پرش به محتوا

حدیث منزلت: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ اکتبر ۲۰۱۵
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hasaninasab
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hasaninasab
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
===صحیح بودن حدیث نزد اهل سنت===
===صحیح بودن حدیث نزد اهل سنت===


[[ابن ابی الحدید]] <ref> ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۳، ص۲۱۱ </ref> آن را مورد اتفاق جمیع فرق اسلامی، و ابن عبدالبرّ <ref> الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۰۹۷ </ref> آن را از درست‌ترین و استوارترین روایات دانسته است. در برخی منابع، طرق این حدیث به تفصیل ذکر شده است. <ref> ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۰۹۷؛ ابن عساکر، ترجمةالامام علی بن ابی طالب علیه‌السلام من تاریخ مدینة دمشق، ج۱، ص۳۰۶ـ۳۹۱ </ref> حاکم نیشابوری <ref> مستدرک، ج۳، ص۱۳۴ </ref> طریق حدیث را صحیح دانسته و حافظ ذهبی نیز در تلخیص المستدرک <ref> رجوع کنید به حاکم نیشابوری، مستدرک، ج۳، ص۱۳۴ </ref> بر صحت آن تأکید کرده است، حتی مخالفان و معاندان امام علی علیه‌السلام نیز نتوانسته‌اند این حدیث را رد کنند و ناگزیر به پذیرش آن شده و گاه، ناخواسته، آن را نقل کرده‌اند. بنابه نقل خطیب بغدادی، <ref> تاریخ بغدادی، ج۸، ص۲۶۲ </ref> [[ولید بن عبدالملک]] اموی هم اصل این حدیث را پذیرفته و لفظ «‌[[حضرت هارون|هارون]]‌» را به «‌[[قارون]]‌» تبدیل کرده بوده است. [[مأمون عباسی]] نیز به هنگام احتجاج با فقها، به این حدیث استناد کرده است <ref> ابن عبدربّه، العقدالفرید، ج۵، ص۳۵۷ـ۳۵۸ </ref>. بنابه نقل خطیب بغدادی، <ref> تاریخ بغدادی، ج۸، ص۴۹۸ </ref> [[عمر بن خطاب|عمر]] با استناد به حدیث منزلت، فردی را که به [[علی(ع)]] دشنام می‌داد [[منافق]] خواند.
ابن عبدالبرّ <ref> الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۰۹۷ </ref> این روایت را از درست‌ترین و استوارترین روایات دانسته است. در برخی منابع، طرق این حدیث به تفصیل ذکر شده است. <ref> ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۰۹۷؛ ابن عساکر، ترجمةالامام علی بن ابی طالب علیه‌السلام من تاریخ مدینة دمشق، ج۱، ص۳۰۶ـ۳۹۱ </ref> حاکم نیشابوری <ref> مستدرک، ج۳، ص۱۳۴ </ref> طریق حدیث را صحیح دانسته و حافظ ذهبی نیز در تلخیص المستدرک <ref> رجوع کنید به حاکم نیشابوری، مستدرک، ج۳، ص۱۳۴ </ref> بر صحت آن تأکید کرده است. [[ابن ابی الحدید]] <ref> ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۳، ص۲۱۱ </ref> آن را مورد اتفاق جمیع فرق اسلامی معرفی کرده است.
 
حتی مخالفان و معاندان [[امام علی علیه‌السلام|امام علی]] نیز نتوانسته‌اند این حدیث را رد کنند و ناگزیر به پذیرش آن شده و گاه، ناخواسته، آن را نقل کرده‌اند. بنابه نقل خطیب بغدادی، <ref> تاریخ بغدادی، ج۸، ص۲۶۲ </ref> [[ولید بن عبدالملک]] اموی هم اصل این حدیث را پذیرفته و لفظ «‌[[حضرت هارون|هارون]]‌» را به «‌[[قارون]]‌» تبدیل کرده بوده است. [[مأمون عباسی]] نیز به هنگام احتجاج با فقها، به این حدیث استناد کرده است <ref> ابن عبدربّه، العقدالفرید، ج۵، ص۳۵۷ـ۳۵۸ </ref>. بنابه نقل خطیب بغدادی، <ref> تاریخ بغدادی، ج۸، ص۴۹۸ </ref> [[عمر بن خطاب|عمر]] با استناد به حدیث منزلت، فردی را که به [[علی(ع)]] دشنام می‌داد [[منافق]] خواند.


[[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] هم حدیث منزلت را انکار نکرد و وقتی از [[سعد بن ابی وقاص]] (از مخالفین امام علی(ع)) پرسید: «‌چرا علی را دشنام نمی‌دهی؟‌» سعد پاسخ گفت: «‌به سبب سه فضیلتی که رسول خدا برای علی ذکر کرده است»، آنگاه سعد به نقل این سه فضیلت پرداخت که نخستین آن حدیث منزلت بود. معاویه نیز از واداشتن سعد به دشنام‌گویی علی علیه‌السلام دست برداشت. <ref> ابن اثیر، اسدالغابه، ج۴، ص۱۰۴ـ۱۰۵؛ قندوزی، ینابیع المَودَّةِ لِذَوی القُربی، ج۱، ص۱۶۱؛ شرف الدین،المراجعات، ص۱۳۲ـ۱۳۳ </ref>
[[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] هم حدیث منزلت را انکار نکرد و وقتی از [[سعد بن ابی وقاص]] (از مخالفین امام علی(ع)) پرسید: «‌چرا علی را دشنام نمی‌دهی؟‌» سعد پاسخ گفت: «‌به سبب سه فضیلتی که رسول خدا برای علی ذکر کرده است»، آنگاه سعد به نقل این سه فضیلت پرداخت که نخستین آن حدیث منزلت بود. معاویه نیز از واداشتن سعد به دشنام‌گویی علی علیه‌السلام دست برداشت. <ref> ابن اثیر، اسدالغابه، ج۴، ص۱۰۴ـ۱۰۵؛ قندوزی، ینابیع المَودَّةِ لِذَوی القُربی، ج۱، ص۱۶۱؛ شرف الدین،المراجعات، ص۱۳۲ـ۱۳۳ </ref>
کاربر ناشناس