پرش به محتوا

اصول دین: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ نوامبر ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:


== لزوم یقین در اصول دین==
== لزوم یقین در اصول دین==
بیشتر علما یقین را در اصول دین لازم می‌دانند.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۵۳.</ref> [[علامه حلی]] در [[باب حادی عشر]]، مدعی اجماع در این زمینه شده است؛<ref>علامه حلی، باب حادی عشر، ۱۳۶۵ش، ص۱.</ref> اما [[شیخ انصاری]] دیدگاه‌های دیگری نیز در این زمینه نقل کرده است؛<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۵۳، ۵۵۴.</ref> از جمله دیدگاهی که وجود ظن را هم در اصول دین کافی می‌داند. به گفته او  از کسانی چون [[محقق اردبیلی]] و شاگردش [[صاحب مدارک]] نقل شده است و همچنین از نوشته‌های [[شیخ بهایی]]، [[علامه مجلسی]] و [[فیض کاشانی]] چنین برداشت می‌شود که اگر کسی به صدق اصول دین گمان هم داشته باشد، مسلمان است.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۵۳، ۵۵۴.</ref><br /> دیدگاه خود شیخ انصاری در کتاب [[رسائل شیخ انصاری|رسائل]] این است که ظن در اصول دین کافی نیست<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۶۹.</ref> و به جهت وجود [[روایات]] فراوانی که بر وجوب [[ایمان]] و معرفت و اقرار دلالت می‌کنند، بر کسی که می‌تواند، [[واجب]] است که تحقیق کند تا به یقین برسد.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۶۹، ۵۷۰.</ref> به باور شیخ انصاری کسی که به یقین نرسیده است، [[مؤمن]] نیست؛ زیرا روایات معرفت را در ایمان شرط دانسته اند؛<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۶۹.</ref> اما چنین شخصی، [[کافر]] هم به شمار نمی‌آید؛ چراکه روایات بسیاری بر این دلالت می‌کنند که برخی از مسلمانان نه مؤمن‌اند و نه کافر.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۷۱.</ref>
بیشتر علما یقین را در اصول دین لازم می‌دانند.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۵۳.</ref> [[علامه حلی]] در [[باب حادی عشر]]، مدعی اجماع در این زمینه شده است؛<ref>علامه حلی، باب حادی عشر، ۱۳۶۵ش، ص۱.</ref> اما [[شیخ انصاری]] دیدگاه‌های دیگری نیز در این زمینه نقل کرده است؛<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۵۳، ۵۵۴.</ref> از جمله دیدگاهی که وجود ظن را هم در اصول دین کافی می‌داند. به گفته او  از کسانی چون [[محقق اردبیلی]] و شاگردش [[صاحب مدارک]] نقل شده است و همچنین از نوشته‌های [[شیخ بهایی]]، [[علامه مجلسی]] و [[فیض کاشانی]] چنین برداشت می‌شود که اگر کسی به صدق اصول دین گمان هم داشته باشد، مسلمان است.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۵۳، ۵۵۴.</ref><br /> دیدگاه خود شیخ انصاری در کتاب [[رسائل شیخ انصاری|رسائل]] این است که ظن در اصول دین کافی نیست<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۶۹.</ref> و به جهت وجود [[روایات]] فراوانی که بر وجوب [[ایمان]] و معرفت و اقرار دلالت می‌کنند، بر کسی که می‌تواند، [[واجب]] است که تحقیق کند تا به یقین برسد.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۶۹، ۵۷۰.</ref> به باور شیخ انصاری کسی که به یقین نرسیده است، [[مؤمن]] نیست؛ زیرا روایات معرفت را در ایمان شرط دانسته اند؛<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۵۶۹.</ref> اما چنین شخصی، [[کافر]] هم به شمار نمی‌آید؛ چراکه روایات بسیاری بر این دلالت می‌کنند که برخی از مسلمانان نه مؤمن‌اند و نه کافر.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۷۱.</ref>


== تقلید در اصول‌ دین‌ ==
== تقلید در اصول‌ دین‌ ==
خط ۳۳: خط ۳۳:
* ابن‌ تیمیه‌، احمد، موافقة صحیح‌ المنقول‌ لصریح‌ المعقول‌، بیروت‌، [بی‌نا]، ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۵م‌.
* ابن‌ تیمیه‌، احمد، موافقة صحیح‌ المنقول‌ لصریح‌ المعقول‌، بیروت‌، [بی‌نا]، ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۵م‌.
* بخاری‌، محمد بن اسماعیل، صحیح‌ بخاری، استانبول‌، المکتبة الاسلامیه، ۱۹۸۱م‌.
* بخاری‌، محمد بن اسماعیل، صحیح‌ بخاری، استانبول‌، المکتبة الاسلامیه، ۱۹۸۱م‌.
* جرجانی‌، علی‌، شرح‌ المواقف‌، قاهره‌، [بی‌نا]، ۱۳۲۵ق‌/۱۹۰۷م‌.
* سبحانی، جعفر، محاضرات فی الإلهیات، ۱۳۸۶ش،
* شهید ثانی‌، زین‌الدین‌، حقائق‌ الایمان‌، به‌كوشش‌ مهدی‌ رجایی‌، قم‌، كتابخانة آیت‌الله‌ مرعشی‌.
* شهید ثانی‌، زین‌الدین‌، حقائق‌ الایمان‌، به‌كوشش‌ مهدی‌ رجایی‌، قم‌، كتابخانة آیت‌الله‌ مرعشی‌.
* شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق،
* شیخ طوسی‌، محمد، الاقتصاد، قم‌، [بی‌نا]، ۱۴۰۰ق‌.
* شیخ طوسی‌، محمد، الاقتصاد، قم‌، [بی‌نا]، ۱۴۰۰ق‌.
* علامه حلی‌، حسن‌، شرح‌ باب‌ حادی‌ عشر، تهران‌، [بی‌نا]، ۱۳۷۰ش‌.
* علامه حلی‌، حسن‌، شرح‌ باب‌ حادی‌ عشر، تهران‌، [بی‌نا]، ۱۳۷۰ش‌.
خط ۴۰: خط ۴۱:
* فخرالدین‌ رازی‌، كتاب‌ الاربعین‌ فی‌ اصول‌الدین‌، حیدرآباد دكن‌، [بی‌نا]، ۱۳۵۳ق‌.
* فخرالدین‌ رازی‌، كتاب‌ الاربعین‌ فی‌ اصول‌الدین‌، حیدرآباد دكن‌، [بی‌نا]، ۱۳۵۳ق‌.
* كلینی‌، محمد، الاصول‌ من‌ الكافی‌، به‌ كوشش‌ علی‌اكبر غفاری‌، تهران‌، [بی‌نا]، ۱۳۸۸ق‌.
* كلینی‌، محمد، الاصول‌ من‌ الكافی‌، به‌ كوشش‌ علی‌اكبر غفاری‌، تهران‌، [بی‌نا]، ۱۳۸۸ق‌.
* میرزای‌ قمی‌، ابوالقاسم‌، اصول‌ دین‌، به‌ كوشش‌ رضا استادی‌، تهران‌، مسجد جامع‌، [بی‌تا].
* گذشته، «اصول دین»،
* میرزای‌ قمی‌، ابوالقاسم‌، قوانین‌ الاصول‌، تهران‌، [بی‌نا]، ۱۳۰۳ق‌.
* محمدی، «اصول دین:  بررسی تعریف و مصادیق آن از دیدگاه متکلمان»،
* مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش،
* مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش،
* میرزای‌ قمی‌، ابوالقاسم‌، قوانین‌ الاصول‌، تهران‌، ۱۴۳۰ق.




Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۱۵۴

ویرایش