کاربر ناشناس
اوس و خزرج: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Aghaie جز (←پانویس) |
imported>Mahboobi بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
نیای بزرگ دو تیره، عمروبن عامر مشهور به مُزَیقیاست و اوس و خزرج دو پسر حارثه بن ثعلبه بن عمروبن عامر بودهاند. نسب این دو، از طریق مادر كه قیله بنت كاهل نام داشت، به قبیله [[بنی قضاعه]] میرسید.<ref>نك: كلبی، همانجا، نسب...، ج۱، صص۳۶۳-۳۶۴؛ ابن قتیبه، المعارف، ص۱۰۹؛ ابن حزم، جمهره انساب العرب، ص۳۳۱</ref> و بدین سبب، اوس و خزرج خود را بنی قیله نیز میخواندهاند <ref>علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۱۳۳.</ref> | نیای بزرگ دو تیره، عمروبن عامر مشهور به مُزَیقیاست و اوس و خزرج دو پسر حارثه بن ثعلبه بن عمروبن عامر بودهاند. نسب این دو، از طریق مادر كه قیله بنت كاهل نام داشت، به قبیله [[بنی قضاعه]] میرسید.<ref>نك: كلبی، همانجا، نسب...، ج۱، صص۳۶۳-۳۶۴؛ ابن قتیبه، المعارف، ص۱۰۹؛ ابن حزم، جمهره انساب العرب، ص۳۳۱</ref> و بدین سبب، اوس و خزرج خود را بنی قیله نیز میخواندهاند <ref>علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۱۳۳.</ref> | ||
عنوان اوس مختصر شده «اوس مناه» است كه وابستگی و نسبت ایشان را به یكی از [[بت |بُتان]] مشهور [[دوره جاهلی]] نشان میدهد.<ref>علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۱۳۵؛ درباره اعتقاد خاص اوس و خزرج به این بُت، نك: كلبی، الاصنام، صص۱۳-۱۴، ۲۷</ref> خزرج را به معنای باد تند یا نسیم جنوب آوردهاند.<ref>ابن منظور،لسان، ذیل خزرج</ref> | عنوان اوس مختصر شده «اوس مناه» است كه وابستگی و نسبت ایشان را به یكی از [[بت |بُتان]] مشهور [[جاهلیت|دوره جاهلی]] نشان میدهد.<ref>علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۱۳۵؛ درباره اعتقاد خاص اوس و خزرج به این بُت، نك: كلبی، الاصنام، صص۱۳-۱۴، ۲۷</ref> خزرج را به معنای باد تند یا نسیم جنوب آوردهاند.<ref>ابن منظور،لسان، ذیل خزرج</ref> | ||
==تاریخ اقامت اوس و خزرج در شهر یثرب== | ==تاریخ اقامت اوس و خزرج در شهر یثرب== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
در نخستین جنگ به نام «حرب سُمیر» ، پیروزی از آن اوس شد، اما در بیشتر جنگهای بعدی، خزرجیان تسلط یافتند.<ref>ابن اثیر، ج۱، صص۶۵۸ - ۶۵۹، نیز برای جنگهای دیگر، نك: ج۱، صص۶۶۰ بب.</ref> | در نخستین جنگ به نام «حرب سُمیر» ، پیروزی از آن اوس شد، اما در بیشتر جنگهای بعدی، خزرجیان تسلط یافتند.<ref>ابن اثیر، ج۱، صص۶۵۸ - ۶۵۹، نیز برای جنگهای دیگر، نك: ج۱، صص۶۶۰ بب.</ref> | ||
در واپسین جنگ این هر دو تیره به نام «[[حرب بُعاث]]» كه اندكی پیش از [[هجرت | در واپسین جنگ این هر دو تیره به نام «[[حرب بُعاث]]» كه اندكی پیش از [[هجرت به مدینه|هجرت حضرت رسول (ص) به یثرب]] اتفاق افتاد، اوسیان برای كسب پیروزی بر رقیب، به [[مكه]] آمدند و خواهان انعقاد پیمان با قریش شدند، اما اعتنایی ندیدند. در همین اوقات بود كه میان برخی از ایشان و [[پیامبر (ص) |پیامبر (ص)]] ارتباط حاصل شد.<ref>ابن حبیب، المنمق، ۲۶۸؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۸؛ ابن اثیر، ج۱، صص۶۸۰ -۶۸۱؛ نیز نک: ولفنسون، تاریخ الیهود فی بلاد العرب، ص۶۸.</ref> | ||
ظاهراً خزرجیان برآن بودند تا [[عبدالله بن اُبَی]] ابن سلول را - كه بعدها از منافقان مشهور شد<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۴.</ref> - تاج بر سر نهند و فرمانروایی شهر بدو بسپرند.<ref>ابن سعید، نشوه الطرب، ج۱، ص۱۹۰؛ نیز نك: ولفنسون، تاریخ الیهود فی بلاد العرب، ص۷۰</ref> | ظاهراً خزرجیان برآن بودند تا [[عبدالله بن ابی|عبدالله بن اُبَی]] ابن سلول را - كه بعدها از منافقان مشهور شد<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۴.</ref> - تاج بر سر نهند و فرمانروایی شهر بدو بسپرند.<ref>ابن سعید، نشوه الطرب، ج۱، ص۱۹۰؛ نیز نك: ولفنسون، تاریخ الیهود فی بلاد العرب، ص۷۰</ref> | ||
==پس از قبول اسلام== | ==پس از قبول اسلام== | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
این اختلاف درباره حضور ایشان در دیگر مواقع دوره اسلامی نیز وجود داشت.<ref>نك: ابن سعد، الطبقات الكبری، ۴ (۱) /۴؛ ابن قدامه، التبیین فی انساب القرشیین، ص ۴۹۹.</ref> البته به نظر میرسد كه در دوره اسلامی نیز اكثریت با خزرجیان بود، چنانكه در میان [[نقیب|نقیبان]] ۱۲ گانه - در آغاز ارتباط با پیامبر (ص) - ۳ تن از اوسیان بودند و بقیه از خزرج <ref> بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۵۲؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۶۳.</ref> و در [[جنگ بدر]] نیز شمار افراد خزرج بیشتر از اوس بود.<ref>ابن اسحاق، سیره، ص۲۸۸؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۹۰.</ref> | این اختلاف درباره حضور ایشان در دیگر مواقع دوره اسلامی نیز وجود داشت.<ref>نك: ابن سعد، الطبقات الكبری، ۴ (۱) /۴؛ ابن قدامه، التبیین فی انساب القرشیین، ص ۴۹۹.</ref> البته به نظر میرسد كه در دوره اسلامی نیز اكثریت با خزرجیان بود، چنانكه در میان [[نقیب|نقیبان]] ۱۲ گانه - در آغاز ارتباط با پیامبر (ص) - ۳ تن از اوسیان بودند و بقیه از خزرج <ref> بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۵۲؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۳۶۳.</ref> و در [[جنگ بدر]] نیز شمار افراد خزرج بیشتر از اوس بود.<ref>ابن اسحاق، سیره، ص۲۸۸؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۹۰.</ref> | ||
در جنگهای [[مریسیع]] و [[بنیقریظه|بنی قریظه]] و قضیه [[افك]] نیز اختلاف میان اوس و خزرج ظاهر شد، ولی پیامبر (ص) آتش فتنه را خاموش كرد.<ref>واقدی، المغازی، ج۲، صص۴۱۵، ۴۳۱، ۵۱۵؛ نیز نك: ابن سعد، الطبقات الكبری، ۱ (۲) /۴۶؛ طبری، همان، ج۲، ص۶۱۴؛ احمد بن حنبل، ج۶، صص۵۹، ۱۹۶</ref> پس از وفات آن حضرت نیز، در ماجرای [[سقیفه بنی ساعده|سقیفه]] ، [[ | در جنگهای [[مریسیع]] و [[بنیقریظه|بنی قریظه]] و قضیه [[افك]] نیز اختلاف میان اوس و خزرج ظاهر شد، ولی پیامبر (ص) آتش فتنه را خاموش كرد.<ref>واقدی، المغازی، ج۲، صص۴۱۵، ۴۳۱، ۵۱۵؛ نیز نك: ابن سعد، الطبقات الكبری، ۱ (۲) /۴۶؛ طبری، همان، ج۲، ص۶۱۴؛ احمد بن حنبل، ج۶، صص۵۹، ۱۹۶</ref> پس از وفات آن حضرت نیز، در ماجرای [[سقیفه بنی ساعده|سقیفه]] ، [[ابوبکر]] و یارانش از رقابت اوس و خزرج بر سر جانشینی پیامبر (ص) سود بردند.<ref>طبری، همان، ج۳، صص۲۲۱-۲۲۲؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۳۰۴.</ref> | ||
اوس و خزرج هر یك دارای ۵ [[بطن]] بودند.<ref>نك: شریف، مكه و المدینه فی الجاهلیه و عهد الرسول، صص۳۱۰- ۳۱۱ ببعد.</ref> این بطون خود به عشایر و شاخههای دیگری كه شمار آنها بالغ بر ۴۰ شاخه میشد، به جز عشایر دیگری از اعراب كه با دو تیره رابطه ولاء داشتند، تقسیم میشدند.<ref>شریف، مكه و المدینه فی الجاهلیه و عهد الرسول، ص ۳۰۹.</ref> | اوس و خزرج هر یك دارای ۵ [[بطن]] بودند.<ref>نك: شریف، مكه و المدینه فی الجاهلیه و عهد الرسول، صص۳۱۰- ۳۱۱ ببعد.</ref> این بطون خود به عشایر و شاخههای دیگری كه شمار آنها بالغ بر ۴۰ شاخه میشد، به جز عشایر دیگری از اعراب كه با دو تیره رابطه ولاء داشتند، تقسیم میشدند.<ref>شریف، مكه و المدینه فی الجاهلیه و عهد الرسول، ص ۳۰۹.</ref> | ||
==افتخارات== | ==افتخارات== | ||
اوس و خزرج علاوه بر آنكه به جنگاوری و دلیری شهره بودند<ref>ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۲، صص۱۹۲-۱۹۳؛ بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۷.</ref> هر یك شاعرانی داشتند. از میان اوسیان، قیس بن خَطیم كه به «زبان اوس» شهره بود، و ابوقیس ابن اسلت، مشهورند؛<ref>علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۴۷۵؛ ابوالفرج، الاغانی، ج۲، صص۱۵۹ بب، ج۱۵، صص۱۶۰ بب.</ref> و از خزرجیان نیز باید به [[حسان بن ثابت|حسان بن ثابت]] - كه مدایح او در حق حضرت رسول (ص) شهره است - و كعب بن مالك اشاره كرد.<ref>ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۲، ص۵۱۲ بب، ج۲، صص۵۲۳ بب؛ نیز نك: علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۹، ص۶۵۴.</ref> برخی از وجوه اصحاب پیامبر (ص) نیز به دو تیره اوس و خزرج تعلق داشتند و بعدها اعضای دو تیره، هر یك به سببی به ایشان افتخار میكردند. در اوس كسانی مانند [[غسیل الملائکه|حنظله غسیل الملائكه]] ، | اوس و خزرج علاوه بر آنكه به جنگاوری و دلیری شهره بودند<ref>ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۲، صص۱۹۲-۱۹۳؛ بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۷.</ref> هر یك شاعرانی داشتند. از میان اوسیان، قیس بن خَطیم كه به «زبان اوس» شهره بود، و ابوقیس ابن اسلت، مشهورند؛<ref>علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۴۷۵؛ ابوالفرج، الاغانی، ج۲، صص۱۵۹ بب، ج۱۵، صص۱۶۰ بب.</ref> و از خزرجیان نیز باید به [[حسان بن ثابت|حسان بن ثابت]] - كه مدایح او در حق حضرت رسول (ص) شهره است - و كعب بن مالك اشاره كرد.<ref>ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۲، ص۵۱۲ بب، ج۲، صص۵۲۳ بب؛ نیز نك: علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۹، ص۶۵۴.</ref> برخی از وجوه اصحاب پیامبر (ص) نیز به دو تیره اوس و خزرج تعلق داشتند و بعدها اعضای دو تیره، هر یك به سببی به ایشان افتخار میكردند. در اوس كسانی مانند [[غسیل الملائکه|حنظله غسیل الملائكه]] ، [[عاصم بن ثابت]]، [[سعد بن معاذ]]، و در خزرج، [[زید بن ثابت]]، [[معاذ بن جبل]]، [[ابی بن کعب|اُبَیّ بن كعب]]<ref>ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۳، ص۳۳۱؛ نیز نك: علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۱۳۷.</ref> را باید نام برد. | ||
گفتهاند برخی از آیات قرآن كریم، به ویژه آیه ۱۰۳ از سوره آل عمران كه مؤمنان را به وحدت و پرهیز از تفرقه دعوت میكند، در شأن اوس و خزرج نازل شده است.<ref>شیخ طوسی، التبیان، ج۲، صص۵۴۵ -۵۴۶؛ قرطبی، الجامع لاحكام القرآن، ج۴، ص۱۵۵؛ نیز نك: طبری، تفسیر، ج۴، ص۱۷.</ref> | گفتهاند برخی از آیات قرآن كریم، به ویژه آیه ۱۰۳ از سوره آل عمران كه مؤمنان را به وحدت و پرهیز از تفرقه دعوت میكند، در شأن اوس و خزرج نازل شده است.<ref>شیخ طوسی، التبیان، ج۲، صص۵۴۵ -۵۴۶؛ قرطبی، الجامع لاحكام القرآن، ج۴، ص۱۵۵؛ نیز نك: طبری، تفسیر، ج۴، ص۱۷.</ref> |