کاربر ناشناس
کوه ابوقبیس: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Eahmadian بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Eahmadian بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
*چون ابوقبیس بر مسجدالحرام و محلات اطراف آن مشرف بوده، برخی اعلانات مانند اعلان وقت سحری در ماه رمضان را از آن به گوش مردم میرساندهاند و کسی بر دامنه آن بالا میرفته و جار میکشیده است.<ref>مقدسی،ج1،ص:142.</ref> | *چون ابوقبیس بر مسجدالحرام و محلات اطراف آن مشرف بوده، برخی اعلانات مانند اعلان وقت سحری در ماه رمضان را از آن به گوش مردم میرساندهاند و کسی بر دامنه آن بالا میرفته و جار میکشیده است.<ref>مقدسی،ج1،ص:142.</ref> | ||
===اهمیت | ===اهمیت سیاسی، اجتماعی و نظامی=== | ||
در منابع تاریخی و روایی، کاربردهای سیاسی و نظامی نیز برای این کوه ذکر شده از جمله برخی بزرگان و امیران و نیز حکومتهای دوره اسلامی، نظر به مشرف بودن این کوه بر مسجدالحرام و شهر مکه، بر فراز آن قلعه یا سنگرهای نظامی میساختهاند که در منابع تاریخی انعکاسی نیز یافته است. | در منابع تاریخی و روایی، کاربردهای سیاسی و نظامی نیز برای این کوه ذکر شده از جمله برخی بزرگان و امیران و نیز حکومتهای دوره اسلامی، نظر به مشرف بودن این کوه بر مسجدالحرام و شهر مکه، بر فراز آن قلعه یا سنگرهای نظامی میساختهاند که در منابع تاریخی انعکاسی نیز یافته است. | ||
*در ۶۴ق. در دوره خلافت [[یزید بن معاویه]]، چون [[عبدالله بن زبیر]] از بیعت با وی سرپیچید، او سپاهی را راهی حجاز کرد. [[حصین بن نمیر]] از سوی یزید راهی مکه شد. او برای جنگ با ابن زبیر، که خلافت یزید را به رسمیت نمیشناخت، بر ابوقبیس منجنیقهایی نهاد. ابن زبیر و یارانش به مسجدالحرام پناه برده بودند. حصین بر پناهندگان حرم [[کعبه]] گلولههای سوزان آغشته به نفت و سنگ پرتاب و کعبه را دستخوش حریق کرد. <ref>ازرقی، ج۱، ص۱۹۶؛دینوری، ص۲۶۷-۲۶۸؛ابن فهد، ج2، ص61.</ref> | *در ۶۴ق. در دوره خلافت [[یزید بن معاویه]]، چون [[عبدالله بن زبیر]] از بیعت با وی سرپیچید، او سپاهی را راهی حجاز کرد. [[حصین بن نمیر]] از سوی یزید راهی مکه شد. او برای جنگ با ابن زبیر، که خلافت یزید را به رسمیت نمیشناخت، بر ابوقبیس منجنیقهایی نهاد. ابن زبیر و یارانش به مسجدالحرام پناه برده بودند. حصین بر پناهندگان حرم [[کعبه]] گلولههای سوزان آغشته به نفت و سنگ پرتاب و کعبه را دستخوش حریق کرد. <ref>ازرقی، ج۱، ص۱۹۶؛دینوری، ص۲۶۷-۲۶۸؛ابن فهد، ج2، ص61.</ref> |