پرش به محتوا

وجوب دفع ضرر محتمل: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۶: خط ۲۶:
قاعده وجوب دفع ضرر احتمالی، از اصول اساسی [[کلام اسلامی|علم کلام]] و از ارکان [[توحید]] دانسته شده که نظام اعتقادی بدون آن ممکن نیست.<ref>برنجکار و نصرتیان اهور، «کاربست عقل عملی در استنباط آموزه های کلامی با تکیه بر متون کلامی»، ص۱۷.</ref> [[متکلم|متکلمین]] مکاتب کلامی مختلفی همچون [[معتزله]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: قاضی عبدالجبار، المختصر فی أصول الدین، ۱۹۷۱م، ص۱۷۲.</ref> [[اشاعره]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به:‌ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۴۰.</ref> [[ماتریدیه]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ماتریدی، التوحید، ۱۴۲۷ق، ص۱۰۱.</ref> و [[امامیه]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۷؛ ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۶۵؛ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۸۶.</ref> از این قاعده بهره برده‌اند. متکلمین در مباحثی بر اساس این قاعده استدلال کرده‌اند که به مواردی اشاره می‌شود:
قاعده وجوب دفع ضرر احتمالی، از اصول اساسی [[کلام اسلامی|علم کلام]] و از ارکان [[توحید]] دانسته شده که نظام اعتقادی بدون آن ممکن نیست.<ref>برنجکار و نصرتیان اهور، «کاربست عقل عملی در استنباط آموزه های کلامی با تکیه بر متون کلامی»، ص۱۷.</ref> [[متکلم|متکلمین]] مکاتب کلامی مختلفی همچون [[معتزله]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: قاضی عبدالجبار، المختصر فی أصول الدین، ۱۹۷۱م، ص۱۷۲.</ref> [[اشاعره]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به:‌ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۴۰.</ref> [[ماتریدیه]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ماتریدی، التوحید، ۱۴۲۷ق، ص۱۰۱.</ref> و [[امامیه]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۷؛ ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۶۵؛ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۸۶.</ref> از این قاعده بهره برده‌اند. متکلمین در مباحثی بر اساس این قاعده استدلال کرده‌اند که به مواردی اشاره می‌شود:


'''[[وجوب نظر|ضرورت تحقیق در دین]]:''' تفکر و کسب معرفت مبتنی بر دلیل، در امور اعتقادی از نظر عقل، ضروری بوده و نمی‌توان در مسائل اعتقادی به صرف تقلید تکیه کرد؛ چرا که ممکن است با باورهای نادرست که بدون ارائه دلیل به‌دست آمده، ضرر بزرگ و قابل جبرانی برسد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۷؛ ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۶۵؛ ابن‌میثم بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ۱۴۰۶ق، ص۲۸؛  آل‌کاشف الغطاء، مبادی الایمان، داراضواء، ص۷۲.</ref>
'''[[وجوب نظر|ضرورت تحقیق در دین]]:''' به گفته متکلمان شیعه، باورهای اعتقادی عقلاً تنها با تحقیق باید به دست بیاید و تقلید در این موارد جایز نیست؛ چرا که باور تقلیدی و بدون دلیل می‌تواند ضررهای جدی و غیرقابل جبران به همراه داشته باشد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۷؛ ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۶۵؛ ابن‌میثم بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ۱۴۰۶ق، ص۲۸؛  آل‌کاشف الغطاء، مبادی الایمان، داراضواء، ص۷۲.</ref>


'''وجوب توبه:''' [[توبه|توبه کردن]] و جبران گناه و خطا بر اساس این قاعده از نظر عقل واجب است، چرا که ممکن است در اثر این [[گناه]] خسارت زیادی برسد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۸۶؛ علامه حلی، انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ۱۳۶۳ش، ص۱۷۷؛ اعرجی، إشراق اللاهوت في نقد شرح الیاقوت، ۱۳۸۱ش، ص۴۲۶.</ref>
'''وجوب توبه:''' بنابر حکم عقل، [[توبه|توبه کردن]] و جبران گناه واجب است، زیرا ممکن است انجام [[گناه]] باعث ضرر بزرگ شود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۸۶؛ علامه حلی، انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ۱۳۶۳ش، ص۱۷۷؛ اعرجی، إشراق اللاهوت في نقد شرح الیاقوت، ۱۳۸۱ش، ص۴۲۶.</ref>


'''عدم اعتماد به قول غیر معصوم:''' نمی‌توان در مسائل دین به سخن افراد غیر معصوم اطمینان کرد، چرا که ممکن است سخن او خطا بوده و ضرر بزرگی را متوجه کند.<ref>علامه حلی، الالفین، ۱۴۰۹ق، ص۷۰ و ۹۰ و ۱۰۳ و ۱۰۷ و ۱۳۲.</ref>
'''عدم اعتماد به گفته غیرمعصوم:''' در مسائل دینی نمی‌توان به گفته‌های غیرمعصومان اعتماد کرد، زیرا ممکن است سخن آنها اشتباه بوده و زیان بزرگی به همراه داشته باشد.<ref>علامه حلی، الالفین، ۱۴۰۹ق، ص۷۰ و ۹۰ و ۱۰۳ و ۱۰۷ و ۱۳۲.</ref>


'''ضرورت عصمت امام:''' [[امامت|امام]] باید [[عصمت|معصوم]] باشد، چرا که پیشوای غیر معصوم احتمال گمراه کردن و کشاندن به خسارت دارد.<ref>علامه حلی، الالفین، ۱۴۰۹ق، ص۲۳۳ و ۲۶۵.</ref>
'''ضرورت عصمت امام:''' [[امامت|امام]] باید [[عصمت|معصوم]] باشد، زیرا پیشوای غیرمعصوم ممکن است مردم را به گمراهی بکشاند.<ref>علامه حلی، الالفین، ۱۴۰۹ق، ص۲۳۳ و ۲۶۵.</ref>


'''معقول نبودن انکار آخرت:''' حتی اگر کسی دلیلی برای پذیرش [[آخرت]] نداشته باشد باز انکار آن معقول نیست، چرا که با عدم باور به آخرت احتمال ضرر بسیار بزرگ و شقاوت در زندگی ابدی وجود دارد.<ref>غزالی، کیمیای سعادت، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۱۱۳-۱۱۵.</ref>
'''معقول نبودن انکار آخرت:''' حتی اگر کسی دلیلی برای پذیرش [[آخرت]] نداشته باشد، انکار آن باز هم منطقی نیست؛ زیرا با انکار آخرت احتمال زیان بزرگی در زندگی ابدی وجود دارد.<ref>غزالی، کیمیای سعادت، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۱۱۳-۱۱۵.</ref>


==استفاده از قاعده در علم اصول==
==استفاده از قاعده در علم اصول==
۳۵۱

ویرایش