زور وارد آن شدهاند چنین گفتهاند: | ||
اگر پروردگارت، آن را به تو | اگر پروردگارت، آن را به تو واگذار کرد، همه مردان را از دم شمشیر بگذران، اما زنان و کودکان و حیوانات و هر آنچه در شهر است، همه غنیمت میباشد، پس همه را به عنوان غنیمت بردارید و غنیمتی که پروردگار نصیب کرده بخورید. <ref>کتاب مقدس،سفر تثنیه ، باب، فقره ۱۴-۱۳</ref> | ||
==تردید در | ==تردید در کشته شدن همه یهودیان== | ||
*مالک بن انس، ابن اسحاق راوی اصلی این جریان را دجال مینامد،<ref> تهذیب، ج ۹ص۳۶</ref> دلیل این نامگذاری، نقل داستان غزوات پیامبر(ص) با یهودیان از قول فرزندان یهودی عنوان شده است <ref>التهذیب، ج۹ص ۴۰-۳۹</ref> لذا مالک را میتوان یکی از مخالفین این داستان دانست. | |||
*مالک بن انس، ابن اسحاق را دجال مینامد،<ref> تهذیب، ج ۹ص۳۶</ref> دلیل این نامگذاری، نقل داستان غزوات پیامبر(ص) با یهودیان از قول فرزندان یهودی عنوان شده است <ref>التهذیب، ج۹ص ۴۰-۳۹</ref> لذا مالک را میتوان یکی از مخالفین این داستان دانست. | *ابن حجر عسقلانی، علت تضعیف ابن اسحاق از سوی مالک را نقل اینگونه داستانها میداند<ref>التهذیب، ج۹ص ۴۰-۳۹</ref> پس خود نیز جزء مخالفین این داستان قرار میگیرد. | ||
*ابن حجر عسقلانی، علت تضعیف ابن اسحاق از سوی مالک | |||
* سید جعفر شهیدی <ref>شهیدی، ص۷۳-۷۵.</ref> با ذکر شواهد و قراینی، نسبت به داستان بنی قریظه و نحوه برخورد با آنان مناقشه کرده است. | * سید جعفر شهیدی <ref>شهیدی، ص۷۳-۷۵.</ref> با ذکر شواهد و قراینی، نسبت به داستان بنی قریظه و نحوه برخورد با آنان مناقشه کرده است. | ||
*سید احمد برکات نیز با دلایل مختلف داستان نقل شده از طرف ابن اسحاق نسبت به یهودیان بنی قریظه را نفی میکند. <ref>Barakat Ahmad, Muhammad and the Jews: A Re-examination, p. 24</ref> | *سید احمد برکات نیز با دلایل مختلف داستان نقل شده از طرف ابن اسحاق نسبت به یهودیان بنی قریظه را نفی میکند. <ref>Barakat Ahmad, Muhammad and the Jews: A Re-examination, p. 24</ref> |