پرش به محتوا

ابولبابه انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

imported>Mashg
imported>Mashg
خط ۴۹: خط ۴۹:
ابولبابه به قلعه رفت٬ اهالی قلعه از وی پرسیدند که آیا تسلیم پیامبر (ص) بشوند؟ وی گفت. بلی. اما با اشاره دست به گلوی خویش٬ فهماند که اگر تسلیم شوند، کشته می‌گردند. او با این اشاره، آنان را از تسلیم به پیامبر(ص) بازداشت. اما اندکی بعد چندان از کار خود پشیمان شد که به مسجد رفت و خود را به ستونی از ستون‌های [[مسجد پیامبر(ص)]] بست و [[سوگند]] خورد که تا حق تعالی [[توبه]] وی قبول نکند، خود را از ستون باز نگشاید.<ref>ابن زبیر، مغازی رسول الله٬ ۱۴۰۱ق٬ ص۱۸۷؛ واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م٬ ج ۲، ص ۵۰۵- ۵۰۷؛ ابن هشام، سیرة النبویة، داراحیاء التراث العربی٬ ج۳، ص۲۴۷- ۲۴۸</ref>
ابولبابه به قلعه رفت٬ اهالی قلعه از وی پرسیدند که آیا تسلیم پیامبر (ص) بشوند؟ وی گفت. بلی. اما با اشاره دست به گلوی خویش٬ فهماند که اگر تسلیم شوند، کشته می‌گردند. او با این اشاره، آنان را از تسلیم به پیامبر(ص) بازداشت. اما اندکی بعد چندان از کار خود پشیمان شد که به مسجد رفت و خود را به ستونی از ستون‌های [[مسجد پیامبر(ص)]] بست و [[سوگند]] خورد که تا حق تعالی [[توبه]] وی قبول نکند، خود را از ستون باز نگشاید.<ref>ابن زبیر، مغازی رسول الله٬ ۱۴۰۱ق٬ ص۱۸۷؛ واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م٬ ج ۲، ص ۵۰۵- ۵۰۷؛ ابن هشام، سیرة النبویة، داراحیاء التراث العربی٬ ج۳، ص۲۴۷- ۲۴۸</ref>


گفته‌اند به همین سبب آیه{{متن قرآن|{{آیه|8|27}}|سوره=انفال|آیه=۲۷}}(ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، به خدا و پيامبر او خيانت مكنيد و [نيز] در امانت‌هاى خود خيانت نورزيد و خود مى‌دانيد [كه نبايد خيانت كرد]) و {{متن قرآن|{{آیه|9|102}}|سوره=توبه|آیه=۱۰۲}} (ترجمه: و ديگرانى هستند كه به گناهان خود اعتراف كرده و كار شايسته را با [كارى‌] ديگر كه بد است درآميخته‌اند. اميد است خدا توبه آنان را بپذيرد، كه خدا آمرزنده مهربان است)٬ در حق وی نازل شد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م٬ ج ۲، ص ۵۰۹؛ ابن هشام، سیرة النبویة، داراحیاء التراث العربی٬ ج۳، ص۲۴۸- ۲۴۹</ref>
گفته‌اند به همین سبب آیه {{متن قرآن|«{{آیه|8|27}}»|سوره=انفال|آیه=۲۷}} (ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، به خدا و پيامبر او خيانت مكنيد و [نيز] در امانت‌هاى خود خيانت نورزيد و خود مى‌دانيد [كه نبايد خيانت كرد]) و {{متن قرآن|«{{آیه|9|102}}»|سوره=توبه|آیه=۱۰۲}} (ترجمه: و ديگرانى هستند كه به گناهان خود اعتراف كرده و كار شايسته را با [كارى‌] ديگر كه بد است درآميخته‌اند. اميد است خدا توبه آنان را بپذيرد، كه خدا آمرزنده مهربان است)٬ در حق وی نازل شد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م٬ ج ۲، ص ۵۰۹؛ ابن هشام، سیرة النبویة، داراحیاء التراث العربی٬ ج۳، ص۲۴۸- ۲۴۹</ref>


[[امّ سلمه]]، همسر رسول خدا، نقل کرده روزی پیامبر را خندان دیده و چون علت آن را پرسید آن حضرت از پذیرش توبه ابولبابه خبر داد. امّ سلمه این خبر را با اجازه پیامبر(ص) به ابولبابه داد. مردم آمدند تا وی را از ستون باز کنند. اما او خواست خود پیامبر این کار را بکند٬ پس آن حضرت او را از ستون باز کرد.<ref>ابن سید الناس٬ عیون الاثر، ۱۴۰۶ق٬ ج۲، ص۵۱</ref>
[[امّ سلمه]]، همسر رسول خدا، نقل کرده روزی پیامبر را خندان دیده و چون علت آن را پرسید آن حضرت از پذیرش توبه ابولبابه خبر داد. امّ سلمه این خبر را با اجازه پیامبر(ص) به ابولبابه داد. مردم آمدند تا وی را از ستون باز کنند. اما او خواست خود پیامبر این کار را بکند٬ پس آن حضرت او را از ستون باز کرد.<ref>ابن سید الناس٬ عیون الاثر، ۱۴۰۶ق٬ ج۲، ص۵۱</ref>
کاربر ناشناس