Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۱٬۶۳۲
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
ولید بن عتبه شبانه پیکی به سوی [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] و [[عبدالله بن زبیر]] فرستاد و آنها را به دارالاماره دعوت کرد. عبدالله بن زبیر از امام پرسید به نظر شما علت اینکه در چنین ساعتی احضار شدند چیست؟ که امام از مرگ [[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] و اقدام حاکم برای گرفتن [[بیعت]] خبر داد.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۷۹.</ref> امام حسین(ص) برای جلوگیری از توطئه احتمالی به همراه یارانش وارد دارالاماره شد و از آنها خواست تا در صورت نیاز وارد عمل شوند.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۸۰.</ref> | ولید بن عتبه شبانه پیکی به سوی [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] و [[عبدالله بن زبیر]] فرستاد و آنها را به دارالاماره دعوت کرد. عبدالله بن زبیر از امام پرسید به نظر شما علت اینکه در چنین ساعتی احضار شدند چیست؟ که امام از مرگ [[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] و اقدام حاکم برای گرفتن [[بیعت]] خبر داد.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۷۹.</ref> امام حسین(ص) برای جلوگیری از توطئه احتمالی به همراه یارانش وارد دارالاماره شد و از آنها خواست تا در صورت نیاز وارد عمل شوند.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۸۰.</ref> | ||
ولید خبر مرگ معاویه را به اطلاع امام رساند و از ایشان خواست تا با [[یزید بن معاویه|یزید]] بیعت کند. امام با استناد به اینکه بیعت باید در انظار عمومی باشد، این کار را به روز بعد موکول کرد و ولید نیز پذیرفت.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۸۰.</ref> در این هنگام [[مروان بن حکم|مروان]] به ولید گفت اگر او را رها کند دیگر نمیتواند از او بیعت بگیرد مگر اینکه طرفین تلفات فراوانی را متحمل شوند. او از ولید خواست امام را تا زمان بیعت حبس کرده و در صورت مخالفت گردن او را بزند.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۸۱.</ref> | ولید خبر مرگ معاویه را به اطلاع امام رساند و از ایشان خواست تا با [[یزید بن معاویه|یزید]] بیعت کند. امام با استناد به اینکه بیعت باید در انظار عمومی باشد، این کار را به روز بعد موکول کرد و ولید نیز پذیرفت.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۸۰.</ref> در این هنگام [[مروان بن حکم|مروان]] به ولید گفت اگر او را رها کند دیگر نمیتواند از او بیعت بگیرد مگر اینکه طرفین تلفات فراوانی را متحمل شوند. او از ولید خواست امام را تا زمان بیعت حبس کرده و در صورت مخالفت گردن او را بزند.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۸۱.</ref> امام با تندی مروان را مورد خطاب قرار داد و فرمود: یابن الزرقا{{یاد|زرقاء لقب مادر مروان به نام امحبتل بود که در جاهلیت از زنان بدکاره نشاندار به حساب میآمد. (ابنجوزی، تذكرة الخواص، ۱۴۱۷ق، ص۱۸۸-۱۸۹.)}} تو مرا میکشی یا او؟ به خدا دروغ گفتی و گناه کردی.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۸۰-۸۲.</ref> | ||
امام | امام حسین(ع) در ادامه رو به ولید کرد و فرمود: ما [[اهلبیت(ع)|اهلبیت نبوت]]، معدن [[نبوت|رسالت]]، محل رفت و آمد [[فرشته|ملائکه]] و جایگاه رحمت هستیم. [[خدا|خداوند]] با ما آغاز کرده و به ما خاتمه داده است. یزید مردی [[فاسق]] و [[شرابخواری|شرابخوار]] و [[قتل نفس|قاتل نفوس محترم]] بوده و کسی است که علنا به فسق میپردازد و شخصی چون من با او بیعت نخواهد کرد.<ref>ابناعثم الکوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۴؛ امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۸۸؛ ابننما حلی، مثیر الأحزان، ۱۴۰۶ق، ص۲۴.</ref> امام حسین(ع) از دارالاماره خارج شد و به خانه بازگشت<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۸۱.</ref> و پس از مدتی [[مدینه]] را به سمت [[مکه]] ترک کرد.<ref>ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۸۳؛ شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲-۳۴؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۷۱.</ref> | ||
===برکناری از امارت مدینه=== | ===برکناری از امارت مدینه=== |