پرش به محتوا

جبر و اختیار: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (خنثی‌سازی نسخهٔ 1283817 از Mkhaghanif (بحث))
برچسب: خنثی‌سازی
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:


در مباحث کلامی، آنجا که از تعلق علم و اراده و قدرت خداوند به افعال بندگان و خلق افعال سخن به میان می‌آید، این مسئله مطرح می‌شود که آیا در افعال بندگان، علم و اراده و قدرت خداوند مؤثر است وقدرت انسان در آن تأثیری ندارد و در واقع خداوند خالق و فاعل افعال انسانهاست یا نه؟ کسانی که علم و اراده و قدرت خداوند را در افعال بندگان مؤثر، و خلق (پدید آوردن) را از اوصاف انحصاری او می‌دانند و نسبت خلق را به انسان به هیچ وجهی روا نمی‌دارند، به جبر قائل می‌شوند. در مقابل اینان، کسانی که در انسان به اراده و قدرت مؤثر در ایجاد و انجام فعل عقیده دارند و او را خالق و فاعل افعالش می‌شناسند، به اختیار قائل‌اند.  
در مباحث کلامی، آنجا که از تعلق علم و اراده و قدرت خداوند به افعال بندگان و خلق افعال سخن به میان می‌آید، این مسئله مطرح می‌شود که آیا در افعال بندگان، علم و اراده و قدرت خداوند مؤثر است وقدرت انسان در آن تأثیری ندارد و در واقع خداوند خالق و فاعل افعال انسانهاست یا نه؟ کسانی که علم و اراده و قدرت خداوند را در افعال بندگان مؤثر، و خلق (پدید آوردن) را از اوصاف انحصاری او می‌دانند و نسبت خلق را به انسان به هیچ وجهی روا نمی‌دارند، به جبر قائل می‌شوند. در مقابل اینان، کسانی که در انسان به اراده و قدرت مؤثر در ایجاد و انجام فعل عقیده دارند و او را خالق و فاعل افعالش می‌شناسند، به اختیار قائل‌اند.  
==اختیار انسان از نظر شیعه و معتزله==
 
== اهمیت بحث از جبر و اختیار ==
بحث بر سر مجبور یا مختاربودن انسان از نخستین اختلافات در قرون نخستین اسلامی است. جریان عدلیه در دو شاخه مهم معتزله و امامیه گرایش به اختیارمندی انسان داشتند. پیش از آن‌ها فرقه‌هایی چون جهمیه و ... انسان در رفتارهای خود تسلیم اراده الهی می‌دانستند.
 
این بحث ریشه در بحث عدل الهی داشت. عدلیه بر اساس مبانی خود معتقد بودند که مجبوربودن انسان مصداقی از ظلم است و خداوند به کسی ظلم نمی‌کند.
 
در کتاب‌های کلامی همه فرقه‌های اسلامی در بخش افعال الهی درباره کیفیت خلق افعال مطرح شده است. که نتیجه آن در گرایش به جبر و اختیار مشخص می‌شود.
 
== جبرگرایی ==
 
==اختیارگرایی==
[[شیعیان]] با اعتقاد به دو اصل [[عدل]] و [[حکمت]] الهی، معتقد به مختار بودن انسان در افعالی است که در مدار [[تکلیف]] قرار گرفته، و انسان بر آنها ستایش و نکوهش می‎شود دارند؛ چرا که تکلیف نمودن انسانِ مجبور و ستایش و یا نکوهش او بر کاری که از وی صادر گردیده قبیح و نارواست، و به مقتضای اصل عدل و حکمت، ‌خداوند از افعال قبیح منزه است.
[[شیعیان]] با اعتقاد به دو اصل [[عدل]] و [[حکمت]] الهی، معتقد به مختار بودن انسان در افعالی است که در مدار [[تکلیف]] قرار گرفته، و انسان بر آنها ستایش و نکوهش می‎شود دارند؛ چرا که تکلیف نمودن انسانِ مجبور و ستایش و یا نکوهش او بر کاری که از وی صادر گردیده قبیح و نارواست، و به مقتضای اصل عدل و حکمت، ‌خداوند از افعال قبیح منزه است.


خط ۳۲: خط ۴۲:
«و الضروره قاضیة باستناد افعالنا الینا؛<ref>نصیرالدین طوسی، کشف المراد،۱۴۱۳ق، ص۳۰۸.</ref> درک بدیهی، گواه بر این است که افعالِ ما مَستَند به ما می‌‎باشند.»
«و الضروره قاضیة باستناد افعالنا الینا؛<ref>نصیرالدین طوسی، کشف المراد،۱۴۱۳ق، ص۳۰۸.</ref> درک بدیهی، گواه بر این است که افعالِ ما مَستَند به ما می‌‎باشند.»


==آراء متکلمان در تفسیر اختیار==
=== آراء متکلمان در تفسیر اختیار ===
دلایل عقلی و نقلی یاد شده اصل اختیار را برای انسان ثابت می‎کند. بر این اساس، اعتقاد به جبر در افعال باطل است. اکنون باید دید، متکلمان اسلامی اختیار را چگونه تفسیر کرده‎اند.
دلایل عقلی و نقلی یاد شده اصل اختیار را برای انسان ثابت می‎کند. بر این اساس، اعتقاد به جبر در افعال باطل است. اکنون باید دید، متکلمان اسلامی اختیار را چگونه تفسیر کرده‎اند.
در تفسیر اختیار، سه دیدگاه مطرح شده است که عبارتند از:
در تفسیر اختیار، سه دیدگاه مطرح شده است که عبارتند از:
خط ۱۱۴: خط ۱۲۴:
}}
}}


==تعارض اختیار با علم پیشین الهی==
== چالش‌های اختیار گرایی ==
 
=== تعارض اختیار با علم پیشین الهی ===
مسئله ناسازگاری میان «علم پیشین خداوند» و «اختیار انسان» اینگونه است که بر اساس باور توحیدی، خداوند از روز ازل، از آنچه واقع می‌شود و آنچه واقع نمی‌شود آگاه است و لازمه این باور آنست که حوادث و کائنات جبراً و قهراً باید به نحوی واقع شوند که با علم الهی مطابقت داشته باشند. در نتیجه اختیار انسان بی معنا خواهد شد.<ref>ر.ک. ملاصدرا، الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ۱۳۸۶ه، ج۶، ص۲۷۰–۲۷۱ و ص۲۸۱–۲۸۳؛ پلانتینجا الوین و دیگران، کلام فلسفی (مجموعه مقالات)، ۱۳۸۴ش، ص ۲۵۵–۲۸۲.</ref>
مسئله ناسازگاری میان «علم پیشین خداوند» و «اختیار انسان» اینگونه است که بر اساس باور توحیدی، خداوند از روز ازل، از آنچه واقع می‌شود و آنچه واقع نمی‌شود آگاه است و لازمه این باور آنست که حوادث و کائنات جبراً و قهراً باید به نحوی واقع شوند که با علم الهی مطابقت داشته باشند. در نتیجه اختیار انسان بی معنا خواهد شد.<ref>ر.ک. ملاصدرا، الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ۱۳۸۶ه، ج۶، ص۲۷۰–۲۷۱ و ص۲۸۱–۲۸۳؛ پلانتینجا الوین و دیگران، کلام فلسفی (مجموعه مقالات)، ۱۳۸۴ش، ص ۲۵۵–۲۸۲.</ref>
به صورت کلی برای این مسئله دو پاسخ مشهور وجود دارد:
به صورت کلی برای این مسئله دو پاسخ مشهور وجود دارد:
خط ۱۲۳: خط ۱۳۵:
فیلسوفان غربی، بر این باورند که علم پیشین خداوند، تنها شامل موضوعاتی است که ذاتا و منطقا امکان شناخته شدن را داشته باشد. از سوی دیگر آنچه در «آینده» محقق می‌شود، هنوز وجود ندارد تا «اکنون» معلوم خداوند باشد. در نتیجه علم پیشین خداوند، به آینده‌ای که هنوز محقق نشده‌ است، تعلق نمی‌گیرد. همچنانکه «قدرت» خداوند بر محال تعلق نمی‌گیرد و این مستلزم نقص در خدا نیست. <ref>ر.ک. پترسون، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۰ش، ص ۱۳۰.</ref>
فیلسوفان غربی، بر این باورند که علم پیشین خداوند، تنها شامل موضوعاتی است که ذاتا و منطقا امکان شناخته شدن را داشته باشد. از سوی دیگر آنچه در «آینده» محقق می‌شود، هنوز وجود ندارد تا «اکنون» معلوم خداوند باشد. در نتیجه علم پیشین خداوند، به آینده‌ای که هنوز محقق نشده‌ است، تعلق نمی‌گیرد. همچنانکه «قدرت» خداوند بر محال تعلق نمی‌گیرد و این مستلزم نقص در خدا نیست. <ref>ر.ک. پترسون، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۰ش، ص ۱۳۰.</ref>


==تعارض اختیار با عصمت==
=== تعارض اختیار با عصمت ===
در یک معنای کلی [[عصمت]]، به معنای محفوظ بودن شخص معصوم از گناه و خطاست و این سؤال پیش می‌آید که آیا عصمت با اختیار معصوم قابل جمع است؟
در یک معنای کلی [[عصمت]]، به معنای محفوظ بودن شخص معصوم از گناه و خطاست و این سؤال پیش می‌آید که آیا عصمت با اختیار معصوم قابل جمع است؟


خط ۱۳۴: خط ۱۴۶:
[[محمدتقی مصباح یزدی]]، فیلسوف شیعی(۱۳۹۹ش)، عصمت را نه صرفاً یک ملکه علمی، بلکه یک ملکه علمی_عملی می‌داند که از مطابقتِ مختارانه عمل معصوم با علم موهبتی از سوی خداوند حاصل شده‌ است.<ref>محمد تقی مصباح یزدی، در پرتو ولایت، ۱۳۸۳ش، ص ۵۳–۶۳.</ref>
[[محمدتقی مصباح یزدی]]، فیلسوف شیعی(۱۳۹۹ش)، عصمت را نه صرفاً یک ملکه علمی، بلکه یک ملکه علمی_عملی می‌داند که از مطابقتِ مختارانه عمل معصوم با علم موهبتی از سوی خداوند حاصل شده‌ است.<ref>محمد تقی مصباح یزدی، در پرتو ولایت، ۱۳۸۳ش، ص ۵۳–۶۳.</ref>
وی در تبیین رأی خود بیان می‌دارد که هرکس با سرمایه‌ای از استعداد و مواهب الهی به این دنیا آمده و فعلیت آن به دست خود اوست. علمی که مقدمه عصمت معصومین است نیز موهبتی بوده ولی چیزی را بر شخص، تحمیل نمی‌کند. در نتیجه بکارگیری این سرمایه و مطابقت عمل با آن، منوط به تلاش خود معصوم است.<ref>محمد تقی مصباح یزدی، در پرتو ولایت، ۱۳۸۳ش، ص ۵۷–۵۸.</ref>
وی در تبیین رأی خود بیان می‌دارد که هرکس با سرمایه‌ای از استعداد و مواهب الهی به این دنیا آمده و فعلیت آن به دست خود اوست. علمی که مقدمه عصمت معصومین است نیز موهبتی بوده ولی چیزی را بر شخص، تحمیل نمی‌کند. در نتیجه بکارگیری این سرمایه و مطابقت عمل با آن، منوط به تلاش خود معصوم است.<ref>محمد تقی مصباح یزدی، در پرتو ولایت، ۱۳۸۳ش، ص ۵۷–۵۸.</ref>
== تک‌نگاری‌ها ==
جبر و اختیار [[محمدتقی جعفری]]
جبر و اختیار جعفر سبحانی با نگارش [[علی ربانی گلپایگانی]]
نگاه سوم به جبر و اختیار [[محمدحسن قدردان قراملکی]]


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۴۹

ویرایش