پرش به محتوا

سوره ق: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۱: خط ۴۱:
[[پرونده:آیه ۱۶سوره ق.jpg|بندانگشتی|[[آیه ۱۶ سوره ق]] به [[خط معلی]]]]
[[پرونده:آیه ۱۶سوره ق.jpg|بندانگشتی|[[آیه ۱۶ سوره ق]] به [[خط معلی]]]]
===آیه ۱۶===
===آیه ۱۶===
<div style="text-align: center;"><noinclude>
{{قرآن جدید|ق|۱۶|شروع کلمه=وَنَحْنُ}} {{قرآن جدید|ق|۱۶|شروع کلمه=و ما از شاهرگ|نوع=فولادوند|منبع=نه}}
{{عربی|«'''وَنَحْنُ أَقْرَ‌بُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِ‌يدِ'''﴿۱۶﴾»<br />
 
|ترجمه=و ما از شاهرگ [او] به او نزديک‌تريم.|اندازه=100%}}
</noinclude>
{{پایان}}
واژه ورید به معانی مختلفی چون رگ گردن، رگ متصل به قلب و کبد،<ref>مکارم، تفسير نمونه، ۱۳۷۱ش، ج‏۲۲، ص۲۴۶</ref> رگ زیر زبان<ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه ورید.</ref> و رگی که در تمام بدن منتشر شده و محل جریان خون است<ref>طباطبایی، الميزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۳۴۷.</ref> تفسیر شده است. [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] این [[آیه]] را تشبیهی‌ برای درک بهتر احاطه کامل خداوند به انسان و نزدیک بودن به وی دانسته است.<ref>طباطبایی، الميزان، ۱۳۹۰ق، ج‏۱۸، ص۳۴۷.</ref>
واژه ورید به معانی مختلفی چون رگ گردن، رگ متصل به قلب و کبد،<ref>مکارم، تفسير نمونه، ۱۳۷۱ش، ج‏۲۲، ص۲۴۶</ref> رگ زیر زبان<ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه ورید.</ref> و رگی که در تمام بدن منتشر شده و محل جریان خون است<ref>طباطبایی، الميزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۳۴۷.</ref> تفسیر شده است. [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] این [[آیه]] را تشبیهی‌ برای درک بهتر احاطه کامل خداوند به انسان و نزدیک بودن به وی دانسته است.<ref>طباطبایی، الميزان، ۱۳۹۰ق، ج‏۱۸، ص۳۴۷.</ref>
این [[آیه]] در اشعار و ادبیات فارسی هم بازتاب‌هایی داشته است:<ref>سعدی، گلستان، باب دوم در اخلاق درویشان، حکایت۱۱.</ref>
این [[آیه]] در اشعار و ادبیات فارسی هم بازتاب‌هایی داشته است:<ref>سعدی، گلستان، باب دوم در اخلاق درویشان، حکایت۱۱.</ref>
{{شعر}}
{{شعر جدید
{{ب|دوست نزدیکتر از من به من است|وین عجب تر که من از وی دورم}}
|دوست نزدیکتر از من به من است\\وین عجب تر که من از وی دورم
{{ب|چه کنم با که توان گفت که او|در کنار من و من مهجورم}}{{پایان شعر}}
چه کنم با که توان گفت که او\\در کنار من و من مهجورم}}


===آیه ۱۸===
===آیه ۱۸===
{{نوشتار اصلی| رقیب و عتید}}   
{{نوشتار اصلی| رقیب و عتید}}   
<div style="text-align: center;"><noinclude>
{{قرآن جدید|ق|۱۸|شروع کلمه=}} {{قرآن جدید|ق|۱۸|شروع کلمه=|نوع=فولادوند|منبع=نه}}
{{عربی|«'''مَّا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَ‌قِيبٌ عَتِيدٌ'''﴿۱۸﴾»<br />
 
|ترجمه=هيچ سخنى را به لفظ درنمى‌آورد مگر اينكه مراقبى آماده نزد او [آن را ضبط مى‌كند].|اندازه=100%}}
</noinclude>
{{پایان}}
در این [[آیه]] از دو فرشته‌ به نام‌های رَقیب و عَتید نام می‌برد که نویسنده اعمال انسان‌ها هستند. بر اساس برخی [[روایات]]، رقیب بر شانه راست فرد، نویسنده کارهای نیک و عتید بر شانه چپ، نویسنده [[گناهان]] هستند.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۱۳۲؛ طبرسی، جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۱۶۶؛ کاشانی، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ۱۳۳۶ش، ج۹، ص۱۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۲۴۹و۲۵۰.</ref> این دو فرشته در هنگام مرگ بر انسان ظاهر شده و در [[قیامت]] بر اعمال او گواهی می‌دهند. <ref>بحار الأنوار، ۱۴۰۳‌ق، ج۲۲، ص ۳۷۴و ۳۷۶.</ref> قرآن با تعابیر «رُسُل»، «کِرامَاً کاتِبینَ» و «حافظین» «سفره، کرام برره» <ref>طباطبایی، المیزان، الناشر
در این [[آیه]] از دو فرشته‌ به نام‌های رَقیب و عَتید نام می‌برد که نویسنده اعمال انسان‌ها هستند. بر اساس برخی [[روایات]]، رقیب بر شانه راست فرد، نویسنده کارهای نیک و عتید بر شانه چپ، نویسنده [[گناهان]] هستند.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۱۳۲؛ طبرسی، جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۱۶۶؛ کاشانی، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ۱۳۳۶ش، ج۹، ص۱۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۲۴۹و۲۵۰.</ref> این دو فرشته در هنگام مرگ بر انسان ظاهر شده و در [[قیامت]] بر اعمال او گواهی می‌دهند. <ref>بحار الأنوار، ۱۴۰۳‌ق، ج۲۲، ص ۳۷۴و ۳۷۶.</ref> قرآن با تعابیر «رُسُل»، «کِرامَاً کاتِبینَ» و «حافظین» «سفره، کرام برره» <ref>طباطبایی، المیزان، الناشر
منشورات اسماعيليان، ج۱۷، ص۱۲.</ref> نیز از این فرشتگان یاد کرده است.در [[دعای کمیل]] کرام الکاتبین به عنوان گواهان بر  انسان در کنار اعضاء وجوارح معرفی شده اند. {{یاد| وَکُلَّ سَیّئة اَمَرْتَ بِاِثْباتِهَا الْکرامَ الْکاتِبِینَ؛الَّذِینَ وَکّلْتَهُمْ بِحِفْظِ مَا یکونُ مِنِّی، وَ جَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَیّ مَعَ جَوارِحِی  ترجمه:و هر کار زشتی که دستور ثبت آن را به نویسندگان بزرگوار دادی؛ آنان که بر ضبط آنچه از من سر زند گماشتی و آنان را نیز گواهانی بر من قراردادی علاوه بر اعضایم. }}<ref>مفاتیح الجنان، دعای کمیل.</ref> واژه کرام الکاتبین در ادبیات مردم کاربرد پیدا کرده و به صورت ضرب المثل درآمده است. در ادبیات فارسی نیز از این فرشتگان یاد شده که شعر حافظ نمونه‌ای از آن است:
منشورات اسماعيليان، ج۱۷، ص۱۲.</ref> نیز از این فرشتگان یاد کرده است.در [[دعای کمیل]] کرام الکاتبین به عنوان گواهان بر  انسان در کنار اعضاء وجوارح معرفی شده اند. {{یاد| وَکُلَّ سَیّئة اَمَرْتَ بِاِثْباتِهَا الْکرامَ الْکاتِبِینَ؛الَّذِینَ وَکّلْتَهُمْ بِحِفْظِ مَا یکونُ مِنِّی، وَ جَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَیّ مَعَ جَوارِحِی  ترجمه:و هر کار زشتی که دستور ثبت آن را به نویسندگان بزرگوار دادی؛ آنان که بر ضبط آنچه از من سر زند گماشتی و آنان را نیز گواهانی بر من قراردادی علاوه بر اعضایم. }}<ref>مفاتیح الجنان، دعای کمیل.</ref> واژه کرام الکاتبین در ادبیات مردم کاربرد پیدا کرده و به صورت ضرب المثل درآمده است. در ادبیات فارسی نیز از این فرشتگان یاد شده که شعر حافظ نمونه‌ای از آن است:
{{شعر}}
{{شعر جدید
{{ب|تو پنداری که بدگو رفت و جان برد|حسابش با کرام الکاتبین است}}
|تو پنداری که بدگو رفت و جان برد\\حسابش با کرام الکاتبین است
{{پایان شعر}}
}}


===آیه ۲۰===
===آیه ۲۰===
{{نوشتار اصلی| نفخ صور}}
{{نوشتار اصلی| نفخ صور}}
<div style="text-align: center;"><noinclude>
{{قرآن جدید|ق|۲۰|شروع کلمه=}} {{قرآن جدید|ق|۲۰|شروع کلمه=|نوع=فولادوند|منبع=نه}}
{{عربی|«'''وَنُفِخَ فِي الصُّورِ‌ ۚ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ'''﴿۲۰﴾»<br />
 
|ترجمه=و در صور دميده شود؛ اين است روز تهديد [من‌].|اندازه=100%}}
</noinclude>
{{پایان}}
نفخ صور، ندای آسمانی عظیمی است که هنگامه [[قیامت]] همه آسمان‌ها و زمین را پر می‌کند و موجودات عالم را می‏‌میراند.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۱۶۳.</ref> مطابق با آنچه که در برخی روایات آمده این نفخه چهار مرتبه اتفاق می‌افتد؛<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۱۸.</ref> اما قرآن از دو نفخه یاد کرده، یکی در پایان جهان، که همه خلایق می‏‌میرند و این، نفخه مرگ است و نفخه دوم، در آستانه [[قیامت|رستاخیز]] که همه مردگان زنده می‏‌شوند و این، نفخه حیات است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۲۵۷.</ref> مراد از نفخ صور در این آیه یا نفخه دوم است و یا مجموع هر دو نفخه چون به دنبالش می فرماید: این روز [[وعید]] است یعنی همان روزیست که در دنیا شما را از آن بیم می‌دادند و امروز تحقق یافته.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۳۴۹.</ref>
نفخ صور، ندای آسمانی عظیمی است که هنگامه [[قیامت]] همه آسمان‌ها و زمین را پر می‌کند و موجودات عالم را می‏‌میراند.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۱۶۳.</ref> مطابق با آنچه که در برخی روایات آمده این نفخه چهار مرتبه اتفاق می‌افتد؛<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۱۸.</ref> اما قرآن از دو نفخه یاد کرده، یکی در پایان جهان، که همه خلایق می‏‌میرند و این، نفخه مرگ است و نفخه دوم، در آستانه [[قیامت|رستاخیز]] که همه مردگان زنده می‏‌شوند و این، نفخه حیات است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۲۵۷.</ref> مراد از نفخ صور در این آیه یا نفخه دوم است و یا مجموع هر دو نفخه چون به دنبالش می فرماید: این روز [[وعید]] است یعنی همان روزیست که در دنیا شما را از آن بیم می‌دادند و امروز تحقق یافته.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۳۴۹.</ref>


===آیه ۲۲===
===آیه ۲۲===
 
{{قرآن جدید|ق|۲۲|شروع کلمه=}} {{قرآن جدید|ق|۲۲|شروع کلمه=|نوع=فولادوند|منبع=نه}}
'''لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَٰذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ'''
 
ترجمه:(به منکر معاد خطاب می‌شود:) تو از این صحنه (و دادگاه بزرگ) غافل بودی و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم، و امروز چشمت کاملاً تیزبین است!


[[علامه طباطبایی]] این آیه را از غُرر آیات می داند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۸، ص۳۳۷.
[[علامه طباطبایی]] این آیه را از غُرر آیات می داند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۸، ص۳۳۷.