پرش به محتوا

غزوه بدر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۲: خط ۶۲:
قرآن موقعیت [[اسلام|مسلمانان]] و [[شرک|مشرکان]] را در این جنگ چنین توصیف می‌کند: <blockquote>«آن‌گاه که شما در طرف نزدیک‌تر [به [[مدینه]] و دره موضع گرفته] بودید و آنان در طرف دورتر [از مدینه و میانه آنان تپه‌هایی از شن بود] و کاروان [تجاری قریش] پایین‌تر از بدر و در کنار دریا بود. اگر با هم قرار می‌گذاشتید قطعاً در وعده‌گاه [خود] اختلاف می‌کردید؛ ولی خداوند امری (کشته شدن کافران) را که [در بدر] انجام شدنی بود انجام داد [و] تا کسى که [باید] هلاک شود، با دلیلى روشن هلاک گردد و کسى که [باید] زنده شود، با دلیلى واضح زنده بماند، و خداست که در حقیقت شنواى داناست».<ref>«إِذْ أَنتُم بِالْعُدْوَةِ الدُّنْیَا وَهُم بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوَىٰ وَالرَّ‌کْبُ أَسْفَلَ مِنکُمْ ۚ وَلَوْ تَوَاعَدتُّمْ لَاخْتَلَفْتُمْ فِی الْمِیعَادِ ۙ وَلَـٰکِن لِّیَقْضِیَ اللَّـهُ أَمْرً‌ا کَانَ مَفْعُولًا لِّیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَن بَیِّنَةٍ وَیَحْیَىٰ مَنْ حَیَّ عَن بَیِّنَةٍ ۗ وَإِنَّ اللَّـهَ لَسَمِیعٌ عَلِیمٌ» (سوره انفال، آیه ۴۲).</ref></blockquote>
قرآن موقعیت [[اسلام|مسلمانان]] و [[شرک|مشرکان]] را در این جنگ چنین توصیف می‌کند: <blockquote>«آن‌گاه که شما در طرف نزدیک‌تر [به [[مدینه]] و دره موضع گرفته] بودید و آنان در طرف دورتر [از مدینه و میانه آنان تپه‌هایی از شن بود] و کاروان [تجاری قریش] پایین‌تر از بدر و در کنار دریا بود. اگر با هم قرار می‌گذاشتید قطعاً در وعده‌گاه [خود] اختلاف می‌کردید؛ ولی خداوند امری (کشته شدن کافران) را که [در بدر] انجام شدنی بود انجام داد [و] تا کسى که [باید] هلاک شود، با دلیلى روشن هلاک گردد و کسى که [باید] زنده شود، با دلیلى واضح زنده بماند، و خداست که در حقیقت شنواى داناست».<ref>«إِذْ أَنتُم بِالْعُدْوَةِ الدُّنْیَا وَهُم بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوَىٰ وَالرَّ‌کْبُ أَسْفَلَ مِنکُمْ ۚ وَلَوْ تَوَاعَدتُّمْ لَاخْتَلَفْتُمْ فِی الْمِیعَادِ ۙ وَلَـٰکِن لِّیَقْضِیَ اللَّـهُ أَمْرً‌ا کَانَ مَفْعُولًا لِّیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَن بَیِّنَةٍ وَیَحْیَىٰ مَنْ حَیَّ عَن بَیِّنَةٍ ۗ وَإِنَّ اللَّـهَ لَسَمِیعٌ عَلِیمٌ» (سوره انفال، آیه ۴۲).</ref></blockquote>


===اقدامات پیامبر در العدوة الدنیا===
===اقدامات پیامبر در العُدوة الدنیا(وادی‌ای نزدیک مدینه)===
به دستور [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر (ص)]] همه چاه‌ها را، جز چاهی که در اختیار سپاه اسلام بود، پر کردند<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۲، ص۵۴</ref> و مأمورانی برای خبرگیری از جای‌گاه کاروان و لشکر [[قریش]] روانه شدند.<ref>طارمی، حسن، دانشنامه جهان اسلام، ج۲، ص۴۸۱. </ref>
به دستور [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر (ص)]] همه چاه‌ها را، جز چاهی که در اختیار سپاه اسلام بود، پر کردند<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۲، ص۵۴</ref> و مأمورانی برای خبرگیری از جای‌گاه کاروان و لشکر [[قریش]] روانه شدند.<ref>طارمی، حسن، دانشنامه جهان اسلام، ج۲، ص۴۸۱. </ref>


پیامبر (ص) چند نفر از جمله [[امام علی علیه‌السلام |علی(ع)]]، را برای کسب خبر به سوی چاهی که در نزدیک آنان بود فرستاد. آنان با ساقیان قریش برخورد و دو تن از آنان را به نام‌های «اسلم» از غلامان بنی الحجاج و «عریض» از غلامان بنی العاص را [[اسیر]] کردند. پس از بازجویی توسط [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] معلوم شد که سپاه قریش با شمار ۹۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر که اغلب بزرگان قریش{{یاد| عتبة بن ربيعة، شيبة بن ربيعة، أبو البختري بن هشام، حكم بن حِزام، نَوفل بن خُويلد، حارث بن عامر بن نوفل، طعيمة عن عدى بن نوفل، نضر ابن الحارث، زَمعة بن الأسود، أبو جهل بن هشام، أميّة بن خَلَف، نبيه ، ومُنبّه (پسران حجاج)، سُهيل بن عَمرو، و عمرو بن عبدوُدّ.ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۴۹.}} را همراه دارد، در پشت تپه‌های شنی منطقه اردو زده‌اند. پیامبر (ص) فرمود: «[[مکه]] جگرگوشه‌های خود را به سوی شما روانه کرده است».{{یاد| تعبیر پیامبر(ص) پس از این که نام سران قریش را از زبان آن دو اسیر شنید این است: «هذه مكّة قَد ألقَتْ إليكم أفلاذَ كَبَدِها» [[مکه| شهر مکه]] جگر پاره‌های خود را بیرون ریخته است. [[جعفر سبحانی|سبحانی]]، [[فروغ ابدیت (کتاب)|فروغ ابدیت]]، ۱۳۸۵ش،ج۱، ص۴۸۲.}}<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، داراحیاء التراث العربی، ج‌۲، ص‌۲۶۹؛ سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۴۸۱</ref>{{یاد|پیامبر از آن‌ها پرسید که قریش کجا هستند؟ گفتند: پشت کوهی که در بالای بیابان قرار گرفته است. سپس از تعداد نفرها پرسید. گفتند: تحقیقاً نمی‌دانیم. فرمود: روزی چند شتر می‌کشند؟ گفتند: یک روز ده شتر و روز دیگر نه شتر. حضرت فرمود:
پیامبر (ص) چند نفر از جمله [[امام علی علیه‌السلام |علی(ع)]]، را برای کسب خبر به سوی چاهی که در نزدیک آنان بود فرستاد. آنان با ساقیان قریش برخورد و دو تن از آنان را به نام‌های «اَسْلَم» از غلامان بنی الحجاج و «عریض» از غلامان بنی العاص را [[اسیر]] کردند. پس از بازجویی توسط [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] معلوم شد که سپاه قریش با شمار ۹۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر که اغلب بزرگان قریش{{یاد| عتبة بن ربيعة، شيبة بن ربيعة، أبو البختري بن هشام، حكم بن حِزام، نَوفل بن خُويلد، حارث بن عامر بن نوفل، طعيمة عن عدى بن نوفل، نضر ابن الحارث، زَمعة بن الأسود، أبو جهل بن هشام، أميّة بن خَلَف، نبيه ، ومُنبّه (پسران حجاج)، سُهيل بن عَمرو، و عمرو بن عبدوُدّ.ابن هشام، السیرة النبویه، الناشر: مكتبة محمد علي صبيح وأولاده - بمصر،  ج۲، ص۴۴۹.}} را همراه دارد، در پشت تپه‌های شنی منطقه اردو زده‌اند. پیامبر (ص) فرمود: «[[مکه]] جگرگوشه‌های خود را به سوی شما روانه کرده است».{{یاد| تعبیر پیامبر(ص) پس از این که نام سران قریش را از زبان آن دو اسیر شنید این است: «هذه مكّة قَد ألقَتْ إليكم أفلاذَ كَبَدِها» [[مکه| شهر مکه]] جگر پاره‌های خود را بیرون ریخته است. [[جعفر سبحانی|سبحانی]]، [[فروغ ابدیت (کتاب)|فروغ ابدیت]]، ۱۳۸۵ش،ج۱، ص۴۸۲.}}<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، داراحیاء التراث العربی، ج‌۲، ص‌۲۶۹؛ سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۴۸۱</ref>{{یاد|پیامبر از آن‌ها پرسید که قریش کجا هستند؟ گفتند: پشت کوهی که در بالای بیابان قرار گرفته است. سپس از تعداد نفرها پرسید. گفتند: تحقیقاً نمی‌دانیم. فرمود: روزی چند شتر می‌کشند؟ گفتند: یک روز ده شتر و روز دیگر نه شتر. حضرت فرمود:
تعدادشان بین نهصد و هزار است.ابن هشام، السیرة النبویه، الناشر: مكتبة محمد علي صبيح وأولاده - بمصر، ج۲، ص۴۴۹؛ سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۴۸۲. }}
تعدادشان بین نهصد و هزار است.ابن هشام، السیرة النبویه، الناشر: مكتبة محمد علي صبيح وأولاده - بمصر، ج۲، ص۴۴۹؛ سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۴۸۲. }}


۱۸٬۳۵۷

ویرایش