سوره حجر: تفاوت میان نسخهها
←متن و ترجمه
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
آیه نهم ازجمله [[آیه|آیات]] مشهور سوره حجر است که خداوند بر نزول ذکر (قرآن) و نگهبانی از آن تأکید میکند. بسیاری از [[مفسران]] این آیه را دلیلی بر [[عدم تحریف قرآن]] دانستهاند. در فضیلت [[تلاوت]] سوره حجر آمدهاست، خداوند ده برابر تعداد [[مهاجرین]] و [[انصار]] به قاری آن پاداش میدهد. | آیه نهم ازجمله [[آیه|آیات]] مشهور سوره حجر است که خداوند بر نزول ذکر (قرآن) و نگهبانی از آن تأکید میکند. بسیاری از [[مفسران]] این آیه را دلیلی بر [[عدم تحریف قرآن]] دانستهاند. در فضیلت [[تلاوت]] سوره حجر آمدهاست، خداوند ده برابر تعداد [[مهاجرین]] و [[انصار]] به قاری آن پاداش میدهد. | ||
== معرفی == | ==معرفی== | ||
* '''نامگذاری''' | *'''نامگذاری''' | ||
این سوره را حِجر نامیدهاند؛ زیرا تنها سورهای است که قوم [[حضرت صالح]]، یعنی [[قوم ثمود|قوم ثَمود]] را اصحاب حِجر نامیدهاست.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۴</ref>{{یاد|در دوازده سوره از سورههای قرآن به سرگذشت اصحاب الحجر اشاره شدهاست: ۱. سوره اعراف ۲. سوره هود ۳. سوره حجر ۴. سوره شعراء ۵. سوره ذاریات ۶. سوره حاقّه ۷. سوره فجر ۸. سوره شمس ۹. سوره حج ۱۰. سوره عنکبوت ۱۱. سوره قمر ۱۲. سوره شمس. هرچند عمدتاً در چهار سوره اعراف و هود و حجر و شعرا پیرامون آنها بحث شدهاست.<ref>https://makarem.ir/main.aspx?reader=1&lid=0&mid=29202&catid=6509&pid=61909</ref>}} | این سوره را حِجر نامیدهاند؛ زیرا تنها سورهای است که قوم [[حضرت صالح]]، یعنی [[قوم ثمود|قوم ثَمود]] را اصحاب حِجر نامیدهاست.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۴</ref>{{یاد|در دوازده سوره از سورههای قرآن به سرگذشت اصحاب الحجر اشاره شدهاست: ۱. سوره اعراف ۲. سوره هود ۳. سوره حجر ۴. سوره شعراء ۵. سوره ذاریات ۶. سوره حاقّه ۷. سوره فجر ۸. سوره شمس ۹. سوره حج ۱۰. سوره عنکبوت ۱۱. سوره قمر ۱۲. سوره شمس. هرچند عمدتاً در چهار سوره اعراف و هود و حجر و شعرا پیرامون آنها بحث شدهاست.<ref>https://makarem.ir/main.aspx?reader=1&lid=0&mid=29202&catid=6509&pid=61909</ref>}} | ||
حجر نام سرزمینی بوده که این قوم در آن میزیستند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۲، ص۱۸۵–۱۸۶.</ref>[[آیت الله مکارم شیرازی]] مفسر قرآن دربارهٔ وجه تسمیه حجر میگوید: «حجر» نام سرزمینی در بین جزیرة العرب و منطقه شامات و در نزدیکی وادیالقری بودهاست. «حجر» در اصل به معنای منطقه ممنوعه است. شاید فلسفه این که به آن سرزمین حجر میگفتند این بوده که آنجا سرزمین بسیار آبادی بوده که صاحبان آن از ورود دیگران به آن جا جلوگیری میکردند. بدین جهت آن سرزمین را «حجر» و مردمش را «اصحاب الحجر» نامیدهاند.<ref>https://makarem.ir/main.aspx?reader=1&lid=0&mid=29202&catid=6509&pid=61909</ref> | حجر نام سرزمینی بوده که این قوم در آن میزیستند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۲، ص۱۸۵–۱۸۶.</ref>[[آیت الله مکارم شیرازی]] مفسر قرآن دربارهٔ وجه تسمیه حجر میگوید: «حجر» نام سرزمینی در بین جزیرة العرب و منطقه شامات و در نزدیکی وادیالقری بودهاست. «حجر» در اصل به معنای منطقه ممنوعه است. شاید فلسفه این که به آن سرزمین حجر میگفتند این بوده که آنجا سرزمین بسیار آبادی بوده که صاحبان آن از ورود دیگران به آن جا جلوگیری میکردند. بدین جهت آن سرزمین را «حجر» و مردمش را «اصحاب الحجر» نامیدهاند.<ref>https://makarem.ir/main.aspx?reader=1&lid=0&mid=29202&catid=6509&pid=61909</ref> | ||
* '''ترتیب و محل نزول''' | *'''ترتیب و محل نزول''' | ||
سوره حجر جزو [[سورههای مکی]] و در [[فهرست ترتیبی سورههای قرآن|ترتیب نزول]]، پنجاه و چهارمین سورهای است که بر [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر (ص)]] نازل شدهاست. این سوره در چینش کنونی [[مصحف|مُصحَف]]، پانزدهمین سوره است<ref>معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۶۶.</ref> که در [[جزء (قرآن)|جزء]] ۱۴ [[قرآن]] جای دارد. | سوره حجر جزو [[سورههای مکی]] و در [[فهرست ترتیبی سورههای قرآن|ترتیب نزول]]، پنجاه و چهارمین سورهای است که بر [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر (ص)]] نازل شدهاست. این سوره در چینش کنونی [[مصحف|مُصحَف]]، پانزدهمین سوره است<ref>معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۶۶.</ref> که در [[جزء (قرآن)|جزء]] ۱۴ [[قرآن]] جای دارد. | ||
* '''تعداد آیات و دیگر ویژگیها''' | *'''تعداد آیات و دیگر ویژگیها''' | ||
سوره حجر ۹۹ آیه، ۶۵۸ کلمه و ۲۸۸۱ حرف دارد. این سوره به لحاظ حجمی جزو [[سورههای مثانی|سورههای مَثانی]] قرآن و در حدود یک [[حزب (قرآن)|حِزب]] است. سوره حجر نهمین سورهایی است که با [[حروف مقطعه|حروف مُقَطَّعه]] آغاز میشود.<ref>خرمشاهی، «سوره حجر»، ج۲، ص۱۲۴۰.</ref> | سوره حجر ۹۹ آیه، ۶۵۸ کلمه و ۲۸۸۱ حرف دارد. این سوره به لحاظ حجمی جزو [[سورههای مثانی|سورههای مَثانی]] قرآن و در حدود یک [[حزب (قرآن)|حِزب]] است. سوره حجر نهمین سورهایی است که با [[حروف مقطعه|حروف مُقَطَّعه]] آغاز میشود.<ref>خرمشاهی، «سوره حجر»، ج۲، ص۱۲۴۰.</ref> | ||
== محتوا == | ==محتوا== | ||
[[تفسیر نمونه]] محتوای این سوره را در شش بخش خلاصه کردهاست: | [[تفسیر نمونه]] محتوای این سوره را در شش بخش خلاصه کردهاست: | ||
* آیات مربوط به مبدأ عالم هستی و [[ایمان]] به [[خدا|خداوند]] از طریق تفکر در آفرینش؛ | *آیات مربوط به مبدأ عالم هستی و [[ایمان]] به [[خدا|خداوند]] از طریق تفکر در آفرینش؛ | ||
* آیات مربوط به [[معاد]] و کیفر بدکاران؛ | *آیات مربوط به [[معاد]] و کیفر بدکاران؛ | ||
* اهمیت، عظمت و ویژگیهای [[قرآن]]؛ | *اهمیت، عظمت و ویژگیهای [[قرآن]]؛ | ||
* نقل داستانهای مختلف، مثل داستان خلقت [[حضرت آدم]]، [[سجده بر آدم|سجده ملائکه بر او]] به جز [[ابلیس]]، داستان حضور [[فرشته|ملائکه]] نزد [[حضرت ابراهیم]] و بشارت آنان به او، عذاب [[قوم لوط]] و داستان [[قوم ثمود]]؛ | *نقل داستانهای مختلف، مثل داستان خلقت [[حضرت آدم]]، [[سجده بر آدم|سجده ملائکه بر او]] به جز [[ابلیس]]، داستان حضور [[فرشته|ملائکه]] نزد [[حضرت ابراهیم]] و بشارت آنان به او، عذاب [[قوم لوط]] و داستان [[قوم ثمود]]؛ | ||
* انذار، بشارت و اندرزهای مؤثر به همراه تهدید و تشویق. | *انذار، بشارت و اندرزهای مؤثر به همراه تهدید و تشویق. | ||
* دعوت از [[ حضرت محمد صلی الله علیه و آله |پیامبر اسلام(ص)]] به مقاومت و دلداری او در برابر توطئههای شدید مخالفان که در محیط [[مکه]] بسیار زیاد و خطرناک بود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۳.</ref> | *دعوت از [[ حضرت محمد صلی الله علیه و آله |پیامبر اسلام(ص)]] به مقاومت و دلداری او در برابر توطئههای شدید مخالفان که در محیط [[مکه]] بسیار زیاد و خطرناک بود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۳.</ref> | ||
{{سوره حجر}} | {{سوره حجر}} | ||
== شأن نزول برخی آیات == | ==شأن نزول برخی آیات== | ||
برای آیات ۲۴ و ۸۷ سوره حجر [[شأن نزول]] روایت شدهاست. | برای آیات ۲۴ و ۸۷ سوره حجر [[شأن نزول]] روایت شدهاست. | ||
=== صف اول نماز === | ===صف اول نماز=== | ||
دربارهٔ آیه بیست و چهارم سوره حجر دو شأن نزول ذکر شدهاست. در این آیه آمدهاست خداوند «مستقدمین: پیشیگیرندگان» و «مستأخرین: کسانی که با تأخیر میآیند» را میشناسد. | دربارهٔ آیه بیست و چهارم سوره حجر دو شأن نزول ذکر شدهاست. در این آیه آمدهاست خداوند «مستقدمین: پیشیگیرندگان» و «مستأخرین: کسانی که با تأخیر میآیند» را میشناسد. | ||
* [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر (ص)]] گفت: «خداوند و [[ملائکه]] بر افرادی که در صف اول [[نماز]] باشند، درود میفرستد». به همین جهت، مردم تلاش میکردند در صف اول نماز بایستند. افراد قبیله بنیعذره که خانهشان دور از [[مسجد]] بود، تصمیم گرفتند خانههایشان را بفروشند و در نزدیکی مسجد خانه بخرند تا بتوانند زودتر به مسجد بروند و در صف اول نماز بخوانند. پس آیه مورد نظر دربارهٔ آنان نازل شد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۵۱۴.</ref> | *[[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر (ص)]] گفت: «خداوند و [[ملائکه]] بر افرادی که در صف اول [[نماز]] باشند، درود میفرستد». به همین جهت، مردم تلاش میکردند در صف اول نماز بایستند. افراد قبیله بنیعذره که خانهشان دور از [[مسجد]] بود، تصمیم گرفتند خانههایشان را بفروشند و در نزدیکی مسجد خانه بخرند تا بتوانند زودتر به مسجد بروند و در صف اول نماز بخوانند. پس آیه مورد نظر دربارهٔ آنان نازل شد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۵۱۴.</ref> | ||
* برخی نیز گفتهاند «زنی زیبا در [[نماز جماعت]] پشت سر پیامبر (ص) شرکت میکرد. برخی مردان به صف اول میرفتند که چشمشان به آن زن نیفتد و برخی در صف آخر میایستادند تا بتوانند گاهی به آن زن نگاه کنند. آیه مورد بحث اشاره به این قضیه دارد.<ref>کوفی، الجعفریات (الأشعثیات)، ص۱۷۸.</ref> [[علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] با استشهاد به پاره ای از روایات آیه را مرتبط به قلمرو علم الهی میداند و درتفسیر آیه مینویسد: چون بحث در آیات قبل در بیان نعمتها و تدبیر و یگانگی خداوند در ربوبیت بود، به همین مناسبت به علم الهی نیز اشاره شده ومنظور از «مستقدمین و مستأخرین» در آیه، تمام مردمان گذشته وآینده هستند که همه در گستره علم خداوند هستند و احتمالات دیگر مانند: پیشی گیرندگان به صف اول در نمازِجماعت و تأخیرکنندگان را نظریاتی غیرقابل اعتنا دانسته و روایاتی را که دلالت بر حضور برخی مردم برای تماشای زنی زیبا در نماز جماعت میکند، منطبق بر مضمون آیه نمیداند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق. اعلمی بیروت، ج۱۲، ص۱۴۶و۱۴۹</ref> | *برخی نیز گفتهاند «زنی زیبا در [[نماز جماعت]] پشت سر پیامبر (ص) شرکت میکرد. برخی مردان به صف اول میرفتند که چشمشان به آن زن نیفتد و برخی در صف آخر میایستادند تا بتوانند گاهی به آن زن نگاه کنند. آیه مورد بحث اشاره به این قضیه دارد.<ref>کوفی، الجعفریات (الأشعثیات)، ص۱۷۸.</ref> [[علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] با استشهاد به پاره ای از روایات آیه را مرتبط به قلمرو علم الهی میداند و درتفسیر آیه مینویسد: چون بحث در آیات قبل در بیان نعمتها و تدبیر و یگانگی خداوند در ربوبیت بود، به همین مناسبت به علم الهی نیز اشاره شده ومنظور از «مستقدمین و مستأخرین» در آیه، تمام مردمان گذشته وآینده هستند که همه در گستره علم خداوند هستند و احتمالات دیگر مانند: پیشی گیرندگان به صف اول در نمازِجماعت و تأخیرکنندگان را نظریاتی غیرقابل اعتنا دانسته و روایاتی را که دلالت بر حضور برخی مردم برای تماشای زنی زیبا در نماز جماعت میکند، منطبق بر مضمون آیه نمیداند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق. اعلمی بیروت، ج۱۲، ص۱۴۶و۱۴۹</ref> | ||
=== هفت قافله تجاری و هفت آیه قرآنی === | ===هفت قافله تجاری و هفت آیه قرآنی=== | ||
{{اصلی| سبع مثانی}} | {{اصلی| سبع مثانی}} | ||
دربارهٔ نزول آیه ۸۷ سوره حجر آمدهاست: هفت قافله برای یهودیانِ [[بنیقریظه|بنی قُریظه]] و [[بنی نضیر|بنینضیر]] با بار پارچه، عطر، جواهر و دیگر کالاها وارد مدینه شدند. [[مسلمان|مسلمانان]] گفتند اگر این اموال از آنِ ما بود، قوی و توانگر میشدیم و در راه خدا [[انفاق]] میکردیم. آیه «وَ لَقَدْ آتَیناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانی وَ الْقُرْآنَ الْعَظیمَ؛ و به راستی که هفت آیه از مثانی و قرآن بزرگ را به تو عطا کردیم» نازل شد و به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر (ص)]] گفت: هفت آیه به شما دادم که از این هفت قافله بهتر است.<ref>واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص ۲۸۳.</ref> در مورد اینکه منظور از «[[سبع المثانی|سبع مثانی]]» چیست بین مفسران اختلاف است؛ در عین حال در بسیاری از روایات آمدهاست مراد از آن [[سوره حمد]] است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۲، ص۱۹۱.</ref> | دربارهٔ نزول آیه ۸۷ سوره حجر آمدهاست: هفت قافله برای یهودیانِ [[بنیقریظه|بنی قُریظه]] و [[بنی نضیر|بنینضیر]] با بار پارچه، عطر، جواهر و دیگر کالاها وارد مدینه شدند. [[مسلمان|مسلمانان]] گفتند اگر این اموال از آنِ ما بود، قوی و توانگر میشدیم و در راه خدا [[انفاق]] میکردیم. آیه «وَ لَقَدْ آتَیناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانی وَ الْقُرْآنَ الْعَظیمَ؛ و به راستی که هفت آیه از مثانی و قرآن بزرگ را به تو عطا کردیم» نازل شد و به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر (ص)]] گفت: هفت آیه به شما دادم که از این هفت قافله بهتر است.<ref>واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص ۲۸۳.</ref> در مورد اینکه منظور از «[[سبع المثانی|سبع مثانی]]» چیست بین مفسران اختلاف است؛ در عین حال در بسیاری از روایات آمدهاست مراد از آن [[سوره حمد]] است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۲، ص۱۹۱.</ref> | ||
== آیات مشهور و نامدار == | ==آیات مشهور و نامدار== | ||
[[آیه]] ۹ با نام آیه حفظ، آیه ۸۸ دربارهٔ تواضع [[پیامبر(ص)]] نسبت به [[مؤمنان]] و آیه ۹۹ دربارهٔ لزوم استمرار [[عبادت]] تا زمان [[مرگ]] از جمله آیات مشهور سوره حجر است. | [[آیه]] ۹ با نام آیه حفظ، آیه ۸۸ دربارهٔ تواضع [[پیامبر(ص)]] نسبت به [[مؤمنان]] و آیه ۹۹ دربارهٔ لزوم استمرار [[عبادت]] تا زمان [[مرگ]] از جمله آیات مشهور سوره حجر است. | ||
=== آیه حفظ === | ===آیه حفظ=== | ||
{{اصلی|آیه حفظ|عدم تحریف قرآن}} | {{اصلی|آیه حفظ|عدم تحریف قرآن}} | ||
<div style="text-align: center;"><noinclude> | <div style="text-align: center;"><noinclude> | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
آیه نهم سوره حجر از جمله آیاتی است که بیشتر [[مفسران]] و محققان برای رد هرگونه تحریف در قرآن به آن استناد کردهاند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۲، ص۱۰۱. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۱۸؛ انواری، انگاره تحریف قرآن، ۱۳۹۰ش، ص۵۶؛ شریفی، اسطورة التحریف، ص۲۹؛ محمدی (نجارزادگان)، سلامة القران من التحریف، ۱۴۲۴ق، ص۱۹.</ref> در تفاسیر مراد از «ذکر» را در این آیه، قرآن دانستهاند.<ref>رک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۷، ص۲۲۵۸.</ref> بر این ادعا اشکال شده که چگونه میتوان برای ردکردن تحریف قرآن به خود قرآن استدلال کرد؛ چراکه ممکن است آیهای که به آن استناد میکنید از آیات تحریفشده باشد. در پاسخ به این اشکال گفته شده، قائلین به تحریف قرآن معتقد به کم شدن از قرآن هستند نه آنکه چیزی به آن افزوده شده باشد؛ بنابراین با این آیه میتوان در مقابل ادعای آنان ایستاد.<ref>رک: جوادی آملی، نزاهت قرآن از تحریف، ۱۳۸۳ش، ص۸۹–۹۲.</ref> {{یاد|پاسخهای دیگر هم به این اشکال داده شدهاست. برای دیدن آنها رجوع کنید به: انواری، انگاره تحریف قرآن، ص۷۷.}} | آیه نهم سوره حجر از جمله آیاتی است که بیشتر [[مفسران]] و محققان برای رد هرگونه تحریف در قرآن به آن استناد کردهاند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۲، ص۱۰۱. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۱۸؛ انواری، انگاره تحریف قرآن، ۱۳۹۰ش، ص۵۶؛ شریفی، اسطورة التحریف، ص۲۹؛ محمدی (نجارزادگان)، سلامة القران من التحریف، ۱۴۲۴ق، ص۱۹.</ref> در تفاسیر مراد از «ذکر» را در این آیه، قرآن دانستهاند.<ref>رک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۷، ص۲۲۵۸.</ref> بر این ادعا اشکال شده که چگونه میتوان برای ردکردن تحریف قرآن به خود قرآن استدلال کرد؛ چراکه ممکن است آیهای که به آن استناد میکنید از آیات تحریفشده باشد. در پاسخ به این اشکال گفته شده، قائلین به تحریف قرآن معتقد به کم شدن از قرآن هستند نه آنکه چیزی به آن افزوده شده باشد؛ بنابراین با این آیه میتوان در مقابل ادعای آنان ایستاد.<ref>رک: جوادی آملی، نزاهت قرآن از تحریف، ۱۳۸۳ش، ص۸۹–۹۲.</ref> {{یاد|پاسخهای دیگر هم به این اشکال داده شدهاست. برای دیدن آنها رجوع کنید به: انواری، انگاره تحریف قرآن، ص۷۷.}} | ||
=== آیات امهال به ابلیس === | ===آیات امهال به ابلیس=== | ||
'''قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَیٰ یَوْمِ یُبْعَثُونَ *قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ*إِلَیٰ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ*قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ*إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ''' | '''قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَیٰ یَوْمِ یُبْعَثُونَ *قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ*إِلَیٰ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ*قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ*إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ''' | ||
(آیات ۳۶–۴۰)(ترجمه: گفت: «پروردگارا! مرا تا روز رستاخیز مهلت ده (و زنده بگذار!)» *فرمود: «تو از مهلت یافتگانی!*(امّا نه تا روز رستاخیز، بلکه) تا روز وقت معیّنی.» *گفت: «پروردگارا! چون مرا گمراه ساختی، من (نعمتهای مادّی را) در زمین در نظر آنها زینت میدهم، و همگی را گمراه خواهم ساخت، *به جز بندگان پاک و برگزیده تو را) | (آیات ۳۶–۴۰)(ترجمه: گفت: «پروردگارا! مرا تا روز رستاخیز مهلت ده (و زنده بگذار!)» *فرمود: «تو از مهلت یافتگانی!*(امّا نه تا روز رستاخیز، بلکه) تا روز وقت معیّنی.» *گفت: «پروردگارا! چون مرا گمراه ساختی، من (نعمتهای مادّی را) در زمین در نظر آنها زینت میدهم، و همگی را گمراه خواهم ساخت، *به جز بندگان پاک و برگزیده تو را) | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
در این آیات به بخشی از داستان و مواضع [[ابلیس]] پس از خلقت [[آدم (پیامبر) |آدم (ع)]] اشاره شدهاست و چند مطلب از آن قابل استفاده است ۱- در خواست مهلت از سوی ابلیس از خداوند با این جمله شروع شده (رب بما…) با ربوبیت الهی دعایش را شروع کرده تا بتواند با برا نگیختن رحمت الهی به خواستهاش برسد.۲- در ماجرای سجده بر آدم (ع) او مانند قبلهای بود که نماد نوع انسانی بوده و ابلیس در واقع چون بر نوع انسان و مقام انسانیت سجده نکرد دشمنی اش نیز با تمام انسا ن هاست. ۳- مهلت خداند به ابلیس تا روز قیامت نیست بلکه تا روز معین دیگری پیش از قیامت است. ۴- چون ابلیس با سوء اختیارش مشمول لعنت الهی شده و از سعادت همیشگی محروم گشته، این محرومیت را اغواء خداوند دربارهٔ خودش میداند و آن را به خدا نسبت میدهد (رب بما اغویتنی…). که البته این کار خداوند اضلال مجازاتی نام دارد{{یاد| اضلا مجازاتی یا اضلال کیفری دربرابر اضلال ابتدائی است و ذات اقدس الهی چنین اضلالی ند ارد که بدون دلیل کسی را گمراه سازد.https://javadi.esra.ir/fa/w/-25-1401-11-26-}} یعنی گمراهیای که نتیجه انتخاب خود ابلیس است. ۵- تمام مردم بندگان خدواند هستند هم [[اخلاص| مُخلَصین]] و هم دیگران، وسخن ابلیس که فقط مُخلَصین را بندگان خداوند دانسته حرف باطلی است. والبته ابلیس، باطل را برای همگان تزیین میکند و تلاش میکند که همه را [[وسوسه]] کند ولی تنها مُخلَصین هستند که نجات مییابند. ۶- همانگونه که ابلیس نتیجه انتخابش را دید تمام انسانها خواه مُخلَصین و دیگران نیز نتیجه اعمال و انتخابهای خودشان را میبینند و خدواند متعال نظام هستی را اینگونه تنظیم کرده که هر علتی، معلول و نتیجه خودش را به دنبال دارد و هیج تخلفی از این قانون صورت نخواهد گرفت و همه چیز (از جمله [[اصل علیت]] نظم حاکم بر روابط میان علتها و معلولها و تأثیرات آنها) در تحت قدرت و ربوبیت مطلقه الهی است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق. اعلمی بیروت، ج۱۲۷ ص ۱۵۷–۱۶۷</ref> | در این آیات به بخشی از داستان و مواضع [[ابلیس]] پس از خلقت [[آدم (پیامبر) |آدم (ع)]] اشاره شدهاست و چند مطلب از آن قابل استفاده است ۱- در خواست مهلت از سوی ابلیس از خداوند با این جمله شروع شده (رب بما…) با ربوبیت الهی دعایش را شروع کرده تا بتواند با برا نگیختن رحمت الهی به خواستهاش برسد.۲- در ماجرای سجده بر آدم (ع) او مانند قبلهای بود که نماد نوع انسانی بوده و ابلیس در واقع چون بر نوع انسان و مقام انسانیت سجده نکرد دشمنی اش نیز با تمام انسا ن هاست. ۳- مهلت خداند به ابلیس تا روز قیامت نیست بلکه تا روز معین دیگری پیش از قیامت است. ۴- چون ابلیس با سوء اختیارش مشمول لعنت الهی شده و از سعادت همیشگی محروم گشته، این محرومیت را اغواء خداوند دربارهٔ خودش میداند و آن را به خدا نسبت میدهد (رب بما اغویتنی…). که البته این کار خداوند اضلال مجازاتی نام دارد{{یاد| اضلا مجازاتی یا اضلال کیفری دربرابر اضلال ابتدائی است و ذات اقدس الهی چنین اضلالی ند ارد که بدون دلیل کسی را گمراه سازد.https://javadi.esra.ir/fa/w/-25-1401-11-26-}} یعنی گمراهیای که نتیجه انتخاب خود ابلیس است. ۵- تمام مردم بندگان خدواند هستند هم [[اخلاص| مُخلَصین]] و هم دیگران، وسخن ابلیس که فقط مُخلَصین را بندگان خداوند دانسته حرف باطلی است. والبته ابلیس، باطل را برای همگان تزیین میکند و تلاش میکند که همه را [[وسوسه]] کند ولی تنها مُخلَصین هستند که نجات مییابند. ۶- همانگونه که ابلیس نتیجه انتخابش را دید تمام انسانها خواه مُخلَصین و دیگران نیز نتیجه اعمال و انتخابهای خودشان را میبینند و خدواند متعال نظام هستی را اینگونه تنظیم کرده که هر علتی، معلول و نتیجه خودش را به دنبال دارد و هیج تخلفی از این قانون صورت نخواهد گرفت و همه چیز (از جمله [[اصل علیت]] نظم حاکم بر روابط میان علتها و معلولها و تأثیرات آنها) در تحت قدرت و ربوبیت مطلقه الهی است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق. اعلمی بیروت، ج۱۲۷ ص ۱۵۷–۱۶۷</ref> | ||
=== آیه تواضع === | ===آیه تواضع=== | ||
{{اصلی|آیه تواضع}} | {{اصلی|آیه تواضع}} | ||
<div style="text-align: center;"><noinclude> | <div style="text-align: center;"><noinclude> | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
[[عبدالله جوادی آملی| آیت الله جوادی آملی]] مفسر و فیلسوف در تفسیر و تفاوت این دو نوع خفض جناح میگوید: «خفض جناح» در قرآن کریم سه بار تکرار شده: یک مورد دربارهٔ فرزندان نسبت به پدر و مادر است، و دو مورد دربارهٔ [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله| پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم)]] نسبت به مؤمنین. با این تفاوت که یکی ''خفضِ جناحِ ترحّم'' است ودیگری ''خفض جناح احترام''. خفض جناح ترحّم مخصوص پیغمبر نسبت به مؤمنین است که نسبت به مؤمنین قرآن به او دستور داده ﴿وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ سوره شعرا آیه ۲۱۵)؛ واو که توانسته با عنایات الهی تا معراج پرواز کند باید [[ایمان|مؤمنان]] را برای تأمین سه هدف زیر بال خود بگیرد '''اول''' این که مؤمنان پَر در بیاورند، '''دوم''' اینکه پرواز کردن را یاد بگیرند، '''سوم''' اینکه یاد بگیرند به کدام سمت پرواز کنند؛ مثل کبوتری که فرزندانش را با این سه کار تعلیم میدهد: این فرزندان را در زیر پَر میگیرد تا این که آنها '''۱-''' پَر در بیاورند '''۲-''' پرواز کردن را یاد بگیرند '''۳-'''یاد بگیرند کجاها بروند و کدام طرف حرکت کنند و پَر بکشند. ولی خفض جناحی که فرزند نسبت به پدر و مادر دارد، ذلیلانه و ذلولانه و نرمرفتاری است چنانچه در آیات ۲۳و۲۴سوره اسراء است ﴿إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ … وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ ﴾ دربارهٔ پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) «ذُلّ» نیست چون احترام غیر از مذلّت است.<ref>http://javadi.esra.ir/-/تفسیر-سوره-عبس-جلسه-2-1398-09-10</ref> | [[عبدالله جوادی آملی| آیت الله جوادی آملی]] مفسر و فیلسوف در تفسیر و تفاوت این دو نوع خفض جناح میگوید: «خفض جناح» در قرآن کریم سه بار تکرار شده: یک مورد دربارهٔ فرزندان نسبت به پدر و مادر است، و دو مورد دربارهٔ [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله| پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم)]] نسبت به مؤمنین. با این تفاوت که یکی ''خفضِ جناحِ ترحّم'' است ودیگری ''خفض جناح احترام''. خفض جناح ترحّم مخصوص پیغمبر نسبت به مؤمنین است که نسبت به مؤمنین قرآن به او دستور داده ﴿وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ سوره شعرا آیه ۲۱۵)؛ واو که توانسته با عنایات الهی تا معراج پرواز کند باید [[ایمان|مؤمنان]] را برای تأمین سه هدف زیر بال خود بگیرد '''اول''' این که مؤمنان پَر در بیاورند، '''دوم''' اینکه پرواز کردن را یاد بگیرند، '''سوم''' اینکه یاد بگیرند به کدام سمت پرواز کنند؛ مثل کبوتری که فرزندانش را با این سه کار تعلیم میدهد: این فرزندان را در زیر پَر میگیرد تا این که آنها '''۱-''' پَر در بیاورند '''۲-''' پرواز کردن را یاد بگیرند '''۳-'''یاد بگیرند کجاها بروند و کدام طرف حرکت کنند و پَر بکشند. ولی خفض جناحی که فرزند نسبت به پدر و مادر دارد، ذلیلانه و ذلولانه و نرمرفتاری است چنانچه در آیات ۲۳و۲۴سوره اسراء است ﴿إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ … وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ ﴾ دربارهٔ پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) «ذُلّ» نیست چون احترام غیر از مذلّت است.<ref>http://javadi.esra.ir/-/تفسیر-سوره-عبس-جلسه-2-1398-09-10</ref> | ||
=== آیه تسبیح === | ===آیه تسبیح=== | ||
{{اصلی|آیه تسبیح}} | {{اصلی|آیه تسبیح}} | ||
<div style="text-align: center;"><noinclude> | <div style="text-align: center;"><noinclude> | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
[[تسبیح]] و حمد خداوند را راهی برای سبک کردن اثر مصیبت، کم حوصلگی و زخم زبان و گشادگی سینه دانستهاند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۲، ص۱۹۲–۱۹۵.</ref> خداوند در این آیه به [[پیامبر اسلام(ص)|پیامبرش]] توصیه میکند برای زدودن آثار ناراحتی که از زخم زبان [[کفار]] ایجاد شده به [[عبادت]] و تسبیح خداوند بپرداز؛ چراکه نیرویت را زیاد و تحملت را بالا میبرد. در روایتی از [[عبدالله بن عباس|ابنعباس]] آمدهاست هنگامی که پیامبر اسلام (ص) غمگین میشد به [[نماز]] برمیخواست و آثار حزن و اندوه از چهره ایشان زایل میشد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۱۴۲.</ref> | [[تسبیح]] و حمد خداوند را راهی برای سبک کردن اثر مصیبت، کم حوصلگی و زخم زبان و گشادگی سینه دانستهاند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۲، ص۱۹۲–۱۹۵.</ref> خداوند در این آیه به [[پیامبر اسلام(ص)|پیامبرش]] توصیه میکند برای زدودن آثار ناراحتی که از زخم زبان [[کفار]] ایجاد شده به [[عبادت]] و تسبیح خداوند بپرداز؛ چراکه نیرویت را زیاد و تحملت را بالا میبرد. در روایتی از [[عبدالله بن عباس|ابنعباس]] آمدهاست هنگامی که پیامبر اسلام (ص) غمگین میشد به [[نماز]] برمیخواست و آثار حزن و اندوه از چهره ایشان زایل میشد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۱۴۲.</ref> | ||
=== آیه عبادت === | ===آیه عبادت=== | ||
[[پرونده:آیه واعبد ربک حتی یأتیک الیقین (حجر ۹۹).jpg|بندانگشتی|پروردگارت را پرستش کن تا اینکه مرگ تو فرا رسد (حجر: ۹۹)]] | [[پرونده:آیه واعبد ربک حتی یأتیک الیقین (حجر ۹۹).jpg|بندانگشتی|پروردگارت را پرستش کن تا اینکه مرگ تو فرا رسد (حجر: ۹۹)]] | ||
{{اصلی|آیه عبادت}} | {{اصلی|آیه عبادت}} | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
همچنین این آیه با امر به عبودیت تا آخر عمر و فرا رسیدن مرگ، بر این باور غلط که تکلیف برای رسیدن انسان به کمال است و هرگاه [[انسان کامل|کامل]] شد تکلیف ندارد؛ خط بطلان کشیدهاست.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق. ج۱۱، ص۱۹۶–۲۰۰</ref> | همچنین این آیه با امر به عبودیت تا آخر عمر و فرا رسیدن مرگ، بر این باور غلط که تکلیف برای رسیدن انسان به کمال است و هرگاه [[انسان کامل|کامل]] شد تکلیف ندارد؛ خط بطلان کشیدهاست.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق. ج۱۱، ص۱۹۶–۲۰۰</ref> | ||
== فضیلت و خواص == | ==فضیلت و خواص== | ||
{{اصلی|فضائل سور}} | {{اصلی|فضائل سور}} | ||
روایت شدهاست اگر کسی سوره حجر را قرائت کند، [[خدا|خداوند]] ده برابر تعداد [[مهاجرین]] و [[انصار]] و مسخرهکنندگانِ پیامبر (ص) به او حسنه عطا میکند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۵۰۱؛ کفعمی، المصباح، ۱۴۰۵ق، ص۴۴۱.</ref> در برخی تفاسیر خواصی برای این سوره بیان شدهاست، از جمله اینکه اگر کسی آن را بنویسد و همراه خود داشته باشد، درآمد و روزیاش زیاد میشود.<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۳۲۹.</ref> | روایت شدهاست اگر کسی سوره حجر را قرائت کند، [[خدا|خداوند]] ده برابر تعداد [[مهاجرین]] و [[انصار]] و مسخرهکنندگانِ پیامبر (ص) به او حسنه عطا میکند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۵۰۱؛ کفعمی، المصباح، ۱۴۰۵ق، ص۴۴۱.</ref> در برخی تفاسیر خواصی برای این سوره بیان شدهاست، از جمله اینکه اگر کسی آن را بنویسد و همراه خود داشته باشد، درآمد و روزیاش زیاد میشود.<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۳۲۹.</ref> | ||
== متن و ترجمه == | ==متن و ترجمه سوره حجر== | ||
{{سوره ۰۱۵ با ترجمه|شماره=۱۵}} | {{سوره ۰۱۵ با ترجمه|شماره=۱۵}} | ||
{{سورههای قرآن|۱۵|[[سوره ابراهیم]]|[[سوره نحل]]}} | {{سورههای قرآن|۱۵|[[سوره ابراهیم]]|[[سوره نحل]]}} | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== یادداشت == | ==یادداشت== | ||
{{یادداشتها}} | {{یادداشتها}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، الطیب، اسعد محمد، مکتبة نزار مصطفی الباز، عربستان سعودی، ۱۴۱۹ق. | * ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، الطیب، اسعد محمد، مکتبة نزار مصطفی الباز، عربستان سعودی، ۱۴۱۹ق. | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پیوند به بیرون == | ==پیوند به بیرون== | ||
* [http://tanzil.ir/#15:1 قرائت سوره حجر] | *[http://tanzil.ir/#15:1 قرائت سوره حجر] | ||
* [https://www.cgie.org.ir/fa/article/226965/حجر،-سوره مقاله سوره حجر در دائرة المعارف بزرگ اسلامی] | *[https://www.cgie.org.ir/fa/article/226965/حجر،-سوره مقاله سوره حجر در دائرة المعارف بزرگ اسلامی] | ||
* [http://rch.ac.ir/article/Details/9489 مقاله سوره حجر در دانشنامه جهان اسلام] | *[http://rch.ac.ir/article/Details/9489 مقاله سوره حجر در دانشنامه جهان اسلام] | ||
{{قرآن کریم}} | {{قرآن کریم}} | ||