Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۵۸
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
یكی از استدلالها در منع تقلید این است: مقلَّد یا از بر حق بودن مقلَّد خود آگاه است، یا آگاه نیست. اگر آگاه نیست، در این صورت احتمال بر خطا بودن وی را میدهد و بر این مبنا تقلید، قبیح است، زیرا او نیز از جهل و خطا ایمن نیست. اگر میداند كه او بر حق است، از دو حال خارج نیست: یا اینکه آگاهی از روی بداهت حاصل شده، یا با دلیل ثابت شده است. گزاره اول باطل است، و بر مبنای گزاره دوم، یا این دلیل غیرتقلیدی است، یا از روی تقلید حاصل شده است. در صورت اخیر شمار اشخاصی كه تقلید از آنها لازم است، نهایتی نخواهد داشت. پس تنها فرض معقول این است كه با دلیل به بر حق بودن وی پی برده است و این در واقع تقلید نیست؛ پس در این زمینه تقلید باطل است.<ref>سید مرتضی، ص۱۶۴- ۱۶۵.</ref> | یكی از استدلالها در منع تقلید این است: مقلَّد یا از بر حق بودن مقلَّد خود آگاه است، یا آگاه نیست. اگر آگاه نیست، در این صورت احتمال بر خطا بودن وی را میدهد و بر این مبنا تقلید، قبیح است، زیرا او نیز از جهل و خطا ایمن نیست. اگر میداند كه او بر حق است، از دو حال خارج نیست: یا اینکه آگاهی از روی بداهت حاصل شده، یا با دلیل ثابت شده است. گزاره اول باطل است، و بر مبنای گزاره دوم، یا این دلیل غیرتقلیدی است، یا از روی تقلید حاصل شده است. در صورت اخیر شمار اشخاصی كه تقلید از آنها لازم است، نهایتی نخواهد داشت. پس تنها فرض معقول این است كه با دلیل به بر حق بودن وی پی برده است و این در واقع تقلید نیست؛ پس در این زمینه تقلید باطل است.<ref>سید مرتضی، ص۱۶۴- ۱۶۵.</ref> | ||
== اصول دین از نظر امامیه == | ==مصداقهای اصول دین== | ||
برای مثال غزالی همه مسائل کلامی و بسیاری از مسائل فقهی و اخلاقی را اصول دین حساب کرده و نماز و زهد را همچون توحید از اصول دین شمرده است.<ref>محمدی، «اصول دین: بررسی تعریف و مصادیق آن از دیدگاه متکلمان»، ص۸.</ref> تفتازانی نیز بسیاری از مسال فقهی را از اصول دین دانسته است.<ref>محمدی، «اصول دین: بررسی تعریف و مصادیق آن از دیدگاه متکلمان»، ص۸.</ref><br /> | |||
=== اصول دین از نظر امامیه === | |||
{{اصلی|اصول مذهب شیعه}} | {{اصلی|اصول مذهب شیعه}} | ||
شیعیان پنج اصل را مطرح میکنند؛ [[توحید]]، [[نبوت]]، و [[معاد]] که اصول دین خوانده میشود و [[عدل (کلام)|عدل]] و [[امامت]] که اصول مذهب شیعه دانسته میشود. بنابر نظر مشهور، باور نداشتن به سه اصل نخست موجب خروج از دین و کفر میشود در حالی که انکار دو اصل بعدی، موجب خروج از [[مذهب تشیع]] است نه [[اسلام]].<ref>میرزای قمی، اصول دین، ص۵.</ref> | شیعیان پنج اصل را مطرح میکنند؛ [[توحید]]، [[نبوت]]، و [[معاد]] که اصول دین خوانده میشود و [[عدل (کلام)|عدل]] و [[امامت]] که اصول مذهب شیعه دانسته میشود. بنابر نظر مشهور، باور نداشتن به سه اصل نخست موجب خروج از دین و کفر میشود در حالی که انکار دو اصل بعدی، موجب خروج از [[مذهب تشیع]] است نه [[اسلام]].<ref>میرزای قمی، اصول دین، ص۵.</ref> |