پرش به محتوا

فیروز نهاوندی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ نوامبر ۲۰۱۳
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Ahmadian
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Ahmadian
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:




ابولؤلؤ (د 23ق/644م)، قاتل عمربن خطاب، نام او را فیروز ضبط كرده‌اند و نهاوند یا کاشان را زادگاه او دانسته اند. او در جنگ ایرانیان و مسلمانان اسیر شد و به کوفه رفت. برخی بی‌اعتنایی عمر به شکایت او و گروهی نارضایتی صحابه از عملکرد خلیفه دوم را انگیزه قتل عمر می دانند.
ابولؤلؤ (د 23ق/644م)، قاتل [[عمر بن خطاب]]، نام او را فیروز ضبط كرده‌اند و [[نهاوند]] یا [[کاشان]] را زادگاه او دانسته اند. او در جنگ ایرانیان و مسلمانان اسیر شد و به [[کوفه]] رفت. برخی بی‌اعتنایی عمر به شکایت او و گروهی نارضایتی صحابه از عملکرد خلیفه دوم را انگیزه قتل عمر می دانند.تعدادی از وجود قبری منسوب به ابولؤلؤ در كاشان خبر داده‌‌اند.


==نام==
==نام==
از زندگی او هیچ دانسته نیست و شهرت او تنها به دلیل قتل عمر است. بیشتر منابع نام او را فیروز ضبط كرده‌اند <ref>مثلاً: نك‍: حسان بن ثابت، 1/273؛ ابن حبیب، «اسماء». 155؛ ابن قتیبه، 183</ref>. درباره اصل و نسب و اعتقاد او میان منابع، اشتراك اندكی دیده می‌شود. منابع متأخرتر نیز جز تكرار گفته‌های منابع پیشین كمتر اطلاع سودمندی به دست می‌دهند.
از زندگی او هیچ دانسته نیست و شهرت او تنها به دلیل قتل عمر است. بیشتر منابع نام او را فیروز ضبط كرده‌اند <ref>مثلاً: نك‍: حسان بن ثابت، 1/273؛ ابن حبیب، «اسماء». 155؛ ابن قتیبه، 183</ref>. درباره اصل و نسب و اعتقاد او میان منابع، اشتراك اندكی دیده می‌شود. منابع متأخرتر نیز جز تكرار گفته‌های منابع پیشین كمتر اطلاع سودمندی به دست می‌دهند.
==سکونت در کوفه==
==سکونت در کوفه==
بنابر خبر مشهوری، او از مردم نهاوند بود كه در جنگ به دست مسلمانان اسیر شد و به غلامی مغیرة بن شعبه فرمانروای كوفه درآمد. <ref>ابن سعد، 3/341، 347؛ ابوالعرب، 67، به نقل از ابن اسحاق</ref>
بنابر خبر مشهوری، او از مردم نهاوند بود كه در جنگ به دست مسلمانان اسیر شد و به غلامی [[مغیرة بن شعبه]] فرمانروای كوفه درآمد. <ref>ابن سعد، 3/341، 347؛ ابوالعرب، 67، به نقل از ابن اسحاق</ref>
==دین ابولؤلؤ==
==دین ابولؤلؤ==
در منابع كهن‌تر او را مجوسی شمرده‌اند <ref>ابن حبیب، المحبر، 14؛ ابن شبه، 3/913؛ مسعودی، 2/329</ref>. با این همه گروهی دیگر از مورخان او را مسیحی دانسته‌اند <ref>نك‍: طبری، 4/190؛ ابن عبدریه، 4/272</ref>. بنابر نقل نه چندان قابل اعتماد طبری <ref>4/136</ref> از سیف بن عمر، ابولؤلؤ نخست به اسارت رومیان درآمد و سپس مسلمانان او را اسیر كردند.
در منابع كهن‌تر او را [[مجوسی]] شمرده‌اند <ref>ابن حبیب، المحبر، 14؛ ابن شبه، 3/913؛ مسعودی، 2/329</ref> با این همه گروهی دیگر از مورخان او را [[مسیحی]] دانسته‌اند <ref>نك‍: طبری، 4/190؛ ابن عبدریه، 4/272</ref>. بنابر نقل نه چندان قابل اعتماد طبری <ref>4/136</ref> از [[سیف بن عمر]]، ابولؤلؤ نخست به اسارت [[رومیان]] درآمد و سپس مسلمانان او را اسیر كردند.
==انگیزه قتل عمر==
==انگیزه قتل عمر==
===بی‌اعتنایی به شکایت ابولؤلؤ===
===بی‌اعتنایی به شکایت ابولؤلؤ===
درباره انگیزه قتل عمر به دست ابولؤلؤ همسانی چندانی در منابع تاریخی وجود ندارد .بنا بر كهن‌ترین روایات، مغیرة بن شعبه از كوفه نامه‌ای به عمر در مدینه نوشت و از او خواست تا اجازه دهد غلامش ابولؤلؤ به مدینه بیاید و مردم از فنون او مانند نقاشی، آهنگری، و درودگری بهره‌مند شوند. عمر با آنكه ورود غیرعرب را به مدینه ممنوع شمرده بود، موافقت كرد.
درباره انگیزه قتل عمر به دست ابولؤلؤ همسانی چندانی در منابع تاریخی وجود ندارد .بنا بر كهن‌ترین روایات، [[مغیرة بن شعبه]] از [[كوفه]] نامه‌ای به عمر در مدینه نوشت و از او خواست تا اجازه دهد غلامش ابولؤلؤ به [[مدینه]] بیاید و مردم از فنون او مانند نقاشی، آهنگری، و درودگری بهره‌مند شوند. عمر با آنكه ورود غیرعرب را به مدینه ممنوع شمرده بود، موافقت كرد.
پس از چندی، ابولؤلؤ نزد عمر از مولای خود مغیره شكایت كرد كه خراجی سنگین بر او بسته است، ولی خلیفه شكایت او را روا ندانست و ابولؤلؤ كه از بی‌اعتنایی خلیفه در خشم شده بود، كلمات تهدیدآمیز بر زبان راند، چندی پس از آن گفت‌وگو، ابولؤلؤ در مسجد كمین كرد و هنگام نماز صبح عمر را از پای درآورد و پس از آنكه چند نفر دیگر را هم زخم زد، خودكشی كرد. <ref>ابن سعد، 3/345؛ ابن شبه، 3/896-899؛ طبری، 4/190-191؛ درباره دیگر روایات نك‍: ابن شبه، 3/893؛ ابن اعثم، 1/323</ref>
پس از چندی، ابولؤلؤ نزد عمر از مولای خود مغیره شكایت كرد كه خراجی سنگین بر او بسته است، ولی خلیفه شكایت او را روا ندانست و ابولؤلؤ كه از بی‌اعتنایی خلیفه در خشم شده بود، كلمات تهدیدآمیز بر زبان راند، چندی پس از آن گفت‌وگو، ابولؤلؤ در مسجد كمین كرد و هنگام نماز صبح عمر را از پای درآورد و پس از آنكه چند نفر دیگر را هم زخم زد، خودكشی كرد. <ref>ابن سعد، 3/345؛ ابن شبه، 3/896-899؛ طبری، 4/190-191؛ درباره دیگر روایات نك‍: ابن شبه، 3/893؛ ابن اعثم، 1/323</ref>
===نارضایتی صحابه از عمر===
===نارضایتی صحابه از عمر===
از دیگر نظراتی كه درباره انگیزه قتل عمر گفته شده این است كه برخی از بزرگان صحابه كه از سختگیری های عمر ناراضی بودند، نقشه قتل خلیفه را طرح كردند و ابولؤلؤ تنها وسیله اجرا بوده است. <ref>ایرانیكا، 334/I</ref>
از دیگر نظراتی كه درباره انگیزه قتل عمر گفته شده این است كه برخی از بزرگان صحابه كه از سختگیری های عمر ناراضی بودند، نقشه قتل خلیفه را طرح كردند و ابولؤلؤ تنها وسیله اجرا بوده است. <ref>ایرانیكا، 334/I</ref>
شواهدی نیز دردست است كه نشان می‌دهد كسانی از پیش در این‌باره به خلیفه هشدارهایی داده بوده‌اند <ref>نك‍: احمدبن حنبل، 1/15؛ ابن شبه، 3/891</ref>، با این همه به روایاتی كه ماجرای قتل عمر را افسانه‌آمیز كرده است نمی‌توان اعتماد كرد. <ref>مثلاً نك‍: ابن اعثم، 1/325؛ طبری، 4/191؛ ابوالعرب، 73؛ ابن عساكر، 13/169</ref>
شواهدی نیز دردست است كه نشان می‌دهد كسانی از پیش در این‌ باره به خلیفه هشدارهایی داده بوده‌اند <ref>نك‍: احمدبن حنبل، 1/15؛ ابن شبه، 3/891</ref>، با این همه به روایاتی كه ماجرای قتل عمر را افسانه‌آمیز كرده است نمی‌توان اعتماد كرد. <ref>مثلاً نك‍: ابن اعثم، 1/325؛ طبری، 4/191؛ ابوالعرب، 73؛ ابن عساكر، 13/169</ref>
==خونخواهی عبیدالله بن عمر==
==خونخواهی عبیدالله بن عمر==
به هر روی، پس كشته شدن عمر، عبدالرحمن بن عوف <ref>زبیری، 355؛ عبدالرحمن بن ابی‌بكر</ref> مدعی شد كه موضوع قتل عمر، توطئه‌ای میان ابولؤلؤ و دو تن دیگر به نام های هرمزان و جفینه بوده است. به همین سبب عبیدالله بن عمر، آن دو و نیز دختر خردسال ابولؤلؤ را به خونخواهی پدر كشت <ref>ابن سعد، 3/350؛ ابن قتیبه، 187؛ یعقوبی، 2/160-161؛ طبری، 4/240</ref> و از آنجا كه چنین اتهامی ثابت نشده بود، مسأله بی‌اعتنایی عثمان خلیفه جدید، در برابر قتل اینان <ref>نك‍: بلاذری، 5/24؛ قس: ابوالعرب، 70</ref>، بعدها به منازعات كلامی نیز كشیده شد. <ref>نك‍: ابوالقاسم كوفی، 68-69؛ سید مرتضی، 4/303-304؛ ابن عربی، 62، 106-108</ref>
به هر روی، پس كشته شدن عمر، [[عبدالرحمن بن عوف]] <ref>زبیری، 355؛ عبدالرحمن بن ابی‌بكر</ref> مدعی شد كه موضوع قتل عمر، توطئه‌ای میان ابولؤلؤ و دو تن دیگر به نام های [[هرمزان]] و [[جفینه]] بوده است. به همین سبب عبیدالله بن عمر، آن دو و نیز دختر خردسال ابولؤلؤ را به خونخواهی پدر كشت <ref>ابن سعد، 3/350؛ ابن قتیبه، 187؛ یعقوبی، 2/160-161؛ طبری، 4/240</ref> و از آنجا كه چنین اتهامی ثابت نشده بود، مسأله بی‌اعتنایی عثمان خلیفه جدید، در برابر قتل اینان <ref>نك‍: بلاذری، 5/24؛ قس: ابوالعرب، 70</ref>، بعدها به منازعات كلامی نیز كشیده شد. <ref>نك‍: ابوالقاسم كوفی، 68-69؛ سید مرتضی، 4/303-304؛ ابن عربی، 62، 106-108</ref>
==قبر ابولؤلؤ==
==قبر ابولؤلؤ==
گفتنی است كه نه تنها برخی از منابع متأخر <ref>خواندمیر، 1/489؛ شوشتری، 1/87</ref>، از وجود قبری منسوب به ابولؤلؤ در كاشان خبر داده‌‌اند، بلكه صاحب مجمل‌التواریخ و القصص (تألیف ح 520ق) به نقل از مأخذی قدیم‌تر، ابولؤلؤ را از مردم فین كاشان دانسته است. <ref>ص 280</ref>
گفتنی است كه نه تنها برخی از منابع متأخر <ref>خواندمیر، 1/489؛ شوشتری، 1/87</ref>، از وجود قبری منسوب به ابولؤلؤ در [[كاشان]] خبر داده‌‌اند، بلكه صاحب مجمل‌التواریخ و القصص (تألیف ح 520ق) به نقل از مأخذی قدیم‌تر، ابولؤلؤ را از مردم [[فین كاشان]] دانسته است. <ref>ص 280</ref>
==پانویس==
==پانویس==
<references />
<references />
کاربر ناشناس