پرش به محتوا

حسن بن موسی خشاب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Smnazem
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Smnazem
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''حسن‌ بن موسى الخشّاب؛''' راوى شيعى قرن دوم و سوم.
'''حسن‌ بن موسى الخشّاب؛''' راوى شيعى قرن دوم و سوم.


كنيه‌اش ابومحمد است و در اسناد روايات غالبا با نام حسن‌بن موسى(رجوع کنید به خويى، ج 5، ص 145) و در برخى روايات با لقب خشّاب آمده(رجوع کنید به همان، ج 5، ص 146، ج 23، ص 92) كه ظاهرا ناظر به شغل چوب‌فروشى خود يا خاندانش است.(رجوع کنید به سمعانى، ج 2، ص 366)
كنيه‌اش ابومحمد است و در اسناد روايات غالبا با نام حسن‌بن موسى<ref>خويى، ج 5، ص 145</ref> و در برخى روايات با لقب خشّاب آمده<ref>خویی، ج 5، ص 146، ج 23، ص 92</ref> كه ظاهرا ناظر به شغل چوب‌فروشى خود يا خاندانش است.<ref>سمعانى، ج 2، ص 366</ref>


از تاريخ تولد وى اطلاعى در دست نيست اما چنانچه نقل خشّاب از اسحاق‌بن عَمّار صيرفى، از اصحاب امام كاظم(ع)، صحيح باشد،(رجوع کنید به طوسى، 1363ش، ج 2، ص 214) زمان ولادت او را بايد دست‌كم نيمه دوم قرن دوم در نظر گرفت. به گفته شوشترى(ج 3، ص 385) در مواردى حسن‌بن موسى خشّاب با حسن‌بن موسى حَنّاط، از ياران امام صادق(ع)، خلط شده است.(براى نمونه رجوع کنید به طوسى، 1401، ج 2، ص 358ـ 357، كه عبداللّه‌بن مُغيرَه از اصحاب امام‌كاظم از خشّاب روايت كرده است)
از تاريخ تولد وى اطلاعى در دست نيست اما چنانچه نقل خشّاب از اسحاق‌بن عَمّار صيرفى، از اصحاب امام كاظم(ع)، صحيح باشد،<ref>طوسى، الاستبصار، ج 2، ص 214</ref> زمان ولادت او را بايد دست‌كم نيمه دوم قرن دوم در نظر گرفت. به گفته شوشترى<ref>ج 3، ص 385</ref> در مواردى حسن‌بن موسى خشّاب با حسن‌بن موسى حَنّاط، از ياران امام صادق(ع)، خلط شده است.<ref>طوسى، تهذیب، ج 2، ص 357 ـ 358</ref>


همچنين محل سكونت وى معلوم نيست، هرچند در سند يكى از روايات از او با لقب كوفى ياد شده است.(رجوع کنید به كشّى، ص 209).
همچنين محل سكونت وى معلوم نيست، هرچند در سند يكى از روايات از او با لقب كوفى ياد شده است.<ref>كشّى، ص 209</ref>


با اينكه طوسى(1415، ص 398) نام او را ذيل نام اصحاب امام حسن عسكرى(ع) آورده اما مستقيما از آن حضرت روايتى نقل نكرده(رجوع کنید به همان، ص420) بلكه عمده روايات وى با واسطه از امام صادق(ع) است.
با اينكه طوسى<ref>رجال، ص 398</ref> نام او را ذيل نام اصحاب امام حسن عسكرى(ع) آورده اما مستقيما از آن حضرت روايتى نقل نكرده<ref>رجال، ص 420</ref> بلكه عمده روايات وى با واسطه از امام صادق(ع) است.


خشّاب از اصحاب امام رضا(ع) و امام جواد(ع) چون احمدبن محمدبن ابى‌نصر بَزَنطى، على‌بن اَسْباط، و على‌بن حَسّان واسطى نقل حديث كرده است.(رجوع کنید به كلينى، ج 1، ص 192؛ ابن‌بابويه، 1414، ج 4، ص 531؛ طوسى، 1401، ج1، ص 202، ج 3، ص 37، 249، ج 6، ص 214، 301؛ نيز رجوع کنید به خويى، ج 5، ص 392ـ393)
خشّاب از اصحاب امام رضا(ع) و امام جواد(ع) چون احمدبن محمدبن ابى‌نصر بَزَنطى، على‌بن اَسْباط، و على‌بن حَسّان واسطى نقل حديث كرده است.<ref>كلينى، ج 1، ص 192؛ ابن‌بابويه، کتاب من لایحضر، ج 4، ص 531؛ طوسى، تهذیب، ج1، ص 202، ج 3، ص 37، 249، ج 6، ص 214، 301؛ خويى، ج 5، ص 392ـ393</ref>


از ديگر مشايخ او غياث‌بن كَلّوب است(رجوع کنید به طوسى، 1401، ج 3، ص 29، ج 6، ص 314؛ همو، 1420، ص355ـ356) كه بيشتر روايات خشّاب از اوست.(براى فهرستى از اين دست روايات در كتب اربعه رجوع کنید به خويى، ج 5، ص 391ـ395)
از ديگر مشايخ او غياث‌بن كَلّوب است<ref>طوسى، تهذیب، ج 3، ص 29، ج 6، ص 314؛ طوسی، فهرست، ص355ـ356</ref>كه بيشتر روايات خشّاب از اوست.<ref>خويى، ج 5، ص 391ـ395</ref>


خشّاب، راوى كتاب غياث نيز ذكر شده است.(رجوع کنید به نجاشى، ص305؛ طوسى، 1420، ص356) به‌گفته طوسى (1403، ج 1، ص 379ـ380) غياث‌بن كلّوب از اهل سنت است اما اصحاب اماميه به روايت او در صورت عدم روايت معارض از طريق شيعه، عمل كرده‌اند و خويى(ج 13، ص 235) بر همين مبنا به وثاقت غياث‌بن كلّوب حكم داده است.
خشّاب، راوى كتاب غياث نيز ذكر شده است.<ref>نجاشى، ص305؛ طوسى، فهرست، ص356</ref> به‌گفته طوسى<ref>عدة، ج 1، ص 379ـ380</ref> غياث‌بن كلّوب از اهل سنت است اما اصحاب اماميه به روايت او در صورت عدم روايت معارض از طريق شيعه، عمل كرده‌اند و خويى<ref>ج 13، ص 235</ref> بر همين مبنا به وثاقت غياث‌بن كلّوب حكم داده است.


راويان معتبر و محدّثان سرشناسى از خشّاب روايت كرده‌اند،(رجوع کنید به خويى، ج 5، ص 392ـ395) از جمله محمدبن حسن صفار قمى،(رجوع کنید به صفّار قمى، ص 31، 78، 337، 527؛ نيز رجوع کنید به طوسى، 1401، ج 5، ص 377، ج 6، ص 162) على‌بن ابراهيم(رجوع کنید به كلينى، ج 1، ص 337، ج 5، ص 470) و سعدبن عبداللّه اشعرى.(رجوع کنید به ابن‌قولويه، ص 84، 215، 427؛ ابن‌بابويه، 1414، ج 4، ص 531؛ طوسى، 1401، ج 1، ص 202، ج 3، ص 200، 324) همچنين حُمَيْدبن زياد روايات زيادى از خشّاب به نقل از حسن‌بن على‌بن يوسف معروف به ابن‌بَقّاح راوى شيعى كه از اصحاب امام صادق(ع) روايت كرده شنيده است.(رجوع کنید به كلينى، ج 2، ص 87، 114، 467، 621، ج 3، ص 504، ج 5، ص 34، 147، 325، ج 6، ص 297، 300، 539؛ براى فهرست روايات وى در كتب اربعه شيعه رجوع کنید به خويى، ج 5، ص 392ـ395، ج 23، ص 343ـ344)
راويان معتبر و محدّثان سرشناسى از خشّاب روايت كرده‌اند،<ref>خويى، ج 5، ص 392ـ395</ref> از جمله محمدبن حسن صفار قمى،<ref>صفّار قمى، ص 31، 78، 337، 527؛ طوسى، تهذیب، ج 5، ص 377، ج 6، ص 162</ref>على‌بن ابراهيم<ref>كلينى، ج 1، ص 337، ج 5، ص 470</ref> و سعدبن عبداللّه اشعرى.<ref>ابن‌قولويه، ص 84، 215، 427؛ ابن‌بابويه، کتاب من لایحضر، ج 4، ص 531؛ طوسى، تهذیب، ج 1، ص 202، ج 3، ص 200، 324</ref> همچنين حُمَيْدبن زياد روايات زيادى از خشّاب به نقل از حسن‌بن على‌بن يوسف معروف به ابن‌بَقّاح راوى شيعى كه از اصحاب امام صادق(ع) روايت كرده شنيده است.<ref>كلينى، ج 2، ص 87، 114، 467، 621، ج 3، ص 504، ج 5، ص 34، 147، 325، ج 6، ص 297، 300، 539؛ خويى، ج 5، ص 392ـ395، ج 23، ص 343ـ344</ref>


رجاليان متقدم حسن‌بن موسى را توثيق كرده و از وجوه اصحاب شمرده و او را به علم و كثرت حديث ستوده‌اند.(رجوع کنید به نجاشى، ص 42؛ نيز رجوع کنید به ابن‌داوود حلّى، ص 78؛ علامه حلّى، ص 104)
رجاليان متقدم حسن‌بن موسى را توثيق كرده و از وجوه اصحاب شمرده و او را به علم و كثرت حديث ستوده‌اند.<ref>نجاشى، ص 42؛ ابن‌داوود حلّى، ص 78؛ علامه حلّى، ص 104</ref>


رجاليان متأخر وى را ممدوح دانسته‌اند(رجوع کنید به طريحى، ص 105؛ اردبيلى، ج 1، ص 227؛ مجلسى، ص60؛ كاظمى، ص 193) و جزائرى(ج 3، ص100) او را در شمار راويان حَسَن آورده است.(قس موسوى عاملى، ج 7، ص 360 كه او را غيرموثق و حتى غيرممدوح خوانده است)
رجاليان متأخر وى را ممدوح دانسته‌اند<ref>طريحى، ص 105؛ اردبيلى، ج 1، ص 227؛ مجلسى، ص60؛ كاظمى، ص 193</ref> و جزائرى<ref>ج 3، ص100</ref> او را در شمار راويان حَسَن آورده است.<ref>موسوى عاملى، ج 7، ص 360</ref>


محمدباقر بهبهانى(ص 155) براى وثاقت خشّاب ادله‌اى اقامه كرده است، از جمله: اوصافى كه نجاشى براى خشّاب شمرده و به گزارش وى، ابن‌وليد خشّاب را در شمار راويان ضعيفى كه محمدبن احمدبن يحيى از آنها روايت مى‌كند، قرار نداده است،(نيز رجوع کنید به مامقانى، ج 21، ص 89ـ90) اعتماد و استناد كشّى و شيخش، حمدويه‌بن نصير، به روايات حسن‌بن موسى از جمله درباره واقفى بودنِ احمدبن حسن‌بن اسماعيل ميثمى(رجوع کنید به كشّى، ص 468) و حسن‌بن سَماعه (همان، ص 469) و روايت مشايخ حديث قم، نظير عمران‌بن موسى و محمدبن حسن صفار، از وى.
محمدباقر بهبهانى<ref>ص 155</ref> براى وثاقت خشّاب ادله‌اى اقامه كرده است، از جمله: اوصافى كه نجاشى براى خشّاب شمرده و به گزارش وى، ابن‌وليد خشّاب را در شمار راويان ضعيفى كه محمدبن احمدبن يحيى از آنها روايت مى‌كند، قرار نداده است،<ref>مامقانى، ج 21، ص 89ـ90</ref> اعتماد و استناد كشّى و شيخش، حمدويه‌بن نصير، به روايات حسن‌بن موسى از جمله درباره واقفى بودنِ احمدبن حسن‌بن اسماعيل ميثمى<ref>كشّى، ص 468</ref> و حسن‌بن سَماعه<ref>كشّى، ص 469</ref> و روايت مشايخ حديث قم، نظير عمران‌بن موسى و محمدبن حسن صفار، از وى.


مامقانى(ج 21، ص90) نيز باتوجه به قرائن پيش‌گفته خشّاب را موثق و احاديث او را صحيح يا حَسَن نزديك به صحيح دانسته است.(نيز رجوع کنید به زنجانى، ص 559؛ موحد ابطحى، ج 2، ص 55؛ مامقانى، ج 21، ص 92، پانويس)
مامقانى<ref>ج 21، ص90</ref> نيز باتوجه به قرائن پيش‌گفته خشّاب را موثق و احاديث او را صحيح يا حَسَن نزديك به صحيح دانسته است.<ref>زنجانى، ص 559؛ موحد ابطحى، ج 2، ص 55؛ مامقانى، ج 21، ص 92، پانويس</ref>


شوشترى(ج 3، ص 385) دلايل بهبهانى را نقد كرده و نقل قميان از وى را دليل ثقه‌بودن او ندانسته است، زيرا در بين آنان افرادى هستند كه غث‌وسمين را نقل مى‌كنند و محدثان قُمىِ اهل نقد همچون احمدبن محمدبن عيسى اشعرى و ابن‌وليد نيز از آنها روايت نمى‌كنند. همچنين به نظر او استثنا نشدن وى از راويانى كه محمدبن احمدبن يحيى از آنها روايت كرده، حداكثر دال بر عدم ضعف اوست و وثاقت خشّاب را ثابت نمى‌كند.(براى نقد سخن شوشترى رجوع کنید به مامقانى، ج 21، ص90ـ91، پانويس محيى‌الدين مامقانى؛ نيز درباره مستثنيات ابن‌وليد و بحث مربوط به آن رجوع کنید به خويى، ج 1، ص 74ـ75)
شوشترى<ref>ج 3، ص 385</ref> دلايل بهبهانى را نقد كرده و نقل قميان از وى را دليل ثقه‌بودن او ندانسته است، زيرا در بين آنان افرادى هستند كه غث‌وسمين را نقل مى‌كنند و محدثان قُمىِ اهل نقد همچون احمدبن محمدبن عيسى اشعرى و ابن‌وليد نيز از آنها روايت نمى‌كنند. همچنين به نظر او استثنا نشدن وى از راويانى كه محمدبن احمدبن يحيى از آنها روايت كرده، حداكثر دال بر عدم ضعف اوست و وثاقت خشّاب را ثابت نمى‌كند.<ref>مامقانى، ج 21، ص90ـ91، پانويس محيى‌الدين مامقانى؛خويى، ج 1، ص 74ـ75</ref>


موضوع بيشتر روايات خشّاب، فقهى(براى نمونه رجوع کنید به كلينى، ج 3، ص 542، ج 5، ص 147، 470، ج 6، ص 252، 297، 300، 305، ج 7، ص 173؛ طوسى، 1401، ج 1، ص 138، 202، 237ـ238، 337، 444، ج 2، ص 53ـ54، 297، 358؛ براى فهرست كامل‌تر اين روايات رجوع کنید به اردبيلى، ج 1، ص 227ـ228؛ خويى، ج 5، ص 391ـ395، ج 23، ص 343ـ 344) يا اعتقادى با مضامينى چون صفات خدا(رجوع کنید به كلينى، ج 1، ص 127؛ ابن‌بابويه، 1357ش، ص 316ـ317؛ كشى، ص 279ـ280شأن و منزل اهل‌بيت و امامان شيعه،(صفّار قمى، ص 31، 37، 60، 65، 77ـ78، 81، 91ـ92، 98، 125، 138، 226، 340، 500؛ كلينى، ج 1، ص 180، 192، 221، 275) علم امام،(صفّار قمى، ص 232ـ234، 242ـ243، 337، 346ـ347، 413، 440؛ كلينى، ج 1، ص 229؛ ابن‌بابويه، 1363ش، ج 2، ص 412؛ كشّى ص 614) مسئله غيبت (كلينى، ج 1، ص 337؛ ابن‌بابويه، 1363ش، ج 2، ص360، 382) و ردّ غُلات (كشّى، ص 225ـ226) است.
موضوع بيشتر روايات خشّاب، فقهى<ref>كلينى، ج 3، ص 542، ج 5، ص 147، 470، ج 6، ص 252، 297، 300، 305، ج 7، ص 173؛ طوسى، تهذیب، ج 1، ص 138، 202، 237ـ238، 337، 444، ج 2، ص 53ـ54، 297، 358؛ اردبيلى، ج 1، ص 227ـ228؛ خويى، ج 5، ص 391ـ395، ج 23، ص 343ـ 344</ref> يا اعتقادى با مضامينى چون صفات خدا،<ref>كلينى، ج 1، ص 127؛ ابن‌بابويه، التوحید، ص 316ـ317؛ كشى، ص 279ـ280</ref> شأن و منزل اهل‌بيت و امامان شيعه،<ref>صفّار قمى، ص 31، 37، 60، 65، 77ـ78، 81، 91ـ92، 98، 125، 138، 226، 340، 500؛ كلينى، ج 1، ص 180، 192، 221، 275</ref> علم امام،<ref>صفّار قمى، ص 232ـ234، 242ـ243، 337، 346ـ347، 413، 440؛ كلينى، ج 1، ص 229؛ ابن‌بابويه، کمال الدین، ج 2، ص 412؛ كشّى ص 614</ref> مسئله غيبت<ref>كلينى، ج 1، ص 337؛ ابن‌بابويه، کمال الدین، ج 2، ص360، 382</ref>  و ردّ غُلات<ref>كشّى، ص 225ـ226</ref> است.


وى همچنين رواياتى با مضمون اخلاقى(براى نمونه رجوع کنید به كلينى، ج 1، ص 27، ج 2، ص 87، 114، 467، ج 4، ص 22) نقل كرده است.
وى همچنين رواياتى با مضمون اخلاقى(براى نمونه رجوع کنید به كلينى، ج 1، ص 27، ج 2، ص 87، 114، 467، ج 4، ص 22) نقل كرده است.
خط ۳۳: خط ۳۳:
ابن‌قولويه نيز رواياتى از وى درباره فضل نماز در مسجد سَهله(رجوع کنید به ص 74ـ76) و ثوابت ذكر و زيارت امام حسين(ع)(ص 212، 215، 286، 427) آورده است.
ابن‌قولويه نيز رواياتى از وى درباره فضل نماز در مسجد سَهله(رجوع کنید به ص 74ـ76) و ثوابت ذكر و زيارت امام حسين(ع)(ص 212، 215، 286، 427) آورده است.


به گفته نجاشى(ص 42) خشّاب دو كتاب به نامهاى كتاب‌الرد على الواقفه و كتاب‌النوادر داشته و كتاب‌الحج و كتاب‌الانبياء نيز به او نسبت داده شده است. نجاشى(همانجا) و طوسى(1420، ص 127)، هريك، طريق خود را به كتاب خشّاب ذكر كرده‌اند كه طريق طوسى را ضعيف دانسته‌اند.(رجوع کنید به خويى، ج 5، ص 145؛ موحد ابطحى، ج 2، ص 56)
به گفته نجاشى<ref>ص 42</ref> خشّاب دو كتاب به نامهاى كتاب‌الرد على الواقفه و كتاب‌النوادر داشته و كتاب‌الحج و كتاب‌الانبياء نيز به او نسبت داده شده است. نجاشى<ref>ص 42</ref> و طوسى<ref>فهرست، ص 127</ref>، هريك، طريق خود را به كتاب خشّاب ذكر كرده‌اند كه طريق طوسى را ضعيف دانسته‌اند.<ref>خويى، ج 5، ص 145؛ موحد ابطحى، ج 2، ص 56</ref>


موحد ابطحى (همانجا) احتمال مى‌دهد خشّاب كتابى رجالى نيز داشته باشد، زيرا كشّى نقلهاى فراوانى از وى درباره احوال راويان آورده است.(رجوع کنید به كشّى، فهرست، ص80، 89ـ90)
موحد ابطحى (همانجا) احتمال مى‌دهد خشّاب كتابى رجالى نيز داشته باشد، زيرا كشّى نقلهاى فراوانى از وى درباره احوال راويان آورده است.<ref>كشّى، ص 80، 89ـ90</ref>




کاربر ناشناس