confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۱۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
حدیث مسند از اقسام [[خبر واحد]] است و در چهار قسم اصلی حدیث یعنی [[حدیث صحیح|صحیح]]، [[حدیث حسن|حسن]]، [[حدیث موثق|موثق]] و [[حدیث ضعیف|ضعیف]] قرار میگیرد. برخی چون [[شیخ طوسی]] آن را حجت و برخی دیگر چون [[سید مرتضی]] آن را حجت و معتبر نمیدانند. اتصال سند و غایت به معصوم از مهمترین شروط آن محسوب میشود. | حدیث مسند از اقسام [[خبر واحد]] است و در چهار قسم اصلی حدیث یعنی [[حدیث صحیح|صحیح]]، [[حدیث حسن|حسن]]، [[حدیث موثق|موثق]] و [[حدیث ضعیف|ضعیف]] قرار میگیرد. برخی چون [[شیخ طوسی]] آن را حجت و برخی دیگر چون [[سید مرتضی]] آن را حجت و معتبر نمیدانند. اتصال سند و غایت به معصوم از مهمترین شروط آن محسوب میشود. | ||
برای حدیث مسند اقسامی چون عالی و نازل، مُعنعن و مُعلق ذکر شده است؛ هرچند برخی چون [[مامقانی]]، این موارد را مستقل از حدیث مسند دانستهاند. | برای حدیث مسند اقسامی چون عالی و نازل، [[حدیث معنعن|مُعنعن]] و مُعلق ذکر شده است؛ هرچند برخی چون [[مامقانی]]، این موارد را مستقل از حدیث مسند دانستهاند. | ||
پس از پایان ممنوعیت تدوین حدیث در زمان [[عمر بن عبد العزیز]]، مجموعههای گوناگونی نوشته شد که یکی از آنها مسند نگاری بود. [[اسحاق بن راهویه]]، [[عثمان بن ابی شیبه]] و [[احمد بن حنبل]] از قدیمیترین و مهمترین مسند نویسان قلمداد میشوند. | پس از پایان ممنوعیت تدوین حدیث در زمان [[عمر بن عبد العزیز]]، مجموعههای گوناگونی نوشته شد که یکی از آنها مسند نگاری بود. [[اسحاق بن راهویه]]، [[عثمان بن ابی شیبه]] و [[احمد بن حنبل]] از قدیمیترین و مهمترین مسند نویسان قلمداد میشوند. | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
واژه حدیث مُسنَد در مقابل [[حدیث مرسل]]<ref>مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگ نامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ص۴۴۵.</ref> یکی از پرکاربردترین واژهها در علم [[حدیث]]<ref>طباطبایی، مسند نویسی در تاریخ حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۳۵.</ref> و علم [[درایه]] است<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۲۷۱.</ref> که در وصف برخی از احادیث قرار میگیرد<ref>طباطبایی، مسند نویسی در تاریخ حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۴۲.</ref> و به عنوان قوام و ستونی دانسته شده که متن [[روایت]] بر آن استوار است<ref>زمخشری، اساس البلاغه، ۱۳۹۹ش، ص۳۱۰.</ref> و آن حدیثی که زنجیره سندش از راوی تا [[پیامبر(ص)]] و یا به تعبیر [[شیعیان]]، تا یکی از [[معصومان(ع)]]<ref>مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۶۹؛ مرعی، منتهی المقال فی الدرایه و الرجال، ۱۴۱۷ق، ص۴۵؛ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۲۷۱.</ref>{{یاد| هرچند در نزد اهلسنت استعمال آن تنها برای پیامبر(ص) است. (مامقانی، مقباس الهدایه، ج۱، ص۱۷۰؛ مرعی، منتهی المقال فی الدرایه و الرجال، ۱۴۱۷ق، ص۴۵.)}}پیوسته و متصل باشد؛ بدون آنکه از وسط سلسله سند آن روایت کنندهای حذف شده باشد.<ref>نراقی، انیس المجتهدین فی علم الأصول، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۲۶۶؛ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۲۷۱.</ref> به حدیث | واژه حدیث مُسنَد در مقابل [[حدیث مرسل]]<ref>مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگ نامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ص۴۴۵.</ref> یکی از پرکاربردترین واژهها در علم [[حدیث]]<ref>طباطبایی، مسند نویسی در تاریخ حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۳۵.</ref> و علم [[درایه]] است<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۲۷۱.</ref> که در وصف برخی از احادیث قرار میگیرد<ref>طباطبایی، مسند نویسی در تاریخ حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۴۲.</ref> و به عنوان قوام و ستونی دانسته شده که متن [[روایت]] بر آن استوار است<ref>زمخشری، اساس البلاغه، ۱۳۹۹ش، ص۳۱۰.</ref> و آن حدیثی که زنجیره سندش از راوی تا [[پیامبر(ص)]] و یا به تعبیر [[شیعیان]]، تا یکی از [[معصومان(ع)]]<ref>مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۶۹؛ مرعی، منتهی المقال فی الدرایه و الرجال، ۱۴۱۷ق، ص۴۵؛ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۲۷۱.</ref>{{یاد| هرچند در نزد اهلسنت استعمال آن تنها برای پیامبر(ص) است. (مامقانی، مقباس الهدایه، ج۱، ص۱۷۰؛ مرعی، منتهی المقال فی الدرایه و الرجال، ۱۴۱۷ق، ص۴۵.)}}پیوسته و متصل باشد؛ بدون آنکه از وسط سلسله سند آن روایت کنندهای حذف شده باشد.<ref>نراقی، انیس المجتهدین فی علم الأصول، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۲۶۶؛ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۲۷۱.</ref> به [[حدیث مسند]]، متصل،<ref>صدر، نهایه الدرایه،تهران، ص۴۸.</ref> موصول و [[حدیث معنعن|معنعن]]<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۲۷۱.</ref> نیز گفته میشود؛ هر چند برخی همچون [[ابن عبد البر قرطبی]]، مسند را حدیثی دانسته که به طور خاص از [[پیامبر(ص)]] رسیده باشد؛ خواه سلسله سند آن پیوسته باشد یا نباشد.<ref>ابن عبد البر قرطبی، التمهید لما فی الموطا من المعانی و الاسانید، ج۱، ص۲۱.</ref> و این تعریف بنا بر نظر برخی، با شیوه [[محدثین]] بزرگ سازگار نیست؛ زیرا احادیث [[مرسل]]، [[حدیث معضل|معضل]] و [[حدیث منقطع|منقطع]] در تعریف فوق قرار میگیرند.<ref>طباطبایی، مسند نویسی در تاریخ حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۳۸.</ref> | ||
حدیث مسند از اقسام [[خبر واحد]] است<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۲۷۱.</ref> و حجیت آن در چهارچوب بحث از حجیت خبر واحد مورد بررسی قرار میگیرد<ref>مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگ نامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ص۴۴۵.</ref> و همچنین از اقسام مشترک بین چهار قسم اصلی [[حدیث]]، یعنی [[حدیث صحیح]]، [[حدیث موثق|موثق]]، [[حدیث حسن|حسن]] و [[حدیث ضعیف|ضعیف]] است.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۲۷۱.</ref> | حدیث مسند از اقسام [[خبر واحد]] است<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۲۷۱.</ref> و حجیت آن در چهارچوب بحث از حجیت خبر واحد مورد بررسی قرار میگیرد<ref>مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگ نامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ص۴۴۵.</ref> و همچنین از اقسام مشترک بین چهار قسم اصلی [[حدیث]]، یعنی [[حدیث صحیح]]، [[حدیث موثق|موثق]]، [[حدیث حسن|حسن]] و [[حدیث ضعیف|ضعیف]] است.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۲۷۱.</ref> | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
:::برخی محدثان [[امامیه]] به منظور گردآوری احادیث عالی السند دست به نگارش کتاب زدند که با عنوان «قُرب الاسناد» شهرت یافتهاند؛ که میتوان به اشخاصی چون [[علی بن ابراهیم قمی|علی بن ابراهیم]]، [[محمد بن عیسی یقطینی]] و [[علی بن بابویه]] و [[عبدالله بن جعفر حمیری]] اشاره نمود که از این میان تنها کتاب [[قرب الاسناد (کتاب)|قرب الاسناد ]] عبدالله بن جعفر حمیری به دست ما رسیده است.<ref>قرب الاسناد حمیری، مجله افق حوزه، شماره ۲۹۶، دیماه ۱۳۸۹.</ref> | :::برخی محدثان [[امامیه]] به منظور گردآوری احادیث عالی السند دست به نگارش کتاب زدند که با عنوان «قُرب الاسناد» شهرت یافتهاند؛ که میتوان به اشخاصی چون [[علی بن ابراهیم قمی|علی بن ابراهیم]]، [[محمد بن عیسی یقطینی]] و [[علی بن بابویه]] و [[عبدالله بن جعفر حمیری]] اشاره نمود که از این میان تنها کتاب [[قرب الاسناد (کتاب)|قرب الاسناد ]] عبدالله بن جعفر حمیری به دست ما رسیده است.<ref>قرب الاسناد حمیری، مجله افق حوزه، شماره ۲۹۶، دیماه ۱۳۸۹.</ref> | ||
* '''مُعَنعَن:''' حدیثی که در ابتدای نام [[راویان]] آن از واژه «عَن» استفاده شده است و الفاظ «أخبَرَنی» «حَدَّثَنی» یا «سَمعتُ» در سلسله سند آن نیامده باشد.<ref>مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۷۳.</ref> مانند: «احمد بن ادریس، عن محمد بن حسّان، عن أبی محمد الرازی، عن سیف بن عمیره، عن اسحاق بن عمار، قال: قال [[ابو عبدالله|ابو عبدالله(ع)]]...».<ref> کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۱.</ref> هرچند بین [[محدثان]] در مورد اعتبار آن اختلاف وجود دارد به طوری که برخی آن را از قبیل [[حدیث مرسل]] و [[حدیث منقطع|منقطع]] دانستهاند.<ref>مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۷۴.</ref> | * '''[[حدیث معنعن|مُعَنعَن]]:''' حدیثی که در ابتدای نام [[راویان]] آن از واژه «عَن» استفاده شده است و الفاظ «أخبَرَنی» «حَدَّثَنی» یا «سَمعتُ» در سلسله سند آن نیامده باشد.<ref>مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۷۳.</ref> مانند: «احمد بن ادریس، عن محمد بن حسّان، عن أبی محمد الرازی، عن سیف بن عمیره، عن اسحاق بن عمار، قال: قال [[ابو عبدالله|ابو عبدالله(ع)]]...».<ref> کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۱.</ref> هرچند بین [[محدثان]] در مورد اعتبار آن اختلاف وجود دارد به طوری که برخی آن را از قبیل [[حدیث مرسل]] و [[حدیث منقطع|منقطع]] دانستهاند.<ref>مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۷۴.</ref> | ||
* '''معلق:''' روایتی که یکی یا اکثر راویان آن در ابتدای سند نیامده باشد و آن را معلق بر نقل پسین یا پیشین مینماید.<ref>مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۷۶.</ref> اکثر روایات کتاب [[من لا یحضره الفقیه]]، [[تهذیب الاحکام|تهذیب]] و [[استبصار]] این روش را برای جلوگیری از طولانی شدن به کار گرفتهاند و سند کامل آن را در آخر کتاب ذکر کردهاند.<ref>مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۷۶.</ref> | * '''معلق:''' روایتی که یکی یا اکثر راویان آن در ابتدای سند نیامده باشد و آن را معلق بر نقل پسین یا پیشین مینماید.<ref>مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۷۶.</ref> اکثر روایات کتاب [[من لا یحضره الفقیه]]، [[تهذیب الاحکام|تهذیب]] و [[استبصار]] این روش را برای جلوگیری از طولانی شدن به کار گرفتهاند و سند کامل آن را در آخر کتاب ذکر کردهاند.<ref>مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۷۶.</ref> |