قبیله حمیر: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hasaninasab جز (+ رده:مقالههای بدون اولویت (هاتکت)) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==تبارنامه== | ==تبارنامه== | ||
نسب قبیله حمیر به حمیر بن سَبَأ بن یشْجُب بن یعْرُب بن قَحطان بن عابِر میرسد. | نسب قبیله حمیر به حمیر بن سَبَأ بن یشْجُب بن یعْرُب بن قَحطان بن عابِر میرسد. | ||
مورخان اسلامی نام اصلی [[حمیر بن سبأ]] را العَرَنْجَج یا العَرَنج<ref>ر.ک:ابندرید، ج ۲، ص ۳۶۲؛ مسعودی، تنبیه، ص ۱۸۵؛ ابنحزم، ص ۳۲۹</ref> و زَید<ref>یعقوبی، ج ۱، ص ۱۹۵؛ مسعودی، تنبیه، ص ۱۸۵</ref> ذكر كردهاند. درباره سبب نامگذاری او به حمیر گفته شدهاست كه وی جامهای سرخ میپوشید.<ref>ابندرید، ج ۲، ص ۵۲۳؛ ابنمنظور، ذیل «حمر» </ref> نیز گفته شدهاست وی نخستین پادشاهی بود كه تاج طلا برسرگذاشت و این تاج یاقوتی سرخ و درخشنده داشت. از اینرو، وی را الملكالاحمر و سپس حمیر خواندند.<ref>یعقوبی، ج ۱، ص ۱۹۵</ref> | مورخان اسلامی نام اصلی [[حمیر بن سبأ]] را العَرَنْجَج یا العَرَنج<ref>ر.ک:ابندرید، ج ۲، ص ۳۶۲؛ مسعودی، تنبیه، ص ۱۸۵؛ ابنحزم، ص ۳۲۹.</ref> و زَید<ref>یعقوبی، ج ۱، ص ۱۹۵؛ مسعودی، تنبیه، ص ۱۸۵.</ref> ذكر كردهاند. درباره سبب نامگذاری او به حمیر گفته شدهاست كه وی جامهای سرخ میپوشید.<ref>ابندرید، ج ۲، ص ۵۲۳؛ ابنمنظور، ذیل «حمر» .</ref> نیز گفته شدهاست وی نخستین پادشاهی بود كه تاج طلا برسرگذاشت و این تاج یاقوتی سرخ و درخشنده داشت. از اینرو، وی را الملكالاحمر و سپس حمیر خواندند.<ref>یعقوبی، ج ۱، ص ۱۹۵.</ref> | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
به گفته مورخان، حمیر نخستین كسی بود كه پس از مرگ پدرش، سبأ، به پادشاهی رسید.<ref>ر.ک:ابنقتیبه، ص ۶۲۶؛ دینوری، ص ۱۰؛ یعقوبی، ج ۱، ص ۱۹۵</ref> و در شهر [[مأرب]] مستقر شد. وی مانند پدرش فتوحاتی كرد و دیگر فرمانروایان را مطیع و مغلوب ساخت.<ref>ابنسعید مغربی، ج ۱، ص ۹۷ـ۹۸</ref> گفته شده است که حمیر دلیر و به مُتَوّج (تاجدار) ملقب بود و پنجاه سال پادشاهی كرد. | به گفته مورخان، حمیر نخستین كسی بود كه پس از مرگ پدرش، سبأ، به پادشاهی رسید.<ref>ر.ک:ابنقتیبه، ص ۶۲۶؛ دینوری، ص ۱۰؛ یعقوبی، ج ۱، ص ۱۹۵.</ref> و در شهر [[مأرب]] مستقر شد. وی مانند پدرش فتوحاتی كرد و دیگر فرمانروایان را مطیع و مغلوب ساخت.<ref>ابنسعید مغربی، ج ۱، ص ۹۷ـ۹۸.</ref> گفته شده است که حمیر دلیر و به مُتَوّج (تاجدار) ملقب بود و پنجاه سال پادشاهی كرد. | ||
بنا بر نقلهای تاریخی پس از حمیر برادرش، [[کهلان بن سبأ]]، به پادشاهی رسید و پس از سلطنتی طولانی (۳۰۰سال) درگذشت و پادشاهی به اولاد حمیر بازگشت.<ref>مسعودی، مروج، ج ۲، ص ۱۹۶</ref> | بنا بر نقلهای تاریخی پس از حمیر برادرش، [[کهلان بن سبأ]]، به پادشاهی رسید و پس از سلطنتی طولانی (۳۰۰سال) درگذشت و پادشاهی به اولاد حمیر بازگشت.<ref>مسعودی، مروج، ج ۲، ص ۱۹۶.</ref> | ||
[[پرونده:ظفار در یریم،پایتخت حمیریان.jpg|بندانگشتی|ظفار در یریم، پایتخت حمیریان]] | [[پرونده:ظفار در یریم،پایتخت حمیریان.jpg|بندانگشتی|ظفار در یریم، پایتخت حمیریان]] | ||
پایتخت ملوك حمیر شهر [[ظفار|ظَفار]] بود<ref>یاقوت حموی، ذیل «ظفار» </ref> كه آثار آن اكنون در چند كیلومتری جنوب شهر [[یریم]]، بر روی تپهای صخرهای باقی است. | پایتخت ملوك حمیر شهر [[ظفار|ظَفار]] بود<ref>یاقوت حموی، ذیل «ظفار» .</ref> كه آثار آن اكنون در چند كیلومتری جنوب شهر [[یریم]]، بر روی تپهای صخرهای باقی است. | ||
به گفته [[حمزه اصفهانی]]،<ref>تاریخ سنی ملوكالارض، ص ۱۱۳ـ۱۱۴</ref> در میان همه تواریخ، تاریخ ملوك حمیر از همه مغشوشتر است. مسعودی<ref>مسعودی،تنبیه، ص ۱۸۶</ref> به نقل از [[محمد بن موسی خوارزمی]]، مدت پادشاهی آنان را ۱۹۳۸ سال ذكر كرده است. | به گفته [[حمزه اصفهانی]]،<ref>تاریخ سنی ملوكالارض، ص ۱۱۳ـ۱۱۴.</ref> در میان همه تواریخ، تاریخ ملوك حمیر از همه مغشوشتر است. مسعودی<ref>مسعودی،تنبیه، ص ۱۸۶.</ref> به نقل از [[محمد بن موسی خوارزمی]]، مدت پادشاهی آنان را ۱۹۳۸ سال ذكر كرده است. | ||
==دین حمیری ها== | ==دین حمیری ها== | ||
* '''مسیحیت''': در عهد [[قسطنطین دوم]] (حك: ۳۳۷ـ۳۴۰میلادی) ، امپراتور روم، پادشاه حمیر تحت تأثیر تئوفیلوس هندی، مبشر مسیحی، به [[مسیحیت|آیین مسیحی]] گروید و مسیحیت در [[یمن]] انتشار یافت و [[کلیسا|كلیساهایی]] در [[ظفار]] و [[عدن]] ساخته شد.<ref>جوادعلی، ج ۲، ص ۵۲۶؛صالح احمدعلی، ص ۳۰</ref> در زمان فرمانروایی [[ذمر علی یهبر|ذَمَر علی یهَبِر]] (حكومت: ۳۴۰ـ ۳۶۰ میلادی) ، چون [[سد مأرب]] برای دومینبار خراب شد،<ref>جوادعلی، ج ۲، ص ۵۲۶</ref> [[حبشه|حبشی ها]] فرصت را غنیمت شمردند و به تحریك امپراتور رومشرقی و به انگیزه رسیدن به تفوق تجاری، ترویج آیین مسیحیت و مقابله با نفوذ [[ساسانیان]] به یمن حمله كردند.<ref>د. اسلام، چاپ اول، ذیل مادّه؛ر.ک: حتّی، ص ۶۰</ref> | * '''مسیحیت''': در عهد [[قسطنطین دوم]] (حك: ۳۳۷ـ۳۴۰میلادی) ، امپراتور روم، پادشاه حمیر تحت تأثیر تئوفیلوس هندی، مبشر مسیحی، به [[مسیحیت|آیین مسیحی]] گروید و مسیحیت در [[یمن]] انتشار یافت و [[کلیسا|كلیساهایی]] در [[ظفار]] و [[عدن]] ساخته شد.<ref>جوادعلی، ج ۲، ص ۵۲۶؛صالح احمدعلی، ص ۳۰.</ref> در زمان فرمانروایی [[ذمر علی یهبر|ذَمَر علی یهَبِر]] (حكومت: ۳۴۰ـ ۳۶۰ میلادی) ، چون [[سد مأرب]] برای دومینبار خراب شد،<ref>جوادعلی، ج ۲، ص ۵۲۶.</ref> [[حبشه|حبشی ها]] فرصت را غنیمت شمردند و به تحریك امپراتور رومشرقی و به انگیزه رسیدن به تفوق تجاری، ترویج آیین مسیحیت و مقابله با نفوذ [[ساسانیان]] به یمن حمله كردند.<ref>د. اسلام، چاپ اول، ذیل مادّه؛ر.ک: حتّی، ص ۶۰.</ref> | ||
* '''یهودیت''': آغاز گرایش حمیر به دین [[یهودیت|یهود]] و كنار گذاشتن بتپرستی، به دعوت [[اسعد تبع|اسعد تبّع]] و دو عالم یهودی صورت گرفت كه وی آنها را از [[یثرب]] به [[یمن]] برده بود. گفته شده است كه اسعد قصد ویرانی [[کعبه]] را داشت اما آن دو او را برحذر داشتند.<ref>ابنهشام، ۱۳۵۵، ج۱، ص ۱۹ـ۲۰، ۲۷ـ۲۸؛طبری، تاریخ، ج۲، ص ۱۰۷ـ ۱۰۹؛مسعودی، مروج، ج ۲، ص ۱۹۸</ref> | * '''یهودیت''': آغاز گرایش حمیر به دین [[یهودیت|یهود]] و كنار گذاشتن بتپرستی، به دعوت [[اسعد تبع|اسعد تبّع]] و دو عالم یهودی صورت گرفت كه وی آنها را از [[یثرب]] به [[یمن]] برده بود. گفته شده است كه اسعد قصد ویرانی [[کعبه]] را داشت اما آن دو او را برحذر داشتند.<ref>ابنهشام، ۱۳۵۵، ج۱، ص ۱۹ـ۲۰، ۲۷ـ۲۸؛طبری، تاریخ، ج۲، ص ۱۰۷ـ ۱۰۹؛مسعودی، مروج، ج ۲، ص ۱۹۸.</ref> | ||
* '''بت پرستی''': در اواخر سده چهارم میلادی [[بت پرستی]] در حمیر جای خود را به آیین [[یهود]] داد.<ref>د. اسلام، چاپ دوم، ذیل "Al-Yaman.۳. (a) "</ref> [[تبان اسعد|ابوکرِب تُبان اَسْعَد]] (یا اسعد تُبَّع، حك: ح ۳۸۵ـ۴۲۰ میلادی) ، پادشاه حمیر، هنگام لشكركشی به [[یثرب]] و اقامت در آنجا، به دین [[یهود]] گروید. حمیر و قبایل متحد آن، پیش از گرایش به [[ادیان توحیدی]]، در جایی به نام بَلْخَع، [[بت نسر|بت نَسْر]] را پرستش میكردند.<ref>ابنكلبی، ۱۳۳۲، ص ۱۱، ۵۷ـ۵۸؛ابنحبیب، ۱۴۰۵، ص ۳۲۸؛یاقوت حموی، ذیل «بلخع» و «نسر» </ref> بت نَسْر از آنِ [[ذوالکلاع]]، از طوایف حمیر، بود.<ref>ابنهشام، ۱۳۵۵، ج ۱، ص ۸۲؛طبری، جامع، ذیل نوح: ۲۳</ref> | * '''بت پرستی''': در اواخر سده چهارم میلادی [[بت پرستی]] در حمیر جای خود را به آیین [[یهود]] داد.<ref>د. اسلام، چاپ دوم، ذیل "Al-Yaman.۳. (a) ".</ref> [[تبان اسعد|ابوکرِب تُبان اَسْعَد]] (یا اسعد تُبَّع، حك: ح ۳۸۵ـ۴۲۰ میلادی) ، پادشاه حمیر، هنگام لشكركشی به [[یثرب]] و اقامت در آنجا، به دین [[یهود]] گروید. حمیر و قبایل متحد آن، پیش از گرایش به [[ادیان توحیدی]]، در جایی به نام بَلْخَع، [[بت نسر|بت نَسْر]] را پرستش میكردند.<ref>ابنكلبی، ۱۳۳۲، ص ۱۱، ۵۷ـ۵۸؛ابنحبیب، ۱۴۰۵، ص ۳۲۸؛یاقوت حموی، ذیل «بلخع» و «نسر» .</ref> بت نَسْر از آنِ [[ذوالکلاع]]، از طوایف حمیر، بود.<ref>ابنهشام، ۱۳۵۵، ج ۱، ص ۸۲؛طبری، جامع، ذیل نوح: ۲۳.</ref> | ||
==اصحاب اُخدود== | ==اصحاب اُخدود== | ||
[[ذونواس]] واپسین پادشاه دولت حمیر بود كه به دین [[یهودیت|یهود]] گروید و گفته شده است پس از آن بیشتر حمیریان نیز به دین یهود گرویدند. ذونواس كسی است كه در [[نجران]] گودالهایی كند و مسیحیان را كشت و از اینرو، به صاحب [[اصحاب الاخدود|الاُخدود]] معروف شد،<ref>ر.ک:ابنكلبی، ۱۴۰۸، ج ۲، ص ۵۴۷؛ابنهشام، ۱۳۵۵، ج ۱، ص ۳۲، ۳۷؛طبری، تاریخ، ج ۲، ص ۱۱۹، ۱۲۳</ref> كه در [[قرآن]] كریم نیز به آن اشاره شده است.<ref>ر.ک:بروج: ۴ـ۸</ref> | [[ذونواس]] واپسین پادشاه دولت حمیر بود كه به دین [[یهودیت|یهود]] گروید و گفته شده است پس از آن بیشتر حمیریان نیز به دین یهود گرویدند. ذونواس كسی است كه در [[نجران]] گودالهایی كند و مسیحیان را كشت و از اینرو، به صاحب [[اصحاب الاخدود|الاُخدود]] معروف شد،<ref>ر.ک:ابنكلبی، ۱۴۰۸، ج ۲، ص ۵۴۷؛ابنهشام، ۱۳۵۵، ج ۱، ص ۳۲، ۳۷؛طبری، تاریخ، ج ۲، ص ۱۱۹، ۱۲۳.</ref> كه در [[قرآن]] كریم نیز به آن اشاره شده است.<ref>ر.ک:بروج: ۴ـ۸.</ref> | ||
==تسلط نجاشی و ایرانیان بر سرزمین حمیر== | ==تسلط نجاشی و ایرانیان بر سرزمین حمیر== | ||
در پی جنایت ذونواس، [[اصحمه بن ابجر|نجاشی]] (پادشاه مسیحی [[حبشه]]) در ۵۲۵ میلادی سپاهی به یمن فرستاد و یمن را تصرف كرد و بدینگونه پادشاهی حمیریها (دولت دوم) برافتاد و چندی بعد، [[ابرهه|اَبْرَهه]] بر یمن حكومت یافت و اعلام فرمانبرداری از نجاشی كرد.<ref>ابنهشام، ۱۳۵۵، ج ۱، ص ۳۸ـ۳۹، ۴۳ـ۴۴؛مسعودی، مروج، ج ۲، ص ۲۰۰؛ر.ک: برّو، ص ۸۴ـ۸۵</ref> | در پی جنایت ذونواس، [[اصحمه بن ابجر|نجاشی]] (پادشاه مسیحی [[حبشه]]) در ۵۲۵ میلادی سپاهی به یمن فرستاد و یمن را تصرف كرد و بدینگونه پادشاهی حمیریها (دولت دوم) برافتاد و چندی بعد، [[ابرهه|اَبْرَهه]] بر یمن حكومت یافت و اعلام فرمانبرداری از نجاشی كرد.<ref>ابنهشام، ۱۳۵۵، ج ۱، ص ۳۸ـ۳۹، ۴۳ـ۴۴؛مسعودی، مروج، ج ۲، ص ۲۰۰؛ر.ک: برّو، ص ۸۴ـ۸۵.</ref> | ||
در ۵۷۰ میلادی، در پیاستمداد [[سیف بن ذی یزن|سَیف بن ذی یزَن]] (امیر یمنی) از [[خسرو انوشیروان]]، ایرانیان به فرماندهی وَهْرِز بر [[یمن]] مسلط شدند و حبشیان را بیرون راندند.<ref>ابنهشام، ۱۳۵۵، ج ۱، ص ۶۴ـ۷۱؛مسعودی، مروج، ج ۲، ص ۲۰۲ـ۲۰۵</ref> | در ۵۷۰ میلادی، در پیاستمداد [[سیف بن ذی یزن|سَیف بن ذی یزَن]] (امیر یمنی) از [[خسرو انوشیروان]]، ایرانیان به فرماندهی وَهْرِز بر [[یمن]] مسلط شدند و حبشیان را بیرون راندند.<ref>ابنهشام، ۱۳۵۵، ج ۱، ص ۶۴ـ۷۱؛مسعودی، مروج، ج ۲، ص ۲۰۲ـ۲۰۵.</ref> | ||
==حمیریان بعد از ظهور اسلام== | ==حمیریان بعد از ظهور اسلام== | ||
پس از گسترش دعوت [[اسلام]] در [[جزیرةالعرب]]، در [[رمضان]] سال نهم فرستاده ملوك حمیر با نامهای نزد [[پیامبر (ص)]] رفت و خبر اسلام آوردن حمیریان را داد. [[زُرعة ذویزَن]]، از ملوك حمیر، نیز [[مالک بن مره|مالک بن مُرّه]]/ مُراره رَهاوی را فرستاد و مسلمانی خود و خاندانش را اعلام كرد. پس از آن، پیامبر (ص) نامهای خطاب به [[حارث بن عبد کلال|حارث بن عبد کُلال]] و برادرانش، و نامهای جداگانه به [[زرعه ذویزن|زُرعة ذویزَن]] كه جزو نخستین مسلمانان حمیر بود، نوشت و خدا را به سبب هدایت یافتن آنان سپاس گفت.<ref>ر.ک:ابنهشام، ۱۳۵۵، ج ۴، ص ۲۳۵ـ ۲۳۷؛ابنسعد، ج ۱، ص ۲۶۴ـ۲۶۵، ۲۸۲، ۳۵۶، ج ۵، ص ۵۳۰؛بلاذری، ص ۷۰ـ۷۱؛طبری، تاریخ، ج ۳، ص ۱۲۰ـ۱۲۲</ref> | پس از گسترش دعوت [[اسلام]] در [[جزیرةالعرب]]، در [[رمضان]] سال نهم فرستاده ملوك حمیر با نامهای نزد [[پیامبر (ص)]] رفت و خبر اسلام آوردن حمیریان را داد. [[زُرعة ذویزَن]]، از ملوك حمیر، نیز [[مالک بن مره|مالک بن مُرّه]]/ مُراره رَهاوی را فرستاد و مسلمانی خود و خاندانش را اعلام كرد. پس از آن، پیامبر (ص) نامهای خطاب به [[حارث بن عبد کلال|حارث بن عبد کُلال]] و برادرانش، و نامهای جداگانه به [[زرعه ذویزن|زُرعة ذویزَن]] كه جزو نخستین مسلمانان حمیر بود، نوشت و خدا را به سبب هدایت یافتن آنان سپاس گفت.<ref>ر.ک:ابنهشام، ۱۳۵۵، ج ۴، ص ۲۳۵ـ ۲۳۷؛ابنسعد، ج ۱، ص ۲۶۴ـ۲۶۵، ۲۸۲، ۳۵۶، ج ۵، ص ۵۳۰؛بلاذری، ص ۷۰ـ۷۱؛طبری، تاریخ، ج ۳، ص ۱۲۰ـ۱۲۲.</ref> | ||
[[ | [[پیامبر اکرم]] [[معاذ بن جبل|معاذ بن جَبَل]] را برای تعلیم احكام [[اسلام]] همراه [[مالک بن مراره]] نزد حمیریان فرستاد.<ref>ابنسعد، ج ۵، ص ۵۳۰؛یعقوبی، ج ۲، ص ۷۹.</ref> همچنین نامهای به همراه [[جریر بن عبدالله]] برای اَسْمَیفَعِ/ سُمَیفَعِ بن باكور/ ناكور، پادشاه حمیر، فرستاد و او بسیاری از غلامانش را آزاد كرد.<ref>ر.ک:ابنكلبی، ۱۴۰۸، ج ۲، ص ۵۴۰ـ ۵۴۱.</ref> | ||
همچنین در سال نهم، هیئتی از حمیر به ریاست [[نافع بن زید حمیری]] به نزد پیامبر (ص) رفتند.<ref>ابنحجر عسقلانی، ج ۸، ص ۷۵ـ۷۶</ref> و از آن حضرت درباره [[احكام دین]] پرسش كردند.<ref>ر.ک:طبری، جامع، ذیل بقره: ۲۲۳</ref> احادیثی نیز منسوب به پیامبراكرم (ص) در ستایش حمیر روایت شدهاست.<ref>ر.ک:ابن حنبل، ج ۲، ص ۲۷۸، ج ۵، ص ۲۷۲؛شریف رضی، ص ۳۳۹ـ۳۴۰</ref> گروههایی از حمیریان در فتوحات [[شام]] در زمان [[عمر بن خطاب|عمر]] (۱۳ـ۲۳) شركت كردند.<ref>ر.ک:مروزی، ص ۲۵۹؛ابنعساكر، ج ۲، ص ۱۴۸، ۱۵۱ـ۱۵۲</ref> عمر دیوانی برای اداره امور سپاهیان حمیر تشكیل داد.<ref>ابنسعد، ج ۳، ص ۲۹۸؛بلاذری، ص ۴۵۲</ref> | همچنین در سال نهم، هیئتی از حمیر به ریاست [[نافع بن زید حمیری]] به نزد پیامبر (ص) رفتند.<ref>ابنحجر عسقلانی، ج ۸، ص ۷۵ـ۷۶.</ref> و از آن حضرت درباره [[احكام دین]] پرسش كردند.<ref>ر.ک:طبری، جامع، ذیل بقره: ۲۲۳.</ref> احادیثی نیز منسوب به پیامبراكرم (ص) در ستایش حمیر روایت شدهاست.<ref>ر.ک:ابن حنبل، ج ۲، ص ۲۷۸، ج ۵، ص ۲۷۲؛شریف رضی، ص ۳۳۹ـ۳۴۰.</ref> گروههایی از حمیریان در فتوحات [[شام]] در زمان [[عمر بن خطاب|عمر]] (۱۳ـ۲۳) شركت كردند.<ref>ر.ک:مروزی، ص ۲۵۹؛ابنعساكر، ج ۲، ص ۱۴۸، ۱۵۱ـ۱۵۲.</ref> عمر دیوانی برای اداره امور سپاهیان حمیر تشكیل داد.<ref>ابنسعد، ج ۳، ص ۲۹۸؛بلاذری، ص ۴۵۲.</ref> | ||
پس از فتوحات اسلامی، دستههایی از طوایف حمیر در شهرهای فتحشده،<ref>مطیعی، ج ۱۵، ص ۴۷۰</ref> در شام بهویژه در شهر [[حمص]]، [[مصر]]،<ref>ر.ک:ابنكلبی، ۱۴۰۸، ج ۲، ص ۵۳۶، ۵۴۱، ۵۴۳ـ۵۴۵؛خلیفةبن خیاط، ص ۲۶۷؛ابندرید، ج ۲، ص ۳۶۳؛سمعانی، ج ۲، ص ۱۹۳، ج ۳، ص ۵۲۸</ref> [[بصره]]،<ref>ابنكلبی، ۱۴۰۸، ج ۲، ص ۵۴۵</ref> [[كوفه]]،<ref>سمعانی، ج ۱، ص ۲۹۹؛نووی، ج ۳، ص ۳۱۰</ref> و شهرهای [[اندلس]]<ref>ابنحزم، ص ۴۳۳ـ۴۳۶</ref> سكنا گزیدند. | پس از فتوحات اسلامی، دستههایی از طوایف حمیر در شهرهای فتحشده،<ref>مطیعی، ج ۱۵، ص ۴۷۰.</ref> در شام بهویژه در شهر [[حمص]]، [[مصر]]،<ref>ر.ک:ابنكلبی، ۱۴۰۸، ج ۲، ص ۵۳۶، ۵۴۱، ۵۴۳ـ۵۴۵؛خلیفةبن خیاط، ص ۲۶۷؛ابندرید، ج ۲، ص ۳۶۳؛سمعانی، ج ۲، ص ۱۹۳، ج ۳، ص ۵۲۸.</ref> [[بصره]]،<ref>ابنكلبی، ۱۴۰۸، ج ۲، ص ۵۴۵.</ref> [[كوفه]]،<ref>سمعانی، ج ۱، ص ۲۹۹؛نووی، ج ۳، ص ۳۱۰.</ref> و شهرهای [[اندلس]]<ref>ابنحزم، ص ۴۳۳ـ۴۳۶.</ref> سكنا گزیدند. | ||
در [[جنگ صفین]] (سال ۳۷) ،برخی از حمیریان جزو سپاه [[علی (ع) |علی علیهالسلام]]<ref>ر.ک:ابنكلبی، ۱۴۰۸، ج ۲، ص ۵۴۳؛نصربن مزاحم، ص ۱۱۷</ref> و در مقابل، بسیاری از آنان با [[معاویه]] همراه بودند. [[ذوالکلاع|ذوالكَلاع]]، از امرای معاویه، گروهی بزرگ از حمیریان را فرماندهی كرد.<ref>ابنكلبی، نسب مَعَدّ والیمنالكبیر، ج ۲، ص ۵۴۰ـ۵۴۱، ۵۴۳؛نصربن مزاحم، ص ۲۲۷، ۲۹۰ـ۲۹۱، ۲۹۷؛ابن ابیالحدید، ج ۴، ص ۲۸، ج ۵، ص ۲۲۷ـ۲۲۸، ۲۳۷</ref> به گفته [[سید مرتضی علم الهدی|سیدمرتضی علمالهدی]]،<ref>علمالهدی،ج ۴، ص ۶۱</ref> مخالفت با حضرت علی در میان حمیریان شایع بود. | در [[جنگ صفین]] (سال ۳۷) ،برخی از حمیریان جزو سپاه [[علی (ع) |علی علیهالسلام]]<ref>ر.ک:ابنكلبی، ۱۴۰۸، ج ۲، ص ۵۴۳؛نصربن مزاحم، ص ۱۱۷.</ref> و در مقابل، بسیاری از آنان با [[معاویه]] همراه بودند. [[ذوالکلاع|ذوالكَلاع]]، از امرای معاویه، گروهی بزرگ از حمیریان را فرماندهی كرد.<ref>ابنكلبی، نسب مَعَدّ والیمنالكبیر، ج ۲، ص ۵۴۰ـ۵۴۱، ۵۴۳؛نصربن مزاحم، ص ۲۲۷، ۲۹۰ـ۲۹۱، ۲۹۷؛ابن ابیالحدید، ج ۴، ص ۲۸، ج ۵، ص ۲۲۷ـ۲۲۸، ۲۳۷.</ref> به گفته [[سید مرتضی علم الهدی|سیدمرتضی علمالهدی]]،<ref>علمالهدی،ج ۴، ص ۶۱.</ref> مخالفت با حضرت علی در میان حمیریان شایع بود. | ||
==کتابهایی در مورد حمیر== | ==کتابهایی در مورد حمیر== | ||
مؤلفان اسلامی كتابهایی درباره حمیر تألیف كردهاند، نظیر، امثال حمیر از ابنكلبی هشامبن محمد.<ref>ابنندیم، ص ۱۰۹</ref> | مؤلفان اسلامی كتابهایی درباره حمیر تألیف كردهاند، نظیر، امثال حمیر از ابنكلبی هشامبن محمد.<ref>ابنندیم، ص ۱۰۹.</ref> | ||
برخی از این آثار كه باقیماندهاند، عبارتاند از: | برخی از این آثار كه باقیماندهاند، عبارتاند از: | ||
# التیجان درباره ملوك حمیر، از عبدالملكبنهشام (<small>متن کتاب در پیوند به بیرون</small>) ؛ | # التیجان درباره ملوك حمیر، از عبدالملكبنهشام (<small>متن کتاب در پیوند به بیرون</small>) ؛ | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
علما، ادبا، شعرا و امرای بسیاری به حمیر منسوباند، از جمله: | علما، ادبا، شعرا و امرای بسیاری به حمیر منسوباند، از جمله: | ||
{{ستون-شروع}} | {{ستون-شروع}} | ||
# [[کعب الاحبار|کَعبالاحبار]] (متوفی ۳۲) ؛<ref>ابنقتیبه، ص ۴۳۰</ref> | # [[کعب الاحبار|کَعبالاحبار]] (متوفی ۳۲) ؛<ref>ابنقتیبه، ص ۴۳۰.</ref> | ||
# ثَوربن یزید كَلاعی (متوفی ۱۵۳) ؛ | # ثَوربن یزید كَلاعی (متوفی ۱۵۳) ؛ | ||
# یزیدبن منصور (متوفی ۱۶۵) ؛ | # یزیدبن منصور (متوفی ۱۶۵) ؛ | ||
# [[سید حمیری|اسماعیلبن محمد]] (سید حمیری؛ متوفی ۱۷۳) ؛ | # [[سید حمیری|اسماعیلبن محمد]] (سید حمیری؛ متوفی ۱۷۳) ؛ | ||
# [[مالک بن انس|مالكبن اَنس]] (متوفی ۱۷۹) ؛<ref>ابنقتیبه، ص ۴۹۸؛ابنندیم، ص ۲۵۱</ref> | # [[مالک بن انس|مالكبن اَنس]] (متوفی ۱۷۹) ؛<ref>ابنقتیبه، ص ۴۹۸؛ابنندیم، ص ۲۵۱.</ref> | ||
# عبداللّه بن یوسف كَلاعی دمشقی (متوفی ۲۱۸) ؛ | # عبداللّه بن یوسف كَلاعی دمشقی (متوفی ۲۱۸) ؛ | ||
# محمدبن وُهَیب (متوفی ح ۲۲۵) ؛ | # محمدبن وُهَیب (متوفی ح ۲۲۵) ؛ | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
# نَشوانبن سعید (متوفی ۵۷۳) ؛ | # نَشوانبن سعید (متوفی ۵۷۳) ؛ | ||
# احمدبن محمد (متوفی ۶۱۰) ؛ | # احمدبن محمد (متوفی ۶۱۰) ؛ | ||
# سلیمانبن موسی كَلاعی (متوفی ۶۳۴).<ref>حجری یمانی، ج ۱، جزء۲، ص ۲۸۳ـ۲۸۴؛زركلی، ج ۲، ص ۲۸۵</ref> | # سلیمانبن موسی كَلاعی (متوفی ۶۳۴).<ref>حجری یمانی، ج ۱، جزء۲، ص ۲۸۳ـ۲۸۴؛زركلی، ج ۲، ص ۲۸۵.</ref> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==زبان حمیری== | ==زبان حمیری== | ||
اعراب [[حجاز]]، زبان حمیری را كه ویژه قبیله حمیر و از زبانهای رایج در عهد باستان بوده است،<ref>حمزه اصفهانی، كتابالتنبیه، ص ۲۰</ref> به دلیل داشتن واژههای نامأنوس، به زبان عجم تشبیه كردهاند<ref>زمخشری، ج ۳، ص ۱۹۸؛ابناثیر، ذیل «طمطم» </ref> و در مقایسه با زبان عربی [[اسماعیل (ع)]] و فرزندان او (<small>زبان عربی شمال</small>) كه [[قرآن]] به آن نازل شده است، حمیری زبانی غیرفصیح به شمار آمدهاست.<ref>ر.ک:ابنحجر عسقلانی، ج ۶، ص ۲۸۶؛شمس شامی، ج ۱، ص ۴۸۹</ref> | اعراب [[حجاز]]، زبان حمیری را كه ویژه قبیله حمیر و از زبانهای رایج در عهد باستان بوده است،<ref>حمزه اصفهانی، كتابالتنبیه، ص ۲۰.</ref> به دلیل داشتن واژههای نامأنوس، به زبان عجم تشبیه كردهاند<ref>زمخشری، ج ۳، ص ۱۹۸؛ابناثیر، ذیل «طمطم» .</ref> و در مقایسه با زبان عربی [[اسماعیل (ع)]] و فرزندان او (<small>زبان عربی شمال</small>) كه [[قرآن]] به آن نازل شده است، حمیری زبانی غیرفصیح به شمار آمدهاست.<ref>ر.ک:ابنحجر عسقلانی، ج ۶، ص ۲۸۶؛شمس شامی، ج ۱، ص ۴۸۹.</ref> | ||
==شخصیتهای حمیری شیعی== | ==شخصیتهای حمیری شیعی== | ||
*[[عبدالله بن جعفر حمیری]] نویسنده کتاب [[قرب الاسناد (کتاب) |قرب الاسناد]] و که در منابع شیعی [[توثیق]] شده است.<ref>تنقیح المقال، ج ۲ص ۱۷۶</ref><ref>نجاشی، ص ۱۶۹</ref><ref>فهرست، ص ۱۲۸</ref><ref>معالم العلما، ص ۶۵</ref> | *[[عبدالله بن جعفر حمیری]] نویسنده کتاب [[قرب الاسناد (کتاب) |قرب الاسناد]] و که در منابع شیعی [[توثیق]] شده است.<ref>تنقیح المقال، ج ۲ص ۱۷۶.</ref><ref>نجاشی، ص ۱۶۹.</ref><ref>فهرست، ص ۱۲۸.</ref><ref>معالم العلما، ص ۶۵.</ref> | ||
*[[محمد بن عبدلله بن جعفر حمیری]] محدث بزرگ شیعی در زمان [[غیبت صغری]]<ref>خلاصه علّامه، ص ۱۵۷</ref> | *[[محمد بن عبدلله بن جعفر حمیری]] محدث بزرگ شیعی در زمان [[غیبت صغری]]<ref>خلاصه علّامه، ص ۱۵۷.</ref> | ||
*[[جعفر بن عبدالله بن جعفر حمیری]] محدث، [[فقیه]] واهل فضل<ref>رجال نجاشی، ص ۲۵۲</ref> | *[[جعفر بن عبدالله بن جعفر حمیری]] محدث، [[فقیه]] واهل فضل<ref>رجال نجاشی، ص ۲۵۲.</ref> | ||
*[[حسین بن عبدالله بن جعفر حمیری]] محدث، فقیه واهل فضل<ref>رجال نجاشی، ص ۲۵۲</ref> | *[[حسین بن عبدالله بن جعفر حمیری]] محدث، فقیه واهل فضل<ref>رجال نجاشی، ص ۲۵۲.</ref> | ||
*[[احمد بن عبدالله بن جعفر حمیری]] محدث، فقیه واهل فضل<ref>رجال نجاشی، ص ۲۵۲</ref> | *[[احمد بن عبدالله بن جعفر حمیری]] محدث، فقیه واهل فضل<ref>رجال نجاشی، ص ۲۵۲.</ref> | ||
*[[سید اسماعیل بن محمد حمیری]] معروف به سید حمیری از شعرای بزرگ [[اهل بیت]].<ref> سید رضی، ص۴۳</ref> | *[[سید اسماعیل بن محمد حمیری]] معروف به سید حمیری از شعرای بزرگ [[اهل بیت]].<ref> سید رضی، ص۴۳.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |