پرش به محتوا

تاریخ طبری (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۴۲: خط ۴۲:
برخی از محققان و عالمان شیعه نقدهای تندی بر تاریخ طبری وارد کرده‌اند و گفته‌اند که در موارد متعددی تاریخ را جانب‌دارانه گزارش کرده و بر راویان غیرقابل اعتماد تکیه کرده است.
برخی از محققان و عالمان شیعه نقدهای تندی بر تاریخ طبری وارد کرده‌اند و گفته‌اند که در موارد متعددی تاریخ را جانب‌دارانه گزارش کرده و بر راویان غیرقابل اعتماد تکیه کرده است.


== معرفی اجمالی ==
==معرفی اجمالی==
تاریخ طبری با نام اصلی تاریخ الرسل و الامم و الملوک، یکی از مهم‌ترین منابع مطالعاتی تاریخ اسلام است.<ref>علی، موارد تاریخ الطبری، ص۱۵۹و ۱۷۹؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، انتشارات دلیل ما، ج۱، ص۱۲۴.</ref> طبری آنچه در کتاب‌های پیش از خودش آمده است را روایت کرده است.<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۱۳.</ref> تاریخ طبری منبعی است که مورد استناد مهم‌ترین کتب تاریخی بعد خود قرار گرفته است<ref>آئینه‌وند، مکتب تاریخ‌نگاری طبری، ص۳۱؛ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۱۳.</ref> و هم‌چنان تاریخ‌نگاران پس از طبری به کتاب او مراجعه می‌کنند.<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۱۳.</ref> این کتاب به زبان عربی است و تلاش کرده است حوادث تاریخی را از آغاز خلقت تا [[سال ۳۰۲ هجری قمری]] گزارش کند.<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۸۸.</ref> تألیف کتاب در [[سال ۳۰۳ هجری قمری|سال ۳۰۳ق]] به پایان رسیده<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۸۸.</ref> و در همان قرن چهارم به فارسی<ref>علی، موارد التاریخ الطبری، ص۱۷۷.</ref> و پس از آن به ترکی<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۱۴.</ref> ترجمه شده است.
تاریخ طبری با نام اصلی تاریخ الرسل و الامم و الملوک، یکی از مهم‌ترین منابع مطالعاتی تاریخ اسلام است.<ref>علی، موارد تاریخ الطبری، ص۱۵۹و ۱۷۹؛ جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، انتشارات دلیل ما، ج۱، ص۱۲۴.</ref> طبری آنچه در کتاب‌های پیش از خودش آمده است را روایت کرده است.<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۱۳.</ref> تاریخ طبری منبعی است که مورد استناد مهم‌ترین کتب تاریخی بعد خود قرار گرفته است<ref>آئینه‌وند، مکتب تاریخ‌نگاری طبری، ص۳۱؛ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۱۳.</ref> و هم‌چنان تاریخ‌نگاران پس از طبری به کتاب او مراجعه می‌کنند.<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۱۳.</ref> این کتاب به زبان عربی است و تلاش کرده است حوادث تاریخی را از آغاز خلقت تا [[سال ۳۰۲ هجری قمری]] گزارش کند.<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۸۸.</ref> تألیف کتاب در [[سال ۳۰۳ هجری قمری|سال ۳۰۳ق]] به پایان رسیده<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۸۸.</ref> و در همان قرن چهارم به فارسی<ref>علی، موارد التاریخ الطبری، ص۱۷۷.</ref> و پس از آن به ترکی<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۱۴.</ref> ترجمه شده است.


خط ۴۸: خط ۴۸:
تاریخ طبری نوشته [[محمد بن جریر بن یزید طبری]] (درگذشت ۳۱۰ق) است. او در زمان نوشتن کتاب بر مذهب [[اهل سنت]] بوده، ولی برخی از محققان بر اساس پاره‌ای گزارش‌ها و نیز کتاب‌های او در آخر عمر، او را در سال‌های پایانی زندگی‌اش [[شیعه]] دانسته‌اند.<ref>جعفریان، طبری و تشیع، ص۱۳۳-۱۵۳.</ref>
تاریخ طبری نوشته [[محمد بن جریر بن یزید طبری]] (درگذشت ۳۱۰ق) است. او در زمان نوشتن کتاب بر مذهب [[اهل سنت]] بوده، ولی برخی از محققان بر اساس پاره‌ای گزارش‌ها و نیز کتاب‌های او در آخر عمر، او را در سال‌های پایانی زندگی‌اش [[شیعه]] دانسته‌اند.<ref>جعفریان، طبری و تشیع، ص۱۳۳-۱۵۳.</ref>


=== ترتیب‌بندی کتاب===
===ترتیب‌بندی کتاب===
طبری کتاب خود را به دو بخش کلان تقسیم کرده است؛ قبل از اسلام و بعد از اسلام؛ در بخش قبل از اسلام، تاریخ را از آغاز خلقت شروع کرده و سپس به ترتیب زندگی انبیای قبل از پیامبر اسلام کتابش را مرتب کرده است.<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۱.</ref> وی در بخش تاریخ اسلام، ابتدا از [[بعثت]] تا [[هجرت]] را گزارش داده و سپس از هجرت تا سال [[۳۰۲ق]] را به ترتیب [[سال هجری قمری|سال‌های قمری]] سامان داده است.<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۱.</ref> طبری در هر سال وقایع همان سال را نوشته و اگر واقعه‌ای بیش از یک سال طول کشیده باشد، آن را در همه سال‌های مرتبط اشاره کرده و در یک‌جا به تفصیل بیان کرده است.<ref>آئینه‌وند، مکتب تاریخ‌نگاری طبری، ص۲۷؛ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۱.</ref>
طبری کتاب خود را به دو بخش کلان تقسیم کرده است؛ قبل از اسلام و بعد از اسلام؛ در بخش قبل از اسلام، تاریخ را از آغاز خلقت شروع کرده و سپس به ترتیب زندگی انبیای قبل از پیامبر اسلام کتابش را مرتب کرده است.<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۱.</ref> وی در بخش تاریخ اسلام، ابتدا از [[بعثت]] تا [[هجرت]] را گزارش داده و سپس از هجرت تا سال [[۳۰۲ق]] را به ترتیب [[سال هجری قمری|سال‌های قمری]] سامان داده است.<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۱.</ref> طبری در هر سال وقایع همان سال را نوشته و اگر واقعه‌ای بیش از یک سال طول کشیده باشد، آن را در همه سال‌های مرتبط اشاره کرده و در یک‌جا به تفصیل بیان کرده است.<ref>آئینه‌وند، مکتب تاریخ‌نگاری طبری، ص۲۷؛ عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۱.</ref>


طبری همچنین برخی مطالب را که ترتیب زمانی خاصی ندارند، مثل ویژگی‌های یک فرد و خاندان او و برخی خطبه‌ها و شعرها را در پایان گزارش زندگی هر خلیفه ذکر کرده است.<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۲.</ref>
طبری همچنین برخی مطالب را که ترتیب زمانی خاصی ندارند، مثل ویژگی‌های یک فرد و خاندان او و برخی خطبه‌ها و شعرها را در پایان گزارش زندگی هر خلیفه ذکر کرده است.<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۲.</ref>


=== ارزیابی روش طبری در تاریخ ===
===ارزیابی روش طبری در تاریخ===
طبری در تاریخ خود از نقد استفاده نکرده و ماجراهای تاریخی را صرفاً با تکیه بر روایات راویان، نقل کرده است. او حتی [[وثاقت]] و اعتبار راویان ماجراهای تاریخی و صحت و سُقم نقل‌های آنها را ارزیابی نکرده است.<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۴.</ref> همین روش، از دیدگاه برخی منتقدان تاریخ طبری، باعث ورود قصه‌های خیالی و [[اسرائیلیات]] در کتاب او شده است.<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۶.</ref>  
طبری در تاریخ خود از نقد استفاده نکرده و ماجراهای تاریخی را صرفاً با تکیه بر روایات راویان، نقل کرده است. او حتی [[وثاقت]] و اعتبار راویان ماجراهای تاریخی و صحت و سُقم نقل‌های آنها را ارزیابی نکرده است.<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۴.</ref> همین روش، از دیدگاه برخی منتقدان تاریخ طبری، باعث ورود قصه‌های خیالی و [[اسرائیلیات]] در کتاب او شده است.<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۰۶.</ref>  
طبری در مقدمه‌اش تصریح کرده که در نقل تواریخ و گزارش‌های تاریخی)جز در برخی از موادر) صرفاً اعتماد به منابع کرده و تجزیه و تحلیل عقلی را در نقل و ارزیابی آنها دخالت نداده است. <ref>طبری، ج۱، ص۵.</ref>{{یاد| (وليعلم الناظر) في كتابنا هذا أن اعتمادي في كل ما أحضرت ذكره فيه مما شرطت أنى راسمه فيه إنما هو على ما رويت من الاخبار التى أنا ذاكرها فيه والآثار التى أنا مسندها إلى رواتها فيه دون ما أدرك بحجج العقول وأستنبط بفكر النفوس إلا اليسير القليل منه...}}  
طبری در مقدمه‌اش تصریح کرده که در نقل تواریخ و گزارش‌های تاریخی)جز در برخی از موادر) صرفاً اعتماد به منابع کرده و تجزیه و تحلیل عقلی را در نقل و ارزیابی آنها دخالت نداده است. <ref>طبری، ج۱، ص۵.</ref>{{یاد| (وليعلم الناظر) في كتابنا هذا أن اعتمادي في كل ما أحضرت ذكره فيه مما شرطت أنى راسمه فيه إنما هو على ما رويت من الاخبار التى أنا ذاكرها فيه والآثار التى أنا مسندها إلى رواتها فيه دون ما أدرك بحجج العقول وأستنبط بفكر النفوس إلا اليسير القليل منه...}}  
خط ۶۲: خط ۶۲:
زیاده‌روی در پذیرش [[اسرائیلیات]] و اوهام خرافی،<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۱۱.</ref> (در جلد اول که تاریخ جهان تا قبل از بعثت است)<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، نشر علم، ص۲۲۸.</ref> و ضعف در گزارش وقایع هم‌عصر خود، از دیگر موارد اشکال در تاریخ طبری است. طبری وقایع عصر خود را خلاصه و غیردقیق گزارش کرده و بیشتر همت خود را صرف نقل وقایع گذشته کرده است.<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۱۲.</ref>
زیاده‌روی در پذیرش [[اسرائیلیات]] و اوهام خرافی،<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۱۱.</ref> (در جلد اول که تاریخ جهان تا قبل از بعثت است)<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، نشر علم، ص۲۲۸.</ref> و ضعف در گزارش وقایع هم‌عصر خود، از دیگر موارد اشکال در تاریخ طبری است. طبری وقایع عصر خود را خلاصه و غیردقیق گزارش کرده و بیشتر همت خود را صرف نقل وقایع گذشته کرده است.<ref>عاصی، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری و کتابه تاریخ الامم و الملوک، ص۱۱۲.</ref>


== دوران زندگی اهل‌بیت در تاریخ طبری==
==دوران زندگی اهل‌بیت در تاریخ طبری==
تاریخ طبری در دوره اسلامی از [[بعثت|بعثت پیامبر اسلام]] تا سال ۳۰۲ قمری را گزارش کرده است. این دوره زمانی مطابق با تمام دوران زندگی [[امامان شیعه]] تا میانه دوران [[غیبت صغری]] می‌شود.  
تاریخ طبری در دوره اسلامی از [[بعثت|بعثت پیامبر اسلام]] تا سال ۳۰۲ قمری را گزارش کرده است. این دوره زمانی مطابق با تمام دوران زندگی [[امامان شیعه]] تا میانه دوران [[غیبت صغری]] می‌شود.  


=== جای خالی غدیر در تاریخ طبری===
===جای خالی غدیر در تاریخ طبری===
طبری در کتاب تاریخ خود درباره [[واقعه غدیر]] سکوت کرده و هیچ اشاره‌ای به [[حدیث غدیر]] نکرده‌ است.<ref>جعفریان، جغرافیای تاریخی و انسانی تشیع، انتشارات انصاریان، ص۱۴۸.</ref> با این حال او کتابی دیگر با عنوان «الولایة» نوشته که موضوع آن طرق [[حدیث غدیر]] است.<ref>جعفریان، جغرافیای تاریخی و انسانی تشیع، انتشارات انصاریان، ص۱۴۸-۱۴۹.</ref>
طبری در کتاب تاریخ خود درباره [[واقعه غدیر]] سکوت کرده و هیچ اشاره‌ای به [[حدیث غدیر]] نکرده‌ است.<ref>جعفریان، جغرافیای تاریخی و انسانی تشیع، انتشارات انصاریان، ص۱۴۸.</ref> با این حال او کتابی دیگر با عنوان «الولایة» نوشته که موضوع آن طرق [[حدیث غدیر]] است.<ref>جعفریان، جغرافیای تاریخی و انسانی تشیع، انتشارات انصاریان، ص۱۴۸-۱۴۹.</ref>


=== درگذشت پیامبر، سقیفه و پیامدهای آن ===
===درگذشت پیامبر، سقیفه و پیامدهای آن===
طبری در ضمن گزارش وقایع [[سال ۱۱ هجری قمری|سال ۱۱ق]] و درگذشت پیامبر اسلام(ص)، در دو بخش مجزا [[واقعه سقیفه بنی‌ساعده|ماجرای سقیفه بنی‌ساعده]] و شکل‌گیری جریان [[خلافت]] را گزارش کرده است.<ref>طبری، تاریخ الطبری،‌ دار الکتب العلمیه، ج۲، ص۲۳۴ و ۲۴۱</ref> او همچنین در همین‌سال درگذشت [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه‌]] دختر پیامبر(ص) را در [[ماه رمضان]] و در بیست و نه سالگی دانسته‌ ولی اشاره‌ای به علت آن نکرده است.<ref>طبری، تاریخ الطبری،‌ دار الکتب العلمیه، ج۲، ص۲۵۳</ref> و نیز در ذیل ماجرای سقیفه این نقل را آورده است که پس از امتناع [[ابوبکر]] از دادن [[فدک]] به فاطمه و عباس، فاطمه تا پایان عمرش با [[ابوبکر]] سخن نگفت.<ref>طبری، تاریخ الطبری،‌ دار الکتب العلمیه، ج۲، ص۲۳۶.</ref>
طبری در ضمن گزارش وقایع [[سال ۱۱ هجری قمری|سال ۱۱ق]] و درگذشت پیامبر اسلام(ص)، در دو بخش مجزا [[واقعه سقیفه بنی‌ساعده|ماجرای سقیفه بنی‌ساعده]] و شکل‌گیری جریان [[خلافت]] را گزارش کرده است.<ref>طبری، تاریخ الطبری،‌ دار الکتب العلمیه، ج۲، ص۲۳۴ و ۲۴۱</ref> او همچنین در همین‌سال درگذشت [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه‌]] دختر پیامبر(ص) را در [[ماه رمضان]] و در بیست و نه سالگی دانسته‌ ولی اشاره‌ای به علت آن نکرده است.<ref>طبری، تاریخ الطبری،‌ دار الکتب العلمیه، ج۲، ص۲۵۳</ref> و نیز در ذیل ماجرای سقیفه این نقل را آورده است که پس از امتناع [[ابوبکر]] از دادن [[فدک]] به فاطمه و عباس، فاطمه تا پایان عمرش با [[ابوبکر]] سخن نگفت.<ref>طبری، تاریخ الطبری،‌ دار الکتب العلمیه، ج۲، ص۲۳۶.</ref>


طبری درباره [[بیعت]] [[امام علی(ع)]] با [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]] دو نقل کاملا متفاوت آورده است. بنابر یک نقل علی(ع) در همان روز اول با ابوبکر بیعت کرده است،<ref>طبری، تاریخ الطبری،‌ دار الکتب العلمیه، ج۲، ص۲۳۶.</ref> ولی بنا بر نقل دیگر علی(ع) و [[بنی‌هاشم]] هیچ یک تا شش ماه [[بیعت]] نکرده‌اند.<ref>طبری، تاریخ الطبری،‌ دار الکتب العلمیه، ج۲، ص۲۳۶.</ref>
طبری درباره [[بیعت]] [[امام علی(ع)]] با [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]] دو نقل کاملا متفاوت آورده است. بنابر یک نقل علی(ع) در همان روز اول با ابوبکر بیعت کرده است،<ref>طبری، تاریخ الطبری،‌ دار الکتب العلمیه، ج۲، ص۲۳۶.</ref> ولی بنا بر نقل دیگر علی(ع) و [[بنی‌هاشم]] هیچ یک تا شش ماه [[بیعت]] نکرده‌اند.<ref>طبری، تاریخ الطبری،‌ دار الکتب العلمیه، ج۲، ص۲۳۶.</ref>


=== ادعای حضور امام حسن و امام حسین در فتح ایران===
===ادعای حضور امام حسن و امام حسین در فتح ایران===
طبری در حوادث [[سال ۳۰ هجری قمری]] و در ذیل حوادث [[فتح ایران]] به نقل روایتی پرداخته که بر اساس آن [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|حسن]] و [[امام حسین علیه‌السلام|حسین]] در سپاهی به فرماندهی [[سعید بن عاص]] در فتح ایران شرکت داشته‌اند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۴، ص۲۶۹.</ref> این گزارش از سوی برخی محققان مورد نقد قرار گرفته است. نویسنده مقاله «مواضع علی در برابر فتوحات خلفا» روایت طبری از حضور حسنین را به علت وجود یک راوی مجهول، یک راوی جاعل و کذاب، و یک راوی ضعیف، فاقد اعتبار دانسته و نیز اشاره می‌کند که طبری در سطور بعد همین روایت را با همین سند نقل کرده ولی در آن نامی از حسنین نبرده است.<ref>رنجبر، [http://tarikh.nashriyat.ir/node/336#_f246 «مواضع علی(ع) در برابر فتوحات خلفا»]، مؤسسه پژوهشی امام خمینی.</ref>
طبری در حوادث [[سال ۳۰ هجری قمری]] و در ماجرای [[فتوحات اسلامی|فتوحات]] به نقل روایتی پرداخته که بر اساس آن [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|حسن]] و [[امام حسین علیه‌السلام|حسین]] در سپاهی به فرماندهی [[سعید بن عاص]] در [[فتح ایران]] شرکت داشته‌اند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۴، ص۲۶۹.</ref> این گزارش از سوی برخی محققان مورد نقد قرار گرفته است. نویسنده مقاله «مواضع علی در برابر فتوحات خلفا» روایت طبری از حضور حسنین را به علت وجود یک راوی مجهول، یک راوی جاعل و کذاب، و یک راوی ضعیف، فاقد اعتبار دانسته و نیز اشاره می‌کند که طبری در سطور بعد همین روایت را با همین سند نقل کرده ولی در آن نامی از [[حسنین]] نبرده است.<ref>رنجبر، [http://tarikh.nashriyat.ir/node/336#_f246 «مواضع علی(ع) در برابر فتوحات خلفا»]، مؤسسه پژوهشی امام خمینی.</ref>


=== ماجرای عبدالله بن سبأ===
===ماجرای عبدالله بن سبأ===
بنابر یافته‌های [[سید مرتضی عسکری]] [[متکلم]] شیعه، تاریخ طبری نخستین منبعی است که حضور شخصی به نام [[عبدالله بن سبا]] را در [[ماجرای قتل عثمان]] مطرح کرده است.<ref>عسکری، عبدالله بن سبأ، المجمع العالمی لاهل البیت، ج۱، ص۵۷.</ref> منبع اصلی طبری در نقل این ماجرا شخصی به نام [[سیف بن عمر تمیمی|سیف بن عُمَر تمیمی]] است. نویسندگان متعددی یکی از نقطه‌ضعف‌های کتاب طبری را تکیه بر نقل‌های سیف بن عمر دانسته‌اند.<ref> برای نمونه: جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۲۸. عسکری، نقد متد طبری در تاریخ‌نگاری، ص۳۷.</ref>
بنابر یافته‌های [[سید مرتضی عسکری]] [[متکلم]] شیعه، تاریخ طبری نخستین منبعی است که حضور شخصی به نام [[عبدالله بن سبا]] را در [[ماجرای قتل عثمان]] مطرح کرده است.<ref>عسکری، عبدالله بن سبأ، المجمع العالمی لاهل البیت، ج۱، ص۵۷.</ref> منبع اصلی طبری در نقل این ماجرا شخصی به نام [[سیف بن عمر تمیمی|سیف بن عُمَر تمیمی]] است. نویسندگان متعددی یکی از نقطه‌ضعف‌های کتاب طبری را تکیه بر نقل‌های سیف بن عمر دانسته‌اند.<ref> برای نمونه: جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۲۸. عسکری، نقد متد طبری در تاریخ‌نگاری، ص۳۷.</ref>


=== شهادت امام علی، بیعت با امام حسن و صلح با معاویه===
===شهادت امام علی، بیعت با امام حسن و صلح با معاویه===
طبری در وقایع سال [[۴۰ق]] پس از نقل چگونگی به [[شهادت]] رسیدن امام علی(ع) در [[کوفه]] به زندگی او پرداخته و گزارشی از زندگی و سیره و همسران و فرزندان امام علی(ع) داده است.<ref>طبری، تاریخ الطبری،‌ دار الکتب العلمیه، ج۳، ص۱۶۱-۱۶۴.</ref> او همچنین در ضمن نقل رویدادهای سال‌های ۴۰ و [[۴۱ق]] ماجرای بیعت مردم کوفه با [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن مجتبی(ع)]] و سپس [[صلح امام حسن علیه‌السلام|صلح او با معاویه]] را نقل کرده است.<ref>طبری، تاریخ الطبری،‌دار الکتب العلمیه، ج۳، ص۱۶۴-۱۶۸.</ref> بنا به نقل طبری، حسن و حسین، فرزندان امام علی، در سال ۴۱ق کوفه را ترک کرده و در [[مدینه]] ساکن شدند.<ref>طبری، تاریخ الطبری،‌ دار الکتب العلمیه، ج۳، ص۱۶۸.</ref>
طبری در وقایع سال [[۴۰ق]] پس از نقل چگونگی به [[شهادت]] رسیدن امام علی(ع) در [[کوفه]] به زندگی او پرداخته و گزارشی از زندگی و سیره و همسران و فرزندان امام علی(ع) داده است.<ref>طبری، تاریخ الطبری،‌ دار الکتب العلمیه، ج۳، ص۱۶۱-۱۶۴.</ref> او همچنین در ضمن نقل رویدادهای سال‌های ۴۰ و [[۴۱ق]] ماجرای بیعت مردم کوفه با [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن مجتبی(ع)]] و سپس [[صلح امام حسن علیه‌السلام|صلح او با معاویه]] را نقل کرده است.<ref>طبری، تاریخ الطبری،‌دار الکتب العلمیه، ج۳، ص۱۶۴-۱۶۸.</ref> بنا به نقل طبری، حسن و حسین، فرزندان امام علی، در سال ۴۱ق کوفه را ترک کرده و در [[مدینه]] ساکن شدند.<ref>طبری، تاریخ الطبری،‌ دار الکتب العلمیه، ج۳، ص۱۶۸.</ref>


=== گزارش واقعه عاشورا در تاریخ طبری ===
===گزارش واقعه عاشورا در تاریخ طبری===
[[واقعه عاشورا]] در تاریخ طبری در ذیل حوادث سال [[۶۱ق]] آمده است و مهم‌ترین بخش از روایت طبری را نقل‌های او از [[مقتل الحسین (ابومخنف)|مقتل الحسین]] نوشته [[ابومخنف|ابی‌مخنف]] شکل می‌دهد. کتاب مقتل الحسین ابی مخنف از بین رفته و تنها بر اساس نقل‌های تاریخ طبری بخش‌هایی از آن در دسترس است.<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، نشر علم، ص۲۳۰.</ref>
[[واقعه عاشورا]] در تاریخ طبری در ذیل حوادث سال [[۶۱ق]] آمده است و مهم‌ترین بخش از روایت طبری را نقل‌های او از [[مقتل الحسین (ابومخنف)|مقتل الحسین]] نوشته [[ابومخنف|ابی‌مخنف]] شکل می‌دهد. کتاب مقتل الحسین ابی مخنف از بین رفته و تنها بر اساس نقل‌های تاریخ طبری بخش‌هایی از آن در دسترس است.<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، نشر علم، ص۲۳۰.</ref>


خط ۸۹: خط ۸۹:
بخش‌هایی از گزارش طبری از واقعه عاشورا و نیز [[قیام مختار]] بر اساس ترجمه ابوعلی بَلْعَمی(محمد بن محمد بن عبیدالله تمیمی. مورخ و ادیب ایرانی. درگذشته: ۳۲۹ق.) در کتابی با نام «قیام سیدالشهداء حسین بن علی(ع) و خونخواهی مختار» منتشر شده است.<ref>مولائی، قیام سید الشهداء، پژوهشگاه علوم انسانی.</ref>
بخش‌هایی از گزارش طبری از واقعه عاشورا و نیز [[قیام مختار]] بر اساس ترجمه ابوعلی بَلْعَمی(محمد بن محمد بن عبیدالله تمیمی. مورخ و ادیب ایرانی. درگذشته: ۳۲۹ق.) در کتابی با نام «قیام سیدالشهداء حسین بن علی(ع) و خونخواهی مختار» منتشر شده است.<ref>مولائی، قیام سید الشهداء، پژوهشگاه علوم انسانی.</ref>


=== گزارش زندگی سایر امامان ===
===گزارش زندگی سایر امامان===
طبری در حوادث [[سال ۱۸۳ هجری قمری|سال ۱۸۳ق]] فقط نوشته است که [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|موسی بن جعفر بن محمد]] در [[بغداد]] از دنیا رفت و اشاره‌ای به علت مرگ یا زندانی بودن او نکرده است.<ref>طبری، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۸، ص۲۷۱.</ref> از زندگی [[امام رضا(ع)]] به احضار او توسط [[مأمون]] در [[سال ۲۰۰ هجری قمری|سال ۲۰۰ق]]<ref>طبری، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۸، ص۵۴۴.</ref> و انتصاب به ولایت‌عهدی در [[سال ۲۰۱ هجری قمری|سال ۲۰۱ق]] اشاره کرده است.<ref>طبری، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۸، ص۵۵۴.</ref>  
طبری در حوادث [[سال ۱۸۳ هجری قمری|سال ۱۸۳ق]] فقط نوشته است که [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|موسی بن جعفر بن محمد]] در [[بغداد]] از دنیا رفت و اشاره‌ای به علت مرگ یا زندانی بودن او نکرده است.<ref>طبری، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۸، ص۲۷۱.</ref> از زندگی [[امام رضا(ع)]] به احضار او توسط [[مأمون]] در [[سال ۲۰۰ هجری قمری|سال ۲۰۰ق]]<ref>طبری، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۸، ص۵۴۴.</ref> و انتصاب به ولایت‌عهدی در [[سال ۲۰۱ هجری قمری|سال ۲۰۱ق]] اشاره کرده است.<ref>طبری، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۸، ص۵۵۴.</ref>  
طبری همچنین در وقایع [[سال ۲۰۳ هجری قمری|سال ۲۰۳ق]] علت از دنیا رفتن [[امام رضا(ع)]] را زیاد خوردن انگور نوشته است؛<ref>طبری، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۸، ص۵۶۸.</ref> این در حالی است که به نقل نویسنده مقاله «طبری و تاریخ نهضت‌های اسلامی»، دیگر مورخان اهل‌سنت تصریح کرده‌اند که امام رضا(ع) مسموم و شهید شده است.<ref>روحانی، «طبری و تاریخ نهضت‌های اسلامی»، ص۷۲.</ref>
طبری همچنین در وقایع [[سال ۲۰۳ هجری قمری|سال ۲۰۳ق]] علت از دنیا رفتن [[امام رضا(ع)]] را زیاد خوردن انگور نوشته است؛<ref>طبری، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۸، ص۵۶۸.</ref> این در حالی است که به نقل نویسنده مقاله «طبری و تاریخ نهضت‌های اسلامی»، دیگر مورخان اهل‌سنت تصریح کرده‌اند که امام رضا(ع) مسموم و شهید شده است.<ref>روحانی، «طبری و تاریخ نهضت‌های اسلامی»، ص۷۲.</ref>
خط ۹۸: خط ۹۸:
طبری در کتاب خود بسیاری از قیام‌ها و شورش‌ها علیه حکومت خلفای مسلمان را گزارش کرده است؛<ref>روحانی، «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، ص۶۹.</ref> چه حرکت‌ها علیه [[امویان]] مثل [[واقعه کربلا|واقعه عاشورا]] و یا [[قیام توابین|جنبش شیعیان برای خونخواهی امام حسین(ع)]]، یا [[قیام مختار|ورود مختار به کوفه]]<ref>روحانی، «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، ص۷۱.</ref> و چه حرکت‌هایی که علیه [[حکومت عباسیان]] رخ داده است؛ مثل [[قیام ابن طباطبا|قیام محمد بن ابراهیم طباطبا]]، قیام ابراهیم بن موسی، [[قیام صاحب الزنج]] و چند قیام دیگر.<ref>روحانی، «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، ص۷۲.</ref> با این حال او با نهضت‌ها و جنبش‌ها علیه حکومت مخالف بود و آنها را باعث تزلزل ارکان حکومت می‌دانست.<ref>روحانی، «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، ص۷۱.</ref> به گفته نویسنده مقاله «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، طبری حکومت [[بنی‌عباس|عباسیان]] را مشروع می‌دانست،<ref>روحانی، «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، ص۷۱.</ref> و بلکه به گفته [[صادق آئینه‌وند]] تاریخ‌پژوه ایرانی او بر اساس مشرب فقهی سیاسی‌اش همیشه جانب حکومت را نگه‌ می‌داشت.<ref>آئینه‌وند، مکتب تاریخ‌نگاری طبری، ص۲۶</ref>
طبری در کتاب خود بسیاری از قیام‌ها و شورش‌ها علیه حکومت خلفای مسلمان را گزارش کرده است؛<ref>روحانی، «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، ص۶۹.</ref> چه حرکت‌ها علیه [[امویان]] مثل [[واقعه کربلا|واقعه عاشورا]] و یا [[قیام توابین|جنبش شیعیان برای خونخواهی امام حسین(ع)]]، یا [[قیام مختار|ورود مختار به کوفه]]<ref>روحانی، «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، ص۷۱.</ref> و چه حرکت‌هایی که علیه [[حکومت عباسیان]] رخ داده است؛ مثل [[قیام ابن طباطبا|قیام محمد بن ابراهیم طباطبا]]، قیام ابراهیم بن موسی، [[قیام صاحب الزنج]] و چند قیام دیگر.<ref>روحانی، «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، ص۷۲.</ref> با این حال او با نهضت‌ها و جنبش‌ها علیه حکومت مخالف بود و آنها را باعث تزلزل ارکان حکومت می‌دانست.<ref>روحانی، «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، ص۷۱.</ref> به گفته نویسنده مقاله «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، طبری حکومت [[بنی‌عباس|عباسیان]] را مشروع می‌دانست،<ref>روحانی، «طبری و تاریخ نهضتهای اسلامی»، ص۷۱.</ref> و بلکه به گفته [[صادق آئینه‌وند]] تاریخ‌پژوه ایرانی او بر اساس مشرب فقهی سیاسی‌اش همیشه جانب حکومت را نگه‌ می‌داشت.<ref>آئینه‌وند، مکتب تاریخ‌نگاری طبری، ص۲۶</ref>


== نقدهای عالمان شیعه بر تاریخ طبری==
==نقدهای عالمان شیعه بر تاریخ طبری==
[[سید مرتضی عسکری]] متکلم و پژوهشگر تاریخ اسلام اشکالات متعددی به روش تاریخ‌نگاری طبری ذکر کرده و معتقد است که طبری ده نوع پنهان‌کاری در متن کتابش به‌کار برده است؛ از جمله پنهان‌کاری در ماجرای [[یوم الانذار]] و نامه [[محمد بن ابی‌بکر]] به [[معاویه]] و اختلاف معاویه با [[ابوذر]] که منجر به تبعید ابوذر شده است.<ref>عسکری، «نقد متد طبری در تاریخ‌نگاری»، ص۳۶.</ref> عسکری همچنین تکیه بیش از حد طبری بر نقلیات [[سیف بن عمر]] را نکوهش می‌کند و معتقد است که سیف بن عمر افسانه‌هایی کاملاً جعلی ساخته و طبری برخی از آنها را نقل کرده است.<ref>عسکری، «نقد متد طبری در تاریخ‌نگاری»، ص۳۸-۴۱.</ref> علامه عسکری براین اعتقاد است که طبری در ترویج مجعولات، گوى سبقت از همه مورّخان ربوده است.<ref>عسکری، نقش ائمه دراحیاء دین، ج۱، ص۴۳۷.</ref>
[[سید مرتضی عسکری]] متکلم و پژوهشگر تاریخ اسلام اشکالات متعددی به روش تاریخ‌نگاری طبری ذکر کرده و معتقد است که طبری ده نوع پنهان‌کاری در متن کتابش به‌کار برده است؛ از جمله پنهان‌کاری در ماجرای [[یوم الانذار]] و نامه [[محمد بن ابی‌بکر]] به [[معاویه]] و اختلاف معاویه با [[ابوذر]] که منجر به تبعید ابوذر شده است.<ref>عسکری، «نقد متد طبری در تاریخ‌نگاری»، ص۳۶.</ref> عسکری همچنین تکیه بیش از حد طبری بر نقلیات [[سیف بن عمر]] را نکوهش می‌کند و معتقد است که سیف بن عمر افسانه‌هایی کاملاً جعلی ساخته و طبری برخی از آنها را نقل کرده است.<ref>عسکری، «نقد متد طبری در تاریخ‌نگاری»، ص۳۸-۴۱.</ref> علامه عسکری براین اعتقاد است که طبری در ترویج مجعولات، گوى سبقت از همه مورّخان ربوده است.<ref>عسکری، نقش ائمه دراحیاء دین، ج۱، ص۴۳۷.</ref>


خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
[[عبدالحسین امینی]] در کتاب [[الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|الغدیر]] بارها طبری را ملامت کرده و او را از زمره مورخانی برشمرده که در نقل تاریخ جنایت کرده‌اند.<ref>امینی، الغدیر، ج۸، صص۳۲۶ و ۳۲۷ و۳۷۳و ج۹، ص۵۱.</ref>او می‌نویسد طبری ۷۰۱ روایت تاریخی را فقط از یک طریق نقل کرده است. سری از شعیب از سیف بن عمر. به گفته امینی سَری کَذّاب و وَضّاع است، شعیب مجهول الهویه است و سیف بن عمر نیز علاوه بر وضاع بودن، متروک، ساقط و متهم به زندقه است.<ref>امینی، الغدیر، ج۸، ص۳۲۷-۳۲۸.</ref>
[[عبدالحسین امینی]] در کتاب [[الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|الغدیر]] بارها طبری را ملامت کرده و او را از زمره مورخانی برشمرده که در نقل تاریخ جنایت کرده‌اند.<ref>امینی، الغدیر، ج۸، صص۳۲۶ و ۳۲۷ و۳۷۳و ج۹، ص۵۱.</ref>او می‌نویسد طبری ۷۰۱ روایت تاریخی را فقط از یک طریق نقل کرده است. سری از شعیب از سیف بن عمر. به گفته امینی سَری کَذّاب و وَضّاع است، شعیب مجهول الهویه است و سیف بن عمر نیز علاوه بر وضاع بودن، متروک، ساقط و متهم به زندقه است.<ref>امینی، الغدیر، ج۸، ص۳۲۷-۳۲۸.</ref>


== پانویس ==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}
==یادداشت==
==یادداشت==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۶۵

ویرایش