|
|
خط ۱۹: |
خط ۱۹: |
| قرآن در شش آیه به تحدی دعوت کرده است که به آنها [[آیات تحدی]] میگویند: در سه آیه به کل قرآن، در یک آیه به ده سوره و در دو آیه هم به یک سوره<ref>خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۴۸۱.</ref> | | قرآن در شش آیه به تحدی دعوت کرده است که به آنها [[آیات تحدی]] میگویند: در سه آیه به کل قرآن، در یک آیه به ده سوره و در دو آیه هم به یک سوره<ref>خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۴۸۱.</ref> |
|
| |
|
| == وجوه اعجاز == | | ==دیدگاههای مختلف درباره اعجاز قرآن== |
| عالمان مسلمان درخصوص اینکه قرآن از چه جهت معجزه است، دیدگاههای مختلفی مطرح کردهاند. برخی بر این باورند که تحدی قرآن تنها جنبه ادبی دارد؛ یعنی مخالفان آن به آوردن متنی در سطح بلاغت و فصاحت قرآن دعوت شدهاند؛<ref> معرفت، التمهید، ۱۳۸۸ش، ج۶، ص۳۰-۳۱.</ref> اما بهباور کسانی چون [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] (درگذشته ۱۳۶۰ش) مفسر بزرگ قرآن، تحدی قرآن هر چیزی را که قرآن دربردارد، شامل میشود؛ مانند: علم ومعرفت، امی بودن پیامبر(ص)، اخبار غیبی، نبودن اختلاف در قرآن و بلاغت قرآن. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج ۱، ص۶۲-۶۸.</ref> | | عالمان مسلمان درخصوص اینکه قرآن از چه جهت معجزه است، دیدگاههای مختلفی مطرح کردهاند. آنان درخصوص اعجاز ادبی قرآن تقریباً اتفاقنظر دارند؛ یعنی معتقدند متن قرآن بهلحاظ فصاحت و بلاغت در سطحی است که هیچکس نمیتواند مانندی برای آن بیاورد. در این میان کسانی بر این باورند که اعجاز قرآن تنها در همین زمینه است؛<ref> معرفت، التمهید، ۱۳۸۸ش، ج۶، ص۳۰-۳۱.</ref> گروهی دیگر میگویند در زمینههای دیگر هم اعجاز دارد. برای مثال [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] (درگذشته ۱۳۶۰ش)، مفسر قرآن، گفته است اعجاز قرآن علاوه بر بلاغت، شامل علم و معرفت، امیبودن پیامبر(ص)، اخبار غیبی و نبودن اختلاف در قرآن.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج ۱، ص۶۲-۶۸.</ref> ابوبکر باقلانی نیز علاوه بر تأکید بر اعجاز ادبی قرآن، اخبار غیبی و امیبودن پیامبر را مطرح کرده است. |
|
| |
|
| [[محمدهادی معرفت]] (درگذشته ۱۳۸۵ش) قرآنپژوه هم با رد دیدگاه نخست نوشته است: اگر تحدی مختص به الفاظ قرآن بود، خداوند آن را به عرب منحصر میکرد و بهصورت مطلق نمیآورد؛ تحدی قرآن باید به چیزی باشد که عمومیت داشته باشد و محدود به گروه یا زمان خاص نباشد.<ref>معرفت، التمهید، ۱۳۸۸ش، ج۶، ص۳۴.</ref> | | [[محمدهادی معرفت]] (درگذشته ۱۳۸۵ش) قرآنپژوه هم در کنار اعجاز ادبی، اعجاز علمی و تشریعی را هم مطرح کرده است.<ref>معرفت، التمهید، ۱۳۸۸ش، ج۶، ص۳۴.</ref> |
|
| |
|
| === نظریه صرفه=== | | === نظریه صرفه=== |
| برخی از [[متکلمان]] معنای دیگری برای تحدی قرآن مطرح کردهاند. در نظر آنان تحدی قرآن به این معنا است که اگر فردی قصد معارضه با [[قرآن]] داشت و تصمیم گرفت که متنی مشابه با آن تولید کند، خداوند بواسطه سلبِ انگیزه و اراده و یا بواسطه سلبِ دانش لازم برای این کار و یا بواسطه سلبِ قدرت، مانع از تحقق این کار شود.<ref> سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۳۲۳-۳۲۷؛ شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۶۳؛ معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۳۷-۱۴۰.</ref> به این نظریه «[[صرفه|صَرفه]]» میگویند.<ref>نگاه کنید به سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج ۲، ص۳۲۳-۳۲۷.</ref><br>
| | برخلاف نظر بیشتر عالمان مسلمان، نظریه دیگری را در اعجاز قرآن مطرح کردهاند که به آن، نظریه صرفه میگویند. طبق این نظر، معجزهبودن قرآن به این معناست که اگر کسی قصد معارضه با آن داشت، خدا مانع از آن میشود که کتابی مانند آن بیاورد.<ref> سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۳۲۳-۳۲۷؛ شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۶۳؛ معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۳۷.</ref> |
| مخالفان این نظریه، به دلایل مختلفی برای نقد این دیدگاه استناد کردهاند از جمله این که این دیدگاه، اعجاز قرآن را نادیده میگیرد و برخلاف درک اعرابِ زمان نزول قرآن است که قرآن را اعجاز میدانستند.<ref>جواهری، پاسخ به شبهات اعجاز و تحدی، ۱۳۹۷ش، ص۹۲-۹۳.</ref>
| |
| | |
| | |
| | |
| === نظریه صرفه ===
| |
| از نخستین متکلمان که به بحث درباره وجه اعجاز قرآن پرداختهاند، [[ابراهیم نظام]] است که معتقد بود وجه این اعجاز در بلاغت و نظم خاصی نیست، بلکه معجزه در آنجاست که هرگاه فردی از معاندان برآن شود تا به ساختن سخنانی همانند قرآن بپردازد، با اراده الهی، «انگیزه» از آن فرد برگردانده شده (صَرف)، شخص قهراً از اهتمام به آن عمل ممنوع میگردد.<ref>نگاه کنید به: شهرستانی، الملل والنحل، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۵۸؛ سیوطی، الإتقان، ۱۳۸۷ق، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۷.</ref> این نظر با اشاره به تعبیر «صرف الدواعی عن المعارضه»، به نظریۀ «صَرفه» شهرت یافته است. بر مبنای این نظریه، در واقع وجه اعجاز قرآن، امری خارج از قرآن بوده است.
| |
| | |
| نظریه صرفه حتی در میان [[معتزله (اصول مذهب)|معتزله]] با استقبال گستردهای روبه رو نشد، اما همواره هواداران محدودی داشت و در این میان شایان ذکر است که برخی از عالمان [[امامیه]]، همچون [[شیخ مفید]] و [[سید مرتضی]] با تفسیر خاص خود، از این نظریه دفاع میکردهاند.<ref>نگاه کنید به: مفید، أوائل المقالات، ۱۳۷۲ش، ص۱۸؛ سید مرتضی، «جوابات...»، ۱۴۰۵ق، ص۳۲۳-۳۲۷.</ref> البته باید توجه داشت که بر مبنای نظریه صرفه، با تفسیرهای متفاوتی درباره چگونگی این «صرف»، آراء گوناگونی از سوی عالمان مسلمان به میان آمده است.<ref>مثلاً نگاه کنید به: ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۳۹۴ق، ج۱، ص۷۱-۷۲؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، المطبعة البهیة، ج۲، ص۱۱۵-۱۱۶.</ref>
| |
| | |
| === نظریه اخبار از غیب ===
| |
| نظریه اِخبار از [[علم غیب|غیب]]، یا به تعبیر دیگر خبر دادن از وقایعی در آینده و حتی در گذشته که صدق گفتار آن به اثبات رسیده، نظریه دیگری است که طی قرون متمادی در کنار دیگر نظریهها وجود داشته است؛ در واقع در برخورد با این نظریه، نمیتوان از عالمان اسلامی مخالفانی را برای آن برشمرد، اما میزان تأکید صاحبنظران بر این نکته به عنوان وجه اعجاز قرآن متفاوت بوده است؛ اگر در میان عالمان متقدم کسانی بوده باشند که اخبار از غیب را به عنوان وجه اصلی اعجاز مطرح کرده باشند.<ref>خطابی، ص۲۳-۲۴؛ باقلانی، إعجاز القرآن، ۱۳۷۴ق، ص۴۸-۵۱.</ref> اما از ابراهیم نظام<ref>شهرستانی، الملل والنحل، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۵۸.</ref> گرفته تا عالمان معاصر، همواره این وجه به عنوان یکی از وجوه اعجاز قرآن در کنار وجه اصلی مختار مطرح بوده است.
| |
| | |
| === نظریه نظم قرآن ===
| |
| نظریه دیگری که در بحث مربوط به وجه اعجاز، از نظریههای مهم و شاید مؤثرترین نظریه در تاریخ این مبحث محسوب میشود، «نظم» قرآن است که به طور مشخص، [[عمرو بن بحر جاحظ]]، ادیب و متکلم معتزلی از نخستین تبیین کنندگان آن به شمار میرود. اساس نظریه یاد شده برخلاف صرفه، مبنی بر این است که قرآن خود کلامی اعجازآمیز است و از همین رو کسی را توان آوردن نظیر آن نیست. در این نظریه مانع و صارف معاندان از آوردن نظیر قرآن، صفتی خاص در خود قرآن، و در واقع نظم خاص موجود در کلام آن دانسته شده است. جاحظ این نظریه را در کتابی با عنوان نظم القرآن تبیین کرده بود که اکنون نسخهای از آن در دست نیست و تنها میتوان بر اساس اشارات موجود در دیگر آثار جاحظ و نیز نوشتههای دیگر مؤلفان بر محتوا و مضامین آن اطلاع یافت. به طور خلاصه، باید گفت که جاحظ در این نظریه، «نظم» و «تألیف» موجود در کلام قرآن را با نظم و تألیف دیگر آثار، دارای تفاوتی از دو سنخ دانسته، و بر این اعتقاد بوده که بشر به طور طبیعی از آوردن مثل کلام قرآنی عاجز و ناتوان است.<ref>نگاه کنید به: سیوطی، الإتقان، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۶-۷؛ مخلوف، الباقلانی وکتابه إعجاز القرآن، ۱۹۷۸م، ص۳۹-۴۱.</ref>
| |
| | |
| از مهمترین نمونههای گسترش این نظریه در حوزه کلام اشعری، کتاب اعجاز القرآن قاضی ابوبکر باقلانی است که به گفته مؤلف، وی در این اثر بر آن بوده تا به بسط موضوعاتی در نظم قرآن پردازد که جاحظ به اجمال از آنها گذر کرده است.<ref>باقلانی، إعجاز القرآن، ۱۳۷۴ق، ص۷.</ref> باقلانی با وجود آنکه تا حد ممکن به بحث خود صورت متکلمانه داده است، اما به ناچار بخشی عمده از بحث خویش را به مباحث بلاغی اختصاص داده، و به بررسی وجوه بیان در قرآن و اختصاصات آن پرداخته است. وی در بخشی از اثر خود، به صراحت اظهار داشته که اعجاز قرآن متعلق به بیان آن است و قرآن در اعلی درجه از منازل بیان از تعدیل نظم و سلاست، زیبایی سخن، گوش نواز بودن آهنگ و روانی بر زبان قرار گرفته است.<ref>باقلانی، إعجاز القرآن، ۱۳۷۴ق، ص۴۱۹.</ref>
| |
| | |
| بیشترین گسترش نظریه نظم، در آثار ادیبانی دیده میشود که سعی داشتهاند با تبیین و تدوین صناعات ادبی و علم بلاغت، اعجاز مشهود در کلام قرآنی را آشکارتر سازند. کتاب الصناعتین ابوهلال عسکری (زنده تا ۴۰۰ق)، با وجود اینکه اثری ادبی است و درباره دو صنعت شعر و نثر نوشته شده، اما از آنجا که انگیزه اصلی تألیف آن اثبات اعجاز قرآن بوده است، به این مبحث ارتباط مییابد. به گفته مؤلف در مقدمه کتاب، انسان اگر از علم فصاحت و بلاغت غافل باشد، هرگز قادر نیست اعجاز قرآن را با آن خصوصیات، از حسن تألیف و براعت ترکیب درک نماید.<ref>ابوهلال عسکری، کتاب الصناعتین، ۱۹۷۱ق، ص۲؛ مخلوف، الباقلانی وکتابه إعجاز القرآن، ۱۹۷۸م، ص۵۲-۵۳.</ref>
| |
| | |
| در ادامه راه جاحظ و ابوهلال عسکری، به عنوان نقطه عطفی باید از [[عبدالقاهر جرجانی]] (درگذشته ۴۷۱ق/۱۰۷۸م) یاد کرد که با انگیزه تبیین اعجاز قرآن، راه تدوین علم بلاغت را پیموده است. در مروری بر مقدمه کتاب دلائل الاعجاز<ref>جرجانی، دلائل الإعجاز، ۱۳۳۱ق، ص۲-۸.</ref> مؤلف پس از اصل قرار دادن نظریه نظم قرآن، جنبههای گوناگون زبان عربی را مورد بررسی قرار داده، و در این میان، بر این نکته تأکید داشته که اعجاز قرآنی ناشی از وجوه بلاغت بوده است. در همین راستا، جرجانی برای فراهم آوردن امکان درکی عمیقتر از اعجاز قرآن، به مدون ساختن وجوه فصاحت و بلاغت و مشخص کردن اقسام مختلف «نظم» پرداخته، و نخستین گام مهم را در این زمینه با تألیف دو اثر ماندگار خود، «دلائل الاعجاز» و «اسرار البلاغة» برداشته است. جرجانی افزون بر این دو اثر، چکیده دیدگاه خود را درباره نظریه نظم و بلاغت، در رسالهای با عنوان «الرسالة الشافیة» نیز منعکس ساخته است.<ref>جرجانی دلائل الإعجاز، ۱۳۳۱ً، ص۱۱۷-۱۵۸.</ref>
| |
| | |
| === وجوه دیگر ===
| |
| تاثیر ناشناخته قرآن کریم بر شنوندگان، از دیگر وجوه اعجاز قرآن است که از نخستین مطرحکنندگان آن [[ابوسلیمان خطّابی]] (درگذشته ۳۸۸ق) است. وی در رساله خود در باب اعجاز قرآن پس از نقد و بررسی آراء گوناگون ارائه شده در این زمینه، در پایان به عنوان فصل الخطاب به طرح نظریهای میپردازد که به تعبیر خود، پیشتر به آن کمتر توجه شده بوده، و آن کارکردِ قرآن بر قلوب و تأثیر آن بر نفوس مردمان است. وی در توضیح میافزاید که به هنگام شنیدن قرآن گاه چنان لذت و حلاوت، وگاه چنان ترس و مهابتی بر انسان چیره میشود که از کلامی دیگر معهود نیست. از نظر خطابی این تأثیر برای هر آشنا به زبان عرب مصداق مییابد و تغییر حالت [[عتبة بن ربیعه]] از سران مشرکین در اثر شنیدن آیاتی از [[سوره سجده|سوره حم سجده]]، نمونهای از تأثیر شگفت آن بر معاندان دانسته شده است.<ref>خطابی، «بیان إعجاز القرآن»، ص۷۰-۷۱.</ref>
| |
| | |
| نظریه خطابی در طی قرون متمادی پس از او کمتر با استقبال عالمان مواجه شده است؛ از جمله این موارد باید به دیدگاه باقلانی و نیز[[ابن عطیهاندلسی|ابن عطیة]]، مفسر اندلسی (درگذشته ۵۴۲ق) اشاره کرد که میتواند تلفیقی از نظریه خطابی با نظریه نظم تلقی گردد.<ref>باقلانی، إعجاز القرآن، ۱۳۷۴ق، ص۴۱۹؛ ابن عطیة، المحرر الوجیز، ۱۳۹۴ق، ج۱، ۷۱-۷۲.</ref> شکل نوین این نظریه را میتوان با تعابیری چون «جذبه روحی» از صاحبنظرانی چون [[هبة الدین شهرستانی]]، [[محمدحسین کاشف الغطاء]]، [[محمد رشید رضا]]، و مصطفی صادق رافعی سراغ گرفت.<ref>معرفت، التمهید فی علوم القرآن، مؤسسة النشر الإسلامی، ج۴، ص۱۰۳.</ref>
| |
|
| |
|
| == کتابشناسی اعجاز القرآن == | | == کتابشناسی اعجاز القرآن == |