کاربر ناشناس
بابا رکن‌الدین شیرازی: تفاوت میان نسخه‌ها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mgolpayegani جز (←منابع) |
imported>Mgolpayegani جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
'''مسعود بن عبدالله بیضاوی'''، معروف به ''' بابا رکن‌الدین شیرازی'''، عالم و عارف سده 8ق/14م است. تاریخ ولادت او معلوم نیست، ولی | '''مسعود بن عبدالله بیضاوی'''، معروف به ''' بابا رکن‌الدین شیرازی'''، عالم و عارف سده 8ق/14م است. تاریخ ولادت او معلوم نیست، ولی اصالتاً, از بیضا (یکى از روستاهای تابع اردکان) از استان فارس بوده و مؤلفِ تاریخ [[اصفهان]] و [[ری]]، او را از خاندان جابری انصاری برشمرده است.<ref>جابری انصاری، تاریخ اصفهان و ری، صص 326-325.</ref> | ||
در [[مذهب]] بابارکن‌الدین، اختلاف وجود دارد. برخى او را [[شیعه]] دانسته و عده‌ای دیگر او را از [[اهل سنت]] شمرده‌اند.اما سنگ نوشته قبرش حاکى از شیعه بودن اوست. | در [[مذهب]] بابارکن‌الدین، اختلاف وجود دارد. برخى او را [[شیعه]] دانسته و عده‌ای دیگر او را از [[اهل سنت]] شمرده‌اند.اما سنگ نوشته قبرش حاکى از شیعه بودن اوست. | ||
| خط ۵: | خط ۵: | ||
== زندگی نامه == | == زندگی نامه == | ||
بابارکن الدین اصالتاً از بیضا_ یکى از روستاهای تابع اردکان_ از استان فارس بود، ولی تاریخ ولادت او معلوم نیست. مؤلفِ تاریخ اصفهان و ری، او را از خاندان جابری انصاری شمرده است.<ref>جابری انصاری، تاریخ اصفهان و ری، ص326-325.</ref> | بابارکن الدین اصالتاً از بیضا_ یکى از روستاهای تابع اردکان_ از استان فارس بود، ولی تاریخ ولادت او معلوم نیست. مؤلفِ تاریخ اصفهان و ری، او را از خاندان جابری انصاری شمرده است.<ref>جابری انصاری، تاریخ اصفهان و ری، ص326-325.</ref> | ||
بابارکن‌الدین از اوان کودکى به [[عرفان ]] و [[تصوف]] گرایش داشت و پس از آنکه با احوال عارفان آشنایى یافت، به طریق سیرو سلوک گام نهاد. او خود می‌گوید: «از زمان صبا... از خود ادراک معنایى از معانى و شأنى از شؤون توحید مى‌کردم».<ref>بابارکن الدین شیرازی، نصوص الخصوص فى ترجمة الفصوص، ص4.</ref> | بابارکن‌الدین از اوان کودکى به [[عرفان ]] و [[تصوف]] گرایش داشت و پس از آنکه با احوال عارفان آشنایى یافت، به طریق سیرو سلوک گام نهاد. او خود می‌گوید: «از زمان صبا... از خود ادراک معنایى از معانى و شأنى از شؤون توحید مى‌کردم».<ref>بابارکن الدین شیرازی، نصوص الخصوص فى ترجمة الفصوص، ص4.</ref> | ||