پرش به محتوا

امام موسی کاظم علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح لینک‌‌ها و اعراب‌گذاری
(اصلاح لینک‌‌ها و اعراب‌گذاری)
خط ۲۱: خط ۲۱:
| طول عمر = ۵۵ سال
| طول عمر = ۵۵ سال
}}
}}
'''موسی بن جعفر''' ([[سال ۱۲۷ هجری قمری|۱۲۷]] یا [[سال ۱۲۸ هجری قمری|۱۲۸]]-[[سال ۱۸۳ هجری قمری|۱۸۳ق]]) معروف به '''امام موسی کاظم''' و ملقب به '''[[کاظم (لقب)|کاظم]]''' و '''[[باب الحوائج (لقب)|باب‌الحوائج]]''' هفتمین امام [[امامیه|شیعیان دوازده‌امامی]] است. وی در سال ۱۲۸ق، همزمان با شروع قیام [[ابومسلم خراسانی]]، داعی [[بنی‌عباس]] علیه [[بنی‌امیه|امویان]] به‌دنیا آمد و در سال [[سال ۱۴۸ هجری قمری|۱۴۸ق]] پس از [[شهادت]] پدرش، [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]]، به [[امامت]] رسید. دوران ۳۵ ساله [[امامت]] او با [[خلافت]] [[منصور عباسی|منصور]]، [[هادی عباسی|هادی]]، [[مهدی عباسی|مهدی]] و [[هارون عباسی]] همزمان بود. ایشان چندین بار توسط مهدی و هارون عباسی زندانی شد و در ۱۸۳ق در زندان [[سندی بن شاهک]] به [[شهادت]] رسید. پس از وی، [[امامت]] به فرزندش [[امام رضا علیه‌السلام|علی بن موسی(ع)]] منتقل شد.
'''موسی بن جعفر''' ([[سال ۱۲۷ هجری قمری|۱۲۷]] یا [[سال ۱۲۸ هجری قمری|۱۲۸]]-[[سال ۱۸۳ هجری قمری|۱۸۳ق]]) معروف به '''امام موسی کاظم''' و ملقب به '''[[کاظم (لقب)|کاظم]]''' و '''[[باب الحوائج (لقب)|باب‌الحوائج]]''' هفتمین امام [[امامیه|شیعیان دوازده‌امامی]] است. وی در سال ۱۲۸ق، همزمان با شروع قیام [[ابومسلم خراسانی]]، داعی [[بنی‌عباس]] علیه [[بنی‌امیه|امویان]] به‌دنیا آمد و در سال [[سال ۱۴۸ هجری قمری|۱۴۸ق]] پس از [[شهادت]] پدرش، [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]]، به [[امامت]] رسید. دوران ۳۵ ساله امامت او با [[خلافت]] [[منصور عباسی|منصور]]، [[هادی عباسی|هادی]]، [[مهدی عباسی|مهدی]] و [[هارون عباسی]] همزمان بود. ایشان چندین بار توسط مهدی و هارون عباسی زندانی شد و در ۱۸۳ق در زندان [[سندی بن شاهک|سِندی بن شاهک]] به شهادت رسید. پس از وی، امامت به فرزندش [[امام رضا علیه‌السلام|علی بن موسی(ع)]] منتقل شد.


دوره [[امامت]] امام کاظم(ع) با اوج قدرت [[بنی‌عباس|خلافت عباسی]] همزمان بود و او در برابر حکومت وقت، [[تقیه]] می‌کرد و شیعیان را نیز به این کار سفارش ‌می‌نمود؛ از این رو موضع‌گیری صریحی از امام هفتم شیعیان در برابر [[فهرست خلفای بنی‌عباس|خلفای عباسی]] و قیام‌های [[علویان|علوی]] مانند [[واقعه فخ|قیام شهید فخ]] گزارش نشده است. با وجود این، وی در مناظره و گفتگو با خلفای عباسی و دیگران تلاش می‌کرد از [[خلافت]] عباسیان مشروعیت‌زدایی کند.
دوره امامت امام کاظم(ع) با اوج قدرت [[بنی‌عباس|خلافت عباسی]] همزمان بود و او در برابر حکومت وقت، [[تقیه]] می‌کرد و شیعیان را نیز به این کار سفارش ‌می‌نمود؛ از این رو موضع‌گیری صریحی از امام هفتم شیعیان در برابر [[فهرست خلفای بنی‌عباس|خلفای عباسی]] و قیام‌های علوی مانند [[واقعه فخ|قیام شهید فَخ]] گزارش نشده است. با وجود این، وی در مناظره و گفتگو با خلفای عباسی و دیگران تلاش می‌کرد از خلافت عباسیان مشروعیت‌زدایی کند.


مناظرات و گفتگوهایی از موسی بن جعفر با برخی عالمان یهودی و مسیحی در منابع تاریخی و حدیثی نقل شده که در پاسخ به پرسش‌های آنان بوده است. در [[مسند الامام الکاظم (کتاب)|کتاب مسند الامام الکاظم]] بیش از سه هزار [[حدیث]] از وی گردآوری شده که شماری از آنها را برخی از [[اصحاب اجماع]] روایت کرده‌اند.
مناظرات و گفتگوهایی از موسی بن جعفر با برخی عالمان یهودی و مسیحی در منابع تاریخی و حدیثی نقل شده که در پاسخ به پرسش‌های آنان بوده است. در [[مسند الامام الکاظم (کتاب)|کتاب مُسند الامام الکاظم]] بیش از سه هزار [[حدیث]] از وی گردآوری شده که شماری از آنها را برخی از [[اصحاب اجماع]] روایت کرده‌اند.


امام کاظم(ع) برای ارتباط با شیعیان، [[سازمان وکالت]] را گسترش داد و در مناطق مختلف، افرادی را به عنوان وکیل تعیین کرد. از سوی دیگر، حیات امام کاظم(ع) همزمان با بروز انشعاباتی در [[شیعه]] بود و فرقه‌های [[اسماعیلیه]]، [[فطحیه]] و [[ناووسیه]] با آغاز [[امامت]] او و [[واقفیه|فرقه واقفیه]] پس از شهادت او شکل گرفت.
امام کاظم(ع) برای ارتباط با شیعیان، [[سازمان وکالت]] را گسترش داد و در مناطق مختلف، افرادی را به عنوان وکیل تعیین کرد. از سوی دیگر، حیات امام کاظم(ع) همزمان با بروز انشعاباتی در [[شیعه]] بود و فرقه‌های [[اسماعیلیه]]، [[فطحیه|فَطَحیه]] و [[ناووسیه]] با آغاز [[امامت]] او و [[واقفیه|فرقه واقفیه]] پس از شهادت او شکل گرفت.


منابع شیعه و [[اهل سنت و جماعت|سنی]]، علم، [[عبادت]]، [[حلم|بردباری]] و بخشندگی وی را ستوده‌ و او را [[کاظم (لقب)|کاظم]] و [[عبد صالح (لقب)|عبد صالح]] لقب داده‌اند. بزرگان اهل‌‌سنت به امام هفتم شیعیان به عنوان یک عالم دینی احترام می‌گذاشته و همچون شیعیان به [[زیارت]] قبر او می‌رفته‌اند. حرم امام کاظم(ع) و حرم نوه‌اش [[امام جواد علیه‌السلام|امام جواد(ع)]] در منطقه [[کاظمین]] در شمال [[بغداد]]، به [[حرم کاظمین]] شهرت دارد و زیارتگاه [[مسلمان|مسلمانان]] به‌ویژه شیعیان است.
منابع شیعه و [[اهل سنت و جماعت|سُنی]]، علم، [[عبادت]]، [[حلم|بردباری]] و بخشندگی وی را ستوده‌ و او را کاظم و [[عبد صالح (لقب)|عبد صالح]] لقب داده‌اند. بزرگان [[اهل‌‌سنت]] به امام هفتم شیعیان به عنوان یک عالم دینی احترام می‌گذاشته و همچون شیعیان به [[زیارت]] قبر او می‌رفته‌اند. حرم امام کاظم(ع) و حرم نوه‌اش [[امام جواد علیه‌السلام|امام جواد(ع)]] در منطقه [[کاظمین]] در شمال [[بغداد]]، به [[حرم کاظمین]] شهرت دارد و زیارتگاه [[مسلمان|مسلمانان]] به‌ویژه شیعیان است.
==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
{{تبارنامه امام موسی کاظم |state=expanded}}
{{تبارنامه امام موسی کاظم |state=expanded}}
موسی بن جعفر در [[ذی‌الحجه]] [[سال ۱۲۷ هجری قمری|۱۲۷ق]]<ref>طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۰۳ق، ص۳۰۳.</ref> یا [[۷ صفر]] [[سال ۱۲۸ هجری قمری|۱۲۸ق]]<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۶.</ref> هنگامی که [[امام صادق(ع)]] و همسرش [[حمیده]] از [[حج]] بازمی‌گشتند، در منطقه [[ابواء]] به دنیا آمد.<ref>مسعودی، اثبات الوصیة، ۱۳۶۲ش، ص۳۵۷-۳۵۶.</ref> ولادت او را در [[سال ۱۲۹ قمری]] و در [[مدینه]] نیز گفته‌اند.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۲۹.</ref> در تقویم [[جمهوری اسلامی ایران]]، ولادت امام هفتم در [[۲۰ ذی‌الحجه]] ثبت شده است.<ref>شورای تقویم مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، تقویم رسمی کشور سال ۱۳۹۸ش هجری شمسی، ۱۳۹۷ش، ص۸.</ref> برخی منابع از علاقه فراوان امام صادق(ع) به او خبر داده‌اند.<ref>شبراوی، الاتحاف بحب الاشراف، ۱۴۲۳ق، ص۲۹۵.</ref> بنا بر روایت [[احمد بن محمد بن خالد برقی|احمد برقی]]، امام صادق(ع) پس از ولادت فرزندش موسی، سه روز مردم را اِطعام کرد.<ref>امین، سیره معصومان، ۱۳۷۶ش، ج۶، ص۱۱۳.</ref>
موسی بن جعفر در [[ذی‌الحجة|ذِی‌الحجه]] [[سال ۱۲۷ هجری قمری|۱۲۷ق]]<ref>طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۰۳ق، ص۳۰۳.</ref> یا [[۷ صفر|۷ صَفَر]] [[سال ۱۲۸ هجری قمری|۱۲۸ق]]<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۶.</ref> هنگامی که [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] و همسرش [[حمیده همسر امام صادق(ع)|حُمیده]] از [[حج]] بازمی‌گشتند، در منطقه [[ابواء|اَبواء]] به دنیا آمد.<ref>مسعودی، اثبات الوصیة، ۱۳۶۲ش، ص۳۵۷-۳۵۶.</ref> ولادت او را در [[سال ۱۲۹ هجری قمری|سال ۱۲۹ق]] و در [[مدینه]] نیز گفته‌اند.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۲۹.</ref> در [[تقویم جمهوری اسلامی ایران]]، ولادت امام هفتم در [[۲۰ ذی‌الحجه]] ثبت شده است.<ref>شورای تقویم مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، تقویم رسمی کشور سال ۱۳۹۸ش هجری شمسی، ۱۳۹۷ش، ص۸.</ref> برخی منابع از علاقه فراوان امام صادق(ع) به او خبر داده‌اند.<ref>شبراوی، الاتحاف بحب الاشراف، ۱۴۲۳ق، ص۲۹۵.</ref> بنا بر روایت [[احمد بن محمد برقی|احمد بَرقی]]، امام صادق(ع) پس از ولادت فرزندش موسی، سه روز مردم را اِطعام کرد.<ref>امین، سیره معصومان، ۱۳۷۶ش، ج۶، ص۱۱۳.</ref>
{{اصلی|فهرست کنیه‌ها و لقب‌های امام کاظم(ع)}}
{{اصلی|فهرست کنیه‌ها و لقب‌های امام کاظم(ع)}}
نسب موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب با چهار واسطه به [[امام علی(ع)]] می‌رسد. پدر او [[امام صادق(ع)]]، ششمین امام [[شیعیان]] و مادرش [[حمیده همسر امام صادق|حمیده بربریه]] است.<ref> شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۵.</ref> [[کنیه]] او را ابوابراهیم،<ref>برای نمونه، نک: ابن ابی الثلج، تاریخ اهل بیت(ع)، ۱۴۱۰ق، ص۱۳۸.</ref> ابوالحسن اول،<ref>برای نمونه، نک: طبرسی، تاج الموالید، ۱۴۲۲ق، ص۹۵.</ref> ابوالحسن ماضی<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳،‌ ص۴۳۷.</ref> و ابوعلی<ref>برای نمونه، نک: قمی، تاریخ قم، ۱۳۶۱ش، ص۱۹۸.</ref> گفته‌اند. ابوحمزه،<ref>قمی، تاریخ قم، ۱۳۶۱ش، ص۱۹۸.</ref> ابوعبدالله<ref>ابن خشاب بغدادی، تاریخ موالید الائمه(ع)، ۱۴۰۶ق، ص۳۲.</ref> و ابواسماعیل<ref>اربلی، کشف الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۲۱۲.</ref> از دیگر کنیه‌های منسوب به ایشان است. وی را به دلیل [[کظم غیظ|کنترل خشم]] خود در برابر بدرفتاری دیگران، [[کاظم]] <ref>ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۶، ص۱۶۴؛ ابن‌جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۳۱۲.</ref> و به سبب عبادتِ بسیار، ''عبد صالح'' لقب داده‌اند.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۲۹.</ref> [[باب الحوائج]] نیز از القاب اوست<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۳۶، ۲۲۷؛ طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۶؛ ابن‌شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۲۳؛ قمی، الانوار البهیه، ۱۴۱۷ق، ص۱۷۷.</ref> و مردم [[مدینه]] او را زَیْنُ المُجتَهدین (زینت تلاش‌گران) می‌نامیدند.<ref>شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۳۵.</ref>
نسب موسی بن جعفر با چهار واسطه به [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] می‌رسد. پدرش امام صادق(ع)، ششمین امام [[شیعه|شیعیان]] و مادرش [[حمیده همسر امام صادق(ع)|حُمیده بَربریه]] است.<ref> شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۵.</ref> [[کنیه]] او را ابوابراهیم،<ref>برای نمونه، نک: ابن ابی الثلج، تاریخ اهل بیت(ع)، ۱۴۱۰ق، ص۱۳۸.</ref> ابوالحسن اول،<ref>برای نمونه، نک: طبرسی، تاج الموالید، ۱۴۲۲ق، ص۹۵.</ref> ابوالحسن ماضی<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳،‌ ص۴۳۷.</ref> و ابوعلی<ref>برای نمونه، نک: قمی، تاریخ قم، ۱۳۶۱ش، ص۱۹۸.</ref> گفته‌اند. ابوحمزه،<ref>قمی، تاریخ قم، ۱۳۶۱ش، ص۱۹۸.</ref> ابوعبدالله<ref>ابن خشاب بغدادی، تاریخ موالید الائمه(ع)، ۱۴۰۶ق، ص۳۲.</ref> و ابواسماعیل<ref>اربلی، کشف الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۲۱۲.</ref> از دیگر کنیه‌های منسوب به ایشان است. وی را به دلیل [[کظم غیظ|کنترل خشم]] خود در برابر بدرفتاری دیگران، [[کاظم (لقب)|کاظم]]<ref>ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۶، ص۱۶۴؛ ابن‌جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۳۱۲.</ref> و به سبب عبادتِ بسیار، ''عبد صالح'' لقب داده‌اند.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۲۹.</ref> [[باب الحوائج (لقب)|باب الحوائج]] نیز از القاب اوست<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۳۶، ۲۲۷؛ طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۶؛ ابن‌شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۲۳؛ قمی، الانوار البهیه، ۱۴۱۷ق، ص۱۷۷.</ref> و مردم [[مدینه]] او را زَیْنُ المُجتَهدین (زینت تلاش‌گران) می‌نامیدند.<ref>شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۳۵.</ref>


موسی بن جعفر(ع) در دوران انتقال قدرت از [[امویان]] به [[عباسیان]] به دنیا آمد. در چهار سالگی وی، نخستین [[خلیفه]] عباسی به حکومت رسید. از زندگی امام کاظم(ع) تا پیش از [[امامت]] وی، اطلاعات چندانی در دست نیست، جز چند گفتگوی علمی در زمان کودکی از جمله گفتگو با [[ابوحنیفه]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۹۷؛ ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۴۱۱-۴۱۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۴۷.</ref> و عالمان ادیان دیگر<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۲۷؛ مجلسی، بحارالانوار|، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۴۴-۲۴۵.</ref> که در [[مدینه]] رخ داده است.
موسی بن جعفر(ع) در دوران انتقال قدرت از [[بنی‌امیه|امویان]] به [[بنی‌عباس|عباسیان]] به دنیا آمد. در چهار سالگی وی، نخستین خلیفه عباسی به حکومت رسید. از زندگی امام کاظم(ع) تا پیش از [[امامت]] وی، اطلاعات چندانی در دست نیست، جز چند گفتگوی علمی در زمان کودکی از جمله گفتگو با [[ابوحنیفه]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۹۷؛ ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۴۱۱-۴۱۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۴۷.</ref> و عالمان ادیان دیگر<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۲۷؛ مجلسی، بحارالانوار|، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۴۴-۲۴۵.</ref> که در [[مدینه]] رخ داده است.


بر پایه روایتی که در [[مناقب ابن‌شهرآشوب|مناقب]] آمده، وی به صورت ناشناس وارد یکی از روستاهای [[شام]] شده و در آنجا با راهبی گفتگو کرده که به [[مسلمان]] شدن او و همراهانش انجامیده است.<ref>ابن‌شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۱۱-۳۱۲.</ref> همچنین گزارش‌هایی از سفرهای امام به [[مکه]] برای [[حج]] یا [[عمره]] وجود دارد.<ref>ابن‌شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۱۲-۳۱۳.</ref> چند بار نیز امام از سوی خلفای عباسی به [[بغداد]] احضار شده است. جز این موارد، امام بیشتر عمر خود را در [[مدینه]] گذرانده است.
بر پایه روایتی که در [[مناقب ابن‌شهرآشوب|مناقب]] آمده، وی به صورت ناشناس وارد یکی از روستاهای [[شام]] شده و در آنجا با راهبی گفتگو کرده که به [[مسلمان]] شدن او و همراهانش انجامیده است.<ref>ابن‌شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۱۱-۳۱۲.</ref> همچنین گزارش‌هایی از سفرهای امام به [[مکه]] برای [[حج]] یا [[عمره]] وجود دارد.<ref>ابن‌شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۱۲-۳۱۳.</ref> چند بار نیز امام از سوی خلفای عباسی به [[بغداد]] احضار شده است. جز این موارد، امام بیشتر عمر خود را در [[مدینه]] گذرانده است.
خط ۴۲: خط ۴۲:
'''همسر و فرزندان'''
'''همسر و فرزندان'''
{{همچنین ببینید|فهرست فرزندان امام کاظم(ع)}}
{{همچنین ببینید|فهرست فرزندان امام کاظم(ع)}}
تعداد همسران امام کاظم(ع) روشن نیست. نخستین آن‌ها، [[نجمه مادر امام رضا]] است.<ref>شوشتری، رساله فی تواریخ النبی و الآل، ۱۴۲۳ق، ص۷۵.</ref> از تعداد فرزندان او نیز در منابع تاریخی گزارش‌های متفاوتی آمده است. به گزارش [[شیخ مفید]]، او ۳۷ فرزند (۱۸ پسر و ۱۹ دختر) داشته است. [[امام رضا(ع)]]، [[ابراهیم بن موسی بن جعفر(ع)|إبراهیم]]، [[احمد بن موسی|شاهچراغ]] ، [[حمزه بن موسی بن جعفر|حمزه]]، [[اسحاق بن موسی بن جعفر|إسحاق]] از جمله پسران و [[فاطمه معصومه]] و [[حکیمه دختر امام کاظم|حکیمه]] از جمله دختران او هستند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۴۴.</ref> نوادگان امام کاظم(ع) به [[سادات موسوی]] شهرت دارند.<ref>سمعانی، الانساب، ۱۳۸۲ق، ج۱۲، ص۴۷۸.</ref>
تعداد همسران امام کاظم(ع) روشن نیست. نخستین آن‌ها، [[نجمه مادر امام رضا(ع)|نجمه مادر امام رضا]] است.<ref>شوشتری، رساله فی تواریخ النبی و الآل، ۱۴۲۳ق، ص۷۵.</ref> از تعداد فرزندان او نیز در منابع تاریخی گزارش‌های متفاوتی آمده است. به گزارش [[شیخ مفید]]، او ۳۷ فرزند (۱۸ پسر و ۱۹ دختر) داشته است. [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]]، [[ابراهیم بن موسی بن جعفر|اِبراهیم]]، [[احمد بن موسی بن جعفر|شاهچراغ]]، [[حمزة بن موسی الکاظم(ع)|حمزه]]، [[اسحاق بن موسی بن جعفر|اِسحاق]] از جمله پسران و [[حضرت معصومه سلام الله علیها|فاطمه معصومه]] و [[حکیمه دختر امام کاظم(ع)|حکیمه]] از جمله دختران او هستند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۴۴.</ref> نوادگان امام کاظم(ع) به [[سادات موسوی]] شهرت دارند.<ref>سمعانی، الانساب، ۱۳۸۲ق، ج۱۲، ص۴۷۸.</ref>


==دوران امامت==
==دوران امامت==
{{خلفای معاصر با امام کاظم}}
{{خلفای معاصر با امام کاظم}}
موسی بن جعفر، پس از [[شهادت]] [[امام صادق(ع)]] در [[سال ۱۴۸ قمری]]، در ۲۰ سالگی به [[امامت]] رسید.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۳۸۵.</ref> دوران امامت او با [[خلافت]] چهار تن از خلفای عباسی هم‌‌زمان بود.<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۶.</ref> حدود ۱۰ سال از امامت او در خلافت [[منصور عباسی|منصور]] (حکومت[[سال ۱۳۶ هجری قمری|۱۳۶]]-[[سال ۱۵۸ هجری قمری|۱۵۸]]ق)، ۱۱ سال در خلافت [[مهدی عباسی]] (حکومت۱۵۸-[[سال ۱۶۹ هجری قمری|۱۶۹]]ق)، یک سال در خلافت هادی عباسی (حکومت۱۶۹-[[سال ۱۷۰ هجری قمری|۱۷۰]]ق) و ۱۳ سال در خلافت [[هارون عباسی|هارون]] (حکومت۱۷۰-[[سال ۱۹۳ هجری قمری|۱۹۳]]ق) سپری شد.<ref>پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۷۲ش، ص۴۱۳.</ref> مدت امامت موسی بن جعفر ۳۵ سال بود و با شهادت او در [[سال ۱۸۳ق]] [[امامت]] به فرزندش، [[امام رضا(ع)]] منتقل شد.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۳۷۹-۳۸۴.</ref>
موسی بن جعفر، پس از شهادت امام صادق(ع) در [[سال ۱۴۸ هجری قمری|سال ۱۴۸ق]]، در ۲۰ سالگی به [[امامت]] رسید.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۳۸۵.</ref> دوران امامت او با [[خلافت]] چهار تن از خلفای عباسی هم‌‌زمان بود.<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۶.</ref> حدود ۱۰ سال از امامت او در خلافت [[منصور عباسی|منصور]] (حکومت[[سال ۱۳۶ هجری قمری|۱۳۶]]-[[سال ۱۵۸ هجری قمری|۱۵۸]]ق)، ۱۱ سال در خلافت [[مهدی عباسی]] (حکومت۱۵۸-[[سال ۱۶۹ هجری قمری|۱۶۹]]ق)، یک سال در خلافت هادی عباسی (حکومت۱۶۹-[[سال ۱۷۰ هجری قمری|۱۷۰]]ق) و ۱۳ سال در خلافت [[هارون عباسی|هارون]] (حکومت۱۷۰-[[سال ۱۹۳ هجری قمری|۱۹۳]]ق) سپری شد.<ref>پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۷۲ش، ص۴۱۳.</ref> مدت امامت موسی بن جعفر ۳۵ سال بود و با شهادت او در [[سال ۱۸۳ هجری قمری|سال ۱۸۳ق]] امامت به فرزندش، [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]] منتقل شد.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۳۷۹-۳۸۴.</ref>


*'''نصوص امامت'''
*'''نصوص امامت'''
{{همچنین|امامت ائمه اثنی عشر}}
{{همچنین|امامت امامان شیعه}}
از دیدگاه شیعه، [[امام]] از جانب خدا تعیین می‌شود و از راه‌های شناخت او، [[نص]] (تصریح [[پیامبر(ص)]] یا امام قبلی به [[امامت]] امام پس از خود) است.<ref>فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۱۴۰۵ق، ص۳۳۷.</ref> امام صادق(ع) در موارد متعددی امامت موسی بن جعفر را به اصحاب نزدیک خود اعلام کرده بود. در هر یک از کتاب‌های [[الکافی (کتاب)|کافی]]، <ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۰۷-۳۱۱.</ref> [[ارشاد المفید|ارشاد]]، <ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۶-۲۲۲.</ref> [[اعلام الوری]]<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۷-۱۶.</ref> و [[بحارالانوار]]، <ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۸، ص۱۲-۲۹.</ref> بابی درباره نصوص امامت موسی بن جعفر(ع) وجود دارد که به ترتیب ۱۶، ۴۶، ۱۲ و ۱۴ روایت را در این باره نقل کرده‌اند<ref>جمعی از نویسندگان، مجموعه مقالات سیره و زمانه امام کاظم، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۷۹، ۸۱.</ref> از جمله:
 
*در روایتی، از سلیمان بن خالد نقل شده است که امام صادق(ع) فرزندش امام کاظم(ع) را به عنوان «صاحب الأمر» بعد از خودش معرفی کرده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۱۰.</ref>
از دیدگاه شیعه، اِمام از جانب خدا تعیین می‌شود و از راه‌های شناخت او، [[نص بر امام|نَصْ]] (تصریح [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] یا امام قبلی به [[امامت]] امام پس از خود) است.<ref>فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ۱۴۰۵ق، ص۳۳۷.</ref> امام صادق(ع) در موارد متعددی امامت موسی بن جعفر را به اصحاب نزدیک خود اعلام کرده بود. در هر یک از کتاب‌های [[الکافی (کتاب)|کافی]]،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۰۷-۳۱۱.</ref> [[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)|اِرشاد]]،<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۶-۲۲۲.</ref> [[اعلام الوری باعلام الهدی (کتاب)|اِعلام الوَریٰ]]<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۷-۱۶.</ref> و [[بحار الانوار (کتاب)|بِحارالانوار]]<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۸، ص۱۲-۲۹.</ref> بابی درباره نصوص امامت موسی بن جعفر(ع) وجود دارد که به ترتیب ۱۶، ۴۶، ۱۲ و ۱۴ روایت را در این باره نقل کرده‌اند<ref>جمعی از نویسندگان، مجموعه مقالات سیره و زمانه امام کاظم، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۷۹، ۸۱.</ref> از جمله:
*[[صفوان بن مهران جمال|صفوان جمال]] نیز از [[منصور بن حازم]] نقل کرده است که امام صادق(ع) دست بر شانه امام کاظم(ع) که در آن زمان پنج‌ساله بود، گذاشت و فرمود که او امام پس از من است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۰۹.</ref>
*در روایتی، از سلیمان بن خالد نقل شده است که امام صادق(ع) فرزندش امام کاظم(ع) را به عنوان «صاحب الاَمر» بعد از خودش معرفی کرده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۱۰.</ref>
*[[صفوان بن مهران جمال|صَفوان جمال]] نیز از [[منصور بن حازم|منصور بن حازِم]] نقل کرده است که امام صادق(ع) دست بر شانه امام کاظم(ع) که در آن زمان پنج‌ساله بود، گذاشت و او امام را پس از خود معرفی کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۰۹.</ref>
*[[علی بن جعفر الصادق|علی بن جعفر]] روایت کرده که امام صادق(ع) درباره موسی بن جعفر فرمود: «{{عربی|فَإِنَّهُ أَفْضَلُ وُلْدِی وَ مَنْ أُخَلِّفُ مِنْ بَعْدِی وَ هُوَ الْقَائِمُ مَقَامِی وَ الْحُجَّةُ لِلَه تَعَالَی عَلَی كَافَّةِ خَلْقِهِ مِنْ بَعْدِی<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۲۰.</ref>؛ او برترین فرزندان و بازماندگان من است و اوست که پس از من، در جایگاه من قرار می‌گیرد و پس از من، حجت خدا بر همه مخلوقات است.|}}»
*[[علی بن جعفر الصادق|علی بن جعفر]] روایت کرده که امام صادق(ع) درباره موسی بن جعفر فرمود: «{{عربی|فَإِنَّهُ أَفْضَلُ وُلْدِی وَ مَنْ أُخَلِّفُ مِنْ بَعْدِی وَ هُوَ الْقَائِمُ مَقَامِی وَ الْحُجَّةُ لِلَه تَعَالَی عَلَی كَافَّةِ خَلْقِهِ مِنْ بَعْدِی<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۲۰.</ref>؛ او برترین فرزندان و بازماندگان من است و اوست که پس از من، در جایگاه من قرار می‌گیرد و پس از من، حجت خدا بر همه مخلوقات است.|}}»
همچنین در [[عیون اخبار الرضا (کتاب)|عیون اخبار الرضا]] آمده است که [[هارون عباسی|هارون الرشید]] خطاب به فرزندش [[مأمون عباسی|مأمون]]، موسی بن جعفر را امام بر حق و سزاوارترین فرد به جانشینی پیامبر(ص) خوانده و پیشوایی خود را ظاهری و با زور توصیف کرده است.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۹۱؛ عطاردی، مسند الامام الکاظم، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۷۵.</ref>
همچنین در [[عیون اخبار الرضا (کتاب)|عیون اخبار الرضا]] آمده است که [[هارون عباسی|هارون عباسی]] خطاب به فرزندش [[مأمون عباسی|مأمون]]، موسی بن جعفر را امام بر حق و سزاوارترین فرد به جانشینی پیامبر(ص) خوانده و پیشوایی خود را ظاهری و با زور توصیف کرده است.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۹۱؛ عطاردی، مسند الامام الکاظم، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۷۵.</ref>


'''وصیت امام صادق(ع) و سرگردانی برخی شیعیان'''
'''وصیت امام صادق(ع) و سرگردانی برخی شیعیان'''


در منابع آمده است [[امام صادق(ع)]] با توجه به سخت‌گیری‌های [[عباسیان]] و برای حفظ جان امام کاظم(ع)، پنج نفر از جمله خلیفه عباسی ـ را به عنوان وصی خود معرفی کرد.<ref>پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۷۲ش، ص۴۱۴.</ref> هرچند امام صادق(ع)، بارها امامِ پس از خود را به اصحاب خاصش معرفی کرده بود، اما این اقدام تا حدی وضع را برای شیعیان ابهام‌آلود کرد. در این دوره، برخی از اصحاب برجسته امام صادق(ع) مانند [[مؤمن طاق]] و [[هشام بن سالم]] نیز دچار تردید شده بودند. آنان ابتدا به سراغ [[عبدالله افطح]]، که ادعای [[امامت]] کرده بود، رفتند و از او درباره [[زکات]] پرسیدند. اما پاسخ‌های عبدالله آنها را قانع نکرد. آن دو سپس با موسی بن جعفر(ع) ملاقات کردند و با پاسخ‌های وی قانع‌ شدند و [[امامت]] او را پذیرفتند.<ref>کشّی، رجال، ‌۱۴۰۹ق، ص۲۸۲-۲۸۳.</ref>
در منابع آمده است [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] با توجه به سخت‌گیری‌های [[بنی‌عباس|عباسیان]] و برای حفظ جان امام کاظم(ع)، پنج نفر از جمله خلیفه عباسی ـ را به عنوان وصی خود معرفی کرد.<ref>پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۷۲ش، ص۴۱۴.</ref> هرچند امام صادق(ع)، بارها امامِ پس از خود را به اصحاب خاصش معرفی کرده بود، اما این اقدام تا حدی وضع را برای شیعیان ابهام‌آلود کرد. در این دوره، برخی از اصحاب برجسته امام صادق(ع) مانند [[مؤمن الطاق|مؤمن طاق]] و [[هشام بن سالم جوالیقی|هِشام بن سالم]] نیز دچار تردید شده بودند. آنان ابتدا به سراغ [[عبدالله بن جعفر الصادق|عبدالله اَفْطَح]]، که ادعای امامت کرده بود، رفتند و از او درباره [[زکات]] پرسیدند. اما پاسخ‌های عبدالله آنها را قانع نکرد. آن دو سپس با موسی بن جعفر(ع) ملاقات کردند و با پاسخ‌های وی قانع‌ شدند و [[امامت]] او را پذیرفتند.<ref>کشّی، رجال، ‌۱۴۰۹ق، ص۲۸۲-۲۸۳.</ref>


===انشعاب در شیعه===
===انشعاب در شیعه===
در دوره [[امامت]] موسی بن جعفر(ع)، فرقه‌های [[اسماعیلیه]]، [[فطحیه]] و [[ناووسیه]] شکل گرفت. هر چند در زمان حیات [[امام صادق(ع)]]، زمینه انشعاب در [[شیعه]] فراهم شده بود، اما انشعابی در میان آنان رخ نداد. ولی با شهادت امام صادق(ع)، و آغاز امامت موسی بن جعفر، شیعیان به فرقه‌های مختلفی منشعب شدند؛ گروهی از آنان، مرگ [[اسماعیل بن جعفر|اسماعیل]] پسر امام صادق(ع) را انکار کرده، او را [[امام]] می‌دانستند. شماری از این گروه، که از حیات اسماعیل مأیوس شدند، پسر او [[محمد بن اسماعیل بن جعفر الصادق|محمد]] را امام دانستند. این گروه به [[اسماعیلیه]] شهرت یافتند. برخی دیگر [[عبدالله افطح|عبدالله اَفْطَح]] را [[امام]] دانسته، به [[فطحیه|فَطَحیه]] مشهور شدند ولی پس از مرگ او که حدود ۷۰ روز پس از شهادت امام صادق(ع) رخ داد، به امامت موسی بن جعفر معتقد شدند. شماری نیز به پیروی از شخصی به نام ناووس در امامت حضرت صادق(ع) توقف کردند و عده‌ای به [[امامت]] [[محمد دیباج]] معتقد شدند.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ۱۴۰۴ق، ص۶۶-۷۹.</ref>
در دوره امامت موسی بن جعفر(ع)، فرقه‌های [[اسماعیلیه]]، [[فطحیه|فَطَحیه]] و [[ناووسیه]] شکل گرفت. هر چند در زمان حیات امام صادق(ع)، زمینه انشعاب در [[شیعه]] فراهم شده بود، اما انشعابی در میان آنان رخ نداد. ولی با شهادت امام صادق(ع)، و آغاز امامت موسی بن جعفر، شیعیان به فرقه‌های مختلفی منشعب شدند؛ گروهی از آنان، مرگ [[اسماعیل پسر امام صادق(ع)]] را انکار کرده، او را امام می‌دانستند. شماری از این گروه، که از حیات اسماعیل مأیوس شدند، پسر او [[محمد بن اسماعیل بن جعفر الصادق|محمد]] را امام دانستند. این گروه به اسماعیلیه شهرت یافتند. برخی دیگر عبدالله اَفْطَح را امام دانسته، به فَطَحیه مشهور شدند ولی پس از مرگ او که حدود ۷۰ روز پس از شهادت امام صادق(ع) رخ داد، به امامت موسی بن جعفر معتقد شدند. شماری نیز به پیروی از شخصی به نام ناووس در امامت حضرت صادق(ع) توقف کردند و عده‌ای به امامت [[محمد بن جعفر الصادق|محمد دیباج]] معتقد شدند.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ۱۴۰۴ق، ص۶۶-۷۹.</ref>


===فعالیت غالیان===
===فعالیت غالیان===
در دوره امام کاظم(ع)، [[غالیان]] نیز فعال بودند. در این دوره [[بشیریه|فرقه بشیریه]] شکل گرفت که منسوب به [[محمد بن بشیر]] از [[اصحاب امام کاظم (ع)|اصحاب موسی بن جعفر]] بود. او در زمان حیات امام، دروغ‌هایی به آن حضرت می‌بست.<ref>عاملی، التحریر الطاوسی، ۱۴۱۱ق، ص۵۲۴.</ref> محمد بن بشیر می‌گفت آن کسی که مردم به عنوان موسی بن جعفر می‌شناسند، آن موسی بن جعفری نیست که امام و حجت خداوند است<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۴۸۲.</ref> و مدعی بود موسی بن جعفر حقیقی نزد وی است و می‌تواند امام را به آنها نشان دهد.<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۴۸۰.</ref> او در شعبده‌بازی مهارت داشت و صورتی مانند صورت امام کاظم(ع) ساخته بود و آن را به عنوان امام کاظم(ع) به مردم نشان می‌داد و برخی نیز فریب او را خورده بودند.<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۴۸۰.</ref> محمد بن بشیر و پیروانش قبل از شهادت امام کاظم(ع) در جامعه شایعه کرده بودند که امام کاظم(ع) زندان نرفته و زنده است و نمی‌میرد. <ref>رک: حاجی‌زاده، «جریان غلو در عصر امام کاظم(ع)»، ص۱۱۲.</ref> امام کاظم محمد بن بشیر را [[نجس]] می‌شمرد و [[لعن]] می‌کرد و ریختن خون او را مباح دانست.<ref>کشّی، رجال، ۱۴۰۹ق، ص۴۸۲.</ref>
در دوره امام کاظم(ع)، [[غالیان]] نیز فعال بودند. در این دوره [[بشیریه|فرقه بَشیریه]] شکل گرفت که منسوب به [[محمد بن بشیر]] از [[فهرست اصحاب امام کاظم(ع)|اصحاب موسی بن جعفر]] بود. او در زمان حیات امام، دروغ‌هایی به آن حضرت می‌بست.<ref>عاملی، التحریر الطاوسی، ۱۴۱۱ق، ص۵۲۴.</ref> محمد بن بشیر می‌گفت آن کسی که مردم به عنوان موسی بن جعفر می‌شناسند، آن موسی بن جعفری نیست که امام و حجت خداوند است<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۴۸۲.</ref> و مدعی بود موسی بن جعفر حقیقی نزد وی است و می‌تواند امام را به آنها نشان دهد.<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۴۸۰.</ref> او در شعبده‌بازی مهارت داشت و صورتی مانند صورت امام کاظم(ع) ساخته بود و آن را به عنوان امام کاظم(ع) به مردم نشان می‌داد و برخی نیز فریب او را خورده بودند.<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۴۸۰.</ref> محمد بن بشیر و پیروانش قبل از شهادت امام کاظم(ع) در جامعه شایعه کرده بودند که امام کاظم(ع) زندان نرفته و زنده است و نمی‌میرد. <ref>رک: حاجی‌زاده، «جریان غلو در عصر امام کاظم(ع)»، ص۱۱۲.</ref> امام کاظم محمد بن بشیر را [[نجس]] می‌شمرد و [[لعن]] می‌کرد و ریختن خون او را مباح دانست.<ref>کشّی، رجال، ۱۴۰۹ق، ص۴۸۲.</ref>


==فعالیت علمی==
==فعالیت علمی==
خط ۸۰: خط ۸۱:
}}
}}


[[حدیث|احادیث]] فراوانی از امام کاظم(ع)، در منابع حدیثی شیعه روایت شده است؛‌ این روایات بیشتر در موضوعات [[کلام|کلامی]] چون [[توحید]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۴۱.</ref>، [[بداء]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۴۸-۱۴۹.</ref> و [[ایمان]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۸-۳۹.</ref> و نیز موضوعات [[اخلاق|اخلاقی]] است.<ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۱۹۰-۲۷۸، ۲۹۷-۳۰۷.</ref> همچنین مناجات‌هایی از جمله دعای [[جوشن صغیر]] از وی نقل شده است. در اسناد این روایات از او با تعابیری چون الکاظم، ابی‌الحسن، ابی‌الحسن الاول، ابی‌الحسن الماضی، العالم<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۴۹.</ref> و العبد الصالح یاد شده است. [[عزیزالله عطاردی]] ۳۱۳۴ حدیث از او در ''مُسْنَدُ الامام الکاظم'' گردآورده است.<ref>عطاردی، مسند امام الکاظم، ۱۴۰۹ق، ج‌۱، مقدمه.</ref> ابوعمران مَروَزی بغدادی (م۲۹۹ق) از عالمان [[اهل‌سنت]] نیز شماری از احادیث امام هفتم شیعیان را در ''مسند الامام موسی بن جعفر'' آورده است.<ref>مروزی، مسندالاامام موسی بن جعفر علیه‌السلام، ۱۴۲۵ق، ص۱۸۷-۲۳۲.</ref>
[[حدیث|احادیث]] فراوانی از امام کاظم(ع)، در منابع حدیثی شیعه روایت شده است؛‌ این روایات بیشتر در موضوعات [[کلام اسلامی|کلامی]] چون [[توحید]]،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۴۱.</ref>[[بداء]]،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۴۸-۱۴۹.</ref> [[ایمان]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۸-۳۹.</ref> و نیز موضوعات [[اخلاق|اخلاقی]] است.<ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۱۹۰-۲۷۸، ۲۹۷-۳۰۷.</ref> همچنین مناجات‌هایی از جمله دعای [[دعای جوشن صغیر|جوشن صغیر]] از وی نقل شده است. در اسناد این روایات از او با تعابیری چون الکاظم، ابی‌الحسن، ابی‌الحسن الاول، ابی‌الحسن الماضی، العالم<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۴۹.</ref> و العبد الصالح یاد شده است. [[عزیزالله عطاردی]] ۳۱۳۴ حدیث از او در ''[[مسند الامام الکاظم (کتاب)|مُسْنَدُ الامام الکاظم]]'' گردآورده است.<ref>عطاردی، مسند امام الکاظم، ۱۴۰۹ق، ج‌۱، مقدمه.</ref> ابوعمران مَروَزی بغدادی (درگذشت: ۲۹۹ق) از عالمان [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] نیز شماری از احادیث امام هفتم شیعیان را در ''[[مسند الامام موسی بن جعفر]]'' آورده است.<ref>مروزی، مسندالاامام موسی بن جعفر علیه‌السلام، ۱۴۲۵ق، ص۱۸۷-۲۳۲.</ref>


از موسی بن جعفر، آثار دیگری نیز روایت شده است:
از موسی بن جعفر، آثار دیگری نیز روایت شده است:
*[[علی بن جعفر]]، برادر امام کاظم(ع) کتابی با عنوان المسائل داشت که در آن مسئله‌هایی را که از امام کاظم(ع) پرسیده و جواب آن‌ها را دریافت کرده بود ثبت کرده بود.<ref>شیخ طوسی، فهرست، ۱۴۲۰ق، ص۲۶۴.</ref> موضوع این کتاب مسائل [[فقه|فقهی]] است.<ref>نجاشی، رجال نجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۲۵۲.</ref> این کتاب با عنوان [[مسائل علی بن جعفر و مستدرکاتها]] توسط [[موسسه آل البیت]] منتشر شده است.
*[[علی بن جعفر الصادق|علی بن جعفر]]، برادر امام کاظم(ع) کتابی با عنوان المسائل داشت که در آن مسئله‌هایی را که از امام کاظم(ع) پرسیده و جواب آن‌ها را دریافت کرده بود ثبت کرده بود.<ref>شیخ طوسی، فهرست، ۱۴۲۰ق، ص۲۶۴.</ref> موضوع این کتاب مسائل [[فقه|فقهی]] است.<ref>نجاشی، رجال نجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۲۵۲.</ref> این کتاب با عنوان [[مسائل علی بن جعفر و مستدرکاتها]] توسط [[مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث|موسسه آل البیت]] منتشر شده است.
*رساله‌ای درباره [[عقل]] که خطاب به [[هشام بن حکم]] نوشته شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۳-۲۰؛ احمدی میانجی، مکاتیب الائمه، ۱۴۲۶ق، ج۴، ص۴۸۳-۵۰۱.</ref>
*رساله‌ای درباره [[عقل]] که خطاب به [[هشام بن حکم]] نوشته شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۳-۲۰؛ احمدی میانجی، مکاتیب الائمه، ۱۴۲۶ق، ج۴، ص۴۸۳-۵۰۱.</ref>
*رساله‌ای درباره [[توحید]] که در پاسخ به سؤالات فتح بن عبدالله است.<ref>احمدی میانجی، مکاتیب الائمه، ۱۴۲۶ق، ج۴، ص۳۵۷-۳۵۹؛ قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۲۳۸.</ref>
*رساله‌ای درباره [[توحید]] که در پاسخ به سؤالات فتح بن عبدالله است.<ref>احمدی میانجی، مکاتیب الائمه، ۱۴۲۶ق، ج۴، ص۳۵۷-۳۵۹؛ قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۲۳۸.</ref>
خط ۹۰: خط ۹۱:
===مناظر‌ه‌ها و گفتگوها===
===مناظر‌ه‌ها و گفتگوها===
{{اصلی|مناظرات امام کاظم(ع)}}
{{اصلی|مناظرات امام کاظم(ع)}}
مناظرات و گفتگوهایی از امام کاظم(ع) با برخی از [[خلفای عباسی]]، <ref>ابن‌شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۱۲-۳۱۳؛ صدوق، عيون أخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۸۴-۸۵؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۴۰۶.</ref> دانشمندان یهودی<ref>بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۴۴-۲۴۵.</ref> و مسیحی، <ref>ابن‌شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۱۱-۳۱۲.</ref> [[ابوحنیفه]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۹۷.</ref> و دیگران گزارش شده است. [[باقر شریف قرشی]] هشت گفتگو از امام کاظم(ع)، تحت عنوان مناظرات آن حضرت گرد آورده است.<ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۲۷۸-۲۹۴.</ref>  
مناظرات و گفتگوهایی از امام کاظم(ع) با برخی از [[فهرست خلفای بنی‌عباس|خلفای عباسی]]،<ref>ابن‌شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۱۲-۳۱۳؛ صدوق، عيون أخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۸۴-۸۵؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۴۰۶.</ref> دانشمندان یهودی<ref>بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۴۴-۲۴۵.</ref> و مسیحی،<ref>ابن‌شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۱۱-۳۱۲.</ref> [[ابوحنیفه]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۹۷.</ref> و دیگران گزارش شده است. [[باقر شریف قرشی|باقر شریف قَرَشی]] هشت گفتگو از امام کاظم(ع)، تحت عنوان مناظرات آن حضرت گرد آورده است.<ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۲۷۸-۲۹۴.</ref> امام کاظم(ع) با [[مهدی عباسی]] مناظره‌هایی درباره [[فدک]] و نیز حرمت [[خمر]] در [[قرآن]] انجام داده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۴۰۶؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۵، ص۳۰۱.</ref> با [[هارون عباسی]] نیز مناظراتی داشته است. از آنجا که هارون می‌خواست خویشاوندی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] با خود را نزدیک‌تر از نسبت او با موسی بن جعفر نشان دهد، امام کاظم(ع) در حضور هارون به نزدیک‌تر بودنِ انتساب خویش به پیامبر تصریح کرد.<ref>صدوق، عيون أخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۸۴-۸۵؛ شبراوی، الاتحاف بحب الاشراف، ۱۴۲۳ق، ص۲۹۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۴۱-۲۴۲.</ref> گفتگوهای موسی بن جعفر با عالمان ادیان دیگر نیز معمولا در پاسخ به پرسش‌های آنان صورت گرفته که در پایان به گرویدن آنان به [[اسلام]] انجامیده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۴۴-۲۴۵؛ ابن‌شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۱۱-۳۱۲؛ صدوق، توحید، ۱۳۹۸ق، ص۲۷۰-۲۷۵.</ref>
امام کاظم(ع) با [[مهدی عباسی]] مناظره‌هایی درباره [[فدک]] و نیز حرمت [[خمر]] در [[قرآن]] انجام داده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۴۰۶؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۵، ص۳۰۱.</ref> با [[هارون عباسی]] نیز مناظراتی داشته است. از آنجا که هارون می‌خواست خویشاوندی [[پیامبر(ص)]] با خود را نزدیک‌تر از نسبت او با موسی بن جعفر نشان دهد، امام کاظم(ع) در حضور هارون به نزدیک‌تر بودنِ انتساب خویش به پیامبر تصریح کرد.<ref>صدوق، عيون أخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۸۴-۸۵؛ شبراوی، الاتحاف بحب الاشراف، ۱۴۲۳ق، ص۲۹۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۴۱-۲۴۲.</ref> گفتگوهای موسی بن جعفر با عالمان ادیان دیگر نیز معمولا در پاسخ به پرسش‌های آنان صورت گرفته که در پایان به گرویدن آنان به [[اسلام]] انجامیده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۴۴-۲۴۵؛ ابن‌شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۱۱-۳۱۲؛ صدوق، توحید، ۱۳۹۸ق، ص۲۷۰-۲۷۵.</ref>


==سیره==
==سیره==
===سیره عبادی===
===سیره عبادی===
بر اساس منابع [[شیعه]] و [[سنی]]، امام کاظم(ع) بسیار اهل عبادت بود؛ به همین دلیل، برای او از لقب [[عبد صالح]] استفاده می‌شود.<ref> بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۲۹؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۴۱۴.</ref> بر پایه برخی گزارش‌ها امام کاظم(ع) آن قدر عبادت می‌کرد که زندان‌بانان او نیز تحت تأثیر قرار می‌گرفتند.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۳۳-۳۲.</ref> [[شیخ مفید]] موسی بن جعفر را عابدترین مردم زمان خود دانسته و گزارش کرده است که آن حضرت چنان از ترس خدا گریه می‌کرد که محاسنش از اشک‌ خیس می‌شد. او دعای «عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِكَ»(«گناه از بنده‌ات بزرگ شد، پس عفو از پیشگاهت، نیکو و زیبا خواهد گردید) را تکرار می‌کرد و دعای «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسَابِ» (بارالها از تو راحتی هنگام مرگ و گذشت هنگام محاسبه اعمال را، مسئلت می کنم) را در [[سجده]] می‌خواند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۳۲-۲۳۱.</ref> حتی هنگامی که به دستور هارون به زندان منتقل شد، خدا را سپاس می‌گفت که فرصتی برای عبادت یافته است: «خدایا همواره از تو فراغتی برای عبادتت طلب می‌کردم و تو آن را برایم فراهم کردی؛ پس تو را سپاس می‌گویم».<ref> شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۴۰.</ref>  
بر اساس منابع [[شیعه]] و [[سنی]]، امام کاظم(ع) بسیار اهل عبادت بود؛ به همین دلیل، برای او از لقب [[عبد صالح (لقب)|عبد صالح]] استفاده می‌شود.<ref> بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۲۹؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۴۱۴.</ref> بر پایه برخی گزارش‌ها امام کاظم(ع) آن قدر عبادت می‌کرد که زندان‌بانان او نیز تحت تأثیر قرار می‌گرفتند.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۳۳-۳۲.</ref> [[شیخ مفید]] موسی بن جعفر را عابدترین مردم زمان خود دانسته و گزارش کرده است که آن حضرت چنان از ترس خدا گریه می‌کرد که محاسنش از اشک‌ خیس می‌شد. او دعای «عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِكَ»(«گناه از بنده‌ات بزرگ شد، پس عفو از پیشگاهت، نیکو و زیبا خواهد گردید) را تکرار می‌کرد و دعای «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسَابِ» (بارالها از تو راحتی هنگام مرگ و گذشت هنگام محاسبه اعمال را، مسئلت می کنم) را در [[سجده]] می‌خواند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۳۲-۲۳۱.</ref> حتی هنگامی که به دستور هارون به زندان منتقل شد، خدا را سپاس می‌گفت که فرصتی برای عبادت یافته است: «خدایا همواره از تو فراغتی برای عبادتت طلب می‌کردم و تو آن را برایم فراهم کردی؛ پس تو را سپاس می‌گویم».<ref> شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۴۰.</ref>  


نقش انگشتری امام کاظم(ع) «حَسْبِيَ اللهُ حَافِظِي»(خداوند برای حفاظت از من کفایتم می کند.)<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ۱۴۱۲ق، ص۹۱.</ref>‏ و ِ «الْمُلْكُ لِله وَحْدَهُ»(مُلک وفرمانروايی تنها از آنِ خدای یگانه است.)<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۸، ص۱۱.</ref> بوده است.
نقش انگشتری امام کاظم(ع) «حَسْبِيَ اللهُ حَافِظِي؛ خداوند برای حفاظت از من کفایتم می کند.»<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ۱۴۱۲ق، ص۹۱.</ref>‏ و «الْمُلْكُ لِله وَحْدَهُ؛ مُلک وفرمانروايی تنها از آنِ خدای یگانه است.»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۸، ص۱۱.</ref> بوده است.


===سیره اخلاقی===
===سیره اخلاقی===
در منابع شیعه و سنی، گزارش‌های مختلفی درباره [[بردباری]]<ref>ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۶، ص۱۶۴.</ref><ref>ابن‌جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۳۱۲.</ref> و [[سخاوت]] امام کاظم(ع) وجود دارد.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۳۰-۳۳.</ref><ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۱۵۴-۱۶۷.</ref> [[شیخ مفید]] او را بخشنده‌ترین مردم زمان خودش دانسته که شب‌ها برای فقیران [[مدینه]] آذوقه می‌برد.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۳۲-۲۳۱.</ref> [[ابن‌عنبه]] درباره سخاوت موسی بن جعفر گفته است: او شب‌ها از خانه بیرون می‌رفت و کیسه‌هایی از درهم همراه داشت و به هر کس می‌رسید یا به کسانی که به احسان او چشم داشتند، می‌بخشید تا بدانجا که کیسه‌های پول او ضرب‌المثل شده بود.<ref>ابن‌عنبه، عمده الطالب، ۱۴۱۷ق، ص۱۷۷.</ref> همچنین گفته شده موسی بن جعفر به کسانی که به او آزار می‌رساندند نیز بخشش می‌کرد و وقتی به او خبر می‌دادند فردی در صدد اذیت او بوده، برایش هدیه‌ می‌فرستاد.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۲۹.</ref> همچنین شیخ مفید امام کاظم(ع) را کوشاترین فرد در [[صله رحم]] با خانواده و دیگر بستگان دانسته است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۳۲.</ref>
در منابع شیعه و سنی، گزارش‌های مختلفی درباره [[حلم|بردباری]]<ref>ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۶، ص۱۶۴.</ref><ref>ابن‌جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۳۱۲.</ref> و [[سخاوت]] امام کاظم(ع) وجود دارد.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۳۰-۳۳.</ref><ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۱۵۴-۱۶۷.</ref> [[شیخ مفید]] او را بخشنده‌ترین مردم زمان خودش دانسته که شب‌ها برای فقیران [[مدینه]] آذوقه می‌برد.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۳۲-۲۳۱.</ref> [[احمد بن علی بن حسین حسینی|ابن‌عِنَبه]] درباره سخاوت موسی بن جعفر گفته است: او شب‌ها از خانه بیرون می‌رفت و کیسه‌هایی از درهم همراه داشت و به هر کس می‌رسید یا به کسانی که به احسان او چشم داشتند، می‌بخشید تا بدانجا که کیسه‌های پول او ضرب‌المثل شده بود.<ref>ابن‌عنبه، عمده الطالب، ۱۴۱۷ق، ص۱۷۷.</ref> همچنین گفته شده موسی بن جعفر به کسانی که به او آزار می‌رساندند نیز بخشش می‌کرد و وقتی به او خبر می‌دادند فردی در صدد اذیت او بوده، برایش هدیه‌ می‌فرستاد.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۲۹.</ref> همچنین شیخ مفید امام کاظم(ع) را کوشاترین فرد در [[صله رحم|صله رحِم]] با خانواده و دیگر بستگان دانسته است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۳۲.</ref>


دلیل ملقب شدن امام هفتم شیعیان به ''کاظم''، این بود که خشم خود را کنترل می‌کرد.<ref>ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۶، ص۱۶۴.</ref><ref><nowiki>{{ابن‌جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۳۱۲.</nowiki></ref> گزارش‌های مختلفی در منابع آمده که امام کاظم(ع) خشم خود را در برابر دشمنان و کسانی که به او بدی می‌کردند، فرو می‌برد.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۳۳.</ref><ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ص۱۶۲-۱۶۰.</ref> <ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۳۰.</ref> {{ببینید|کاظم (لقب)}}
دلیل ملقب شدن امام هفتم شیعیان به ''کاظم''، این بود که خشم خود را کنترل می‌کرد.<ref>ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۶، ص۱۶۴.</ref><ref><nowiki>{{ابن‌جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۳۱۲.</nowiki></ref> گزارش‌های مختلفی در منابع آمده که امام کاظم(ع) خشم خود را در برابر دشمنان و کسانی که به او بدی می‌کردند، فرو می‌برد.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۳۳.</ref><ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ص۱۶۲-۱۶۰.</ref> <ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۳۰.</ref> {{ببینید|کاظم (لقب)}}


[[بشر حافی]] نیز که بعدها از مشایخ [[صوفیه]] گردید، تحت تأثیر سخنان و اخلاق او [[توبه]] کرد.<ref>حاج حسنباب الحوائج، ص۲۸۱</ref><ref>حلی، منهاج الکرامه، ص۵۹.</ref>
[[بشر بن حارث مروزی|بُشر حافی]] نیز که بعدها از مشایخ [[صوفیه]] گردید، تحت تأثیر سخنان و اخلاق او [[توبه]] کرد.<ref>حاج حسنباب الحوائج، ص۲۸۱</ref><ref>حلی، منهاج الکرامه، ص۵۹.</ref>


===سیره سیاسی===
===سیره سیاسی===
برخی منابع گفته‌اند امام کاظم به شیوه‌های مختلفی از جمله مناظره و عدم همکاری، بر عدم مشروعیت خلفای عباسی تأکید می‌کرد و می‌کوشید اعتماد مردم را نسبت به آنان سست کند.<ref>جعفریان، حیات سیاسی و فکری امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۴۰۶.</ref> موارد زیر را می‌توان از نمونه‌های تلاش او برای بی‌اعتبار کردن عباسیان برشمرد:{{حاکمان زمان امام کاظم}}
برخی منابع گفته‌اند امام کاظم به شیوه‌های مختلفی از جمله مناظره و عدم همکاری، بر عدم مشروعیت خلفای عباسی تأکید می‌کرد و می‌کوشید اعتماد مردم را نسبت به آنان سست کند.<ref>جعفریان، حیات سیاسی و فکری امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۴۰۶.</ref> موارد زیر را می‌توان از نمونه‌های تلاش او برای بی‌اعتبار کردن عباسیان برشمرد:{{حاکمان زمان امام کاظم}}


*او در مواردی که خلفای عباسی با انتساب خود به [[پیامبر(ص)]] در صدد مشروعیت‌بخشی به حکومت خود بودند، نسب خود را مطرح می‌کرد و نشان می‌داد که او از عباسیان به پیامبر(ص) نزدیک‌تر است. از جمله در گفت‌وگویی که میان او و [[هارون عباسی]] رخ داد، امام کاظم(ع) با تکیه بر آیاتی از [[قرآن]] از جمله [[آیه مباهله]]، انتساب خود به پیامبر را از طریق مادرش [[حضرت زهرا(س)]] اثبات کرد.<ref>صدوق، عيون أخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۸۴-۸۵.</ref><ref>شبراوی، الاتحاف بحب الاشراف، ص۲۹۵.</ref>
*او در مواردی که خلفای عباسی با انتساب خود به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] در صدد مشروعیت‌بخشی به حکومت خود بودند، نسب خود را مطرح می‌کرد و نشان می‌داد که او از عباسیان به پیامبر(ص) نزدیک‌تر است. از جمله در گفت‌وگویی که میان او و [[هارون عباسی]] رخ داد، امام کاظم(ع) با تکیه بر آیاتی از [[قرآن]] از جمله [[آیه مباهله|آیه مُباهله]]، انتساب خود به پیامبر را از طریق مادرش [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا(س)]] اثبات کرد.<ref>صدوق، عيون أخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۸۴-۸۵.</ref><ref>شبراوی، الاتحاف بحب الاشراف، ص۲۹۵.</ref>


*هنگامی‌که مهدی عباسی [[رد مظالم]] می‌کرد، امام کاظم(ع) [[فدک]] را از او مطالبه کرد.<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۴۹.</ref> مهدی از او خواست تا حدود فدک را مشخص کند و امام مرزهایی را تعیین کرد که با قلمرو حکومت عباسیان برابری می‌کرد.<ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ص۴۷۲.</ref>ماجرای بازگرداندن فدک و تعیین حدود و مرزهایش توسط امام کاظم(ع) به [[هارون عباسی|هارون الرشید]] نیز منسوب است. <ref>ابن شهر اشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۲۰.</ref>
*هنگامی‌که مهدی عباسی [[رد مظالم|رَدّ مَظالم]] می‌کرد، امام کاظم(ع) [[فدک]] را از او مطالبه کرد.<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۴۹.</ref> مهدی از او خواست تا حدود فدک را مشخص کند و امام مرزهایی را تعیین کرد که با قلمرو حکومت عباسیان برابری می‌کرد.<ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ص۴۷۲.</ref>ماجرای بازگرداندن فدک و تعیین حدود و مرزهایش توسط امام کاظم(ع) به [[هارون عباسی|هارون عباسی]] نیز منسوب است. <ref>ابن شهر اشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۲۰.</ref>


*امام هفتم شیعیان اصحاب خود را به عدم همکاری با عباسیان سفارش می‌کرد، از جمله [[صفوان جمال]] را از کرایه دادن شتران خود به هارون منع کرد.<ref>کشّی، رجال، ۱۴۰۹ق، ص۴۴۱.</ref> در عین حال از [[علی بن یقطین]] که در حکومت هارون الرشید، عهده‌دار وزارت بود، خواست تا در دربار بماند و به [[شیعیان]] خدمت کند.<ref>کشّی، رجال، ۱۴۰۹ق، ص۴۳۳.</ref>امام کاظم(ع) همچنان از وی خواسته بود که ضمانت بدهد که دوستان اهل‌بیت(ع) را تکریم کند و امام هم متقابلاً به او ضمانت داده بود که گرفتار قتل، سختی و زندان نشود.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۵، ص۳۵۰.</ref>
*امام هفتم شیعیان اصحاب خود را به عدم همکاری با عباسیان سفارش می‌کرد، از جمله [[صفوان بن مهران جمال|صَفوان جمال]] را از کرایه دادن شتران خود به هارون منع کرد.<ref>کشّی، رجال، ۱۴۰۹ق، ص۴۴۱.</ref> در عین حال از [[علی بن یقطین]] که در حکومت هارون الرشید، عهده‌دار وزارت بود، خواست تا در دربار بماند و به [[شیعه|شیعیان]] خدمت کند.<ref>کشّی، رجال، ۱۴۰۹ق، ص۴۳۳.</ref>امام کاظم(ع) همچنان از وی خواسته بود که ضمانت بدهد که دوستان اهل‌بیت(ع) را تکریم کند و امام هم متقابلاً به او ضمانت داده بود که گرفتار قتل، سختی و زندان نشود.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۵، ص۳۵۰.</ref>


با این وجود، از موسی بن جعفر(ع) مخالفت علنی در برابر حکومت وقت گزارش نشده است. او اهل [[تقیه]] بود و شیعیان را نیز به رعایت آن سفارش می‌کرد. به عنوان مثال، در نامه‌ای به خیزران مادر هادی عباسی، مرگ او را تسلیت گفت.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۸، ص۱۳۴.</ref> بر پایه روایتی هنگامی که هارون او را احضار کرد، فرمود: «چون تقیه در برابر حاکم [[واجب]] است، پیش هارون می‌روم». او همچنین هدایای هارون را، برای ازدواج [[آل ابی‌طالب]] و جلوگیری از قطع نسل آنان می‌پذیرفت.<ref>صدوق، عیون اخبارالرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۷۷.</ref> حتی امام کاظم(ع) در نامه‌ای از [[علی بن یقطین]] خواست مدتی به شیوه [[اهل‌سنت]] [[وضو]] بگیرد تا خطری او را تهدید نکند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۲۷-۲۲۸.</ref>
با این وجود، از موسی بن جعفر(ع) مخالفت علنی در برابر حکومت وقت گزارش نشده است. او اهل [[تقیه]] بود و شیعیان را نیز به رعایت آن سفارش می‌کرد. به عنوان مثال، در نامه‌ای به خیزران مادر هادی عباسی، مرگ او را تسلیت گفت.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۸، ص۱۳۴.</ref> بر پایه روایتی هنگامی که هارون او را احضار کرد، فرمود: «چون تقیه در برابر حاکم [[واجب]] است، پیش هارون می‌روم». او همچنین هدایای هارون را، برای ازدواج [[آل ابی‌طالب]] و جلوگیری از قطع نسل آنان می‌پذیرفت.<ref>صدوق، عیون اخبارالرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۷۷.</ref> امام کاظم(ع) در نامه‌ای از علی بن یقطین نیز خواسته بود مدتی به شیوه [[اهل‌سنت]] [[وضو]] بگیرد تا خطری او را تهدید نکند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۲۷-۲۲۸.</ref>


====امام کاظم(ع) و قیام‌های علویان====
====امام کاظم(ع) و قیام‌های علویان====
دوران زندگانی موسی بن جعفر با دوران قدرت گرفتن [[عباسیان]]، و قیام‌هایی از سوی [[علویان]] علیه آنان هم‌زمان بود. عباسیان با شعار طرفداری و حمایت از [[اهل‌بیت]] به قدرت رسیدند، ولی طولی نکشید به دشمنی سخت برای علویان تبدیل شدند و بسیاری از آنان را کشتند یا به زندان انداختند.<ref>الله‌اکبری، رابطه علویان و عباسیان، ۱۳۸۱ش، ص۲۲-۲۳.</ref> سخت‌گیری حاکمان عباسی بر علویان سبب شد، تا شماری از علویان سرشناس دست به قیام بزنند. [[واقعه فخ|قیام شهید فخ]]، [[قیام یحیی بن عبدالله]] و تشکیل حکومت [[ادریسیان]] از آن جمله بود. قیام فخ در سال [[سال ۱۶۹ هجری قمری|۱۶۹ق]] در دوره [[امامت]] موسی بن جعفر و خلافت [[هادی عباسی]] به وقوع پیوست.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۱ش، ص۳۸۵-۳۸۴.</ref> امام در این قیام‌ها شرکت نکرد و موضع صریحی از او در تأیید یا رد آنها گزارش نشده است؛ حتی یحیی بن عبدالله پس از قیام در [[طبرستان]]، در نامه‌ای از همراهی نکردن وی گلایه کرد.<ref>کلینی، الكافى، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۶۷.</ref>  
دوران زندگانی موسی بن جعفر با دوران قدرت گرفتن [[بنی‌عباس|عباسیان]]، و قیام‌هایی از سوی [[علویان]] علیه آنان هم‌زمان بود. عباسیان با شعار طرفداری و حمایت از [[اهل‌بیت(ع)|اهل‌بیت]] به قدرت رسیدند، ولی طولی نکشید به دشمنی سخت برای علویان تبدیل شدند و بسیاری از آنان را کشتند یا به زندان انداختند.<ref>الله‌اکبری، رابطه علویان و عباسیان، ۱۳۸۱ش، ص۲۲-۲۳.</ref> سخت‌گیری حاکمان عباسی بر علویان سبب شد، تا شماری از علویان سرشناس دست به قیام بزنند. [[واقعه فخ|قیام شهید فخ]]، [[قیام یحیی بن عبدالله]] و تشکیل [[حکومت ادریسیان]] از آن جمله بود. قیام فخ در سال [[سال ۱۶۹ هجری قمری|۱۶۹ق]] در دوره امامت موسی بن جعفر و خلافت [[هادی عباسی]] به وقوع پیوست.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۱ش، ص۳۸۵-۳۸۴.</ref> امام در این قیام‌ها شرکت نکرد و موضع صریحی از او در تأیید یا رد آنها گزارش نشده است؛ حتی یحیی بن عبدالله پس از قیام در [[طبرستان]]، در نامه‌ای از همراهی نکردن وی گلایه کرد.<ref>کلینی، الكافى، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۶۷.</ref>  


به گفته [[احمد بن ابراهیم حسنی]] و [[احمد بن سهل]]‌ دو تن از تاریخ‌نگاران [[زیدیه|زیدی مذهب]] در قرن چهارم هجری، امام کاظم(ع) هنگام واقعه فخ، برای انجام [[حج]] در [[مکه]] بوده است.<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م، ص۲۹۸؛ حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۸۲.</ref> به گزارش این دو، موسی بن عیسی، یکی از عوامل دستگاه خلافت عباسی، هنگام جنگ امام را احضار کرد و امام به آنجا رفت و تا پایان کارزار همراه وی ماند.<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م، ص۲۹۸؛ حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۸۲.</ref> بر اساس این گزارش، پس از کارزار هنگامی که امام‌ به [[سرزمین منا]] رفت، سرهای بریده شده را نزد او آوردند.<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م، ص۲۹۸؛ حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۸۲.</ref> مطابق نقل ابوالفرج اصفهانی، امام کاظم با دیدن سر [[صاحب فخ]]، [[آیه استرجاع]] را خواند و با ذکر خوبی‌هایش، او را فردی درستکار معرفی کرد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۰.</ref> مطابق گزارش بیهقی در لباب الانساب، پس از درگذشت صاحب فخ، امام کاظم بر پیکرش [[نماز میت|نماز]] خواند.<ref>بیهقی، لباب الانساب، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۴۱۲.</ref>  
به گفته [[احمد بن ابراهیم حسنی]] و [[احمد بن سهل]]‌ دو تن از تاریخ‌نگاران [[زیدیه|زیدی‌مذهب]] در قرن چهارم هجری، امام کاظم(ع) هنگام [[واقعه فخ|واقعه فَخ]]، برای انجام [[حج]] در [[مکه]] بوده است.<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م، ص۲۹۸؛ حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۸۲.</ref> به گزارش این دو، موسی بن عیسی، یکی از عوامل دستگاه خلافت عباسی، هنگام جنگ امام را احضار کرد و امام به آنجا رفت و تا پایان کارزار همراه وی ماند.<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م، ص۲۹۸؛ حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۸۲.</ref> بر اساس این گزارش، پس از کارزار هنگامی که امام‌ به [[سرزمین منا|سرزمین مِنا]] رفت، سرهای بریده شده را نزد او آوردند.<ref>رازی، اخبار فخ، تحقیق ماهر جرّار، ۱۹۹۵م، ص۲۹۸؛ حسنی، المصابیح، ۱۴۲۳ق، ص۴۸۲.</ref> مطابق نقل [[ابوالفرج اصفهانی|ابوالفَرَج اصفهانی]]، امام کاظم با دیدن سر [[صاحب فخ]]، [[آیه استرجاع|آیه اِستِرجاع]] را خواند و با ذکر خوبی‌هایش، او را فردی درستکار معرفی کرد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۰.</ref> مطابق گزارش بیهقی در لباب الانساب، پس از درگذشت صاحب فخ، امام کاظم بر پیکرش [[نماز میت|نماز]] خواند.<ref>بیهقی، لباب الانساب، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۴۱۲.</ref>  


مطابق آنچه [[سید ابن‌طاووس]] از عالمان شیعه در قرن هفتم هجری نقل کرده، [[هادی عباسی]] قیام صاحب فخ را مستند به دستور امام کاظم دانسته است.<ref>سید ابن‌طاووس، مهج الدعوات، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۸.</ref> اما بر اساس روایتی که [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] در [[الکافی (کتاب)|کتاب کافی]] نقل کرده است، هنگامی که صاحب فخ قیام کرد، امام کاظم را به بیعت فراخواند، اما امام با ردّ بیعت، از او خواست وی را به بیعت وادار نکند و او نیز چنان کرد.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۶۶.</ref> [[عبدالله مامقانی]] معتقد است درخواست بیعت صاحب فخ از امام کاظم، صوری بوده است تا در صورت موفقیت، امر [[خلافت]] را به او واگذار کند؛ از‌این‌رو امام از روی [[تقیه|تَقیّه]]، وی را از قیام منع کرد، ولی در باطن از اقدام او راضی بود، همچنان که پس از شهادتش برای او طلب رحمت کرد.<ref>مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ۱۴۲۳ق، ج۲۲، ص۲۸۵-۲۸۷.</ref> در مقابل برخی پژوهشگران بر این باورند که اگرچه روایت‌هایی در تأیید شخصیت صاحب فخ وجود دارد، اما آنها دلیلی بر تأیید قیام او از سوی [[امامان شیعه]] نیست.<ref>شریفی، «ائمه و قیامهای شیعی»، ص۸۹-۹۰.</ref> [[رسول جعفریان]] تاریخ‌پژوه قرن ۱۵ هجری نیز اگرچه قیام فخ را در ردیف سالم‌ترین قیام‌های [[علویان]] بر ضد [[بنی‌عباس|عباسیان]] دانسته، اما معتقد است چنین یقینی وجود ندارد که این قیام به دستور امام کاظم(ع) انجام گرفته باشد؛ بلکه می‌توان گفت [[امامیه|شیعیان امامی]] با این قیام‌ها موافقتی نداشتند، چرا که در این مسئله با علوی‌ها درگیر بودند و میان آنان اختلافاتی پدید آمد.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۳۸۹.</ref>
مطابق آنچه [[سید ابن طاووس|سید ابن‌طاووس]] از عالمان شیعه در قرن هفتم هجری نقل کرده، [[هادی عباسی]] قیام صاحب فخ را مستند به دستور امام کاظم دانسته است.<ref>سید ابن‌طاووس، مهج الدعوات، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۸.</ref> اما بر اساس روایتی که [[محمد بن یعقوب کلینی|کُلینی]] در [[الکافی (کتاب)|کتاب کافی]] نقل کرده است، هنگامی که صاحب فخ قیام کرد، امام کاظم را به [[بیعت]] فراخواند، اما امام با ردّ بیعت، از او خواست وی را به بیعت وادار نکند و او نیز چنان کرد.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۶۶.</ref> [[عبدالله مامقانی|عبدالله مامَقانی]] معتقد است درخواست بیعت صاحب فخ از امام کاظم، صوری بوده است تا در صورت موفقیت، [[خلافت]] را به او واگذار کند؛ از‌این‌رو امام از روی [[تقیه|تَقیّه]]، وی را از قیام منع کرد، ولی در باطن از اقدام او راضی بود، همچنان که پس از شهادتش برای او طلب رحمت کرد.<ref>مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ۱۴۲۳ق، ج۲۲، ص۲۸۵-۲۸۷.</ref> در مقابل برخی پژوهشگران بر این باورند که اگرچه روایت‌هایی در تأیید شخصیت صاحب فخ وجود دارد، اما آنها دلیلی بر تأیید قیام او از سوی [[امامان شیعه]] نیست.<ref>شریفی، «ائمه و قیامهای شیعی»، ص۸۹-۹۰.</ref> [[رسول جعفریان]] تاریخ‌پژوه قرن ۱۵ق نیز اگرچه قیام فخ را در ردیف سالم‌ترین قیام‌های [[علویان]] بر ضد [[بنی‌عباس|عباسیان]] دانسته، اما معتقد است چنین یقینی وجود ندارد که این قیام به دستور امام کاظم(ع) انجام گرفته باشد؛ بلکه می‌توان گفت [[امامیه|شیعیان امامی]] با این قیام‌ها موافقتی نداشتند، چرا که در این مسئله با [[علویان|علوی‌ها]] درگیر بودند و میان آنان اختلافاتی پدید آمد.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۳۸۹.</ref>


==زندان==
==زندان==
امام کاظم(ع)، در طول دوران امامتش چندین بار از سوی خلفای عباسی احضار و زندانی شد. نخستین‌بار در زمان خلافت [[مهدی عباسی]]، امام را به دستور خلیفه از [[مدینه]] به [[بغداد]] منتقل کردند.<ref>ابن‌جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۳۱۳.</ref> [[هارون عباسی|هارون]] نیز دو بار امام را زندانی کرد. زمانِ دستگیری و زندان اول در منابع ذکر نشده ولی دومین بار در [[۲۰ شوال]] سال [[سال ۱۷۹ هجری قمری|۱۷۹ق]] در [[مدینه]] دستگیر<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۷۶.</ref> و در [[۷ ذی‌الحجه|۷ ذی حجه]] در [[بصره]] در خانه [[عیسی بن جعفر]] زندانی شد.<ref>صدوق، عيون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۸۶.</ref> بنا به گزارش [[شیخ مفید]]، هارون در سال ۱۸۰ق در نامه‌ای به عیسی بن جعفر، از او خواست امام را به قتل برساند، ولی او نپذیرفت.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق. ج۲، ص۲۳۹.</ref> امام را پس از مدتی به زندان فضل بن ربیع در بغداد منتقل کردند. امام کاظم(ع) سال‌های پایانی عمر خود را در زندان‌های فضل بن یحیی و سِندی بن شاهک گذراند.<ref>شیخ قمی، الانوار البَهیّه، ۱۴۱۷ق، ص۱۹۲–۱۹۶.</ref>  
امام کاظم(ع)، در طول دوران امامتش چندین بار از سوی خلفای عباسی احضار و زندانی شد. نخستین‌بار در زمان خلافت [[مهدی عباسی]]، امام را به دستور خلیفه از [[مدینه]] به [[بغداد]] منتقل کردند.<ref>ابن‌جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۳۱۳.</ref> [[هارون عباسی|هارون]] نیز دو بار امام را زندانی کرد. زمانِ دستگیری و زندان اول در منابع ذکر نشده ولی دومین بار در [[۲۰ شوال]] سال [[سال ۱۷۹ هجری قمری|۱۷۹ق]] در [[مدینه]] دستگیر<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۷۶.</ref> و در [[۷ ذی‌الحجه|۷ ذِی‌حَجّه]] در [[بصره]] در خانه [[عیسی بن جعفر]] زندانی شد.<ref>صدوق، عيون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۸۶.</ref> بنا به گزارش [[شیخ مفید]]، هارون در سال ۱۸۰ق در نامه‌ای به عیسی بن جعفر، از او خواست امام را به قتل برساند، ولی او نپذیرفت.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق. ج۲، ص۲۳۹.</ref> امام را پس از مدتی به زندان فضل بن ربیع در بغداد منتقل کردند. امام کاظم(ع) سال‌های پایانی عمر خود را در زندان‌های فضل بن یحیی و سِندی بن شاهک گذراند.<ref>شیخ قمی، الانوار البَهیّه، ۱۴۱۷ق، ص۱۹۲–۱۹۶.</ref>  


در [[زیارتنامه]] امام کاظم(ع) با عبارت {{عربی| الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُون‏؛ کسی که در سیاهچال‌ها شکنجه می‌شد}} به او سلام داده شده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۹، ص۱۷.</ref>در زیارت نامه امام از زندان او به ظُلَم‌المطامیر نیز یاد شده. مطموره زندانی را می­ گویند که مانند چاه به گونه‌ای باشد که جای پا دراز کردن و خوابیدن در آن ممکن نباشد. و نیز به جهت این که بغداد در مجاورت رود دجله است طبیعتا زندان های زیر زمینی مرطوب ونمناک (مطموره) بوده است.<ref>[http://hedayat.blogfa.com/post/16421 زندگانی امام موسی کاظم علیه‌السلام]، موسسه فرهنگی هدایت.</ref>
در [[زیارت‌نامه|زیارتنامه]] امام کاظم(ع) با عبارت {{عربی| الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُون‏؛ کسی که در سیاهچال‌ها شکنجه می‌شد}} به او سلام داده شده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۹، ص۱۷.</ref> در زیارت‌نامه امام از زندان او به ظُلَم‌المطامیر نیز یاد شده است. مطموره به زندانی گفته می‌شود که دراز کردن پا و خوابیدن در آن ممکن نباشد. همچنین زندان‌های زیرزمینی بغداد به دلیل مجاورت با [[دجله]]، مرطوب و نمناک (مطموره) بوده است.<ref>[http://hedayat.blogfa.com/post/16421 زندگانی امام موسی کاظم علیه‌السلام]، موسسه فرهنگی هدایت.</ref>


درباره دلیل دستگیر شدن امام هفتم شیعیان توسط خلفای عباسی و انتقال وی به زندان، گزارش‌های متفاوتی در منابع آمده است. بنا بر برخی گزارش‌ها دلیل دستگیری موسی بن جعفر به دستور هارون، [[حسادت]] یحیی برمکی و بدگویی علی بن [[اسماعیل بن جعفر]]، برادرزاده‌اش نزد هارون بوده است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۳۷-۲۳۸؛ اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۷۶۰ِ؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۴۱۵-۴۱۴.</ref> گفته شده هارون به ارتباط شیعیان با امام کاظم حساس بود و از این بیم داشت که اعتقاد شیعیان به امامت آن حضرت باعث تضعیف حکومتش شود.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۰۱.</ref> همچنین بر پایه برخی گزارش‌ها دلیل زندانی شدن امام کاظم(ع) این بود که برخی از شیعیان همچون [[هشام بن حکم]]، با وجود اینکه امام دستور به [[تقیه]] داده بود، خواست امام را رعایت نمی‌کردند.<ref>صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۳۶۱-۳۶۳؛ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۳۹۸-۴۰۰.</ref> این گزارش‌ها مناظره‌های هشام بن حکم را از جمله اسباب زندانی شدن امام برشمرده‌اند.<ref>کشّی، رجال، ۱۴۰۹ق، ص۲۷۰ـ ۲۷۱؛مامقانی، تنقیح المقال، بی‌تا، ج۳، ص۲۹۸.</ref>
درباره دلیل دستگیری امام هفتم شیعیان توسط خلفای عباسی و انتقال وی به زندان، گزارش‌های متفاوتی در منابع آمده است. بنا بر برخی گزارش‌ها دلیل دستگیری موسی بن جعفر به دستور هارون، حسادت [[یحیی برمکی]] و بدگویی [[علی بن اسماعیل بن جعفر]]، برادرزاده‌اش نزد هارون بوده است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۳۷-۲۳۸؛ اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۷۶۰ِ؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۴۱۵-۴۱۴.</ref> گفته شده هارون به ارتباط شیعیان با امام کاظم حساس بود و از این بیم داشت که اعتقاد شیعیان به امامت آن حضرت باعث تضعیف حکومتش شود.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۰۱.</ref> همچنین بر پایه برخی گزارش‌ها دلیل زندانی‌شدن امام کاظم(ع) این بود که برخی از شیعیان همچون [[هشام بن حکم|هِشام بن حکم]]، با وجود اینکه امام دستور به [[تقیه]] داده بود، خواست امام را رعایت نمی‌کردند.<ref>صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۳۶۱-۳۶۳؛ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۳۹۸-۴۰۰.</ref> این گزارش‌ها مناظره‌های هشام بن حکم را از جمله اسباب زندانی شدن امام برشمرده‌اند.<ref>کشّی، رجال، ۱۴۰۹ق، ص۲۷۰ـ ۲۷۱؛مامقانی، تنقیح المقال، بی‌تا، ج۳، ص۲۹۸.</ref>


==شهادت==
==شهادت==
[[پرونده:Imam al-Kazim.jpg|بندانگشتی|مراسم [[شهادت]] امام کاظم(ع) در [[حرم کاظمین]]]]
[[پرونده:Imam al-Kazim.jpg|بندانگشتی|مراسم [[شهادت]] امام کاظم(ع) در [[حرم کاظمین]]]]
روزهای آخر عمر امام کاظم(ع) در زندان [[سندی بن شاهک|سِنْدی بن شاهِک]] سپری شد. [[شیخ مفید]] گفته است سندی، به دستور [[هارون الرشید]] امام را مسموم کرد و امام سه روز پس از آن به [[شهادت]] رسید.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۴۲.</ref> بنابر قول مشهور، <ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۵۱۶.</ref> شهادت وی [[روز جمعه]]، [[۲۵ رجب]] [[سال ۱۸۳ قمری]] در [[بغداد]] رخ داده است.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۹۹و۱۰۵.</ref> بنابه گفته شیخ مفید، شهادت امام در [[۲۴ رجب]] بوده است.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۵.</ref> درباره زمان و مکان شهادت امام کاظم(ع) نظرات دیگری هم وجود دارد از جمله سال ۱۸۱ و ۱۸۶ق.<ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۵۱۶-۵۱۷.</ref><ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۴۰۴.</ref>
روزهای آخر عمر امام کاظم(ع) در زندان [[سندی بن شاهک|سِنْدی بن شاهِک]] سپری شد. [[شیخ مفید]] گفته است سندی، به دستور [[هارون عباسی]] امام را مسموم کرد و امام سه روز پس از آن به [[شهادت]] رسید.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۴۲.</ref> بنابر قول مشهور،<ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۵۱۶.</ref> شهادت وی [[جمعه (روز)|روز جمعه]]، [[۲۵ رجب]] [[سال ۱۸۳ هجری قمری|سال ۱۸۳ق]] در [[بغداد]] رخ داده است.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۹۹و۱۰۵.</ref> بنابه گفته شیخ مفید، شهادت امام در [[۲۴ رجب]] بوده است.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۵.</ref> درباره زمان و مکان شهادت امام کاظم(ع) نظرات دیگری هم وجود دارد از جمله سال ۱۸۱ و ۱۸۶ق.<ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۵۱۶-۵۱۷.</ref><ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۴۰۴.</ref> [[مناقب آل ابی‌طالب (کتاب)|مناقب]] به نقل از اخبارالخلفا گزارش کرده است که چون امام کاظم(ع) به درخواست هارون‌ حدود [[فدک]] را مشخص کرد ولی به گونه‌ای حدودش را تعیین کرد که تمام مرزهای [[جهان اسلام]] آن روزگار را فراگرفت و باعث خشم هارون شد تابدان حد که به امام گفت چیزی برای ما باقی نگذاشتی و از همین جا تصمیم بر کشتن امام گرفت. <ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل أبي طالب، ۱۳۷۵ق، ج۳، ص۴۳۵.</ref>
[[مناقب آل ابی‌طالب (کتاب)|مناقب]] به نقل از اخبارالخلفا گزارش کرده است که چون امام کاظم(ع) به درخواست [[هارون عباسی|هارون‌الرشید]] حدود [[فدک]] را مشخص کرد ولی به گونه‌ای حدودش را تعیین کرد که تمام مرزهای [[جهان اسلام]] آن روزگار را فراگرفت و باعث خشم هارون شد تابدان حد که به امام گفت چیزی برای ما باقی نگذاشتی و از همین جا تصمیم بر کشتن امام گرفت. <ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل أبي طالب، ۱۳۷۵ق، ج۳، ص۴۳۵.</ref>
[[پرونده:Emam kazem 011.jpg|بندانگشتی|تشییع حضرت موسی بن جعفر (ع)، نقاشی دیجیتال، اثر [[حسن روح‌الامین]]، ۱۴۰۰ش.]]
[[پرونده:Emam kazem 011.jpg|بندانگشتی|تشییع حضرت موسی بن جعفر (ع)، نقاشی دیجیتال، اثر [[حسن روح‌الامین]]، ۱۴۰۰ش.]]


پس از آنکه موسی بن جعفر(ع) به شهادت رسید، سندی بن شاهک برای اینکه جلوه دهد که امام به مرگ طبیعی از دنیا رفته است، عده‌ای از [[مجتهد|فقها]] و سرشناسان بغداد را حاضر کرد و پیکر امام را به آن‌ها نشان داد تا ببینند در بدن امام جراحتی وجود ندارد. هم‌چنین به دستور او پیکر امام را روی پل بغداد قرار دادند و اعلام کردند که موسی بن جعفر به مرگ طبیعی از دنیا رفته است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۴۲-۲۴۳.</ref> درباره چگونگی شهادت وی گزارش‌های متفاوتی وجود دارد؛ بیشتر تاریخ‌نویسان بر این باورند که یحیی بن خالد و سندی بن شاهک او را مسموم کرده‌اند<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۴۲.</ref><ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۵۰۸-۵۱۰.</ref> در گزارشی نیز گفته شده او را با پیچیدن در فرش، به شهادت رسانده‌اند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۴۱۷.</ref>
پس از آنکه موسی بن جعفر(ع) به شهادت رسید، سندی بن شاهک برای اینکه جلوه دهد که امام به مرگ طبیعی از دنیا رفته است، عده‌ای از فقها و سرشناسان بغداد را حاضر کرد و پیکر امام را به آن‌ها نشان داد تا ببینند در بدن امام جراحتی وجود ندارد. همچنین به دستور او پیکر امام را روی پل بغداد قرار دادند و اعلام کردند که موسی بن جعفر به مرگ طبیعی از دنیا رفته است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۴۲-۲۴۳.</ref> درباره چگونگی شهادت وی گزارش‌های متفاوتی وجود دارد؛ بیشتر تاریخ‌نویسان بر این باورند که یحیی بن خالد و سندی بن شاهک او را مسموم کرده‌اند<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۴۲.</ref><ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۵۰۸-۵۱۰.</ref> در گزارشی نیز آمده او را با پیچیدن در فرش، به شهادت رسانده‌اند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۴۱۷.</ref>


برای قراردادن بدن امام کاظم(ع) در معرض دید عموم دو دلیل گفته شده است: یکی اثبات این‌که او به مرگ طبیعی از دنیا رفته و دیگری باطل کردن باور کسانی که به [[مهدویت]] او اعتقاد داشته‌اند.<ref>اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۷۶۳.</ref>
برای قراردادن بدن امام کاظم(ع) در معرض دید عموم دو دلیل گفته شده است: یکی اثبات این‌که او به مرگ طبیعی از دنیا رفته و دیگری باطل کردن باور کسانی که به [[مهدویت]] او اعتقاد داشته‌اند.<ref>اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۷۶۳.</ref>
خط ۱۴۳: خط ۱۴۲:
===آرامگاه===
===آرامگاه===
{{اصلی|حرم کاظمین}}
{{اصلی|حرم کاظمین}}
پیکر موسی بن جعفر(ع) را در مقبره خانوادگی [[منصور دوانیقی]] که به [[مقابر قریش]] شهرت داشت، [[دفن]] کردند.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۹۹و۱۰۵.</ref> به گفته [[اثبات الوصیة للامام علی بن ابی‌طالب (مسعودی)|اثبات الوصیه]]، موسی بن جعفر خود پیش از وفاتش این مکان را خریداری کرده بود.<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۳۸۴ش، ص۲۰۱.</ref> مدفن او به [[حرم کاظمین]] مشهور است. گفته شده دلیل [[عباسیان]] برای [[دفن]] بدن امام در این مقبره، ترس از آن بود که مبادا مکان دفن او محل تجمع و حضور [[شیعه|شیعیان]] شود.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۴۱۷.</ref>
پیکر موسی بن جعفر(ع) را در مقبره خانوادگی [[منصور عباسی|منصور دوانیقی]] که به [[مقابر قریش]] شهرت داشت، [[دفن]] کردند.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۹۹و۱۰۵.</ref> به گفته [[اثبات الوصیة للامام علی بن ابی‌طالب (مسعودی)|اثبات الوصیه]]، موسی بن جعفر خود پیش از وفاتش این مکان را خریداری کرده بود.<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۳۸۴ش، ص۲۰۱.</ref> مدفن او به حرم کاظمین مشهور است. گفته شده دلیل [[بنی‌عباس|عباسیان]] برای [[دفن]] بدن امام در این مقبره، ترس از آن بود که مبادا مکان دفن او محل تجمع و حضور [[شیعه|شیعیان]] شود.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۴۱۷.</ref>


آرامگاه امام کاظم(ع) و [[امام جواد(ع)]]، در منطقه [[کاظمین]] در [[بغداد]] به [[حرم کاظمین]] مشهور و زیارتگاه مسلمانان به‌ویژه شیعیان است. بر پایه روایاتی از [[امام رضا(ع)]]، ثواب [[زیارت]] قبر امام کاظم(ع)، با زیارت قبر [[پیامبر اکرم(ص)]]، [[حضرت علی(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] برابری می‌کند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۸۳.</ref>
آرامگاه امام کاظم(ع) و [[امام جواد علیه‌السلام|امام جواد(ع)]]، در منطقه [[کاظمین]] در [[بغداد]] به حرم کاظمین مشهور و زیارتگاه مسلمانان به‌ویژه شیعیان است. بر پایه روایاتی از [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]]، ثواب [[زیارت]] قبر امام کاظم(ع)، با زیارت قبر [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اکرم(ص)]]، [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] و [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] برابری می‌کند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۸۳.</ref>


==اصحاب و وکلا==
==اصحاب و وکلا==
{{اصلی|فهرست اصحاب امام کاظم(ع)}}
{{اصلی|فهرست اصحاب امام کاظم(ع)}}
درباره اصحاب امام کاظم(ع) اطلاعات دقیقی در دست نیست و درباره تعداد آنها اختلاف وجود دارد. [[شیخ طوسی]] تعداد آنان را ۲۷۲ نفر، <ref>طوسی، رجال، ۱۴۱۵ق، ص۳۲۹-۳۴۷.</ref> و [[احمد بن محمد برقی|برقی]] آنها را ۱۶۰ نفر شمرده است.<ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۲۳۱.</ref> [[باقر شریف قرشی]] صاحب کتاب ''حیات الامام موسی بن جعفر''، سخن برقی که شمار آنان را ۱۶۰ تن ذکر کرده، مردود دانسته و خود از ۳۲۱ تن به عنوان [[فهرست اصحاب امام کاظم(ع)|اصحاب امام]] نام برده است.<ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۲۳۱.</ref>
درباره اصحاب امام کاظم(ع) اطلاعات دقیقی در دست نیست و درباره تعداد آنها اختلاف وجود دارد. [[شیخ طوسی]] تعداد آنان را ۲۷۲ نفر، <ref>طوسی، رجال، ۱۴۱۵ق، ص۳۲۹-۳۴۷.</ref> و [[احمد بن محمد برقی|برقی]] آنها را ۱۶۰ نفر شمرده است.<ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۲۳۱.</ref> [[باقر شریف قرشی|باقر شریف قَرَشی]] صاحب کتاب ''حیات الامام موسی بن جعفر''، سخن برقی که شمار آنان را ۱۶۰ تن ذکر کرده، مردود دانسته و خود از ۳۲۱ تن به عنوان [[فهرست اصحاب امام کاظم(ع)|اصحاب امام]] نام برده است.<ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۲۳۱.</ref> [[علی بن یقطین]]، [[هشام بن حکم|هِشام بن حکم]]، [[هشام بن سالم جوالیقی|هِشام بن سالم]]، [[محمد بن ابی‌عمیر|محمد بن ابی‌عُمیر]]، [[حماد بن عیسی جهنی|حَمّاد بن عیسی]]، [[یونس بن عبدالرحمن]]، [[صفوان بن یحیی]] و [[صفوان بن مهران جمال|صفوان جمال]] از اصحاب امام کاظم بودند،<ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۱۳ق، ج۲، ۲۳۱.</ref> که برخی از آنان مانند صفوان بن یحیی<ref>شیخ طوسی، الفهرست، ۱۴۱۷ق، ص۱۴۵.</ref> و محمد بن ابی‌عمیر<ref>شیخ طوسی‌، اختیار معرفة الرجال‌، ۱۴۰۹ق، ص۵۹۰.</ref> در شمار [[اصحاب اجماع]] ذکر شده‌اند. پس از [[شهادت]] امام کاظم، شماری از اصحاب او از جمله [[علی بن ابی‌حمزه بطائنی|علی بن ابی‌حمزه بَطائنی]]، زیاد بن مروان و [[عثمان بن عیسی رواسی|عثمان بن عیسی]] امامت [[امام رضا علیه‌السلام|علی بن موسی الرضا(ع)]] را نپذیرفتند و در امامت موسی بن جعفر توقف کردند.<ref>طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۶۵-۶۴.</ref> این گروه، با عنوان [[واقفیه]] مشهور شدند. البته بعدها برخی از آنان امامت حضرت رضا(ع) را پذیرفتند.<ref>ر.ک: صفری فروشانی و بختیاری، امام رضا(ع) و فرقه واقفیه، پژوهش‌های تاریخی(علمی - پژوهشی)، تابستان ۱۳۹۱ش، ص۹۸-۷۹.</ref>
[[علی بن یقطین]]، [[هشام بن حکم]]، [[هشام بن سالم جوالیقی|هشام بن سالم]]، [[محمد بن ابی‌عمیر]]، [[حماد بن عیسی]]، [[یونس بن عبدالرحمن]]، [[صفوان بن یحیی]] و [[صفوان بن مهران جمال|صفوان جمال]] از اصحاب امام کاظم بودند،<ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر، ۱۴۱۳ق، ج۲، ۲۳۱.</ref> که برخی از آنان مانند صفوان بن یحیی<ref>شیخ طوسی، الفهرست، ۱۴۱۷ق، ص۱۴۵.</ref> و محمد بن ابی‌عمیر<ref>شیخ طوسی‌، اختیار معرفة الرجال‌، ۱۴۰۹ق، ص۵۹۰.</ref> در شمار [[اصحاب اجماع]] ذکر شده‌اند. پس از [[شهادت]] امام کاظم، شماری از اصحاب او از جمله [[علی بن ابی حمزه بطائنی]]، زیاد بن مروان و [[عثمان بن عیسی رواسی|عثمان بن عیسی]] امامت [[علی بن موسی الرضا(ع)]] را نپذیرفتند و در امامت موسی بن جعفر توقف کردند.<ref>طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۶۵-۶۴.</ref> این گروه، با عنوان [[واقفیه]] مشهور شدند. البته بعدها برخی از آنان امامت [[حضرت رضا(ع)]] را پذیرفتند.<ref>ر.ک: صفری فروشانی و بختیاری، امام رضا(ع) و فرقه واقفیه، پژوهش‌های تاریخی(علمی - پژوهشی)، تابستان ۱۳۹۱ش، ص۹۸-۷۹.</ref>
===سازمان وکالت===
===سازمان وکالت===
{{اصلی|سازمان وکالت}}
{{اصلی|سازمان وکالت}}
امام کاظم(ع) برای ارتباط با شیعیان و تقویت توان اقتصادی آنان، [[سازمان وکالت]] را که در زمان [[امام صادق(ع)]] پایه‌گذاری شده بود، گسترش داد. او برخی از اصحاب خود را به عنوان وکیل، به مناطق مختلف می‌فرستاد. گفته شده در منابع به نام ۱۳ نفر از وکلای او اشاره شده است.<ref>جباری، امام کاظم و سازمان وکالت، ۱۳۹۲ش، ص۱۶.</ref> بنابر برخی منابع، [[علی بن یقطین]] و [[مفضل بن عمر]] در [[کوفه]]، [[عبدالرحمان بن حجاج]] در [[بغداد]]، [[زیاد بن مروان]] در [[قندهار]]، عثمان بن عیسی در [[مصر]]، ابراهیم بن سلام در [[نیشابور]] و [[عبدالله بن جندب]] در [[اهواز]] وکالت او را بر عهده داشتند.<ref>جباری، سازمان وکالت، ۱۳۸۲ش، ص۴۲۳-۵۹۹.</ref>  
امام کاظم(ع) برای ارتباط با شیعیان و تقویت توان اقتصادی آنان، [[سازمان وکالت]] را که در زمان [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] پایه‌گذاری شده بود، گسترش داد. او برخی از اصحاب خود را به عنوان وکیل، به مناطق مختلف می‌فرستاد. گفته شده در منابع به نام ۱۳ نفر از وکلای او اشاره شده است.<ref>جباری، امام کاظم و سازمان وکالت، ۱۳۹۲ش، ص۱۶.</ref> بنابر برخی منابع، [[علی بن یقطین]] و [[مفضل بن عمر|مُفَضَّل بن عُمر]] در [[کوفه]]، [[عبدالرحمن بن حجاج|عبدالرحمان بن حَجّاج]] در [[بغداد]]، [[زیاد بن مروان]] در [[قندهار]]، عثمان بن عیسی در [[مصر]]، ابراهیم بن سلام در [[نیشابور]] و [[عبدالله بن جندب|عبدالله بن جُندَب]] در [[اهواز]] وکالت او را بر عهده داشتند.<ref>جباری، سازمان وکالت، ۱۳۸۲ش، ص۴۲۳-۵۹۹.</ref>  


گزارش‌های مختلفی در منابع آمده است که شیعیان [[خمس]] خود را به امام کاظم یا نمایندگان او می‌رساندند. [[شیخ طوسی]] نیز دلیل پیوستن برخی از وکلای آن حضرت به [[واقفیه]] را، فریفته‌شدن به اموالی می‌داند که نزد آنان جمع شده بود.<ref>طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۶۵-۶۴.</ref> در گزارش [[علی بن اسماعیل بن جعفر]] به [[هارون عباسی|هارون]] که منجر به زندانی شدن امام کاظم شد، آمده است: «مال‌های فراوانی از شرق و غرب برای او فرستاده می‌شود و دارای [[بیت‌المال]] و خزانه‌ای است که سکه‌های مختلف به حجم بسیار در آن یافت می‌شود.»<ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر۱۴۲۹ق، ج۲، ص۴۵۵.</ref>  
گزارش‌های مختلفی در منابع آمده است که شیعیان [[خمس|خُمس]] خود را به امام کاظم یا نمایندگان او می‌رساندند. [[شیخ طوسی]] نیز دلیل پیوستن برخی از وکلای آن حضرت به [[واقفیه]] را، فریفته‌شدن به اموالی می‌داند که نزد آنان جمع شده بود.<ref>طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۶۵-۶۴.</ref> در گزارش [[علی بن اسماعیل بن جعفر]] به [[هارون عباسی|هارون]] که منجر به زندانی شدن امام کاظم شد، آمده است: «مال‌های فراوانی از شرق و غرب برای او فرستاده می‌شود و دارای [[بیت المال|بیت‌المال]] و خزانه‌ای است که سکه‌های مختلف به حجم بسیار در آن یافت می‌شود.»<ref>قرشی، حیاة الامام موسی بن جعفر۱۴۲۹ق، ج۲، ص۴۵۵.</ref>  


نامه‌نگاری، شیوه دیگر ارتباط وی با [[شیعه|شیعیان]] بود که در مورد مسائل [[فقه|فقهی]]، اعتقادی، وعظ و [[دعا]] و مسائل مربوط به وکلا انجام می‌گرفت؛ حتی نقل شده است که او از داخل زندان برای اصحاب خود نامه می‌نوشت<ref>کلینی، الكافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۱۳.</ref> و به مسائل آنان پاسخ می‌داد.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۰۰.</ref><ref>جباری، امام کاظم و سازمان وکالت، ۱۳۹۲ش، ص۱۶.</ref>
نامه‌نگاری، شیوه دیگر ارتباط وی با [[شیعه|شیعیان]] بود که در مورد مسائل [[فقه|فقهی]]، اعتقادی، وعظ و [[دعا]] و مسائل مربوط به وکلا انجام می‌گرفت؛ حتی نقل شده است که او از داخل زندان برای اصحاب خود نامه می‌نوشت<ref>کلینی، الكافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۱۳.</ref> و به مسائل آنان پاسخ می‌داد.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۰۰.</ref><ref>جباری، امام کاظم و سازمان وکالت، ۱۳۹۲ش، ص۱۶.</ref>


==جایگاه نزد اهل‌ سنت==
==جایگاه نزد اهل‌‌سنت==
[[پرونده:نام امام کاظم بر دیوار مسجدالنبی.jpg|بندانگشتی|نام امام کاظم(ع) در [[مسجد النبی]]]]
[[پرونده:نام امام کاظم بر دیوار مسجدالنبی.jpg|بندانگشتی|نام امام کاظم(ع) در [[مسجد النبی]]]]
[[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] به امام هفتم شیعیان، به عنوان یک عالم دینی احترام می‌گذارند. برخی از بزرگان آنان علم و [[اخلاق]] امام کاظم را ستوده<ref>ابن‌ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، بی‌تا، ج۱۵، ص۲۷۳.</ref> و از [[بردباری]]، [[سخاوت]]، کثرت [[عبادت]] و دیگر ویژگی‌های اخلاقی او سخن گفته‌اند.<ref>ابن‌عنبه، عمدة الطالب، ۱۴۱۷ق، ص۱۷۷؛بغدادی، تاریخ بغداد، ‌۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۲۹
[[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] به امام هفتم شیعیان، به عنوان یک عالم دینی احترام می‌گذارند. برخی از بزرگان آنان علم و [[اخلاق]] امام کاظم را ستوده<ref>ابن‌ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، بی‌تا، ج۱۵، ص۲۷۳.</ref> و از [[حلم|بردباری]]، [[سخاوت]]، کثرت [[عبادت]] و دیگر ویژگی‌های اخلاقی او سخن گفته‌اند.<ref>ابن‌عنبه، عمدة الطالب، ۱۴۱۷ق، ص۱۷۷؛بغدادی، تاریخ بغداد، ‌۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۲۹
؛ابن‌جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۳۱۲؛ ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۶، ص۱۶۴؛ شامی، الدرالنظیم، ۱۴۲۰ق، ص۶۵۱-۶۵۳.</ref> مواردی از بردباری و عبادت امام کاظم(ع) در منابع اهل‌ سنت گزارش شده است.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۲۹-۳۳.</ref> برخی از عالمان اهل‌ سنت مانند سَمْعانی، تاریخ‌نگار، [[محدث]] و [[فقیه]] شافعی قرن ششم هجری، به [[زیارت]] قبر امام کاظم می‌رفته<ref>سمعانی، الانساب، ۱۳۸۲ق، ج۱۲، ص۴۷۹.</ref> و به او [[توسل|متوسل]] می‌شده‌اند. ابوعلی خَلّال، از علمای اهل‌ سنت در قرن سوم هجری، گفته است هر گاه برایم مشکلی پیش می‌آمد به زیارت قبر موسی بن جعفر می‌رفتم و به او متوسل می‌شدم، مشکلم برطرف می‌شد.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، |۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۳۳.</ref> از [[محمد بن ادریس شافعی|امام شافعی]]، از [[فقهای چهارگانه اهل‌سنت]]، نیز نقل شده که قبر او را «داروی شفابخش» توصیف کرده است.<ref> کعبی، الامام موسی بن الکاظم علیه السلام سیره و تاریخ، ۱۴۳۰ق، ص۲۱۶.</ref>
؛ابن‌جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۳۱۲؛ ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۶، ص۱۶۴؛ شامی، الدرالنظیم، ۱۴۲۰ق، ص۶۵۱-۶۵۳.</ref> مواردی از بردباری و عبادت امام کاظم(ع) در منابع اهل‌‌سنت گزارش شده است.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۲۹-۳۳.</ref> برخی از عالمان اهل‌‌سنت مانند سَمْعانی، تاریخ‌نگار، [[محدث]] و فقیه [[مذهب شافعی|شافعی]] قرن ششم هجری، به [[زیارت]] قبر امام کاظم می‌رفته<ref>سمعانی، الانساب، ۱۳۸۲ق، ج۱۲، ص۴۷۹.</ref> و به او [[توسل|متوسل]] می‌شده‌اند. ابوعلی خَلّال، از علمای اهل‌‌سنت در قرن سوم هجری، گفته است هر گاه برایم مشکلی پیش می‌آمد به زیارت قبر موسی بن جعفر می‌رفتم و به او متوسل می‌شدم، مشکلم برطرف می‌شد.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، |۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۳۳.</ref> از [[محمد بن ادریس شافعی|امام شافعی]]، از [[مذاهب چهارگانه اهل سنت|فقهای چهارگانه اهل‌سنت]]، نیز نقل شده که قبر او را «داروی شفابخش» توصیف کرده است.<ref> کعبی، الامام موسی بن الکاظم علیه السلام سیره و تاریخ، ۱۴۳۰ق، ص۲۱۶.</ref>


==کتاب‌شناسی==
==کتاب‌شناسی==
خط ۱۶۸: خط ۱۶۶:
آثار زیادی درباره امام کاظم در قالب کتاب، پایان‌نامه، و مقاله به زبان‌های مختلف نوشته شده که تعداد آنها تا ۷۷۰ اثر شمرده شده است.<ref> اباذری، کتاب‌شناسی کاظمین، ۱۳۹۳ش، ص۱۴.</ref> کتاب‌های ''کتابنامه امام کاظم علیه السلام''، <ref>انصاری قمی، کتابنامه امام کاظم، بی‌تا.</ref> ''کتاب‌شناسی کاظمین''، <ref>اباذری، کتاب‌شناسی کاظمین، ۱۳۹۳ش.</ref> و مقاله ''کتاب‌شناسی امام کاظم علیه السلام''<ref>جمعی از نویسندگان، مجموعه مقالات همایش زمانه و سیره امام کاظم، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۶۲-۶۳۵.</ref> به معرفی این آثار پرداخته‌اند. موضوع بیشتر این آثار ابعاد زندگی و شخصیت امام هفتم شیعیان است. همچنین همایشی با عنوان «سیره و زمانه امام کاظم(ع)» در [[بهمن (ماه)|بهمن]] [[سال ۱۳۹۲ هجری شمسی|۱۳۹۲ش]] در [[ایران]] برگزار شد که مقالات آن با عنوان مجموعه مقالات همایش سیره امام کاظم(ع) منتشر شده است.<ref>جمعی از نویسندگان، مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امام کاظم، |۱۳۹۲ش، ج۱، ص۳۰-۳۱.</ref>  
آثار زیادی درباره امام کاظم در قالب کتاب، پایان‌نامه، و مقاله به زبان‌های مختلف نوشته شده که تعداد آنها تا ۷۷۰ اثر شمرده شده است.<ref> اباذری، کتاب‌شناسی کاظمین، ۱۳۹۳ش، ص۱۴.</ref> کتاب‌های ''کتابنامه امام کاظم علیه السلام''، <ref>انصاری قمی، کتابنامه امام کاظم، بی‌تا.</ref> ''کتاب‌شناسی کاظمین''، <ref>اباذری، کتاب‌شناسی کاظمین، ۱۳۹۳ش.</ref> و مقاله ''کتاب‌شناسی امام کاظم علیه السلام''<ref>جمعی از نویسندگان، مجموعه مقالات همایش زمانه و سیره امام کاظم، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۶۲-۶۳۵.</ref> به معرفی این آثار پرداخته‌اند. موضوع بیشتر این آثار ابعاد زندگی و شخصیت امام هفتم شیعیان است. همچنین همایشی با عنوان «سیره و زمانه امام کاظم(ع)» در [[بهمن (ماه)|بهمن]] [[سال ۱۳۹۲ هجری شمسی|۱۳۹۲ش]] در [[ایران]] برگزار شد که مقالات آن با عنوان مجموعه مقالات همایش سیره امام کاظم(ع) منتشر شده است.<ref>جمعی از نویسندگان، مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امام کاظم، |۱۳۹۲ش، ج۱، ص۳۰-۳۱.</ref>  


[[مسند الامام الکاظم]] اثر [[عزیزالله عطاردی]]، [[باب الحوائج الامام موسی الکاظم]] نوشته حسین حاج حسن، [[حیاة الامام موسی بن جعفر]] اثر محمدباقر شریف قرشی، ''امام الکاظم(ع) عند اهل السنة'' اثر [[فارس حسون]] و ''سیرة الامام موسی الکاظم(ع)'' اثر عبدالله احمد یوسف، از جمله آثاری هستند که درباره امام کاظم نوشته شده‌اند.
[[مسند الامام الکاظم (کتاب)|مُسنَد الامام الکاظم]] اثر [[عزیزالله عطاردی]]، [[باب الحوائج الامام موسی الکاظم]] نوشته حسین حاج حسن، [[حیاة الامام موسی بن جعفر]] اثر محمدباقر شریف قَرَشی، ''امام الکاظم(ع) عند اهل السنة'' اثر [[فارس حسون|فارس حَسّون]] و ''سیرة الامام موسی الکاظم(ع)'' اثر عبدالله احمد یوسف، از جمله آثاری هستند که درباره امام کاظم نوشته شده‌اند.


==پانویس==
==پانویس==