کاربر ناشناس
اسعد بن زراره: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Salvand جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Salvand جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
۲. از [[مقاتل بن سلیمان]] نقل شده است [[آیه]] ۱۰۲ و ۱۰۳ [[سوره آل عمران]] به دنبال تفاخر [[ثعلبة بن غنم]] و اسعد بن زراره نازل شد؛ اما بنابر شواهدی که خواهد آمد، به نظر میرسد نسبت دادن داستان تفاخر به اسعد صحیح نیست. داستان این تفاخر و نقد آن در ادامه میآید: | ۲. از [[مقاتل بن سلیمان]] نقل شده است [[آیه]] ۱۰۲ و ۱۰۳ [[سوره آل عمران]] به دنبال تفاخر [[ثعلبة بن غنم]] و اسعد بن زراره نازل شد؛ اما بنابر شواهدی که خواهد آمد، به نظر میرسد نسبت دادن داستان تفاخر به اسعد صحیح نیست. داستان این تفاخر و نقد آن در ادامه میآید: | ||
ثعلبة بن غنم از [[قبیله اوس]]، و اسعد بن زراره از [[قبیله خزرج]] با یکدیگر به تفاخر برخاستند. ثعلبه گفت: [[خزیمة بن ثابت|خزیمه ذوالشهادتین]] و [[حنظلة بن ابی عامر|حنظله غسیل الملائکه]] و [[عاصم | ثعلبة بن غنم از [[قبیله اوس]]، و اسعد بن زراره از [[قبیله خزرج]] با یکدیگر به تفاخر برخاستند. ثعلبه گفت: [[خزیمة بن ثابت|خزیمه ذوالشهادتین]] و [[حنظلة بن ابی عامر|حنظله غسیل الملائکه]] و [[عاصم بن ثابت]] که از دین حمایت کرد و [[سعد بن معاذ]] که خداوند به حکم او درباره [[بنی قریظه|بنی قُرَیظه]] راضی شد از ما هستند. اسعد گفت: [[ابی بن کعب|اُبَی بن کعب]]، [[معاذ بن جبل|مَعاذ بن جبل]]، [[زید بن ثابت]] و ابوزید که حامل و حافظ [[قرآن]] بودند و [[سعد بن عباده]] رئیس و خطیب [[انصار]] از ما هستند. کارشان به مشاجره کشید و هر یک با خشم، قبیله خویش را به یاری خواسته، دست به سلاح بردند. | ||
در پی این ماجرا، آیات ۱۰۲ و ۱۰۳ [[سوره آل عمران]] بر [[پیامبر(ص)]] نازل شد و آنان را به تقوای [[الله|الهی]]، وحدت و همدلی فراخواند. آنان پس از [[تلاوت]] حضرت، با یکدیگر صلح کردند:<ref>میبدی، ''کشف الاسرار''، ج۲، ص۲۲۹؛ طبرسی، ''مجمع البیان''، ج۲، ص۸۰۴.</ref> | در پی این ماجرا، آیات ۱۰۲ و ۱۰۳ [[سوره آل عمران]] بر [[پیامبر(ص)]] نازل شد و آنان را به تقوای [[الله|الهی]]، وحدت و همدلی فراخواند. آنان پس از [[تلاوت]] حضرت، با یکدیگر صلح کردند:<ref>میبدی، ''کشف الاسرار''، ج۲، ص۲۲۹؛ طبرسی، ''مجمع البیان''، ج۲، ص۸۰۴.</ref> | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
{{حدیث|«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْاللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیکمْ إِذْ کنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِکمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا...»}} | {{حدیث|«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْاللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیکمْ إِذْ کنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِکمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا...»}} | ||
با توجه به اینکه برخی از افتخارات نقلشده در این روایت، پس از وفات اسعد بن زراره (اول | با توجه به اینکه برخی از افتخارات نقلشده در این روایت، پس از وفات اسعد بن زراره (اول [[هجری قمری]]) اتفاق افتاده است، نسبتدادن چنین داستانی به او صحیح به نظر نمیرسد؛ مثلاً حنظله در [[غزوه احد|غَزوه اُحُد]] به [[شهادت]] رسید و داستان بنیقریظه و سعد بن معاذ در سال پنجم هجری اتفاق افتاد. بعید نیست این واقعه به سعد برادر اسعد، مربوط باشد که بنابر روایتی، از منافقان بوده است.<ref>واقدی، ''المغازی''، ج۳، ص۱۰۰۹.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |