اسراف: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ویکی سازی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
مفهوم اسراف در قرآن مصاديق متعددى دارد كه در معناى همه، نوعى تجاوز از حدّ اعتدال وجود دارد: | مفهوم اسراف در قرآن مصاديق متعددى دارد كه در معناى همه، نوعى تجاوز از حدّ اعتدال وجود دارد: | ||
===عقیدتی=== | ===عقیدتی=== | ||
در آیاتى،<ref>سوره طه، آیات ۱۲۴ـ۱۲۷؛ سوره غافر، آیات ۳۴ـ۳۵.</ref> انکار خداوند و پیامبران، [[شرک]] به خدا و [[ | در آیاتى،<ref>سوره طه، آیات ۱۲۴ـ۱۲۷؛ سوره غافر، آیات ۳۴ـ۳۵.</ref> انکار خداوند و پیامبران، [[شرک]] به خدا و [[بتپرستی]] و [[ایمان]] نیاوردن به آیات الهى اسراف معرفى شده، آن را موجب بروز دشواریهاى فراوان در زندگى دنیا و عامل نابینایى انسان در [[آخرت]] و گرفتارى در عذاب دردناک و ماندگار مىشمارد.<ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۲۴، ص۸۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۶۰ش، ۱۳۶۰ش، ج۳، ص۲۹۰؛ ج۹، ص۶۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۳۰۷.</ref> آیات آغازین [[سوره انبیاء]] نیز مسرفان را مخالفان انبیا در طول تاریخ و ستمگر وصف مىکند و به سرانجام هلاکتبارشان اشارهدارد. | ||
===اخلاقی و رفتاری=== | ===اخلاقی و رفتاری=== | ||
ارتکاب [[گناه|گناهان]] و گرایش به مادّیات و قطع علاقه از خداوند، موجب خروج انسان از راه حق شده، او را در یکى از منازل تاریک اسراف قرار مىدهد.<ref>حسینی میلانی، التحقيق فی نفی التحريف عن القرآن الشريف، ۱۴۲۶ق، ج۵، ص۱۱۱، «سرف». دامغانی، الوجوه والنظائر، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۶۳.</ref> برخى، توجه بیش از حدّ به امور غیر مهم، چون مسائل دنیایى در مقابل امور آخرتى و اصالت بخشیدن به دنیا در مقابل خدا را نوعى اسراف شمردهاند؛ مانند کسى که سرمایهاى گران را در برابر امرى ناچیز هدر دهد.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۷، ص۵۲ـ۵۳.</ref> از دیگر مصادیق اسراف در زمینه امور اخلاقى، انحراف جنسى است.<ref>طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۶۰ش، ج۴، ص۶۸۴ـ۶۸۵.</ref> قوم لوط، نخستین کسانى بودند که از زنان روىگردانده، به همجنسبازى گراییدند. [[لوط (پیامبر)|حضرت لوط(ع)]] در آیات ۸۰ـ۸۱ [[سوره اعراف]] آنان را از اسرافکاران شمرده و از ارتکاب این عمل زشت، پرهیز داده است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۸، ص۲۱۸.</ref> همچنین هرگونه رفتار نادرست و خارج از حدّ اعتدال نيز در فرهنگ قرآن، اسراف شمرده شده است.<ref>هاشمی رفسنجانی، تفیسر راهنما، ۱۳۸۶ش، ج۳، ص۱۰۴.</ref> | ارتکاب [[گناه|گناهان]] و گرایش به مادّیات و قطع علاقه از خداوند، موجب خروج انسان از راه حق شده، او را در یکى از منازل تاریک اسراف قرار مىدهد.<ref>حسینی میلانی، التحقيق فی نفی التحريف عن القرآن الشريف، ۱۴۲۶ق، ج۵، ص۱۱۱، «سرف». دامغانی، الوجوه والنظائر، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۶۳.</ref> برخى، توجه بیش از حدّ به امور غیر مهم، چون مسائل دنیایى در مقابل امور آخرتى و اصالت بخشیدن به دنیا در مقابل خدا را نوعى اسراف شمردهاند؛ مانند کسى که سرمایهاى گران را در برابر امرى ناچیز هدر دهد.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۷، ص۵۲ـ۵۳.</ref> از دیگر مصادیق اسراف در زمینه امور اخلاقى، انحراف جنسى است.<ref>طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۶۰ش، ج۴، ص۶۸۴ـ۶۸۵.</ref> قوم لوط، نخستین کسانى بودند که از زنان روىگردانده، به همجنسبازى گراییدند. [[لوط (پیامبر)|حضرت لوط(ع)]] در آیات ۸۰ـ۸۱ [[سوره اعراف]] آنان را از اسرافکاران شمرده و از ارتکاب این عمل زشت، پرهیز داده است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۸، ص۲۱۸.</ref> همچنین هرگونه رفتار نادرست و خارج از حدّ اعتدال نيز در فرهنگ قرآن، اسراف شمرده شده است.<ref>هاشمی رفسنجانی، تفیسر راهنما، ۱۳۸۶ش، ج۳، ص۱۰۴.</ref> |