اصول اربعمائه: تفاوت میان نسخهها
←دیدگاه مخالف نظر مشهور
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
دیدگاه جلالی حسینی، در کتاب دِراسةٌ حولَ الاُصولِ الاَربَعَمِاءه، مخالف دیدگاه مشهور است. او تعداد اصول را بیشتر از صد اصل ندانسته است.<ref>حسین جلالی، دِراسةٌ حولَ الاُصولِ الاَربَعَمِاءه، مؤسسةالاعلمی، ص۲۶.-۲۷.</ref> یکی از دلایلش این است که در مجموع، بیشتر از هفتاد و اندی اصل در آثار [[شیخ طوسی]] و [[احمد بن علی نجاشی|نَجّاشی]] پیدا نکرده است؛ در حالی که ایندو کارشان فهرست کردن کتابهای شیعیان بوده و مخصوصاً اینکه شیخ طوسی وعده داده بود که تمام آنها را گرد آورد.<ref>حسین جلالی، دِراسةٌ حولَ الاُصولِ الاَربَعَمِاءه، مؤسسةالاعلمی، ص۲۶.</ref> | دیدگاه جلالی حسینی، در کتاب دِراسةٌ حولَ الاُصولِ الاَربَعَمِاءه، مخالف دیدگاه مشهور است. او تعداد اصول را بیشتر از صد اصل ندانسته است.<ref>حسین جلالی، دِراسةٌ حولَ الاُصولِ الاَربَعَمِاءه، مؤسسةالاعلمی، ص۲۶.-۲۷.</ref> یکی از دلایلش این است که در مجموع، بیشتر از هفتاد و اندی اصل در آثار [[شیخ طوسی]] و [[احمد بن علی نجاشی|نَجّاشی]] پیدا نکرده است؛ در حالی که ایندو کارشان فهرست کردن کتابهای شیعیان بوده و مخصوصاً اینکه شیخ طوسی وعده داده بود که تمام آنها را گرد آورد.<ref>حسین جلالی، دِراسةٌ حولَ الاُصولِ الاَربَعَمِاءه، مؤسسةالاعلمی، ص۲۶.</ref> | ||
بهباور او، | بهباور او، تفاوت تعریف اصل نزد عالمان شیعه، سبب شده است شمار اصول را چهارصد بدانند. گروهی از آنان، هر کتاب مطمئنی را اصل میخواندند و جمعی دیگر، هر کتابی را که از کتاب دیگری گرفته نشده بود را اصل به شمار میآوردند. سپس نتیجه گرفته است وقتی میگویند شیعیان شش هزار کتاب حدیثی نوشتهاند که چهارصدتایش اصل بوده، مراد این است که این تعداد از آنها قابلاعتماد بودهاند.<ref>حسین جلالی، دِراسةٌ حولَ الاُصولِ الاَربَعَمِاءه، مؤسسةالاعلمی، ص۲۷-۲۸.</ref> | ||
===دیدگاه موافق=== | ===دیدگاه موافق=== |