پرش به محتوا

قبیله خثعم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mgolpayegani
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:


==در سال هشتم هجرت==
==در سال هشتم هجرت==
در سال هشتم، در [[غزوه طائف]] [[علی(ع)]] با گروهى از سواران خثعم برخورد كرد و برخى از آنها را در مبارزه به هلاكت رساند و بت هايشان را به امر [[پیامبر(ص)]] شكست.<ref>مفيد، ج 1، ص 152، 154</ref>
در سال هشتم، در [[غزوه طائف]] [[علی(ع)]] با گروهى از سواران خثعم برخورد كرد و برخى از آنها را در مبارزه به هلاكت رساند و بت هايشان را به امر [[پیامبر(ص)]] شكست.<ref>مفيد، ج1، ص152، 154.</ref>
==در سال نهم هجرت==
==در سال نهم هجرت==
در ماه [[صفر]] سال 9 نيز، [[پیامبر(ص)]] گروهى را به فرماندهى [[قُطْبَةبن عامر]] به يكى از منزلگاههاى خثعم در ناحيه تباله فرستاد و او پس از كشتن تعدادی از مشركان، با پيروزى به [[مدینه]] بازگشت.<ref>ابن سعد، ج 2، ص 162؛ ياقوت حموى، در مبحث «فُتُق»</ref> پيامبر سپاه ديگرى به فرماندهى [[خالدبن ولید]] به سوى خثعم فرستاد. هنگام رويارویی، عده‌اى از خثعميان به نشانه [[نماز]] به [[سجده]] افتادند، اما [[مسلمانان]] شتابزده آنها را كشتند، كه [[پیامبر(ص)]] فرمود نصف ديه آنان را به ورثه بدهند.<ref>كلينى، ج 5، ص 43؛ مطيعى، ج 19، ص 263؛ شمسشامى، ج 6، ص 247</ref>
در ماه [[صفر]] سال 9 نيز، [[پیامبر(ص)]] گروهى را به فرماندهى [[قُطْبَةبن عامر]] به يكى از منزلگاههاى خثعم در ناحيه تباله فرستاد و او پس از كشتن تعدادی از مشركان، با پيروزى به [[مدینه]] بازگشت.<ref>ابن سعد، ج2، ص162؛ ياقوت حموى، در مبحث «فُتُق».</ref> پيامبر سپاه ديگرى به فرماندهى [[خالدبن ولید]] به سوى خثعم فرستاد. هنگام رويارویی، عده‌اى از خثعميان به نشانه [[نماز]] به [[سجده]] افتادند، اما [[مسلمانان]] شتابزده آنها را كشتند، كه [[پیامبر(ص)]] فرمود نصف ديه آنان را به ورثه بدهند.<ref>كلينى، ج5، ص43؛ مطيعى، ج19، ص263؛ شمسشامى، ج6، ص247.</ref>


==در سال دهم هجرت==
==در سال دهم هجرت==
چون [[پیامبر(ص)]] در سال دهم، [[جریربن عبداللّه بَجَلی]] را براى تخريب  [[بت خانه]] [[ذوالخَلَصَه]] مأمور ساخت، خثعميان با وى وارد جنگ شدند كه دويست تن از آنان كشته شدند و جرير بر آنان پيروز شد.<ref>ابن كلبى، 1332، ص 35ـ36</ref>
چون [[پیامبر(ص)]] در سال دهم، [[جریربن عبداللّه بَجَلی]] را براى تخريب  [[بت خانه]] [[ذوالخَلَصَه]] مأمور ساخت، خثعميان با وى وارد جنگ شدند كه دويست تن از آنان كشته شدند و جرير بر آنان پيروز شد.<ref>ابن كلبى، 1332، ص35ـ36.</ref>
پس از ويرانی ذوالخلصه، خثعميان كه دريافتند مقاومت در برابر [[اسلام]] بيهوده است، با ارسال هيئت هاى پياپى به [[مدینه]]، انقياد خود را از [[پیامبر(ص)]] و اسلام اعلام كردند. از جمله، هيئتى به همراه [[عثعث بن زحر]] و [[اَنَس بن مُدرِک]] نزد پيامبر رفتند.<ref>ابن سعد، ج 1، ص 348</ref>
پس از ويرانی ذوالخلصه، خثعميان كه دريافتند مقاومت در برابر [[اسلام]] بيهوده است، با ارسال هيئت هاى پياپى به [[مدینه]]، انقياد خود را از [[پیامبر(ص)]] و اسلام اعلام كردند. از جمله، هيئتى به همراه [[عثعث بن زحر]] و [[اَنَس بن مُدرِک]] نزد پيامبر رفتند.<ref>ابن سعد، ج1، ص348.</ref>


همچنين در سال دهم، هيئتى از شهر [[جُرَش]] [[يمن]]، كه مردمى از قبيله خثعم در آن ساكن بودند، نزد [[پیامبر(ص)]] رفتند و [[مسلمان]] شدند.<ref>طبرى، ج 4، ص130ـ131</ref> [[ابورُوَیحه سَكَن بن ربیعه]] و اَجْرَم از ديگر سران خثعم بودند كه به حضور پيامبر رسيدند.<ref>ابن كلبى، نسب مَعَدّ و اليمن الكبير، ج 1، ص 356، 361</ref> پس از آن، خثعميان با طرح پرسشهايى از پيامبر، به آموختن احكام و تعاليم اسلامى توجه نشان دادند.<ref>ر.ک:بخارى، ج 2، ص 218؛ كلينى، ج 5، ص 58؛ علم الهدى، ج2، ص202؛ طوسى، ج 2، ص249</ref>
همچنين در سال دهم، هيئتى از شهر [[جُرَش]] [[يمن]]، كه مردمى از قبيله خثعم در آن ساكن بودند، نزد [[پیامبر(ص)]] رفتند و [[مسلمان]] شدند.<ref>طبرى، ج4، ص130ـ.131.</ref> [[ابورُوَیحه سَكَن بن ربیعه]] و اَجْرَم از ديگر سران خثعم بودند كه به حضور پيامبر رسيدند.<ref>ابن كلبى، نسب مَعَدّ و اليمن الكبير، ج1، ص 356، 361.</ref> پس از آن، خثعميان با طرح پرسشهايى از پيامبر، به آموختن احكام و تعاليم اسلامى توجه نشان دادند.<ref>ر.ک: بخارى، ج2، ص218؛ كلينى، ج5، ص58؛ علم الهدى، ج2، ص202؛ طوسى، ج 2، ص249.</ref>
==در سال یازدهم هجرت==
==در سال یازدهم هجرت==
در سال يازدهم، پس از وفات [[پیامبر]]، چون خثعم راه [[ارتداد]] پيش گرفت. [[جریربن عبداللّه]] در مأموريتى از طرف [[ابوبكر]]، با مرتدان خثعم و [[بجیله]] كه به هواخواهى از ذوالخَلَصه برخاسته بودند، جنگ كرد و شمارى از آنان را كشت.<ref>طبرى، ج 3، ص 320، 322</ref>
در سال يازدهم، پس از وفات [[پیامبر]]، چون خثعم راه [[ارتداد]] پيش گرفت. [[جریربن عبداللّه]] در مأموريتى از طرف [[ابوبكر]]، با مرتدان خثعم و [[بجیله]] كه به هواخواهى از ذوالخَلَصه برخاسته بودند، جنگ كرد و شمارى از آنان را كشت.<ref>طبرى، ج3، ص320، 322.</ref>
==مشارکت در فتوحات ایران و شام==
==مشارکت در فتوحات ایران و شام==
در دوران نخستين خلفا، گروه‌هایی از خثعم در فتوحات [[ایران]] و [[شام]]، از جمله جنگ‌هاى [[قادسیه]] و [[يرموک]] در كنار ديگر مسلمان‌ها حضور يافتند.<ref>ر.ک:ابن كلبى، نسب مَعَدّ و اليمن الكبير، ج 1، ص360؛ طبرى، ج 3، ص 464؛ ابن حجر عسقلانى، ج 6، ص 499</ref>
در دوران نخستين خلفا، گروه‌هایی از خثعم در فتوحات [[ایران]] و [[شام]]، از جمله جنگ‌هاى [[قادسیه]] و [[يرموک]] در كنار ديگر مسلمان‌ها حضور يافتند.<ref>ر.ک: ابن كلبى، نسب مَعَدّ و اليمن الكبير، ج1، ص360؛ طبرى، ج3، ص464؛ ابن حجر عسقلانى، ج6، ص499.</ref>


==سکونت در کوفه==
==سکونت در کوفه==
پس از تأسيس [[كوفه]] در سال 17، شمارى از خثعميان در اين شهر اسكان يافتند.<ref>طبرى، ج 4، ص 48</ref> چون [[عمربن خطاب|عمر]] ديوان [[شام]] را تأسيس كرد، سپاهيان حبشى را (به سبب عهد اخوتى كه ميان بلال و [[ابورویحه خثعمی]] برقرار بود) در زمره قبيله خثعم قرار داد.<ref>ابن هشام، ج 2، ص 153؛ ابن سعد، ج 3، ص 234؛ ابن اثير، ج 6، ص 114ـ115</ref>
پس از تأسيس [[كوفه]] در سال 17، شمارى از خثعميان در اين شهر اسكان يافتند.<ref>طبرى، ج4، ص 48.</ref> چون [[عمربن خطاب|عمر]] ديوان [[شام]] را تأسيس كرد، سپاهيان حبشى را (به سبب عهد اخوتى كه ميان بلال و [[ابورویحه خثعمی]] برقرار بود) در زمره قبيله خثعم قرار داد.<ref>ابن هشام، ج2، ص153؛ ابن سعد، ج3، ص 234؛ ابن اثير، ج6، ص114ـ115.</ref>
==در جنگ های حضرت علی(ع)==
==در جنگ های حضرت علی(ع)==
در سال 36، خثعميان ساكن [[كوفه]] [[علی(ع)|على(ع)]] را در [[جنگ جمل]] يارى كردند. اما در سال 37 در [[جنگ صفین|جنگ صِفّين]]، خثعميان به دو دسته متخاصم تقسيم شدند. يك دسته با امام على و دسته ديگر در كنار [[معاویه]] بودند.<ref>ر.ک:نصربن مزاحم، ص 257ـ258؛ طبرى، ج 4، ص 499ـ500؛ ابن ابى الحديد، ج 5، ص 204ـ205</ref> بعدآ برخى از سران خثعم از امام على جدا شدند و به [[خوارج]] پيوستند.<ref>ر.ک:ابن قتيبه، ج 1، ص 125ـ126؛ طبرى، ج 5، ص 76</ref>
در سال 36، خثعميان ساكن [[كوفه]] [[علی(ع)|على(ع)]] را در [[جنگ جمل]] يارى كردند. اما در سال 37 در [[جنگ صفین|جنگ صِفّين]]، خثعميان به دو دسته متخاصم تقسيم شدند. يك دسته با امام على و دسته ديگر در كنار [[معاویه]] بودند.<ref>ر.ک: نصربن مزاحم، ص257ـ258؛ طبرى، ج4، ص499ـ500؛ ابن ابى الحديد، ج5، ص204ـ205</ref> بعدآ برخى از سران خثعم از امام على جدا شدند و به [[خوارج]] پيوستند.<ref>ر.ک: ابن قتيبه، ج1، ص125ـ126؛ طبرى، ج5، ص76.</ref>
==در قیام مختار==
==در قیام مختار==
در سالهاى 66 و 67 در ماجراى [[قیام مختار]] به خونخواهى [[امام حسین(ع)|امام حسین عليه السلام]]، و در سال 101 در شورش [[یزیدبن مُهَلَّب]] بر ضد [[یزیدبن عبدالملک اموی]]، دسته هايى از خثعم حضور داشتند.<ref>طبرى، ج 6، ص 23، 97، 580</ref>
در سالهاى 66 و 67 در ماجراى [[قیام مختار]] به خونخواهى [[امام حسین(ع)|امام حسین عليه السلام]]، و در سال 101 در شورش [[یزیدبن مُهَلَّب]] بر ضد [[یزیدبن عبدالملک اموی]]، دسته هايى از خثعم حضور داشتند.<ref>طبرى، ج 6، ص23، 97، 580.</ref>
==شخصیت های منسوب به این قبیله==
==شخصیت های منسوب به این قبیله==
شمارى از شخصيتهاى منسوب به خثعم كه در تاريخ [[اسلام]] مشهورند، عبارت اند از:
تعدادی از شخصيتهاى منسوب به خثعم كه در تاريخ [[اسلام]] مشهورند، عبارت اند از:
# [[سویدبن عمرو|سُوَیدبن عَمرو]] از اصحاب [[امام حسین]] كه در [[کربلا]] به [[شهادت]] رسيد؛
# [[سویدبن عمرو|سُوَیدبن عَمرو]] از اصحاب [[امام حسین]] كه در [[کربلا]] به [[شهادت]] رسيد.
# [[اسماء بنت عمیس|اَسماء بنت عُمَیس]] همسر [[جعفر بن ابیطالب|جعفربن ابى طالب]]؛
# [[اسماء بنت عمیس|اَسماء بنت عُمَیس]] همسر [[جعفر بن ابیطالب|جعفربن ابى طالب]]
# خواهر اسماء به نام سَلمى همسر [[حمزه بن‌ عبدالمطّلب|حمزةبن عبدالمطلب]]؛
# خواهر اسماء به نام سَلمى همسر [[حمزه بن‌ عبدالمطّلب|حمزةبن عبدالمطلب]]
#  [[ام ّالفضل لُبابه بنت الحارث]] همسر [[عباس بن عبدالمطلب]]؛<ref>ر.ک:ابن كلبى، نسب مَعَدّ و اليمن الكبير، ج 1، ص 357ـ359؛ ابن سعد، ج 8، ص 158، 277</ref>
#  [[ام ّالفضل لُبابه بنت الحارث]] همسر [[عباس بن عبدالمطلب]]<ref>ر.ک: ابن كلبى، نسب مَعَدّ و اليمن الكبير، ج1، ص357ـ359؛ ابن سعد، ج8، ص158، 277.</ref>
#  [[مالک بن عبداللّه]] از سرداران فتوح در روزگار [[معاویه]]، [[یزید]] و [[عبدالملک اموی]]؛<ref>ابن كلبى، نسب مَعَدّ و اليمن الكبير،، ج 1، ص 359</ref>
#  [[مالک بن عبداللّه]] از سرداران فتوح در روزگار [[معاویه]]، [[یزید]] و [[عبدالملک اموی]]<ref>ابن كلبى، نسب مَعَدّ و اليمن الكبير،، ج1، ص359.</ref>
# [[ابن دمینه|ابن دُمَینه]] شاعر؛<ref>ابوالفرج اصفهانى، ج 17، ص 93</ref>
# [[ابن دمینه|ابن دُمَینه]] شاعر<ref>ابوالفرج اصفهانى، ج17، ص93.</ref>
#  [[مصعب بن مقدام|مصعب بن مِقدام]] محدّث كوفی.<ref>سمعانى، ج 2، ص 326</ref>
#  [[مصعب بن مقدام|مصعب بن مِقدام]] محدّث كوفی.<ref>سمعانى، ج2، ص326.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|2}}
{{پانویس|3}}


== منابع ==
== منابع ==
کاربر ناشناس