Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۷۰
ویرایش
(←منابع) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
===آیه مختص بنیاسرائیل نیست=== | ===آیه مختص بنیاسرائیل نیست=== | ||
به گفته [[مکارم شیرازی]] این حکم مخصوص بنیاسرائیل نیست.<ref>مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۵۷.</ref> او ذكر نام بنىاسرائيل را به خاطر آن دانسته است كه قتل و خونريزى مخصوصا قتلهايى كه از حسادت سرچشمه میگيرد در ميان آنها فراوان بوده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۵۷.</ref> [[محمدجواد مغنیه]] نیز عبارات [[تورات]] که در آن کشتن زنان و کودکان را بر آنها مباح کرده، کشتار پیامبران در گذشته بوسیله قوم بنیاسرائیل و رفتار آنان با مردم فلسطین در قرن ۲۰ | به گفته [[مکارم شیرازی]] این حکم مخصوص بنیاسرائیل نیست.<ref>مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۵۷.</ref> او ذكر نام بنىاسرائيل را به خاطر آن دانسته است كه قتل و خونريزى مخصوصا قتلهايى كه از حسادت سرچشمه میگيرد در ميان آنها فراوان بوده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۵۷.</ref> [[محمدجواد مغنیه]] نیز عبارات [[تورات]] که در آن کشتن زنان و کودکان را بر آنها مباح کرده، کشتار پیامبران در گذشته بوسیله قوم بنیاسرائیل و رفتار آنان با مردم فلسطین در قرن ۲۰ میلادی را گواهانی بر اين مدّعا دانسته است.<ref>دانش، ترجمه تفسير كاشف، محمدجواد مغنیه، ج۳، ص۸۱.</ref> | ||
به گفته [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] برخی آمدن اسم بنیاسرائیل در این آیه را دلیل بر این مطلب گرفته اند که [[آیه ۲۷ سوره مائده|آیه ۲۷]] تا [[آیه ۳۱ سوره مائده|۳۱ سوره مائده]] در مورد فرزندان فردی از میان بنی اسرائیل بنام آدم بوده است نه [[آدم (پیامبر)|آدم ابوالبشر]]. او در ادامه به سه دلیل این آیات را مربوط به پسران حضرت آدم میداند و نظریه مقابل را مردود دانسته است.<ref>موسوی، ترجمه تفسير الميزان، نوشته محمدحسین طباطبایی، ۱۳۷۴ش، ج۵، ص۴۸۶.</ref> | به گفته [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] برخی آمدن اسم بنیاسرائیل در این آیه را دلیل بر این مطلب گرفته اند که [[آیه ۲۷ سوره مائده|آیه ۲۷]] تا [[آیه ۳۱ سوره مائده|۳۱ سوره مائده]] در مورد فرزندان فردی از میان بنی اسرائیل بنام آدم بوده است نه [[آدم (پیامبر)|آدم ابوالبشر]]. او در ادامه به سه دلیل این آیات را مربوط به پسران حضرت آدم میداند و نظریه مقابل را مردود دانسته است.<ref>موسوی، ترجمه تفسير الميزان، نوشته محمدحسین طباطبایی، ۱۳۷۴ش، ج۵، ص۴۸۶.</ref> |