پرش به محتوا

کوه ابوقبیس: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۰۹۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Salvand
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Eahmadian
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:کوه ابوقبیس.jpg|بندانگشتی|کوه ابوقبیس]]
[[پرونده:کوه ابوقبیس.jpg|بندانگشتی|کوه ابوقبیس]]
'''اَبوقُبَیس'''، کوهی در شهر [[مکه]] واقع در  مقابل [[ارکان کعبه|رکن]] [[حجرالاسود]] [[مسجدالحرام]]<ref>ابن جبیر، ''رحله''، ص۸۵.</ref> که در منابع تاریخی و جغرافیایی مکه از آن بسیار یاد شده است. ابوقبیس نزدیک‌ترین کوه به [[کعبه]] و بنابر منابع تاریخ محلی مکه، محل فرودآمدن [[حضرت آدم]] و [[حوا]] از [[بهشت]] و مدفن حضرت آدم است.<ref>ازرقی، ''اخبار مکه''، ج۱، ص۵ـ۶.</ref> فاکهی (قرن سوم قمری)از وجود [[مسجد]]ی به نام «ابراهیم» بر ابوقبیس خبر داده است؛ اما در اینکه مراد از نام این مسجد، [[حضرت ابراهیم]] خلیل باشد، اختلاف است.<ref>ر.ک: ابن ظهیره، ''الجامع اللطيف''، ص۲۹۱؛ جعفریان،  ''آثار و اماکن اسلامی مکه و مدینه''، ص۱۲۶.</ref> در دوره‌های بعد بناهای دیگری بر آن ساخته شد. این کوه و بناهای برفراز آن از قدیم زیارتگاه [[حج|حج‌گزاران]] و زائران، به‌ویژه [[شیعیان]] [[ایران]]ی بوده است.<ref>برای نمونه ر.ک: جعفریان، ''پنجاه سفرنامه حج قاجاری''، ج۸، صص۲۸۳ و ۴۱۹.</ref>
'''اَبوقُبَیس'''، کوهی در شهر [[مکه]] واقع در  مقابل [[ارکان کعبه|رکن]] [[حجرالاسود]] [[مسجدالحرام]]<ref>ابن جبیر، ''الرحله''، ص۸۵.</ref> که در منابع تاریخی و جغرافیایی مکه از آن بسیار یاد شده است. ابوقبیس نزدیک‌ترین کوه به [[کعبه]] و بنابر منابع تاریخ محلی مکه، محل فرودآمدن [[حضرت آدم]] و [[حوا]] از [[بهشت]] و مدفن حضرت آدم است.<ref>ازرقی، ''اخبار مکه''، ج۱، ص۵ـ۶.</ref> فاکهی (قرن سوم قمری)از وجود [[مسجد]]ی به نام «ابراهیم» بر ابوقبیس خبر داده است؛ اما در اینکه مراد از نام این مسجد، [[حضرت ابراهیم]] خلیل باشد، اختلاف است.<ref>ر.ک: ابن ظهیره، ''الجامع اللطيف''، ص۲۹۱؛ جعفریان،  ''آثار و اماکن اسلامی مکه و مدینه''، ص۱۲۶.</ref> در دوره‌های بعد بناهای دیگری بر آن ساخته شد. این کوه و بناهای برفراز آن از قدیم زیارتگاه [[حج|حج‌گزاران]] و زائران، به‌ویژه [[شیعیان]] [[ایران]]ی بوده است.<ref>برای نمونه ر.ک: جعفریان، ''پنجاه سفرنامه حج قاجاری''، ج۸، صص۲۸۳ و ۴۱۹.</ref>


==وجه نامگذاری==
==نام کوه==
*درباره معنای نام و وجه نامگذاری این کوه، نظرهایی اظهار شده که برخی از آنها ریشه در باورهای عامیانه مردم حجاز دارد؛ برای مثال برخی نام ابوقبیس را گرفته‌شده از «قبس النار» دانسته‌اند؛ زیرا بنابر برخی حکایت‌ها و اخبار، دو چوب آتش‌زنه (مرخ) از آسمان بر این کوه فرود آمد. [[آدم(ع)]] آنها را برگرفت و از برخورد آن دو، آتش پدیدار گشت.<ref>یاقوت حموی،  ''البلدان''، ج۱، ص۱۰۱ـ۱۰۲.</ref> برخی نیز نام این کوه را به مردی با نام قبیس بن شالخ (یا شامخ) نسبت داده‌اند. گفته شده که این مرد از قبیله [[جُرهُم]] بوده است.<ref>سهیلی، ''الروض الانف''، ج۵، ص۱۱۷؛ یاقوت حموی،  ''البلدان''، ج۱، ص۱۰۲.</ref> وی گویا میان مردی به نام عمرو بن مضاض و دختر عمش سخن‌چینی کرد و از بیم کشته شدن به کوه مزبور پناه برد و دیگر از او خبر و اثری نماند.<ref>یاقوت حموی،  ''البلدان''، ج۱، ص۱۰۲.</ref>
*درباره معنای ابوقبیس و دلیل نامگذاری این کوه، نظرهایی اظهار شده که برخی از آنها ریشه در باورهای عامیانه مردم [[حجاز]] دارد؛ برای مثال برخی نام ابوقبیس را گرفته‌شده از «قبس النار» دانسته‌اند؛ زیرا بنابر برخی حکایت‌ها و اخبار، دو چوب آتش‌زنه (مرخ) از آسمان بر این کوه فرود آمد. [[آدم(ع)]] آنها را برگرفت و از برخورد آن دو، آتش پدیدار گشت.<ref>یاقوت حموی،  ''البلدان''، ج۱، ص۱۰۱ـ۱۰۲.</ref> برخی نیز نام این کوه را به مردی با نام قبیس بن شالخ (یا شامخ) نسبت داده‌اند. گفته شده که این مرد از قبیله [[جُرهُم]] بوده است.<ref>سهیلی، ''الروض الانف''، ج۵، ص۱۱۷؛ یاقوت حموی،  ''البلدان''، ج۱، ص۱۰۲.</ref> وی گویا میان مردی به نام عمرو بن مضاض و دختر عمش سخن‌چینی کرد و از بیم کشته شدن به این کوه پناه برد و دیگر از او خبر و اثری نماند.<ref>یاقوت حموی،  ''البلدان''، ج۱، ص۱۰۲.</ref>
*ابوقبیس را خشب یا اخشب نیز خوانده‌اند و این کوه و کوه مقابل آن قعیقعان را الاخشبین می‌نامیدند.<ref>یاقوت حموی، ''البلدان''، ج۱، ص۱۰۲؛ ابن فهد، ج۱، ص۳۰۶.</ref>
*ابوقبیس را خشب یا اخشب نیز خوانده‌اند و این کوه و کوه مقابل آن قُعَیقِعان را الاخشبین می‌نامیدند.<ref>یاقوت حموی، ''البلدان''، ج۱، ص۱۰۲؛ ابن فهد، ج۱، ص۳۰۶.</ref>
*[[جاحظ]] ابوقبیس را نام دیگر ابوقابوس، پادشاه عرب دانسته است.<ref>جاحظ، ج۱، ص۳۳۶.</ref>
*[[جاحظ]] ابوقبیس را نام دیگر ابوقابوس، پادشاه عرب دانسته است.<ref>جاحظ، ج۱، ص۳۳۶.</ref>
*در [[دوران جاهلیت]] این کوه را امین می‌نامیدند. <ref>یاقوت حموی، ''البلدان''، ج۱، ص۱۰۲</ref>سبب این نامگذاری روایتی  است که بنابر آن، [[حجرالاسود]] نخست از سوی [[حضرت آدم|آدم(ع)]] <ref>ابن سعد، ''الطبقات الکبری''، ج۱، ص۳۵. قس: یعقوبی، ''تاریخ یعقوبی''، ج۱، ص۶.</ref> و سپس در عصر [[حضرت نوح|نوح(ع)]] در کوه ابوقبیس به امانت نهاده شد.<ref>ازرقی، ''اخبار مکه''، ج۱، ص۶۵.</ref>
*در [[دوران جاهلیت]] این کوه را امین می‌نامیدند. <ref>یاقوت حموی، ''البلدان''، ج۱، ص۱۰۲</ref>سبب این نامگذاری روایتی  است که بنابر آن، [[حجرالاسود]] نخست از سوی [[حضرت آدم|آدم(ع)]] <ref>ابن سعد، ''الطبقات الکبری''، ج۱، ص۳۵. قس: یعقوبی، ''تاریخ یعقوبی''، ج۱، ص۶.</ref> و سپس در عصر [[حضرت نوح|نوح(ع)]] در کوه ابوقبیس به امانت نهاده شد.<ref>ازرقی، ''اخبار مکه''، ج۱، ص۶۵.</ref>
خط ۱۳: خط ۱۳:
*ابوقبیس کوه نسبتاً بزرگی است به ارتفاع تقریبی حوالی ۴۲۰ متر در شرق [[مسجدالحرام]] که خورشید از فراز آن بر مسجدالحرام می‌تابد.<ref>یعقوبی، ''البلدان''، ص۷۸.</ref>انصاری دمشقی بلندترین نقطه ابوقبیس را تا دامنه آن، حدود یک میل نوشته است.<ref>انصاری دمشقی، ''نخبة الدهر''، ص۲۱۵.</ref>
*ابوقبیس کوه نسبتاً بزرگی است به ارتفاع تقریبی حوالی ۴۲۰ متر در شرق [[مسجدالحرام]] که خورشید از فراز آن بر مسجدالحرام می‌تابد.<ref>یعقوبی، ''البلدان''، ص۷۸.</ref>انصاری دمشقی بلندترین نقطه ابوقبیس را تا دامنه آن، حدود یک میل نوشته است.<ref>انصاری دمشقی، ''نخبة الدهر''، ص۲۱۵.</ref>
*مسجدالاحرام در چند صدمتری ابوقبیس قرار داد.
*مسجدالاحرام در چند صدمتری ابوقبیس قرار داد.
*[[صفا]] و [[مروه]] که برخی [[مناسک]] [[حج]] بر آنها انجام می‌گیرد، در دامن كوه ابوقبيس و كوه قعيقعان قرار دارند.<ref>جعفریان، 1386ش.، ص۱۰۵.</ref>
*[[صفا]] و [[مروه]] که برخی [[مناسک]] [[حج]] بر آنها انجام می‌گیرد، در دامن كوه ابوقبيس و كوه قعيقعان قرار دارند.<ref>جعفریان، ''آثار و اماکن اسلامی مکه و مدینه''، ص۱۰۵.</ref>
*امروزه با وسیع‌شدن [[مَسعی]] در صفا و مروه، بخشی از دامنه کوه ابوقبیس برداشته شده و جزو آنها گشته<ref>جعفریان، 1386ش.، ص۱۰۵.</ref>و بخشهای دیگر کوه نیز دستخوش تغییرات اساسی و خاکبرداری و بر آن بناهایی ساخته شده است.
*امروزه با وسیع‌شدن [[مَسعی]] در صفا و مروه، بخشی از دامنه کوه ابوقبیس برداشته شده و جزو آنها گشته<ref>جعفریان، ''آثار و اماکن اسلامی مکه و مدینه''، ص۱۰۵.</ref>و بخش‌های دیگر کوه نیز دستخوش تغییرات اساسی و خاک‌برداری و بر آن بناهایی ساخته شده است.


==اهمیت==
==اهمیت==


===اهمیت مذهبی===
===اهمیت مذهبی===
*از علل اهمیت این کوه، نزدیکی آن به [[کعبه]] است. ابوقبیس نزدیک‌ترین کوه به [[مسجدالحرام]] است.<ref>بن ظهیره، ''الجامع اللطيف''، ص۲۹۸.</ref>
*از علل اهمیت این کوه، نزدیکی آن به [[کعبه]] است. ابوقبیس نزدیک‌ترین کوه به [[مسجدالحرام]] است.<ref>ابن ظهیره، ''الجامع اللطيف''، ص۲۹۸.</ref>
*در روایات محلی [[مکه]] آمده است که ابوقبیس نخستین کوهی است که خداوند آفریده است. <ref>ازرقی، ''اخبار مکه''، ج۱، ص۳۲.</ref>
*در روایات محلی [[مکه]] آمده است که ابوقبیس نخستین کوهی است که خداوند آفریده است. <ref>ازرقی، ''اخبار مکه''، ج۱، ص۳۲.</ref>
*گویند هنگامی که [[آدم(ع)]] و [[حوا]] از [[بهشت]] رانده شدند، بر کوه ابوقبیس نزدیک غاری فرود آمدند که آدم آن را غار کنز نامید و از [[خدا]] خواست که این کوه را مقدس بدارد.<ref>یعقوبی، ''تاریخ بعقوبی''، ج۱، ص۵-۶.</ref>
*گویند هنگامی که [[آدم(ع)]] و [[حوا]] از [[بهشت]] رانده شدند، بر کوه ابوقبیس نزدیک غاری فرود آمدند که آدم آن را غار کنز نامید و از [[خدا]] خواست که این کوه را مقدس بدارد.<ref>یعقوبی، ''تاریخ بعقوبی''، ج۱، ص۵-۶.</ref>
*در حکایات و روایات درباره  قبرآدم(ع) اختلاف است. به نقل برخی گزارش‌ها او در [[غار کنز]] واقع در ابوقبیس توسط فرزندش [[شیث(ع)]] به خاک سپرده شد و حوا و شیث نیز در این غار دفن شده‌اند.<ref>طبری، ''تاریخ''، ص۱، ۱۶۱-۱۶۲؛ ابن ظهیره، ''الجامع اللطيف''، ص۲۷۹.</ref> بنابر گزارش‌های تأییدنشده، اجساد آنان تا هنگام طوفان در غار کنز قرار داشت تا آنکه [[نوح(ع)]] پیش از طوفان، اجساد را بیرون آورد و در تابوت نهاد و با خود به کشتی برد. چون طوفان فرونشست دوباره اجساد را به جایگاه نخستین در کوه ابوقبیس بازگرداند<ref>طبری، ''تاریخ''، ص۱، ۱۶۱-۱۶۲؛ابن ظهیره، ''الجامع اللطيف''، ص۲۷۹.</ref> برخی نیز نقل کرده‌اند آدم(ع) کتاب‌های خود یا صحایف مُنزَلِه را در غار کنز کوه ابوقبیس دفن کرده است.<ref>یاقوت حموی، ''البلدان''، ج۳، ص۷۶۸</ref>ابن ظهیره مورخ اهل مکه در قرن دهم قمری، این اخبار را با تردید نقل و  تصریح کرده در روزگار او، محل این غار معلوم نیست.<ref>ابن ظهیره، ''الجامع اللطيف''، ص297.</ref>
*در حکایات و روایات درباره  قبرآدم(ع) اختلاف است. به نقل برخی گزارش‌ها او در [[غار کنز]] واقع در ابوقبیس توسط فرزندش [[شیث(ع)]] به خاک سپرده شد و حوا و شیث نیز در این غار دفن شده‌اند.<ref>طبری، ''تاریخ''، ص۱، ۱۶۱-۱۶۲؛ ابن ظهیره، ''الجامع اللطيف''، ص۲۷۹.</ref> بنابر گزارش‌های تأییدنشده، اجساد آنان تا هنگام طوفان در غار کنز قرار داشت تا آنکه [[نوح(ع)]] پیش از طوفان، اجساد را بیرون آورد و در تابوت نهاد و با خود به کشتی برد. چون طوفان فرونشست دوباره اجساد را به جایگاه نخستین در کوه ابوقبیس بازگرداند<ref>طبری، ''تاریخ''، ص۱، ۱۶۱-۱۶۲؛ابن ظهیره، ''الجامع اللطيف''، ص۲۷۹.</ref> برخی نیز نقل کرده‌اند آدم(ع) کتاب‌های خود یا صحایف مُنزَلِه را در غار کنز کوه ابوقبیس دفن کرده است.<ref>یاقوت حموی، ''البلدان''، ج۳، ص۷۶۸</ref>ابن ظهیره مورخ اهل مکه در قرن دهم قمری، این اخبار را با تردید نقل و  تصریح کرده در روزگار او، محل این غار معلوم نیست.<ref>ابن ظهیره، ''الجامع اللطيف''، ص297.</ref>
*گویند [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[حضرت اسماعیل|اسماعیل(ع)]] پایه‌های خانه [[کعبه]] را تا جایگاه [[حجرالاسود]] برافراشتند. آنگاه حضرت ابراهیم(ع) حجرالاسود را که در کوه ابوقبیس به امانت نهاده شده بود، برگرفت و در جایگاه خود قرار داد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۷</ref>
*گویند [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[حضرت اسماعیل|اسماعیل(ع)]] پایه‌های خانه [[کعبه]] را تا جایگاه [[حجرالاسود]] برافراشتند. آنگاه حضرت ابراهیم(ع) حجرالاسود را که در کوه ابوقبیس به امانت نهاده شده بود، برگرفت و در جایگاه خود قرار داد.<ref>یعقوبی، ''تاریخ یعقوبی''، ج۱، ص۲۷</ref>
*بنابر روایتی به هنگام [[شق القمر]] نیمی از ماه برفراز ابوقبیس و نیمی بر بالای قعیقعان دیده شد.<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۸۰؛ ابن کثیر، ج۲، ص۱۱۷</ref>
*بنابر روایتی به هنگام [[شق القمر]] نیمی از ماه برفراز ابوقبیس و نیمی بر بالای قعیقعان دیده شد.<ref>ابونعیم، ''دلائل النبوة''، ج۱، ص۲۸۰؛ ابن کثیر، ''البدایة و النهایة''، ج۲، ص۱۱۷</ref>
*به گفته برخی منابع تاریخ محلی مکه، فضیلت ابوقبیس از آن رو است که [[پیامبر(ص)]] بسیار بر آن عبادت می‌کرد و این فضیلت را هیچ کوهی ندارد.<ref>فاسی، ج 1 ص 441- 442.</ref>
*به گفته برخی منابع تاریخ محلی مکه، فضیلت ابوقبیس از آن رو است که [[پیامبر(ص)]] بسیار بر آن عبادت می‌کرد و این فضیلت را هیچ کوهی ندارد.<ref>فاسی، ''العقد الثمین''، ج۱ ص۴۴۱- ۴۴۲.</ref>
*کوه ابوقبیس بنابر گزارش سفرنامه‌های حج از زیارتگاه‌های حُجاج بوده است.<ref>برای نمونه نک: عبدالعزيز دولتشین، ص192.</ref>
*کوه ابوقبیس بنابر گزارش سفرنامه‌های حج از زیارتگاه‌های حُجاج بوده است.<ref>برای نمونه نک: دولتشین، ''الحج قبل مئه سنه''، ص۱۹۲.</ref>


===اهمیت اجتماعی و نظامی===
===اهمیت اجتماعی و نظامی===
در منابع تاریخی و روایی، کاربردهای سیاسی، اجتماعی و نظامی نیز برای این کوه ذکر شده است، از جمله برخی بزرگان و امیران و نیز حکومت‌های دوره اسلامی، نظر به مشرف‌بودن این کوه بر [[مسجدالحرام]] و شهر [[مکه]]، بر فراز آن، قلعه یا سنگرهای نظامی می‌ساخته‌اند که در منابع تاریخی انعکاسی نیز یافته است. همچنین چون کوه بر مسجدالحرام و محله‌های اطراف آن اشراف داشته، برخی اعلان‌های عمومی بر دامنه این کوه انجام می‌شده و کسی بدانجا می‌رفته و با صدای بلند جار می‌کشیده است.
در منابع تاریخی و روایی، کاربردهای سیاسی، اجتماعی و نظامی نیز برای این کوه ذکر شده است، از جمله برخی بزرگان و امیران و نیز حکومت‌های دوره اسلامی، نظر به مشرف‌بودن این کوه بر [[مسجدالحرام]] و شهر [[مکه]]، بر فراز آن، قلعه یا سنگرهای نظامی می‌ساخته‌اند که در منابع تاریخی انعکاسی نیز یافته است. همچنین چون کوه بر مسجدالحرام و محله‌های اطراف آن اشراف داشته، برخی اعلان‌های عمومی بر دامنه این کوه انجام می‌شده و کسی بدانجا می‌رفته و با صدای بلند جار می‌کشیده است.
*در ۶۴ق. در دوره خلافت [[یزید بن معاویه]]، چون [[عبدالله بن زبیر|عبدالله بن زُبَیر]] از بیعت با وی سرپیچید، یزید سپاهی راهی [[حجاز]] کرد. [[حصین بن نمیر|حُصَین بن نُمَیر]] از سوی یزید راهی مکه شد. او برای جنگ با ابن زبیر، که خلافت یزید را به رسمیت نمی‌شناخت، بر ابوقبیس منجنیق‌هایی نهاد. ابن زبیر و یارانش به مسجدالحرام پناه برده بودند. حصین بر پناهندگان حرم [[کعبه]] گلوله‌های سوزان آغشته به نفت و سنگ پرتاب  و کعبه را دستخوش حریق کرد. <ref>ازرقی، ج۱، ص۱۹۶؛دینوری، ص۲۶۷-۲۶۸؛ابن فهد، ج2، ص61.</ref>
*در ۶۴ق. در دوره خلافت [[یزید بن معاویه]]، چون [[عبدالله بن زبیر|عبدالله بن زُبَیر]] از بیعت با وی سرپیچید، یزید سپاهی راهی [[حجاز]] کرد. [[حصین بن نمیر|حُصَین بن نُمَیر]] از سوی یزید راهی مکه شد. او برای جنگ با ابن زبیر، که خلافت یزید را به رسمیت نمی‌شناخت، بر ابوقبیس منجنیق‌هایی نهاد. ابن زبیر و یارانش به مسجدالحرام پناه برده بودند. حصین بر پناهندگان حرم [[کعبه]] گلوله‌های سوزان آغشته به نفت و سنگ پرتاب  و کعبه را دستخوش حریق کرد. <ref>ازرقی، ''اخبار مکه''، ج۱، ص۱۹۶؛دینوری، ''الاخبار الطوال''، ص۲۶۷-۲۶۸؛ابن فهد، ج۲، ص۶۱.</ref>
*[[حجاج بن یوسف|حَجّاج بن یوسف]]  در دوره خلافت [[عبدالملک بن مروان|عبدالمَلِک بن مَروان]]، در ۷۲ ق. از سوی وی به جنگ ابن زبیر رفت و از فراز این کوه، [[کعبه]] را با منجنیق سنگباران کرد.<ref>بلاذری، ج۵، ص۳۵۸؛ طبری، ج۶، ص۱۷۴، ۱۷۸؛ ابن اثیر، ج۴، ص۳۵۰</ref>
*[[حجاج بن یوسف|حَجّاج بن یوسف]]  در دوره خلافت [[عبدالملک بن مروان|عبدالمَلِک بن مَروان]]، در ۷۲ق. از سوی وی به جنگ ابن زبیر رفت و از فراز این کوه، [[کعبه]] را با منجنیق سنگباران کرد.<ref>بَلاذُری، ''انساب الاشراف''، ج۵، ص۳۵۸؛ طبری، ''تاریخ''، ج۶، صص۱۷۴، ۱۷۸؛ ابن اثیر، ''الکامل فی التاریخ''، ج۴، ص۳۵۰</ref>
*سلیم خان تکابی که به سال ۱۳۱۰ قمری/ ۱۲۷۲ شمسی به مکه رفته، از وجود پایگاه‌های نظامی بر  این کوه خبر داده؛ هرچند نام کوه را ثبت نکرده است.<ref>جعفریان، 1389ش. ، ج6، ص111 و 112.</ref>
*سلیم خان تکابی که به سال ۱۳۱۰ قمری/ ۱۲۷۲ شمسی به مکه رفته، از وجود پایگاه‌های نظامی بر  این کوه خبر داده؛ هرچند نام کوه را ثبت نکرده است.<ref>جعفریان، ''پنجاه سفرنامه حج قاجاری''، ج۶، ص۱۱۱ـ۱۱۲.</ref>
*در نیمه دوم سده ۶ ق. [[مکثر بن عیسی بن قاسم]] (درگذشت ۵۸۹ق)، حاکم مکه بر کوه ابوقبیس قلعه‌ای ساخت<ref>ابن خلدون، ۴/۱۳۵؛ سباعی، ص281.</ref> که امروزه از آن چیزی برجای نمانده است.
*در نیمه دوم سده ۶ ق. [[مکثر بن عیسی بن قاسم]] (درگذشت ۵۸۹ق)، حاکم مکه بر کوه ابوقبیس قلعه‌ای ساخت<ref>ابن خلدون، ''تاریخ ابن خلدون''، ج۴، ص۱۳۵؛ سباعی، ص۲۸۱.</ref> که امروزه از آن چیزی برجای نمانده است.
*گزارشی حاکی است که در زمان هفت‌سالگی [[پیامبر(ص)]] ، [[عبدالمطلب]] به درخواست مردم  با گروهی از اشراف و بزرگان [[قریش]] به کوه ابوقبیس رفت و برای رفع خشکسالی دست به دعا برداشت.<ref>خواندمیر، ج۱، ص۳۰۲</ref>
*گزارشی حاکی است که در زمان هفت‌سالگی [[پیامبر(ص)]] ، [[عبدالمطلب]] به درخواست مردم  با گروهی از اشراف و بزرگان [[قریش]] به کوه ابوقبیس رفت و برای رفع خشکسالی دست به دعا برداشت.<ref>خواندمیر، ''حبیب السیر''، ج۱، ص۳۰۲</ref>
* گاه اعلان وقت سحری در ماه رمضان را از دامنه کوه به گوش مردم می‌رسانده‌اند و کسی بر دامنه آن بالا می‌رفته و جار می‌کشیده است.<ref>مقدسی،ج‏1،ص:142.</ref>
* گاه اعلان وقت سحری در ماه رمضان را از دامنه کوه به گوش مردم می‌رسانده‌اند و کسی بر دامنه آن بالا می‌رفته و جار می‌کشیده است.<ref>مقدسی، ''احسن التقاسیم''، ج‏۱، ص۱۴۲.</ref>


== بناهای کوه ابوقبیس ==
== بناهای کوه ابوقبیس ==
===مسجد===
===مسجد===
بر  کوه ابوقبیس [[مسجد]]ی قرار داشته که درباره بانی و نام آن اختلاف است. در برخی منابع نام آن مسجد «ابراهیم» ذکر شده که مراد نه [[حضرت ابراهیم|ابراهیم خلیل(ع)]]، بلکه شخصی به نام «ابراهیم قبیسی» است.<ref>ازرقی، ج۲، ص۲۰۲؛ ابن ظهیره، ص291.</ref> ابن جبیر جهانگرد مشهور [[مسلمان]] که سال ۵۷۹ق. به [[مکه]] رفته<ref>ص۵۸</ref> از وجود مسجدی بر کوه خبر داده که به گفته او جایگاه [[پیامبر(ص)]]  هنگام [[شق القمر]] بوده است. <ref>ص۸۵</ref><br />
بر  کوه ابوقبیس [[مسجد]]ی قرار داشته که درباره بانی و نام آن اختلاف است. در برخی منابع نام آن مسجد «ابراهیم» ذکر شده که مراد نه [[حضرت ابراهیم|ابراهیم خلیل(ع)]]، بلکه شخصی به نام «ابراهیم قبیسی» است.<ref>ازرقی، ''اخبار مکه''، ج۲، ص۲۰۲؛ ابن ظهیره، ''الجامع اللطیف''، ص۲۹۱.</ref> ابن جبیر جهانگرد مشهور [[مسلمان]] که سال ۵۷۹ق. به [[مکه]] رفته<ref>ابن جبیر، ''الرحله''، ص۵۸.</ref> از وجود مسجدی بر کوه خبر داده که به گفته او جایگاه [[پیامبر(ص)]]  هنگام [[شق القمر]] بوده است.<ref>ابن جبیر، ''الرحله''، ص۸۵.</ref>


بنابر برخی گزارش‌ها، [[بلال]] [[صحابه|صحابی]] مشهور پیامبر اکرم(ص)پس از [[فتح مکه]] بر کوه ابوقبیس اذان گفت و  بعدها كسى به ياد و نام بلال مسجدی  بر فراز کوه ساخت.<ref>جعفریان، ص126.</ref> مسجد مساحتى حدود صد متر مربع داشته است. اين مسجد، در طرح‏‌هاى جديد توسعه و بناى كاخ‏‌هايى كه براى ميهمانان دولت سعودى بر فراز كوه ابو قبيس ساخته شد تخريب گرديد و اكنون اثرى از آن بر جاى نمانده و البته تصوير آن موجود و به نام مسجد بلال مشهور است.<ref>جعفریان، ص125.</ref><br />
بنابر برخی گزارش‌ها، [[بلال]] [[صحابه|صحابی]] مشهور پیامبر اکرم(ص)پس از [[فتح مکه]] بر کوه ابوقبیس اذان گفت و  بعدها كسى به ياد و نام بلال مسجدی  بر فراز کوه ساخت.<ref>جعفریان، ''آثار و اماکن اسلامی مکه و مدینه''، ص۱۲۶.</ref> مسجد مساحتى حدود صد متر مربع داشته است. اين مسجد، در طرح‏‌هاى جديد توسعه و بناى كاخ‏‌هايى كه براى ميهمانان دولت سعودى بر فراز كوه ابو قبيس ساخته شد تخريب گرديد و اكنون اثرى از آن بر جاى نمانده و البته تصوير آن موجود و به نام مسجد بلال مشهور است.<ref>جعفریان، ''آثار و اماکن اسلامی مکه و مدینه''، ص۱۲۵.</ref><br />


برخی شیعیان ایرانی که در روزگار پیش از تخریب مسجد بلال به [[مکه]] رفته‌اند، گزارش‌هایی از آن نقل کرده‌اند.<ref>جعفریان، 1389ش.، 766.</ref> میرزا داود حسینی که به سال ۱۳۲۲ ق./ ۱۲۸۳ ش. به حج مشرف شده، تصریح کرده که بالای کوه ابوقبیس، جایی که پیامبر مردم را به توحید فراخواند، [[محراب]] و [[مأذنه]]‌ای ساخته‌اند.<ref>جعفریان 1389ش.،ج7، ص545.</ref> حاج ایازخان قشقایی که به سال ۱۳۴۱ ق./۱۳۰۱ ش. به حج رفته، از وجود بقعه‌ای با دو گلدسته بر این کوه خبر داده، اما نام آن را نیاورده است.<ref>جعفریان، 1389ش. ، ج8، ص419.</ref>به ظاهر، او از آخرین [[شیعیان]] ایرانی است که این مسجد را دیده است.
برخی شیعیان ایرانی که در روزگار پیش از تخریب مسجد بلال به [[مکه]] رفته‌اند، گزارش‌هایی از آن نقل کرده‌اند.<ref>جعفریان، ''پنجاه سفرنامه حج قاجاری''، ص۷۶۶.</ref> میرزا داود حسینی که به سال ۱۳۲۲ ق./ ۱۲۸۳ ش. به حج مشرف شده، تصریح کرده که بالای کوه ابوقبیس، جایی که پیامبر مردم را به توحید فراخواند، [[محراب]] و [[مأذنه]]‌ای ساخته‌اند.<ref>جعفریان ''پنجاه سفرنامه حج قاجاری''، ج۷، ص۵۴۵.</ref> حاج ایازخان قشقایی که به سال ۱۳۴۱ ق./۱۳۰۱ ش. به حج رفته، از وجود بقعه‌ای با دو گلدسته بر این کوه خبر داده، اما نام آن را نیاورده است.<ref>جعفریان، ''پنجاه سفرنامه حج قاجاری''، ج۸، ص۴۱۹.</ref>به ظاهر، او از آخرین [[شیعیان]] ایرانی است که این مسجد را دیده است.


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|۲}}
<div class="reflist4" style="height: 220px; overflow: auto; padding: 3px" >
{{پانویس|اندازه=ریز|3}}
</div>


==منابع==
==منابع==
خط ۵۶: خط ۵۸:
*ابن ظهیره، محمد بن محمد، ''الجامع اللطیف فی فضل مکة و أهلها و بناء البیت الشریف''، چ۱، قاهره: مکتبة الثقافة الدینیة، ۱۴۲۳ق.
*ابن ظهیره، محمد بن محمد، ''الجامع اللطیف فی فضل مکة و أهلها و بناء البیت الشریف''، چ۱، قاهره: مکتبة الثقافة الدینیة، ۱۴۲۳ق.
*ابن کثیر، ''البدایه والنهایه''، به کوشش احمد ابوملحم و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
*ابن کثیر، ''البدایه والنهایه''، به کوشش احمد ابوملحم و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
*ابن فهد،
*ابونعیم، احمدبن عبدالله، ''دلائل النبوه''، به کوشش محمدرواس قلعه جی و دیگران، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
*ابونعیم، احمدبن عبدالله، ''دلائل النبوه''، به کوشش محمدرواس قلعه جی و دیگران، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
*ازرقی، محمد بن عبدالله، ''اخبار مکه''، به کوشش رشدی صالح ملحس، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
*ازرقی، محمد بن عبدالله، ''اخبار مکه''، به کوشش رشدی صالح ملحس، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
*انصاری دمشقی، محمد بن ابی طالب، ''نخبة الدهر فی عجائب البر والبحر''، پترزبورگ، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۵م.
*انصاری دمشقی، محمد بن ابی طالب، ''نخبة الدهر فی عجائب البر والبحر''، پترزبورگ، ۱۲۸۱ق/۱۸۶۵م.
*بَلاذُری، احمدبن یحیی، ''انساب الاشراف''، بیت المقدس، ۱۹۳۶م.
*بَلاذُری، احمدبن یحیی، ''انساب الاشراف''، بیت المقدس، ۱۹۳۶م.
*جاحظ،
*جعفریان، رسول، ''آثار و اماکن اسلامی مکه و مدینه''، تهران: نشر مشعر، ۱۳۸۶ش.
*جعفریان، رسول، ''آثار و اماکن اسلامی مکه و مدینه''، تهران: نشر مشعر، ۱۳۸۶ش.
*جعفریان، رسول، ''پنجاه سفرنامه حج قاجاری''، تهران: نشر علم، ۱۳۸۹ش.
*جعفریان، رسول، ''پنجاه سفرنامه حج قاجاری''، تهران: نشر علم، ۱۳۸۹ش.
کاربر ناشناس