پرش به محتوا

عبدالله بن عبدالمطلب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۷۱: خط ۷۱:
وفات عبدالله بنابر نظریه مشهور، پیش از میلاد رسول خدا بوده است؛<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، جلد۱، ص۱۶۵.</ref> اما یعقوبی همین نظریه مشهور را خلاف اجماع و به موجب روایتی از [[امام صادق(ع)]]، وفات او را دو ماه پس از ولادت رسول خدا دانسته است.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، جلد۲، ص۱۰.</ref> [[کلینی]] نیز همین قول را برگزیده است<ref> کلینی، ''کافی''، ج۱، ص۴۳۹.</ref> ۲۸ ماه پس از ولادت پیامبر و هفت ماه پس از آن هم نقل شده است.<ref>ابن اثیر، ''اسد الغابه''، ج۱، ص۲۰؛ مجلسی، ''بحار الانوار''، ج۱۵ ، ص۱۲۵.</ref> به علاوه مسعودی قول یک ماه پس از تولد و سال دوم تولد را نیز نقل کرده است.<ref>مسعودی، ''التنبیه و الاشراف''، ص ۱۹۶.</ref>
وفات عبدالله بنابر نظریه مشهور، پیش از میلاد رسول خدا بوده است؛<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، جلد۱، ص۱۶۵.</ref> اما یعقوبی همین نظریه مشهور را خلاف اجماع و به موجب روایتی از [[امام صادق(ع)]]، وفات او را دو ماه پس از ولادت رسول خدا دانسته است.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، جلد۲، ص۱۰.</ref> [[کلینی]] نیز همین قول را برگزیده است<ref> کلینی، ''کافی''، ج۱، ص۴۳۹.</ref> ۲۸ ماه پس از ولادت پیامبر و هفت ماه پس از آن هم نقل شده است.<ref>ابن اثیر، ''اسد الغابه''، ج۱، ص۲۰؛ مجلسی، ''بحار الانوار''، ج۱۵ ، ص۱۲۵.</ref> به علاوه مسعودی قول یک ماه پس از تولد و سال دوم تولد را نیز نقل کرده است.<ref>مسعودی، ''التنبیه و الاشراف''، ص ۱۹۶.</ref>


علت وفات عبدالله را در [[مدینه]] چنین نوشته‌اند: عبدالله برای تجارت با کاروان قریش رهسپار [[شام]] شد و در بازگشت بر اثر بیماری، در مدینه در میان «‌بنی عدی بن النجّار‌» توقف کرد. او یک ماه بستری بود. چون کاروان [[قریش]] به [[مکه]] رفتند و [[عبدالمطلب|عبدالمطّلب]] از حال وی جویا شد، بزرگ‌ترین فرزند خود حارث را نزد وی به یثرب فرستاد، اما «‌حارث‌» هنگامی به [[یثرب]] رسید که «‌عبدالله‌» وفات کرده بود.{{مدرک}}
علت وفات عبدالله را در [[مدینه]] چنین نوشته‌اند: عبدالله برای تجارت با کاروان قریش رهسپار [[شام]] شد و در بازگشت بر اثر بیماری، در مدینه در نزد دائى‌هاى پدرش طايفه «بنى النجار» یک ماه بستری بود و در بيست و پنج سالگى در خانه‌اى معروف به «دارالنابغه» وفات كرد.[ چون کاروان [[قریش]] به [[مکه]] رفتند و [[عبدالمطلب|عبدالمطّلب]] از حال وی جویا شد، بزرگ‌ترین فرزند خود حارث را نزد وی به یثرب فرستاد، اما «‌حارث‌» هنگامی به [[یثرب]] رسید که «‌عبدالله‌» وفات کرده بود. <ref>عزالدین، ابن الأثير، الكامل في التاريخ، ج۲، ص۱۰ و  محمدبن جرير، تاريخ الامم والملوک،ج۲،‌ص۸.   
 
</ref>
از «‌عبدالله‌» کنیزی به نام «‌[[ام ایمن|ام أیمَن]] »، پنج شتر، یک گله گوسفند، شمشیری کهن و پولی نیز به جای ماند که رسول خدا آنها را [[ارث]] برد.<ref>مجلسی، بحار، ج ۱۵ ، ص ۱۲۵ ، ابن اثیر، اسد الغابه، ج ۱ ، ص۲۱.</ref>
از «‌عبدالله‌» کنیزی به نام «‌[[ام ایمن|ام أیمَن]] »، پنج شتر، یک گله گوسفند، شمشیری کهن و پولی نیز به جای ماند که رسول خدا آنها را [[ارث]] برد.<ref>مجلسی، بحار، ج ۱۵ ، ص ۱۲۵ ، ابن اثیر، اسد الغابه، ج ۱ ، ص۲۱.</ref>


۱۷٬۳۲۱

ویرایش