۱۶٬۶۶۳
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
==نامهرسانی در واقعه کربلا== | ==نامهرسانی در واقعه کربلا== | ||
سعید بن عبدالله از بنیحنیفة بن لجیم، تیره بنیبکر بن وائل -از شاخههای قبیلۀ عدنان-<ref>شمسالدین، انصارالحسین، ص۷۶.</ref> و اهل [[کوفه]] بود که به [[شجاعت]] و [[عبادت]] شهرت داشت.{{مدرک}} در [[زیارت الشهدا|زیارت شهیدان کربلا]] نام او سعد ذکر شده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۷۰.</ref> | سعید بن عبدالله از بنیحنیفة بن لجیم، تیره بنیبکر بن وائل -از شاخههای قبیلۀ عدنان-<ref>شمسالدین، انصارالحسین، ۱۴۰۷ق، ص۷۶.</ref> و اهل [[کوفه]] بود که به [[شجاعت]] و [[عبادت]] شهرت داشت.{{مدرک}} در [[زیارت الشهدا|زیارت شهیدان کربلا]] نام او سعد ذکر شده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۷۰.</ref> | ||
سعید بن عبدالله و [[هانی بن هانی سبیعی]] نامه سوم کوفیان را برای امام حسین(ع) بردند.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، دارالتراث، ج۵، ص۳۵۳.</ref> نویسندگان این نامۀ [[شبث بن ربعی تمیمی|شَبَث بن رِبعی]]، [[حجار بن ابجر عجلی|حَجّار بن اَبجَر]]، [[یزید بن حارث شیبانی|یزید بن حارث]]، [[یزید بن حارث شیبانی|یزید بن رویم]]، [[عزرة بن قیس احمسی|عزرة بن قیس]]، [[عمرو بن حجاج زبیدی|عمرو بن حجاج]] و [[محمد بن عمیر تمیمی|محمد بن عمیر]] بودند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۳۵۳.</ref> برخی معتقدند که این مأموریت به جهت وجاهت سعید بن عبدالله بوده، به امید آنکه این وجاهت، امام(ع) را به رفتن به کوفه قانع کند.<ref>کمرهای، عنصر شجاعت، ج۱، ص۱۵۸.</ref> | سعید بن عبدالله و [[هانی بن هانی سبیعی]] نامه سوم کوفیان را برای امام حسین(ع) بردند.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، دارالتراث، ج۵، ص۳۵۳.</ref> نویسندگان این نامۀ [[شبث بن ربعی تمیمی|شَبَث بن رِبعی]]، [[حجار بن ابجر عجلی|حَجّار بن اَبجَر]]، [[یزید بن حارث شیبانی|یزید بن حارث]]، [[یزید بن حارث شیبانی|یزید بن رویم]]، [[عزرة بن قیس احمسی|عزرة بن قیس]]، [[عمرو بن حجاج زبیدی|عمرو بن حجاج]] و [[محمد بن عمیر تمیمی|محمد بن عمیر]] بودند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، دارالتراث، ج۵، ص۳۵۳.</ref> برخی معتقدند که این مأموریت به جهت وجاهت سعید بن عبدالله بوده، به امید آنکه این وجاهت، امام(ع) را به رفتن به کوفه قانع کند.<ref>کمرهای، عنصر شجاعت، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۵۸.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان = سعید بن عبدالله خطاب به امام حسین| نقلقول =به خدا سوگند اگر کشته شوم، سپس زنده گردم، هفتاد مرتبه مرا بسوزانند و خاکستر مرا به باد دهند باز هم از شما دست بر نخواهم داشت. | {{جعبه نقل قول | عنوان = سعید بن عبدالله خطاب به امام حسین| نقلقول =به خدا سوگند اگر کشته شوم، سپس زنده گردم، هفتاد مرتبه مرا بسوزانند و خاکستر مرا به باد دهند باز هم از شما دست بر نخواهم داشت. | ||
|تاریخ بایگانی | منبع = طبری، تاریخ الامم و الملوک، دارالتراث، ج۵، ص۴۱۹. | تراز = چپ| عرض = 200px | اندازه خط = 15px|رنگ پس زمینه=#FF3399| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | |تاریخ بایگانی | منبع = طبری، تاریخ الامم و الملوک، دارالتراث، ج۵، ص۴۱۹. | تراز = چپ| عرض = 200px | اندازه خط = 15px|رنگ پس زمینه=#FF3399| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
امام حسین(ع) به وسیلۀ سعید پاسخ مردم کوفه داد و نوشت که مسلم بن عقیل را به عنوان سفیر خود روانه کوفه کرده است. زمانی که مسلم وارد کوفه شد و برای مردم سخنرانی کرد. [[عابس بن ابی شبیب شاکری|عابس بن ابیشبیب شاکری]] و [[حبیب بن مظاهر]] خطبه خواندند، سپس سعید بن عبدالله سوگند یاد کرد که مصمم است به یاری حسین(ع) برخیزد. مسلم در این مجلس، سعید بن عبدالله را مأمور کرد تا امام(ع) را برای ورود به کوفه دعوت کند. سعید به مکه بازگشت و نامۀ مسلم بن عقیل را به امام داد و از [[مکه]] با کاروان امام حسین همراه شد.<ref>سماوی، ابصار العین، ص۲۱۶.</ref> | امام حسین(ع) به وسیلۀ سعید پاسخ مردم کوفه داد و نوشت که مسلم بن عقیل را به عنوان سفیر خود روانه کوفه کرده است. زمانی که مسلم وارد کوفه شد و برای مردم سخنرانی کرد. [[عابس بن ابی شبیب شاکری|عابس بن ابیشبیب شاکری]] و [[حبیب بن مظاهر]] خطبه خواندند، سپس سعید بن عبدالله سوگند یاد کرد که مصمم است به یاری حسین(ع) برخیزد. مسلم در این مجلس، سعید بن عبدالله را مأمور کرد تا امام(ع) را برای ورود به کوفه دعوت کند. سعید به مکه بازگشت و نامۀ مسلم بن عقیل را به امام داد و از [[مکه]] با کاروان امام حسین همراه شد.<ref>سماوی، ابصار العین، ۱۴۱۹ق، ص۲۱۶.</ref> | ||
==اعلام وفاداری به امام حسین در شب عاشورا== | ==اعلام وفاداری به امام حسین در شب عاشورا== | ||
سعید بن عبدالله در شب عاشورا خطاب به امام حسین، سوگند یاد کرد اگر هفتاد مرتبه مرا بسوزانند و خاکسترم را به باد دهند باز هم از شما دست بر نخواهم داشت. او این سخنان را در واکنش به سخنان امام حسین مطرح کرد که در سخنانی از اصحابش خواست هر یک دست دوست خود را گرفته و از تاریکی شب بهره گرفته و کربلا را ترک کنند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، دار التراث، ج۵، ص۴۱۹.</ref> | سعید بن عبدالله در شب عاشورا خطاب به امام حسین، سوگند یاد کرد اگر هفتاد مرتبه مرا بسوزانند و خاکسترم را به باد دهند باز هم از شما دست بر نخواهم داشت. او این سخنان را در واکنش به سخنان امام حسین مطرح کرد که در سخنانی از اصحابش خواست هر یک دست دوست خود را گرفته و از تاریکی شب بهره گرفته و کربلا را ترک کنند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، دار التراث، ج۵، ص۴۱۹.</ref> | ||
==محافظت از نمازگزاران در ظهر عاشورا== | ==محافظت از نمازگزاران در ظهر عاشورا== | ||
به گزارش مقتلنویان ظهر عاشورا هنگامی که امام حسین(ع) [[نماز خوف]] به جا آورد، سعید بن عبدالله و [[زهیر بن قین بجلی|زهیر بن قین]] مقابل حضرت ایستادند و با صورت، سینه، پهلو و دست، از اصابت تیرها به امام(ع) جلوگیری کردند.<ref> ابنطاووس، الملهوف على قتلىالطّفوف، انوار الهدی، ص۶۶.</ref> نقل شده هنگام شهادت، به جز زخمهای شمشیر و نیزه، ۱۳ تیر بر بدنش بوده است.<ref> ابنطاووس، الملهوف على قتلىالطّفوف، انوار الهدی، ص۶۶.</ref> ازاینرو از او به عنوان شهید نماز یاد میشود.<ref>محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۷۶ش، ص۲۶۳.</ref> نقل کردهاند زمانی که سعد به زمین افتاد و در حال جاندادن بود این [[دعا]] را میخواند<blockquote>خدایا! همانگونه که [[قوم عاد]] و [[ثمود]] لعنت کردی، اینان ([[لشکر عمر بن سعد|سپاه کوفه]]) را مورد [[لعن]] خویش قرار ده. خدایا! سلام و درود مرا به پیامبرت برسان و درد و رنجی را که در اثر زخمهای بدنم تحمل نمودم به آن حضرت ابلاغ فرما؛ زیرا من در یاری پیامبرت خواستار دستیابی به پاداش توام.<ref> ابنطاووس، الملهوف على قتلىالطّفوف، انوار الهدی، ص۶۶.</ref></blockquote>سپس رو به امام(ع) کرد و گفت:ای فرزند رسول خدا، آیا به پیمانم عمل کردم؟ امام(ع) فرمود: آری؛ تو پیشاپیش من به [[بهشت]] خواهی رفت.<ref> سماوی، ابصار العین، ص۲۱۸.</ref> رجز ذیل نیز به او منسوب است: | به گزارش مقتلنویان ظهر عاشورا هنگامی که امام حسین(ع) [[نماز خوف]] به جا آورد، سعید بن عبدالله و [[زهیر بن قین بجلی|زهیر بن قین]] مقابل حضرت ایستادند و با صورت، سینه، پهلو و دست، از اصابت تیرها به امام(ع) جلوگیری کردند.<ref> ابنطاووس، الملهوف على قتلىالطّفوف، انوار الهدی، ص۶۶.</ref> نقل شده هنگام شهادت، به جز زخمهای شمشیر و نیزه، ۱۳ تیر بر بدنش بوده است.<ref> ابنطاووس، الملهوف على قتلىالطّفوف، انوار الهدی، ص۶۶.</ref> ازاینرو از او به عنوان شهید نماز یاد میشود.<ref>محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۷۶ش، ص۲۶۳.</ref> نقل کردهاند زمانی که سعد به زمین افتاد و در حال جاندادن بود این [[دعا]] را میخواند<blockquote>خدایا! همانگونه که [[قوم عاد]] و [[ثمود]] لعنت کردی، اینان ([[لشکر عمر بن سعد|سپاه کوفه]]) را مورد [[لعن]] خویش قرار ده. خدایا! سلام و درود مرا به پیامبرت برسان و درد و رنجی را که در اثر زخمهای بدنم تحمل نمودم به آن حضرت ابلاغ فرما؛ زیرا من در یاری پیامبرت خواستار دستیابی به پاداش توام.<ref> ابنطاووس، الملهوف على قتلىالطّفوف، انوار الهدی، ص۶۶.</ref></blockquote>سپس رو به امام(ع) کرد و گفت:ای فرزند رسول خدا، آیا به پیمانم عمل کردم؟ امام(ع) فرمود: آری؛ تو پیشاپیش من به [[بهشت]] خواهی رفت.<ref> سماوی، ابصار العین، ۱۴۱۹ق، ص۲۱۸.</ref> رجز ذیل نیز به او منسوب است: | ||
:ای حسین پیش بیا که امروز هم جدّت را که برگزیده خداست و هم پدرت را که اهل جود و بخشش است دیدار خواهی کرد.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۱۱۲.</ref> | :ای حسین پیش بیا که امروز هم جدّت را که برگزیده خداست و هم پدرت را که اهل جود و بخشش است دیدار خواهی کرد.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۱۱۲.</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، دارالتراث، بیتا. | * طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، دارالتراث، بیتا. | ||
* کمرهای، خلیل، عنصر شجاعت یا هفتاد دو تن و یک تن، اصحاب سید الشهداء، دارالعرفان، قم، ۱۳۸۹ش. | * کمرهای، خلیل، عنصر شجاعت یا هفتاد دو تن و یک تن، اصحاب سید الشهداء، دارالعرفان، قم، ۱۳۸۹ش. | ||
* محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، ۱۳۷۶ش/۱۴۱۷ق.{{پایان}} | * مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق. | ||
* محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، ۱۳۷۶ش/۱۴۱۷ق. | |||
{{پایان}} | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
ویرایش