پرش به محتوا

سعید بن عبدالله حنفی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
| شهر وفات/شهادت    = [[کربلا]]
| شهر وفات/شهادت    = [[کربلا]]
| نحوه وفات/شهادت    = شهادت در [[واقعه کربلا|واقعه عاشورا]]
| نحوه وفات/شهادت    = شهادت در [[واقعه کربلا|واقعه عاشورا]]
| مدفن              =[[حرم امام حسین]]
| مدفن              =[[حرم امام حسین(ع)]]
| از یاران          = [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین (ع)]]
| از یاران          = [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]]
| فعالیت‌ها= حامل [[نامه‌های کوفیان به امام حسین(ع)]] و بالعکس
| فعالیت‌ها= حامل [[نامه‌های کوفیان به امام حسین(ع)]] و بالعکس
}}
}}


'''سعید (سعد) بن عبدالله حنفی'''،([[شهادت]] [[سال ۶۱ هجری قمری|۶۱ق]]) از [[شهدای کربلا]]. او از [[شیعیان]] [[کوفه]] بود که برخی [[نامه‌های کوفیان به امام حسین(ع)]] را می‌رساند. سعید همچنین نامه [[مسلم بن عقیل]] را به امام رساند و پس از آن با کاروان آن حضرت همراه شد. او در [[شب عاشورا]] در حمایت از [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] سخنرانی کرد و [[سوگند]] یاد کرد که اگر هفتاد بار سوزانده و سپس زنده شود باز هم از حمایت امام دست بر نخواهد برداشت.
'''سعید (سعد) بن عبدالله حنفی'''،([[شهادت]] [[سال ۶۱ هجری قمری|۶۱ق]]) از [[شهدای کربلا]]. او از [[شیعه|شیعیان]] کوفه بود که برخی [[نامه‌های کوفیان به امام حسین(ع)]] را می‌رساند. سعید همچنین نامه [[مسلم بن عقیل]] را به امام رساند و پس از آن با کاروان آن حضرت همراه شد. او در [[شب عاشورا]] در حمایت از [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] سخنرانی کرد و [[سوگند]] یاد کرد که اگر هفتاد بار سوزانده و سپس زنده شود باز هم از حمایت امام دست بر نخواهد برداشت.


==نسب==
== نامه‌رسانی در واقعه کربلا ==
او از بنی‌حنیفة بن لجیم، تیره بنی‌بکر بن وائل -از شاخه‌های قبیلۀ عدنان-<ref>شمس‌الدین، انصارالحسین، ص۷۶.</ref> و اهل [[کوفه]] بود که به [[شجاعت]] و [[عبادت]] شهرت داشت. در [[زیارت الشهدا|زیارت شهیدان کربلا]] نام او سعد ذکر شده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۷۰.</ref>
سعید بن عبدالله از بنی‌حنیفة بن لجیم، تیره بنی‌بکر بن وائل -از شاخه‌های قبیلۀ عدنان-<ref>شمس‌الدین، انصارالحسین، ص۷۶.</ref> و اهل [[کوفه]] بود که به [[شجاعت]] و [[عبادت]] شهرت داشت.{{مدرک}} در [[زیارت الشهدا|زیارت شهیدان کربلا]] نام او سعد ذکر شده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۷۰.</ref>


==واقعه کربلا==
سعید بن عبدالله و [[هانی بن هانی سبیعی]] نامه سوم کوفیان را برای امام حسین(ع) بردند.<ref> طبری، تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۶۲؛ سماوی، ابصار العین، ص۲۱۶.</ref> نویسندگان این نامۀ [[شبث بن ربعی تمیمی|شَبَث بن رِبعی]]، [[حجار بن ابجر عجلی|حَجّار بن اَبجَر]]، [[یزید بن حارث شیبانی|یزید بن حارث]]، [[یزید بن حارث شیبانی|یزید بن رویم]]، [[عزرة بن قیس احمسی|عزرة بن قیس]]، [[عمرو بن حجاج زبیدی|عمرو بن حجاج]] و [[محمد بن عمیر تمیمی|محمد بن عمیر]] بودند.<ref>کمره‌ای، عنصر شجاعت، ج۱، ص۱۵۸-۱۶۰.</ref> برخی معتقدند که این مأموریت به جهت وجاهت سعید بن عبدالله بوده، به امید آنکه این وجاهت، امام(ع) را به رفتن به کوفه قانع کند.<ref>کمره‌ای، عنصر شجاعت، ج۱، ص۱۵۸.</ref>
سعید بن عبدالله و [[هانی بن هانی سبیعی]] نامه سوم کوفیان را به سوی امام حسین(ع) بردند.<ref> طبری، تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۶۲؛ سماوی، ابصار العین، ص۲۱۶.</ref> نویسندگان این نامۀ [[شبث بن ربعی تمیمی|شَبَثُ بن رِبعی]]، [[حجار بن ابجر عجلی|حَجّار بن اَبجَر]]، [[یزید بن حارث شیبانی|یزید بن حارث]]، [[یزید بن حارث شیبانی|یزید بن رویم]]، [[عزرة بن قیس احمسی|عزرة بن قیس]]، [[عمرو بن حجاج زبیدی|عمرو بن حجاج]] و [[محمد بن عمیر تمیمی|محمد بن عمیر]] بودند.<ref>کمره‌ای، عنصر شجاعت، ج۱، ص۱۵۸-۱۶۰.</ref> برخی معتقدند که این مأموریت به جهت وجاهت سعید بن عبدالله بوده، به امید آنکه این وجاهت، امام(ع) را به رفتن به کوفه قانع کند.<ref>کمره‌ای، عنصر شجاعت، ج۱، ص۱۵۸.</ref>
{{جعبه نقل قول | عنوان = سعید بن عبدالله خطاب به امام حسین| نقل‌قول =به خدا سوگند اگر کشته شوم، سپس زنده گردم، هفتاد مرتبه مرا بسوزانند و خاکستر مرا به باد دهند باز هم از شما دست بر نخواهم داشت.
{{جعبه نقل قول | عنوان = سعید بن عبدالله خطاب به امام حسین| نقل‌قول =به خدا سوگند اگر کشته شوم، سپس زنده گردم، هفتاد مرتبه مرا بسوزانند و خاکستر مرا به باد دهند باز هم از شما دست بر نخواهم داشت.
|تاریخ بایگانی | منبع = طبری، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۱۸. | تراز = چپ| عرض = 200px | اندازه خط = 15px|رنگ پس زمینه=#FF3399| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
|تاریخ بایگانی | منبع = طبری، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۱۸. | تراز = چپ| عرض = 200px | اندازه خط = 15px|رنگ پس زمینه=#FF3399| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}


امام حسین(ع) به وسیلۀ سعید پاسخ مردم کوفه داد و نوشت که مسلم بن عقیل را به عنوان سفیر خود روانه کوفه کرده است. زمانی که مسلم وارد کوفه شد و برای مردم سخنرانی کرد. [[عابس بن ابی‌شبیب شاکری]] و [[حبیب بن مظاهر]] خطبه خواندند، پس از آن دو سعید بن عبدالله بپاخواست و سوگند خورد که مصمم است به یاری حسین(ع) برخیزد. مسلم در این مجلس، سعید بن عبدالله را مأمور کرد تا امام(ع) را برای ورود به کوفه دعوت کند. سعید به مکه بازگشت و نامۀ مسلم بن عقیل را به امام داد و از [[مکه]] با کاروان امام حسین همراه شد.<ref>سماوی، ابصار العین، ص۲۱۶.</ref>
امام حسین(ع) به وسیلۀ سعید پاسخ مردم کوفه داد و نوشت که مسلم بن عقیل را به عنوان سفیر خود روانه کوفه کرده است. زمانی که مسلم وارد کوفه شد و برای مردم سخنرانی کرد. [[عابس بن ابی شبیب شاکری|عابس بن ابی‌شبیب شاکری]] و [[حبیب بن مظاهر]] خطبه خواندند، سپس سعید بن عبدالله سوگند یاد کرد که مصمم است به یاری حسین(ع) برخیزد. مسلم در این مجلس، سعید بن عبدالله را مأمور کرد تا امام(ع) را برای ورود به کوفه دعوت کند. سعید به مکه بازگشت و نامۀ مسلم بن عقیل را به امام داد و از [[مکه]] با کاروان امام حسین همراه شد.<ref>سماوی، ابصار العین، ص۲۱۶.</ref>
==اعلام وفاداری به امام حسین در شب عاشورا==
سعید بن عبدالله در شب عاشورا خطاب به امام حسین، سوگند یاد کرد اگر هفتاد مرتبه مرا بسوزانند و خاکسترم را به باد دهند باز هم از شما دست بر نخواهم داشت. او این سخنان را در واکنش به سخنان امام حسین مطرح کرد که در سخنانی از اصحابش خواست هر یک دست دوست خود را گرفته و از تاریکی شب بهره گرفته و کربلا را ترک کنند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۴، ص۳۱۸؛ سماوی، ابصار العین، ص۲۱۶.</ref>
== شهادت در روز عاشورا==
برخی از تاریخ‌نگاران، شهادت سعید را بعد از [[نماز ظهر]] نوشته‌اند.<ref> طبری، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۲۶.</ref> ظهر عاشورا هنگامی که امام حسین(ع) [[نماز خوف]] به جا آورد، سعید بن عبدالله و [[زهیر بن قین بجلی|زهیر بن قین]] مقابل حضرت ایستادند و با صورت، سینه، پهلو و دست‌، از اصابت تیرها به امام(ع) جلوگیری کردند.<ref> ابن‌طاووس، الملهوف على قتلى‌الطّفوف، ج۱، ص۱۶۵؛ سماوی، ابصار العین، ص۲۱۷؛ ابی‌مخنف، وقعة الطف، ص۲۶۶.</ref> نقل شده که هنگام شهادت، به جز زخم‌های شمشیر و نیزه، ۱۳ تیر بر بدنش بوده است.{{یاد| فوجد به ثلاثة عشر سهمأً سوى ما به من ضرب السيوف وطعن الرماح }}<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۷، ص۲۴۱.</ref> نقل کرده‌اند زمانی که سعد به زمین افتاد و در حال جان‌دادن بود این [[دعا]] را می‌خواند<blockquote>خدایا! همان‌گونه که [[قوم عاد]] و [[ثمود]] لعنت کردی، اینان ([[لشکر عمر بن سعد|سپاه کوفه]]) را مورد [[لعن]] خویش قرار ده. خدایا! سلام و درود مرا به پیامبرت برسان و درد و رنجی را که در اثر زخم‌های بدنم تحمل نمودم به آن حضرت ابلاغ فرما؛ زیرا من در یاری پیامبرت خواستار دستیابی به پاداش توام.<ref> تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۱۰۷-۱۰۸؛ سماوی، ابصار العین، ص۲۱۷-۲۱۸؛ مامقانی، تنقیح المقال، ج۲، ص۲۸.</ref></blockquote>سپس رو به امام(ع) کرد و گفت:‌ای فرزند رسول خدا، آیا به پیمانم عمل کردم؟ امام(ع) فرمود: آری؛ تو پیشاپیش من به [[بهشت]] خواهی رفت.<ref>تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۱۰۸؛ سماوی، ابصار العین، ص۲۱۸؛ مامقانی، تنقیح المقال، ج۲، ص۲۸.</ref>  رجز ذیل نیز به او منسوب است:
:ای حسین پیش بیا که امروز هم جدّت را که برگزیده خداست و هم پدرت را که اهل جود و بخشش است دیدار خواهی کرد.<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۱۱۲.</ref>


===حضور در کربلا===
در [[شب عاشورا]] که [[امام حسین(ع)]] اصحاب را پشت خیمه‌ها جمع کرد و پس از سخنرانی معروف خود از آنان خواستند که هر یک دست دوست خود را گرفته و از تاریکی شب بهره گرفته و این ناحیه و سرزمین را ترک کنند. سعید بن عبدالله از جای خود برخاست و سوگند یاد کرد  اگر کشته شوم، سپس زنده گردم، هفتاد مرتبه مرا بسوزانند و خاکستر مرا به باد دهند باز هم از شما دست بر نخواهم داشت.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۴، ص۳۱۸؛ سماوی، ابصار العین، ص۲۱۶.</ref>
===شهادت===
برخی از تاریخ‌نگاران، شهادت سعید را بعد از زوال آفتاب ظهر عاشورا و بعد از [[نماز ظهر]] نوشته‌اند.<ref> طبری، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۲۶.</ref> ظهر عاشورا هنگامی که [[امام حسین(ع)]] [[نماز خوف]] به جا آورد، سعید بن عبدالله و[[زهیر بن قین بجلی|زهیر بن قین]] مقابل حضرت ایستادند و با صورت، سینه، پهلوها و دست‌هایشان، از اصابت تیرها به امام(ع) جلوگیری کردند.<ref> ابن‌طاووس، الملهوف على قتلى‌الطّفوف، ج۱، ص۱۶۵؛ سماوی، ابصار العین، ص۲۱۷؛ ابی‌مخنف، وقعة الطف، ص۲۶۶.</ref> نقل کرده‌اند که زمانی که به زمین افتاد و در حال جان دادن بود این [[دعا]] را می‌خواند
::خدایا! همان‌گونه که [[قوم عاد]] و [[ثمود]] لعنت کردی، اینان ([[سپاه کوفه]]) را مورد [[لعن]] خویش قرار ده. خدایا! سلام و درود مرا به پیامبرت برسان و درد و رنجی را که در اثر زخم‌های بدنم تحمل نمودم به آن حضرت ابلاغ فرما؛ زیرا من در یاری پیامبرت خواستار دستیابی به پاداش توأم. <ref> تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۱۰۷-۱۰۸؛ سماوی، ابصار العین، ص۲۱۷-۲۱۸؛ مامقانی، تنقیح المقال، ج۲، ص۲۸.</ref>
سپس رو به امام(ع) کرد و گفت:‌ای فرزند [[رسول خدا]]، آیا به پیمانم عمل کردم؟ امام(ع) فرمود: آری؛ تو پیشاپیش من به [[بهشت]] خواهی رفت.<ref>تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۱۰۸؛ سماوی، ابصار العین، ص۲۱۸؛ مامقانی، تنقیح المقال، ج۲، ص۲۸.</ref> نقل شده که هنگام شهادت، به جز زخم‌های شمشیر و نیزه، ۱۳ تیر بر بدنش بوده است.{{یاد| فوجد به ثلاثة عشر سهمأً سوى ما به من ضرب السيوف وطعن الرماح }}<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۷، ص۲۴۱.</ref>
رجز ذیل به او منسوب است:<blockquote>ای حسین پیش بیا که امروز هم جدّت را که برگزیده خداست و هم پدرت را که اهل جود و بخشش است دیدار خواهی کرد.<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۱۱۲.</ref></blockquote>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}