کاربر ناشناس
آقا محمدخان قاجار: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Rezataran بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Hasaninasab جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
| label21 = محل مرگ | | label21 = محل مرگ | ||
| data21 = {{{محل درگذشت|[[شوشا]] شهری در منطقه قره باغ[[آذربایجان | | data21 = {{{محل درگذشت|[[شوشا]] شهری در منطقه قره باغ [[جمهوری آذربایجان|آذربایجان]]}}} | ||
| label22 = آرامگاه | | label22 = آرامگاه | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
آقامحمدخان ۳۶ تا ۳۸ سال داشت <ref>ملکم، ج۲، ص۳۳۸</ref> که به مازندران رسید. در اینجا گروهی از قاجاریان به وی پیوستند. برادرش [[مرتضی قلیخان]] که پیش از وی قدرتی در منطقه به دست آورده و خود را پادشاه خوانده بود، از ورود آقامحمدخان به گرگان جلوگیری کرد. <ref>سپهر، ج۱، ص۳۵</ref> کشمکش میان آقامحمدخان پس از ۴ سال جنگ و شکست و پیروزی، <ref>ملکم، ج۲، ص۳۳۸</ref> بر برادر خود مرتضی قلیخان چیره شد. برادر به روسیه گریخت و همداستان کاترین روم برابر خان گردید. | آقامحمدخان ۳۶ تا ۳۸ سال داشت <ref>ملکم، ج۲، ص۳۳۸</ref> که به مازندران رسید. در اینجا گروهی از قاجاریان به وی پیوستند. برادرش [[مرتضی قلیخان]] که پیش از وی قدرتی در منطقه به دست آورده و خود را پادشاه خوانده بود، از ورود آقامحمدخان به گرگان جلوگیری کرد. <ref>سپهر، ج۱، ص۳۵</ref> کشمکش میان آقامحمدخان پس از ۴ سال جنگ و شکست و پیروزی، <ref>ملکم، ج۲، ص۳۳۸</ref> بر برادر خود مرتضی قلیخان چیره شد. برادر به روسیه گریخت و همداستان کاترین روم برابر خان گردید. | ||
در ۱۲۰۰ق/۱۷۸۵م [[گیلان]] و [[مازندران]] و [[زنجان]] به زیر فرمان آقامحمدخان درآمد. در ۱۲۰۱ق/۱۷۸۶م کردستان و سال بعد یزد به قلمرو آقامحمدخان پیوست. در ۱۲۰۵ق/۱۷۹۰م، پس از جنگ و نیرنگ با افشارهای [[آذربایجان]]، آن خِطّه نیز تسخیر شد. <ref>ملکم، ج۲، ص۳۳۹</ref> | در ۱۲۰۰ق/۱۷۸۵م [[گیلان]] و [[مازندران]] و [[زنجان]] به زیر فرمان آقامحمدخان درآمد. در ۱۲۰۱ق/۱۷۸۶م کردستان و سال بعد یزد به قلمرو آقامحمدخان پیوست. در ۱۲۰۵ق/۱۷۹۰م، پس از جنگ و نیرنگ با افشارهای [[آذربایجان (منطقه)|آذربایجان]]، آن خِطّه نیز تسخیر شد. <ref>ملکم، ج۲، ص۳۳۹</ref> | ||
===تهران، مرکز حکومت=== | ===تهران، مرکز حکومت=== | ||
خط ۲۱۶: | خط ۲۱۶: | ||
==لشکرکشی دوم به قفقاز== | ==لشکرکشی دوم به قفقاز== | ||
روسها از پیش در فکر تسخیر [[قفقاز]] بودند و از اینرو با حاکمان محلی پیوندها و پیمانهای نهان و آشکار بسته، در برخی نقاط قوای نظامی مجهز مستقر کرده بودند. در نخستین حمله آقامحمدخان به [[تفلیس]] و قفقاز، حدود ۰۰۰‘۶ سرباز به فرماندهی سرهنگ گوداویچ در [[داغستان]] آماده بودند که هراکلیوس متواری از او کمک خواست. این فرمانده در برابر قدرتنمایی آقامحمدخان از دربار کاترین دوج اجازه خواست که به [[هراکلیوس]] یاری رساند. کاترین بر پایه پیمان خود با فرمانروای [[گرجستان]] اجازه داد. نیز سرداری ۲۲ ساله به نام زوبوف را با ۰۰۰‘۳۵ سپاهی روانه منطقه کرد. هر دو سپاه به دنبال پیروزی هایی در ناحیه رود ترک به هم پیوستند و حاکمان محلی را رام کردند و [[دربند]]، [[باکو]]، بخشی از [[تالش]] و شَماخی و گنجه تسخیر شد. دستهای از سپاه روس پس از عبور از جلگه شیروان وارد دشت مغان گشت و از رود ارس گذشت و [[آذربایجان]] را تحت فشار گذاشت. سپاه دیگر پس از اشغال لنکران از راه دریا، [[بندر انزلی]] و [[رشت]] و بخشی از [[گیلان]] را به زیر سیطره خود درآورد. | روسها از پیش در فکر تسخیر [[قفقاز]] بودند و از اینرو با حاکمان محلی پیوندها و پیمانهای نهان و آشکار بسته، در برخی نقاط قوای نظامی مجهز مستقر کرده بودند. در نخستین حمله آقامحمدخان به [[تفلیس]] و قفقاز، حدود ۰۰۰‘۶ سرباز به فرماندهی سرهنگ گوداویچ در [[داغستان]] آماده بودند که هراکلیوس متواری از او کمک خواست. این فرمانده در برابر قدرتنمایی آقامحمدخان از دربار کاترین دوج اجازه خواست که به [[هراکلیوس]] یاری رساند. کاترین بر پایه پیمان خود با فرمانروای [[گرجستان]] اجازه داد. نیز سرداری ۲۲ ساله به نام زوبوف را با ۰۰۰‘۳۵ سپاهی روانه منطقه کرد. هر دو سپاه به دنبال پیروزی هایی در ناحیه رود ترک به هم پیوستند و حاکمان محلی را رام کردند و [[دربند]]، [[باکو]]، بخشی از [[تالش]] و شَماخی و گنجه تسخیر شد. دستهای از سپاه روس پس از عبور از جلگه شیروان وارد دشت مغان گشت و از رود ارس گذشت و [[آذربایجان (منطقه)|آذربایجان]] را تحت فشار گذاشت. سپاه دیگر پس از اشغال لنکران از راه دریا، [[بندر انزلی]] و [[رشت]] و بخشی از [[گیلان]] را به زیر سیطره خود درآورد. | ||
===آقامحمدخان در راه آذربایجان=== | ===آقامحمدخان در راه آذربایجان=== |