فطرت: تفاوت میان نسخهها
اضافه کردن متن
M.hasanzadeh (بحث | مشارکتها) (اضافه کردن متن) |
M.hasanzadeh (بحث | مشارکتها) (اضافه کردن متن) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
#قضایای نظری نزدیک به بدیهی که عقل در تصدیق به آنها، نیازمند استدلالهای پیچیده نیست و با استدلال ساده، به آنها تصدیق میکند؛ همانند تصدیق به این که «[[خدا]] هست». این قضایای فطری، نظری هستند و برخلاف بدیهیات ثانویه، به فکر و استدلال ساده نیازمندند. | #قضایای نظری نزدیک به بدیهی که عقل در تصدیق به آنها، نیازمند استدلالهای پیچیده نیست و با استدلال ساده، به آنها تصدیق میکند؛ همانند تصدیق به این که «[[خدا]] هست». این قضایای فطری، نظری هستند و برخلاف بدیهیات ثانویه، به فکر و استدلال ساده نیازمندند. | ||
#در [[فلسفه اشراق]]، تمام قضایای بدیهی (وجدانیات، بدیهیات اولیه، بدیهیات ثانویه، مشاهدات، مُجَرَّبات، و غیره) را فطری و تمام قضایای نظری و غیربدیهی را غیرفطری مینامند.<ref>حسینزاده، نگاهی معرفتشناختی به وحی، الهام، تجربه دینی و عرفانی و فطرت، ۱۳۹۰ش، ص۲۳۴-۲۳۸.</ref> | #در [[فلسفه اشراق]]، تمام قضایای بدیهی (وجدانیات، بدیهیات اولیه، بدیهیات ثانویه، مشاهدات، مُجَرَّبات، و غیره) را فطری و تمام قضایای نظری و غیربدیهی را غیرفطری مینامند.<ref>حسینزاده، نگاهی معرفتشناختی به وحی، الهام، تجربه دینی و عرفانی و فطرت، ۱۳۹۰ش، ص۲۳۴-۲۳۸.</ref> | ||
فطرت بینشی انسان تحمیلناپذیر، زوالناپذیر، تغییرناپذیر، همگانی و متعلق به کمال مطلق است. | |||
*'''گرایشهایی که فطری نامیده شدهاند:''' | *'''گرایشهایی که فطری نامیده شدهاند:''' | ||
#گرایش انسان به حقیقتجویی که از ابتدای زندگی تا انتها همراه او است. | #گرایش انسان به حقیقتجویی که از ابتدای زندگی تا انتها همراه او است. |