Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۱۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
{{اصلی|حکومت (اصول فقه)}} | {{اصلی|حکومت (اصول فقه)}} | ||
به اعتقاد مشهور فقیهان در | به اعتقاد مشهور فقیهان در حکومت، ارتباطِ دلیلِ حاکم با دلیل محکوم بهصورت تفسیر و تبیین است، درحالیکه در «ورود» تصرف دلیلِ اول (در اصطلاح دلیل وارد) بر دلیل دوم (در اصطلاح دلیل مورود) به صورت اخراج حقیقی است یعنی با وجود دلیل اول دیگر نوبت به دلیل دوم نمیرسد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: خویی، اجود التقریرات، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۵۱۱؛ مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۲، ج۱۹۴-۱۹۷.</ref> | ||
همچنین به اعتقاد برخی برای جریان | همچنین به اعتقاد برخی برای جریان [[حکومت (اصول فقه)|حکومت]] لازم است تا میان ادلهٔ متعارض امکانِ جمع وجود داشته باشد و به اصطلاح تعارض میان آنها غیر مستقر باشد اما در «ورود» اساسا تنافی بین دو دلیل وجود ندارد.<ref>سبحانی، الموجز، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۳۹۹و۴۰۰؛ [https://mfeb.ir/home/taqrir/%d9%85%d9%81%d8%a7%d8%af-%d8%a7%d8%af%d9%84%d9%87-%d8%a7%d8%b9%d8%aa%d8%a8%d8%a7%d8%b1-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%88%d8%b1%d9%88%d8%af-%d8%aa%d8%b9%d8%a7%d8%b1%d8%b6-%d8%ba%db%8c%d8%b1/ «درس خارج اصول فقه استاد قاینی»]، وبگاه مدرسه فقهی امام محمد باقر(ع). </ref> | ||
در مقابل [[امام خمینی]] (درگذشت: ۱۳۶۸ش) حکومت را بهگونهای معنا کرده است که «ورود» از آثار و نتایج حکومت است نه آنکه اصطلاحی متفاوت در عرض آن باشد.<ref>خمینی، الرسائل، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۴۰.</ref> | در مقابل [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] (درگذشت: ۱۳۶۸ش) حکومت را بهگونهای معنا کرده است که «ورود» از آثار و نتایج حکومت است نه آنکه اصطلاحی متفاوت در عرض آن باشد.<ref>خمینی، الرسائل، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۴۰.</ref> | ||
====حکومت و ورود و تفاوت آن با تخصیص و تخصص==== | ====حکومت و ورود و تفاوت آن با تخصیص و تخصص==== | ||
در کتابهای [[اصول فقه]]، اصطلاحِ «ورود» با تخصّص و حکومت با تخصیص معنا شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۹۴.</ref> تخصیص یعنی خارج کردن حکمی از حکم عام و تخصّص یعنی خروج حقیقی چیزی از موضوعِ دلیل دیگر.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۹۴-۱۹۸.</ref> برای مثال اگر کسی بگوید: «همهٔ دانش آموزانِ مدرسهٔ فلان باید اکرام شوند» و بار دیگر بگوید «دانشآموزانِ کلاس سوم نباید اکرام شوند»، خروج دانشآموزان کلاس سوم از حکم کلی اکرام نوعی «تخصیص» است اما اگر بار دیگری گفته شود که «زید دانش آموز نیست» در این جا خروجِ زید از حکم کلیِ اکرام نوعی تخصّص است.{{مدرک}} | در کتابهای [[اصول فقه]]، اصطلاحِ «ورود» با تخصّص و حکومت با تخصیص معنا شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۹۴.</ref> تخصیص یعنی خارج کردن حکمی از حکم عام و تخصّص یعنی خروج حقیقی چیزی از موضوعِ دلیل دیگر.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۹۴-۱۹۸.</ref> برای مثال اگر کسی بگوید: «همهٔ دانش آموزانِ مدرسهٔ فلان باید اکرام شوند» و بار دیگر بگوید «دانشآموزانِ کلاس سوم نباید اکرام شوند»، خروج دانشآموزان کلاس سوم از حکم کلی اکرام نوعی «تخصیص» است اما اگر بار دیگری گفته شود که «زید دانش آموز نیست» در این جا خروجِ زید از حکم کلیِ اکرام نوعی تخصّص است.{{مدرک}} | ||
بر این اساس، نتیجهٔ حکومت (اگر محدود کننده باشد | بر این اساس، نتیجهٔ حکومت (اگر محدود کننده باشد) همانند تخصیص است، و نتیجهٔ ورود همانند تخصُّص است؛ با این تفاوت که حکومت و ورود در مواردی کاربرد دارد که دو دلیل متعارض از نوع دلایل شرعی باشد (تعبّدی و به حکم شارع باشد) اما تخصیص و تخصّص اینگونه نیست و شامل موارد تعبدی و غیر آن نیز میشود.<ref>آشتیانی، بحر الفوائد فی شرح الفرائد، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۱۸۳؛ مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۹۵و۱۹۶.</ref> | ||
==تکنگاری== | ==تکنگاری== |