پرش به محتوا

تجرد نفس: تفاوت میان نسخه‌ها

جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:
===اقسام مجرد: مثالی و عقلی===
===اقسام مجرد: مثالی و عقلی===
مجرد به دو نوع تقسیم شده است:
مجرد به دو نوع تقسیم شده است:
# '''مجرد مثالی''': این نوع از مجرد گرچه ماده ندارد؛ اما در برخی از ویژگی‌ها مانند رنگ، شکل، حجم و وزن با مادیات مشترک است.<ref>فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۸۵.</ref>
#'''مجرد مثالی''': این نوع از مجرد گرچه ماده ندارد؛ اما در برخی از ویژگی‌ها مانند رنگ، شکل، حجم و وزن با مادیات مشترک است.<ref>فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۸۵.</ref>


# '''مجرد عقلی''': این قسم نه تنها مادی نیستند، بلکه هیچ یک از خصوصیات ماده را نیز ندارند.<ref>فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۸۵.</ref>
#'''مجرد عقلی''': این قسم نه تنها مادی نیستند، بلکه هیچ یک از خصوصیات ماده را نیز ندارند.<ref>فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۸۵.</ref>


== موافقان تجرد نفس ==
==موافقان تجرد نفس==
تجرد نفس انسان را مورد اتفاق همه فیلسوفان مسلمان دانسته‌اند؛ اما در جزئیات آن مانند اینکه تجرد نفس، عقلی است یا مثالی، اختلاف نظر وجود دارد.<ref>عبودیت، درآمدی بر نظام حکمت صدرایی، ۱۳۹۱ش، ج۳، ص۱۱۴؛ یوسفی، رابطه نفس و بدن، ۱۳۹۷ش، ص۱۲۹.</ref> [[فلسفه مشاء|فیلسوفان مشائی]] و [[فلسفه اشراق|اشراقی]] معتقدند که نفس انسان، از ابتدای پیدایش و در بقا ذاتاً مجرد عقلی است؛<ref>عبودیت، درآمدی بر نظام حکمت صدرایی، ۱۳۹۱ش، ج۳، ص۱۱۴ و ۱۱۵؛ یوسفی، رابطه نفس و بدن، ۱۳۹۷ش، ص۱۲۹.</ref> از نظر [[ابن سینا|ابن‌سینا]]، نفس انسانی (نفس ناطقه) مجرد و روحانی و غیر از این بدن محسوس است. از دیدگاه وی، بدن ابزار تحصیل معارف و تکامل نفس به شمار می‌رود.<ref>ابن‌سینا، احوال النفس، ۲۰۰۷م، ص۱۸۳.</ref>
تجرد نفس انسان را مورد اتفاق همه فیلسوفان مسلمان دانسته‌اند؛ اما در جزئیات آن مانند اینکه تجرد نفس، عقلی است یا مثالی، اختلاف نظر وجود دارد.<ref>عبودیت، درآمدی بر نظام حکمت صدرایی، ۱۳۹۱ش، ج۳، ص۱۱۴؛ یوسفی، رابطه نفس و بدن، ۱۳۹۷ش، ص۱۲۹.</ref> [[فلسفه مشاء|فیلسوفان مشائی]] و [[فلسفه اشراق|اشراقی]] معتقدند که نفس انسان، از ابتدای پیدایش و در بقا ذاتاً مجرد عقلی است؛<ref>عبودیت، درآمدی بر نظام حکمت صدرایی، ۱۳۹۱ش، ج۳، ص۱۱۴ و ۱۱۵؛ یوسفی، رابطه نفس و بدن، ۱۳۹۷ش، ص۱۲۹.</ref> از نظر [[ابن سینا|ابن‌سینا]]، نفس انسانی (نفس ناطقه) مجرد و روحانی و غیر از این بدن محسوس است. از دیدگاه وی، بدن ابزار تحصیل معارف و تکامل نفس به شمار می‌رود.<ref>ابن‌سینا، احوال النفس، ۲۰۰۷م، ص۱۸۳.</ref>


خط ۴۹: خط ۴۹:
افلاطون را نخستین کسی شمرده‌اند که به تجرد نفس باور داشت.<ref>داووی، «آراء یونانیان درباره جان و روان»، ص۴۳۹؛‌ یوسفی، رابطه نفس و بدن از دیگاه ملاصدرا و کتاب و نفس، ۱۳۹۷ش، ص۵۰و۵۱.</ref> گفته شده افلاطون به صورت مستقل از تجرد نفس بحث نکرده است؛ اولین بار، اَفْلوطین (۲۰۵- ۲۷۰م‌)، فیلسوف یونانی و بنیانگذار مکتب نوافلاطونی، تمایز نفس و بدن و تجرد آن را به صراحت بیان کرد و دلایل عقلی و تجربی برای آن ارائه کرد.<ref>برخواه، «تجرد نفس»، ص۵۶۹.</ref> بعضی از دلایل فیلسوفان مسلمان را برگرفته از فلوطین دانسته‌اند.<ref>برخواه، «تجرد نفس»، ص۵۶۹.</ref>
افلاطون را نخستین کسی شمرده‌اند که به تجرد نفس باور داشت.<ref>داووی، «آراء یونانیان درباره جان و روان»، ص۴۳۹؛‌ یوسفی، رابطه نفس و بدن از دیگاه ملاصدرا و کتاب و نفس، ۱۳۹۷ش، ص۵۰و۵۱.</ref> گفته شده افلاطون به صورت مستقل از تجرد نفس بحث نکرده است؛ اولین بار، اَفْلوطین (۲۰۵- ۲۷۰م‌)، فیلسوف یونانی و بنیانگذار مکتب نوافلاطونی، تمایز نفس و بدن و تجرد آن را به صراحت بیان کرد و دلایل عقلی و تجربی برای آن ارائه کرد.<ref>برخواه، «تجرد نفس»، ص۵۶۹.</ref> بعضی از دلایل فیلسوفان مسلمان را برگرفته از فلوطین دانسته‌اند.<ref>برخواه، «تجرد نفس»، ص۵۶۹.</ref>


== دلایل تجرد ==
==دلایل تجرد==
برای اثبات تجرد نفس دلایل عقلی<ref>برای نمونه نگاه کنید به: فخر رازی، المباحث المشرقیه، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۴۵-۳۷۲؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۲۶۰-۳۰۲؛ ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷-۲۵۰؛ آشتیانی، لوامع الحقائق فی اصول العقائد، ۱۳۹۰ش، ص۴۴۰-۴۴۴؛ فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۲۰۰-۲۳۰.</ref> و نقلی<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۰۲-۳۰۷؛ سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ۱۳۹۳ش، ص۴۳-۴۶؛ فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۲۳۹-۳۴۵.</ref> متعددی ارائه شده است. از نظر ملاصدرا، شرع و [[عقل]] در تجرد نفس هماهنگ بوده و هر دو به تجرد آن اذعان دارند<ref>ملاصدرا، الحکمة‌ المتعالیه، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۰۳.</ref>  
برای اثبات تجرد نفس دلایل عقلی<ref>برای نمونه نگاه کنید به: فخر رازی، المباحث المشرقیه، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۴۵-۳۷۲؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۲۶۰-۳۰۲؛ ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷-۲۵۰؛ آشتیانی، لوامع الحقائق فی اصول العقائد، ۱۳۹۰ش، ص۴۴۰-۴۴۴؛ فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۲۰۰-۲۳۰.</ref> و نقلی<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۰۲-۳۰۷؛ سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ۱۳۹۳ش، ص۴۳-۴۶؛ فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۲۳۹-۳۴۵.</ref> متعددی ارائه شده است. از نظر ملاصدرا، شرع و [[عقل]] در تجرد نفس هماهنگ بوده و هر دو به تجرد آن اذعان دارند<ref>ملاصدرا، الحکمة‌ المتعالیه، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۰۳.</ref>  


===دلایل عقلی===
===دلایل عقلی===
برای تجرد نفس، دلایل عقلی متعددی از سوی فیلسوفان ارائه شده است؛ از جمله فخر رازی دوازده دلیل<ref>فخر رازی، المباحث المشرقیه، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۴۵-۳۷۲.</ref> و ملاصدرا یازده دلیل<ref>نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۲۶۰-۳۰۲.</ref> نقل کرده‌اند. [[محمدتقی مصباح یزدی]] دلایل تجرد نفس را به اعتبار مقدماتشان به دو دسته تقسیم کرده است: دسته اول: دلایلی که از مقدمات غیرفلسفی تشکیل و مبتنی بر دستاوردهای علوم تجری است مانند دلایلی که در آنها از رؤیاها و [[ارتباط با ارواح|احضار ارواح]] یا مقدمات تجربی مانند دگرگونی همه سلول‌های بدن در طول عمر استفاده می‌شود؛ دسته دوم دلایل فلسفی که همه مقدماتش فلسفی است.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۱۹۸ و ۱۹۹.</ref>
برای تجرد نفس، دلایل عقلی متعددی از سوی فیلسوفان ارائه شده است؛ از جمله فخر رازی دوازده دلیل<ref>فخر رازی، المباحث المشرقیه، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۴۵-۳۷۲.</ref> و ملاصدرا یازده دلیل<ref>نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۲۶۰-۳۰۲.</ref> نقل کرده‌اند. [[محمدتقی مصباح یزدی]] دلایل تجرد نفس را به اعتبار مقدماتشان به دو دسته تقسیم کرده است: دسته اول: دلایلی که از مقدمات غیرفلسفی تشکیل و مبتنی بر دستاوردهای علوم تجربی است مانند دلایلی که در آنها از رؤیاها و [[ارتباط با ارواح|احضار ارواح]] یا مقدمات تجربی مانند دگرگونی همه سلول‌های بدن در طول عمر استفاده می‌شود؛ دسته دوم دلایل فلسفی که همه مقدماتش فلسفی است.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۱۹۸ و ۱۹۹.</ref>


'''دلیل اول: وحدت هویت''': هویت انسان از ابتدای تولد تا پایان عمر بدون تغییر باقی است؛ اما بدن همواره در حال دگرگونی است به گونه‌ای که گفته شده هر هفت سال یا ده سال یک بار همه اجزای بدن تغییر می‌کند. بنابراین هویت انسان، همان بدن نیست؛ بلکه امر مجردی است که نفس نام دارد.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۴۲؛ فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۲۲۳.</ref>
'''دلیل اول: وحدت هویت''': هویت انسان از ابتدای تولد تا پایان عمر بدون تغییر باقی است؛ اما بدن همواره در حال دگرگونی است به گونه‌ای که گفته شده هر هفت سال یا ده سال یک بار همه اجزای بدن تغییر می‌کند. بنابراین هویت انسان، همان بدن نیست؛ بلکه امر مجردی است که نفس نام دارد.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۴۲؛ فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۲۲۳.</ref>
خط ۶۰: خط ۶۰:


'''دلیل سوم: ادراک کلیات''': این برهان از این قرار است:
'''دلیل سوم: ادراک کلیات''': این برهان از این قرار است:
* انسان مفاهیم کلی مانند انسان و حیوان را درک می‌کند که بر افراد مختلف صدق می‌کند.
*انسان مفاهیم کلی مانند انسان و حیوان را درک می‌کند که بر افراد مختلف صدق می‌کند.
* مفهوم کلی، شکل، اندازه و حالت ندارد، ازاین‌رو، مجرد است؛ در غیر این صورت نمی‌توانست مشترک بین اشخاص متعدد باشد.
*مفهوم کلی، شکل، اندازه و حالت ندارد، ازاین‌رو، مجرد است؛ در غیر این صورت نمی‌توانست مشترک بین اشخاص متعدد باشد.
* مفاهیم کلی وجود خارجی ندارند و در ذهن موجودند.
*مفاهیم کلی وجود خارجی ندارند و در ذهن موجودند.
* محال است که محل و حامل مفهوم کلی که مجرد است، جسم باشد؛ زیرا اگر جسم باشد، آن مفهوم کلی نیز باید به تبع آن جسم، شکل و حالت و اندازه داشته باشد.
*محال است که محل و حامل مفهوم کلی که مجرد است، جسم باشد؛ زیرا اگر جسم باشد، آن مفهوم کلی نیز باید به تبع آن جسم، شکل و حالت و اندازه داشته باشد.
* بنابراین حامل مفاهیم کلی باید مجرد باشد. پس نفس که حامل و درک‌کننده مفاهیم کلی است، مجرد است.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۲۷۹ و ۲۸۰.</ref>
*بنابراین حامل مفاهیم کلی باید مجرد باشد. پس نفس که حامل و درک‌کننده مفاهیم کلی است، مجرد است.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۲۷۹ و ۲۸۰.</ref>
===دلایل نقلی===
===دلایل نقلی===
آیات متعددی را دال بر تجرد نفس دانسته‌اند از جمله: [[آیه ۱۴ سوره مؤمنون]] «ثُمَّ أَنْشَأْناهُ‏ خَلْقاً آخَر؛ سپس آن را آفرینش تازه‌‏ای دادیم‏»، <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۰۴؛ آشتیانی، لوامع الحقائق فی اصول العقائد، ۱۳۹۰ش، ص۴۴۴و۴۴۵.</ref> [[آیه ۲۹ سوره حجر]] و [[آیه ۷۲ سوره ص]] «نَفَخْتُ‏ فيهِ مِنْ رُوحی؛ در او از روح خود دمیدم‏»، <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۰۴؛ مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۵۸.</ref> [[آیه ۴۲ سوره زمر]] «اللَّهُ يَتَوَفىَّ الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَ الَّتىِ لَمْ تَمُتْ فىِ مَنَامِهَا؛ خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می‌کند، و ارواحی را كه نمرده‌‏اند نیز به هنگام خواب می‌گیرد»، <ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۳۵۱؛ سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ۱۳۹۳ش، ص۴۳-۴۵.</ref> [[آیه ۹ سوره سجده]]، <ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۳۵۱.</ref> [[آیه ۱۰ سوره سجده|آیه ۱۰]] و [[آیه ۱۱ سوره سجده|۱۱ سوره سجده]]<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۲۵۲؛ سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ۱۳۹۳ش، ص۴۳-۴۵؛ مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۵۸.</ref> و  [[آیه ۹۳ سوره انعام]].<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۵۹.</ref> به گفته ملاصدرا همه آیات مربوط به [[معاد]] و احوال انسان‌ها در [[آخرت]] بر تجرد نفس دلالت دارند.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۰۵.</ref>
آیات متعددی را دال بر تجرد نفس دانسته‌اند از جمله: [[آیه ۱۴ سوره مؤمنون]] «ثُمَّ أَنْشَأْناهُ‏ خَلْقاً آخَر؛ سپس آن را آفرینش تازه‌‏ای دادیم‏»، <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۰۴؛ آشتیانی، لوامع الحقائق فی اصول العقائد، ۱۳۹۰ش، ص۴۴۴و۴۴۵.</ref> [[آیه ۲۹ سوره حجر]] و [[آیه ۷۲ سوره ص]] «نَفَخْتُ‏ فيهِ مِنْ رُوحی؛ در او از روح خود دمیدم‏»، <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۰۴؛ مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۵۸.</ref> [[آیه ۴۲ سوره زمر]] «اللَّهُ يَتَوَفىَّ الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَ الَّتىِ لَمْ تَمُتْ فىِ مَنَامِهَا؛ خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می‌کند، و ارواحی را كه نمرده‌‏اند نیز به هنگام خواب می‌گیرد»، <ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۳۵۱؛ سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ۱۳۹۳ش، ص۴۳-۴۵.</ref> [[آیه ۹ سوره سجده]]، <ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۳۵۱.</ref> [[آیه ۱۰ سوره سجده|آیه ۱۰]] و [[آیه ۱۱ سوره سجده|۱۱ سوره سجده]]<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۲۵۲؛ سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ۱۳۹۳ش، ص۴۳-۴۵؛ مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۵۸.</ref> و  [[آیه ۹۳ سوره انعام]].<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۵۹.</ref> به گفته ملاصدرا همه آیات مربوط به [[معاد]] و احوال انسان‌ها در [[آخرت]] بر تجرد نفس دلالت دارند.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۰۵.</ref>
خط ۷۴: خط ۷۴:
شواهد تجربی همچون [[تجربه‌ نزدیک به مرگ|تجربه‌های نزدیک به مرگ]]، [[ارتباط با ارواح|احضار ارواح]]، خواب‌های مغناطیسی (هیپنوتیزم)، خواب و رؤیا، اعمال مرتاضان و تله‌پاتی (انتقال فکر و اطلاعات از راه دور و بدون ارتباط فیزیکی) از دیگر دلایل تجرد نفس شمرده شده‌اند.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۱ش،‌ ج۲،‌ ص۱۹۸ و ۱۹۹؛ مکارم شیرازی، معاد و جهان پس از مرگ، ۱۳۸۸ش، ص۱۹۶-۲۲۴؛ دیوانی، حیات جاودانه، ۱۳۸۶ش، ص۳۵.</ref> هر‌چند تلاش‌هایی برای اثبات مادی بودن این پدیده‌ها صورت گرفته، اما گفته شده تفسیر غیرمادی این پدیده‌ها آسان‌تر و قانع‌کننده‌تر است.<ref>دیوانی، حیات جاودانه، ۱۳۸۶ش، ص۳۵.</ref>
شواهد تجربی همچون [[تجربه‌ نزدیک به مرگ|تجربه‌های نزدیک به مرگ]]، [[ارتباط با ارواح|احضار ارواح]]، خواب‌های مغناطیسی (هیپنوتیزم)، خواب و رؤیا، اعمال مرتاضان و تله‌پاتی (انتقال فکر و اطلاعات از راه دور و بدون ارتباط فیزیکی) از دیگر دلایل تجرد نفس شمرده شده‌اند.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۱ش،‌ ج۲،‌ ص۱۹۸ و ۱۹۹؛ مکارم شیرازی، معاد و جهان پس از مرگ، ۱۳۸۸ش، ص۱۹۶-۲۲۴؛ دیوانی، حیات جاودانه، ۱۳۸۶ش، ص۳۵.</ref> هر‌چند تلاش‌هایی برای اثبات مادی بودن این پدیده‌ها صورت گرفته، اما گفته شده تفسیر غیرمادی این پدیده‌ها آسان‌تر و قانع‌کننده‌تر است.<ref>دیوانی، حیات جاودانه، ۱۳۸۶ش، ص۳۵.</ref>


== منکران تجرد نفس ==
==منکران تجرد نفس==
گفته شده دو گروه به مادی بودن نفس معتقدند:
گفته شده دو گروه به مادی بودن نفس معتقدند:
* متکلمان مسلمان: این گروه فقط [[خدا|خداوند]] را مجرد می‌دانند و دیگر موجودات را مادی می‌دانند.<ref>ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷؛ فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۹.</ref>
*متکلمان مسلمان: این گروه فقط [[خدا|خداوند]] را مجرد می‌دانند و دیگر موجودات را مادی می‌دانند.<ref>ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷؛ فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۹.</ref>
* مادی‌گرایان: این گروه وجود مجردات را به کلی انکار می‌کنند که نتیجه آن انکار تجرد نفس خواهد بود.<ref>فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۹.</ref>
*مادی‌گرایان: این گروه وجود مجردات را به کلی انکار می‌کنند که نتیجه آن انکار تجرد نفس خواهد بود.<ref>فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۹.</ref>
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، [[اصحاب حدیث|اهل حدیث]] را نیز جزو منکران تجرد نفس نام برده است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۳۶۵ و ۳۶۶.</ref>
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، [[اصحاب حدیث|اهل حدیث]] را نیز جزو منکران تجرد نفس نام برده است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۳۶۵ و ۳۶۶.</ref>
بیشتر متکلمان مسلمان را معتقد به مادی بودن نفس دانسته‌اند؛ اما در تفسیر آن اختلاف دارند.<ref>نگاه کنید به: علامه حلی، تسليك النفس الى حظيرة القدس، ۱۴۲۶ق، ص۱۲۳؛‌ ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷ و ۲۵۰؛ فیاض لاهیجی، شوارق الالهام، انتشارات مهدوی، ج۲، ص۳۵۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج. ۵۸، ص۹۲.</ref> نقل شده بیشتر متکلمان، نفس را به اجزاء اصلی بدن تفسیر کرده‌اند که از اول تا آخر عمر باقی است و تغییر نمی‌کند.<ref>فیاض لاهیجی، شوارق الالهام، انتشارات مهدوی، ج۲، ص۳۵۹؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۰۵.</ref>
بیشتر متکلمان مسلمان را معتقد به مادی بودن نفس دانسته‌اند؛ اما در تفسیر آن اختلاف دارند.<ref>نگاه کنید به: علامه حلی، تسليك النفس الى حظيرة القدس، ۱۴۲۶ق، ص۱۲۳؛‌ ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷ و ۲۵۰؛ فیاض لاهیجی، شوارق الالهام، انتشارات مهدوی، ج۲، ص۳۵۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج. ۵۸، ص۹۲.</ref> نقل شده بیشتر متکلمان، نفس را به اجزاء اصلی بدن تفسیر کرده‌اند که از اول تا آخر عمر باقی است و تغییر نمی‌کند.<ref>فیاض لاهیجی، شوارق الالهام، انتشارات مهدوی، ج۲، ص۳۵۹؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۰۵.</ref>
خط ۸۹: خط ۸۹:
==دلایل انکار تجرد==
==دلایل انکار تجرد==
منکران تجرد نفس دلایل گوناگونی برای دیدگاه خود ارائه کرده‌اند که برخی از آنها عبارتند از:
منکران تجرد نفس دلایل گوناگونی برای دیدگاه خود ارائه کرده‌اند که برخی از آنها عبارتند از:
* یکی از دلایل متکلمان مسلمان در انکار تجرد نفس، آیه «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْء؛ هیچ چیزی مانند او نیست»<ref>سوره شوری، آیه ۱۱.</ref> است که هرگونه مشابهت با خداوند را نفی می‌کند.<ref>فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۹.</ref>
*یکی از دلایل متکلمان مسلمان در انکار تجرد نفس، آیه «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْء؛ هیچ چیزی مانند او نیست»<ref>سوره شوری، آیه ۱۱.</ref> است که هرگونه مشابهت با خداوند را نفی می‌کند.<ref>فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۹.</ref>
* یکی از مهم‌ترین و مشهورترین دلایل منکران تجرد نفس، مشکل ارتباط و تعامل نفس مجرد با بدن مادی دانسته شده است.<ref>Baker, Material Persons and the Doctrine of resurrection, 2001, p163.</ref> برخی از منکران، اشکال تعامل نفس و بدن را حل‌ناشدنی<ref>.Baker, Material Persons and the Doctrine of resurrection, 2001, p163</ref> و مرموز و مبهم توصیف کرده‌اند. <ref>Baker, Christians Should Reject Mind-Body Dualism, 2005a, p. 334.</ref>
*یکی از مهم‌ترین و مشهورترین دلایل منکران تجرد نفس، مشکل ارتباط و تعامل نفس مجرد با بدن مادی دانسته شده است.<ref>Baker, Material Persons and the Doctrine of resurrection, 2001, p163.</ref> برخی از منکران، اشکال تعامل نفس و بدن را حل‌ناشدنی<ref>.Baker, Material Persons and the Doctrine of resurrection, 2001, p163</ref> و مرموز و مبهم توصیف کرده‌اند. <ref>Baker, Christians Should Reject Mind-Body Dualism, 2005a, p. 334.</ref>
* از دیگر دلایل معتقدان به مادی بودن نفس، وابسته بودن نفس به مغز و سلول‌های مغزی بیان شده است. از نظر آنها، هنگام ظهور شعور و تفکر، مغز از خود عکس العمل و فعالیت بیشتری نشان می‌دهد؛ از طرف دیگر، هنگامی که به مغز یا قسمتی از آن آسیبی برسد، انسان تفکر صحیح یا برخی امور مربوط به ادراک و تفکر یا حافظه خود را از دست می‌دهد.<ref>سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ۱۳۹۳ش، ص۳۴.</ref>
*از دیگر دلایل معتقدان به مادی بودن نفس، وابسته بودن نفس به مغز و سلول‌های مغزی بیان شده است. از نظر آنها، هنگام ظهور شعور و تفکر، مغز از خود عکس العمل و فعالیت بیشتری نشان می‌دهد؛ از طرف دیگر، هنگامی که به مغز یا قسمتی از آن آسیبی برسد، انسان تفکر صحیح یا برخی امور مربوط به ادراک و تفکر یا حافظه خود را از دست می‌دهد.<ref>سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ۱۳۹۳ش، ص۳۴.</ref>


در پاسخ به این اشکال گفته شده اگر شعور و ادراک وابسته به مغز و اعصاب است و یا در مواقعی که مغز آسیب می‌بیند، قسمتی از آگاهی‌ها و ادرکات انسان از بین می‌رود، به خاطر این است که بدن و مغز و اعصاب ابزار فعالیت نفس به شمار می‌رود و فعالیت‌های نفس به وسیله آنها صورت می‌گیرد. ازاین‌رو، اگر این ابزار آسیبی ببیند، فعالیت‌های نفس نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.<ref>سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ۱۳۹۳ش، ص۳۵.</ref>
در پاسخ به این اشکال گفته شده اگر شعور و ادراک وابسته به مغز و اعصاب است و یا در مواقعی که مغز آسیب می‌بیند، قسمتی از آگاهی‌ها و ادرکات انسان از بین می‌رود، به خاطر این است که بدن و مغز و اعصاب ابزار فعالیت نفس به شمار می‌رود و فعالیت‌های نفس به وسیله آنها صورت می‌گیرد. ازاین‌رو، اگر این ابزار آسیبی ببیند، فعالیت‌های نفس نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.<ref>سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ۱۳۹۳ش، ص۳۵.</ref>


* از جمله نقدهای منکران تجرد نفس، مسئله تفرد و تمایز نفوس در یک زمان است. به سبب چه چیزی یک نفس یا دو نفس وجود دارد؟ اگر نفوس متجسد باشند، بدن‌ها موجب تفرد و تشخص آنها می‌شوند و به ازای هر بدن، یک نفس وجود دارد؛ اما اگر نفوس مستقل و جدا از بدن‌ها وجود داشته باشند، در این صورت تفاوتی میان وجود یک نفس با برخی تفکرات و دو نفس با نیمی از همان تفکرات نیست. اگر تفاوتی میان وجود یک نفس یا دو نفس نباشد، در این صورت نفس مجردی وجود نخواهد داشت. <ref>.Baker, Death and the Afterlife, 2005b, p. 375</ref>
*از جمله نقدهای منکران تجرد نفس، مسئله تفرد و تمایز نفوس در یک زمان است. به سبب چه چیزی یک نفس یا دو نفس وجود دارد؟ اگر نفوس متجسد باشند، بدن‌ها موجب تفرد و تشخص آنها می‌شوند و به ازای هر بدن، یک نفس وجود دارد؛ اما اگر نفوس مستقل و جدا از بدن‌ها وجود داشته باشند، در این صورت تفاوتی میان وجود یک نفس با برخی تفکرات و دو نفس با نیمی از همان تفکرات نیست. اگر تفاوتی میان وجود یک نفس یا دو نفس نباشد، در این صورت نفس مجردی وجود نخواهد داشت. <ref>.Baker, Death and the Afterlife, 2005b, p. 375</ref>
* مهم‌ترین دلیل مادی‌گرایان در انکار تجرد نفس را اعتقاد به حس‌گرایی و نفی هر موجود غیرمادی شمرده‌اند. از نظر ماتریالیست‌ها، چیزی فراتر از عالم ماده وجود ندارد.<ref>فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۹.</ref>
*مهم‌ترین دلیل مادی‌گرایان در انکار تجرد نفس را اعتقاد به حس‌گرایی و نفی هر موجود غیرمادی شمرده‌اند. از نظر ماتریالیست‌ها، چیزی فراتر از عالم ماده وجود ندارد.<ref>فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۹.</ref>


== کتاب‌شناسی ==
==کتاب‌شناسی==
درباره تجرد نفس و چگونگی آن کتاب‌ها و مقالات متعددی نگارش و منتشر شده است. برخی از کتاب‌ها از این قرار است:
درباره تجرد نفس و چگونگی آن کتاب‌ها و مقالات متعددی نگارش و منتشر شده است. برخی از کتاب‌ها از این قرار است:


* مجرد سیّال؛ بررسی چگونگی تجرد نفس با تغیّر آن، علیرضا اسعدی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ‌۱۳۹۵ش.  
*مجرد سیّال؛ بررسی چگونگی تجرد نفس با تغیّر آن، علیرضا اسعدی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ‌۱۳۹۵ش.
* ''بازنگاهی به تجرد نفس''، رسول حسین‌پور، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، چاپ اول، ‌۱۳۹۳ش.
*''بازنگاهی به تجرد نفس''، رسول حسین‌پور، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، چاپ اول، ‌۱۳۹۳ش.
* ''تجرد نفس در فلسفه اسلامی و فلسفه ذهن''، اثر مصطفی ایزدی یزدان‌آبادی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۴۰۱ش.
*''تجرد نفس در فلسفه اسلامی و فلسفه ذهن''، اثر مصطفی ایزدی یزدان‌آبادی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۴۰۱ش.
* تجرد نفس از دیدگاه آقامجتبی قزوینی و آیت‌الله جوادی آملی، علی قدردان قراملکی، قم، انتشارات حکمت اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۱ش.
*تجرد نفس از دیدگاه آقامجتبی قزوینی و آیت‌الله جوادی آملی، علی قدردان قراملکی، قم، انتشارات حکمت اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۱ش.
== پانویس ==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}


خط ۱۵۴: خط ۱۵۴:


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
* «[http://ensani.ir/fa/article/157846 تجرد نفس از دیدگاه سه حکیم مسلمان]».
*«[http://ensani.ir/fa/article/157846 تجرد نفس از دیدگاه سه حکیم مسلمان]».
* «[http://jpt.isca.ac.ir/article_69324.html بررسی سازگاری نظریه تجرد نفس با آموزه‌های قرانی مربوط به زندگی اخروی]».
*«[http://jpt.isca.ac.ir/article_69324.html بررسی سازگاری نظریه تجرد نفس با آموزه‌های قرانی مربوط به زندگی اخروی]».
* «[http://ensani.ir/fa/article/497240 ادله عقلی انکار تجرد نفس در کلام اسلامی؛ بررسی و نقد]».
*«[http://ensani.ir/fa/article/497240 ادله عقلی انکار تجرد نفس در کلام اسلامی؛ بررسی و نقد]».
* «[http://ensani.ir/fa/article/342557 دلایل عقلی و نقلی تجرد نفس از منظر علامه طباطبایی]».
*«[http://ensani.ir/fa/article/342557 دلایل عقلی و نقلی تجرد نفس از منظر علامه طباطبایی]».
{{فلسفه اسلامی}}
{{فلسفه اسلامی}}
{{معاد}}
{{معاد}}
confirmed، protected، templateeditor
۳٬۶۵۶

ویرایش