حر بن یزید ریاحی: تفاوت میان نسخهها
←رودررویی با حسین بن علی(ع)
Ali.jafari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
توافق حرّ با امام، در [[۲ محرم]]<ref>قیس دینوری، ص۲۵۳ اول محرّم</ref> پایان یافت؛ دو گروه به [[نینوا]] رسیده بودند که نامه ابن زیاد به دست حرّ رسید مبنی بر آنکه بر امام و یارانش سخت بگیرد و آنان را در زمینی بیآب و علف و بیحصار متوقف کند.<ref>دینوری، ص۲۵۱؛ طبری، ج۵، ص۴۰۸ـ ۴۰۹؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۸۱ـ۸۴؛ قس اخطب خوارزم، مقتل الحسین، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۳۳۴.</ref> در نامه ابن زیاد خطاب به حر نوشته بود: «چون نامۀ من به تو رسید و فرستادۀ من نزد تو آمد، بر حسین(ع) سخت گیر، و او را فرود نیاور مگر در بیابان بیحصار و بدون آب. به فرستادهام دستور دادهام از تو جدا نگردد تا خبر انجام دادن فرمان مرا بیاورد، والسلام.» حر خدمت امام حسین(ع) آمد و نامه ابن زیاد را برایش قرائت کرد. امام(ع) به او فرمود: "بگذار در «نینوا» و یا «[[غاضریه]]» فرود آییم." | توافق حرّ با امام، در [[۲ محرم]]<ref>قیس دینوری، ص۲۵۳ اول محرّم</ref> پایان یافت؛ دو گروه به [[نینوا]] رسیده بودند که نامه ابن زیاد به دست حرّ رسید مبنی بر آنکه بر امام و یارانش سخت بگیرد و آنان را در زمینی بیآب و علف و بیحصار متوقف کند.<ref>دینوری، ص۲۵۱؛ طبری، ج۵، ص۴۰۸ـ ۴۰۹؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۸۱ـ۸۴؛ قس اخطب خوارزم، مقتل الحسین، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۳۳۴.</ref> در نامه ابن زیاد خطاب به حر نوشته بود: «چون نامۀ من به تو رسید و فرستادۀ من نزد تو آمد، بر حسین(ع) سخت گیر، و او را فرود نیاور مگر در بیابان بیحصار و بدون آب. به فرستادهام دستور دادهام از تو جدا نگردد تا خبر انجام دادن فرمان مرا بیاورد، والسلام.» حر خدمت امام حسین(ع) آمد و نامه ابن زیاد را برایش قرائت کرد. امام(ع) به او فرمود: "بگذار در «نینوا» و یا «[[غاضریه]]» فرود آییم." | ||
حرّ، که در تنگنا قرار گرفته و پیک ابن زیاد به مراقبت و جاسوسی او گماشته شده بود، به ناچار کاروان امام را متوقف کرد و درخواست امام و یارانش مبنی بر اردو زدن در روستای نینوا (یا غاضریه یا شُفَیه/ سُقَیه) در همان حوالی را نپذیرفت از این رو در [[کربلا]] (بنابر پارهای روایات، نزدیک روستای [[عَقْر]])، در نزدیکی [[رود فرات]]، اردو زد.<ref>دینوری، ص۲۵۱ـ۲۵۲؛ طبری، همانجا؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۸۴؛ اخطب خوارزم، | حرّ، که در تنگنا قرار گرفته و پیک ابن زیاد به مراقبت و جاسوسی او گماشته شده بود، به ناچار کاروان امام را متوقف کرد و درخواست امام و یارانش مبنی بر اردو زدن در روستای نینوا (یا غاضریه یا شُفَیه/ سُقَیه) در همان حوالی را نپذیرفت از این رو در [[کربلا]] (بنابر پارهای روایات، نزدیک روستای [[عَقْر]])، در نزدیکی [[رود فرات]]، اردو زد.<ref>دینوری، ص۲۵۱ـ۲۵۲؛ طبری، همانجا؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۸۴؛ اخطب خوارزم، مقتل الحسین، ۱۳۸۱ش ،ج۱،ص۳۳۴.</ref> [[زهیر بن قین|زهیر]] به امام(ع) گفت: {{نقل قول|"به خدا سوگند چنان میبینم که پس از این، کار بر ما سختتر گردد، یابن رسول الله! اکنون جنگ با این گروه [حر و یارانش] برای ما آسانتر است از جنگ با آنهایی که از پی این گروه میآیند، به جان خودم سوگند که در پی اینان کسانی میآیند که ما را طاقت مبارزه با آنها نیست." امام(ع) فرمود: درست میگویی ای زهیر؛ ولی من آغازکننده جنگ نخواهم بود.}} | ||
حضرت(ع) با حر حرکت کردند تا به کربلا رسیدند. حُر و یارانش، جلوی [کاروان] امام حسین(ع) ایستادند و آنان را از ادامه مسیر، بازداشتند. حُر گفت: همین جا فرود بیا که فرات، نزدیک است. امام(ع) فرمود: «نام اینجا چیست؟» گفتند: "[[کربلا]]...." امام(ع) فرود آمد. حر و لشکریانش نیز در گوشهای دیگر ساکن شدند. پس از فرود آمدن کاروان امام حسین(ع)، حر نامهای به ابن زیاد نوشت و او را از فرود آمدن امام(ع) در کربلا با خبر کرد. | حضرت(ع) با حر حرکت کردند تا به کربلا رسیدند. حُر و یارانش، جلوی [کاروان] امام حسین(ع) ایستادند و آنان را از ادامه مسیر، بازداشتند. حُر گفت: همین جا فرود بیا که فرات، نزدیک است. امام(ع) فرمود: «نام اینجا چیست؟» گفتند: "[[کربلا]]...." امام(ع) فرود آمد. حر و لشکریانش نیز در گوشهای دیگر ساکن شدند. پس از فرود آمدن کاروان امام حسین(ع)، حر نامهای به ابن زیاد نوشت و او را از فرود آمدن امام(ع) در کربلا با خبر کرد. |