پرش به محتوا

ابوالعاص بن ربیع: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Eahmadian
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Eahmadian
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
| آثار            =
| آثار            =
}}
}}
'''اَبوالْعاص بن ربیع بن عبدالعزّی بن عبد شمس''' <small>(درگذشت ذیحجه ۱۲/ فوریه ۶۳۴)</small>، داماد [[پیامبر(ص)]]، خواهرزاده [[خدیجه کبری]] و همسر [[زینب بنت رسول الله|زینب]]. در [[جنگ بدر]] به اسارت [[مسلمانان]] درآمد ولی آزاد شد و چند سال بعد، حدود سال ۶ قمری [[اسلام]] آورد.
'''اَبوالْعاص بن ربیع بن عبدالعزّی بن عبد شمس''' <small>(درگذشت ذیحجه ۱۲/ فوریه ۶۳۴)</small>، داماد [[پیامبر(ص)]]، خواهرزاده [[خدیجه کبری]] و همسر [[زینب بنت رسول الله|زینب]]. در [[جنگ بدر]] به اسارت [[مسلمانان]] درآمد ولی آزاد شد و چند سال بعد، حدود سال ۶ قمری [[اسلام]] آورد و از مکه به مدینه مهاجرت کرد.
 
==نام و کنیه==
==نام و کنیه==
کنیه او ابوالعاص است اما درباره نام او در منابع اختلاف است. عده‌ای او را قاسم یا مقسّم<ref>ابن قتیبه، ص ۱۴۱</ref> و بعضی هشیم یا مهشم (یا مُهَشِّم) گفته‌اند، اما بیشتر او را لَقیط نامیده‌اند<ref> بلاذری، ج ۱، ص ۳۹۷؛ ابن اثیر، ج ۵، ص ۲۳۷؛ ابن حجر، ج ۴، ص ۱۲۱.</ref>. به گفته طبری، ابو العاص به مال، امانت و تجارت از مردان انگشت شمار مكه بود و مادرش هاله دختر خويلد بود و خديجه خاله وى بود. خدیجه از پيامبر(ص) خواست كه دختر به او بدهد و پیامبر(ص) هیچگاه با خديجه مخالفت نمی‌كرد و اين پيش از نزول وحى بود و دختر بدو داد. خديجه او را چون فرزند خويش می‌شمرد. <ref>تاريخ ‏الطبري،ج‏2،ص:467؛ ترجمه تاريخ‏ الطبري، ج‏3،ص:984</ref>
کنیه او ابوالعاص است اما درباره نام او در منابع اختلاف است. عده‌ای او را قاسم یا مقسّم<ref>ابن قتیبه، ص ۱۴۱</ref> و بعضی هشیم یا مهشم (یا مُهَشِّم) گفته‌اند، اما بیشتر او را لَقیط نامیده‌اند<ref> بلاذری، ج ۱، ص ۳۹۷؛ ابن اثیر، ج ۵، ص ۲۳۷؛ ابن حجر، ج ۴، ص ۱۲۱.</ref>. به گفته طبری، ابو العاص به مال، امانت و تجارت از مردان انگشت شمار مكه بود و مادرش هاله دختر خويلد بود و خديجه خاله وى بود. خدیجه از پيامبر(ص) خواست كه دختر به او بدهد و پیامبر(ص) هیچگاه با خديجه مخالفت نمی‌كرد و اين پيش از نزول وحى بود و دختر بدو داد. خديجه او را چون فرزند خويش می‌شمرد. <ref>تاريخ ‏الطبري،ج‏2،ص:467؛ ترجمه تاريخ‏ الطبري، ج‏3،ص:984</ref>
کاربر ناشناس