Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۶۷
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←تاریخچه) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←تاریخچه) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
تا قرن چهاردهم قمری کاربرد عنوان آیت الله برای [[:رده:فقیهان شیعه|فقها]] مرسوم نبوده است. در اوایل این قرن، [[میرزا حسین نوری|حاج میرزا حسین نوری]] (۱۲۵۴-۱۳۲۰ق) این عنوان را برای [[محمدمهدی بحرالعلوم|سید محمد مهدی بحرالعلوم]] به کار برد <ref>نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، ج۲، ص۴۴</ref>. مورخان عصر [[مشروطه]] نیز این عنوان را برای [[آخوند خراسانی]]، [[حسین خلیلی تهرانی]]، [[عبدالله مازندرانی|شیخ عبدالله مازندرانی]] و دیگران به کار بردهاند.<ref>نراقی، ص۴۶-۴۷؛ ناظم الاسلام، ص۸۸؛ کسروی، ج۲، ص۳۷۱</ref> به گفته لغتنامه دهخدا عنوان آیت الله در دوره مشروطه برای [[سید عبدالله بهبهانی]] و [[سید محمد طباطبایی سنگلجی|سید محمد طباطبائی سنگلجی]] که از رهبران مشروطه بودند به کار میرفت. <ref> دهخدا، لغتنامه، ج۱، ص۲۶۳ و ۲۶۵</ref> به نوشته متینی لقب آیت الله بعد از مشروطه برای عالمان بزرگ استفاده میشد ولی ضابطه مشخصی نداشت.<ref> متینی، بحثی درباره سابقه تاریخی القاب، ص۵۸۴</ref> | تا قرن چهاردهم قمری کاربرد عنوان آیت الله برای [[:رده:فقیهان شیعه|فقها]] مرسوم نبوده است. در اوایل این قرن، [[میرزا حسین نوری|حاج میرزا حسین نوری]] (۱۲۵۴-۱۳۲۰ق) این عنوان را برای [[محمدمهدی بحرالعلوم|سید محمد مهدی بحرالعلوم]] به کار برد <ref>نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، ج۲، ص۴۴</ref>. مورخان عصر [[مشروطه]] نیز این عنوان را برای [[آخوند خراسانی]]، [[حسین خلیلی تهرانی]]، [[عبدالله مازندرانی|شیخ عبدالله مازندرانی]] و دیگران به کار بردهاند.<ref>نراقی، ص۴۶-۴۷؛ ناظم الاسلام، ص۸۸؛ کسروی، ج۲، ص۳۷۱</ref> به گفته لغتنامه دهخدا عنوان آیت الله در دوره مشروطه برای [[سید عبدالله بهبهانی]] و [[سید محمد طباطبایی سنگلجی|سید محمد طباطبائی سنگلجی]] که از رهبران مشروطه بودند به کار میرفت. <ref> دهخدا، لغتنامه، ج۱، ص۲۶۳ و ۲۶۵</ref> به نوشته متینی لقب آیت الله بعد از مشروطه برای عالمان بزرگ استفاده میشد ولی ضابطه مشخصی نداشت.<ref> متینی، بحثی درباره سابقه تاریخی القاب، ص۵۸۴</ref> | ||
چند دهه بعد [[شیخ عباس قمی]] از عبارت آیت الله برای [[مرتضی انصاری|شیخ مرتضی انصاری]]، [[حسین نجف|شیخ حسین نجف]] <ref>قمی، الکنی و الالقاب، ج۲، ص۳۹۷</ref> و [[سید محمدحسن شیرازی]]<ref>قمی، الکنی و الالقاب، ج۳، ص۲۲۴</ref> نیز استفاده کرد. به جز این سه نفر او در موارد فراوانی در کتاب خود، [[الکنی و الالقاب (کتاب)|الکنی و الالقاب]] از تعبیر آیت الله برای علامه حلی استفاده کرده است. <ref>به عنوان نمونه رک: قمی، الکنی و الالقاب، ج۲، صص۹۰، ۲۹۱،و ج۳، ص۱۵۴</ref> | چند دهه بعد [[شیخ عباس قمی]] (م ۱۳۵۹ق) از عبارت آیت الله برای [[مرتضی انصاری|شیخ مرتضی انصاری]]، [[حسین نجف|شیخ حسین نجف]] <ref>قمی، الکنی و الالقاب، ج۲، ص۳۹۷</ref> و [[سید محمدحسن شیرازی]]<ref>قمی، الکنی و الالقاب، ج۳، ص۲۲۴</ref> نیز استفاده کرد. به جز این سه نفر او در موارد فراوانی در کتاب خود، [[الکنی و الالقاب (کتاب)|الکنی و الالقاب]] از تعبیر آیت الله برای علامه حلی استفاده کرده است. <ref>به عنوان نمونه رک: قمی، الکنی و الالقاب، ج۲، صص۹۰، ۲۹۱،و ج۳، ص۱۵۴</ref> | ||
متینی در مقاله خود درباره تاریخچه القاب روحانیون با بررسی اشخاص معرفی شده در کتاب گنجینه دانشمندان و القاب به کار رفته برای عالمان قم چنین نتیجه میگیرد که سکونت حاج شیخ عبدالکریم حائری در قم و شکلگیری حوزه علمیه در این شهر زمینهساز استفاده گسترده از لقب آیت الله برای مجتهدان شده است.<ref> متینی، بحثی درباره سابقه تاریخی القاب، ص۵۸۴-۵۸۷</ref> | |||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |