پرش به محتوا

قبیله حمیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ آوریل ۲۰۱۴
جز
imported>Jalalyaghmoori
imported>Jalalyaghmoori
خط ۶۲: خط ۶۲:
==علما، ادبا، شعرای حمیر==
==علما، ادبا، شعرای حمیر==
علما، ادبا، شعرا و امرای بسياری به حمير منسوب‌اند، از جمله:
علما، ادبا، شعرا و امرای بسياری به حمير منسوب‌اند، از جمله:
# [[کَعب‌الاحبار]] (متوفی 32)؛<ref>ابن‌قتيبه، ص 430</ref>
# [[کعب الاحبار|کَعب‌الاحبار]] (متوفی 32)؛<ref>ابن‌قتيبه، ص 430</ref>
# ثَوربن يزيد كَلاعی (متوفی 153)؛
# ثَوربن يزيد كَلاعی (متوفی 153)؛
# يزيدبن منصور (متوفی 165)؛
# يزيدبن منصور (متوفی 165)؛
# اسماعيل‌بن محمد (سيّد حميری؛متوفی 173)؛
# اسماعيل‌بن محمد (سيّد حميری؛ متوفی 173)؛
# [[مالک بن انس|مالك‌بن اَنس]] (متوفی 179)؛<ref>ابن‌قتيبه، ص 498؛ابن‌نديم، ص 251</ref>
# [[مالک بن انس|مالك‌بن اَنس]] (متوفی 179)؛<ref>ابن‌قتيبه، ص 498؛ابن‌نديم، ص 251</ref>
# عبداللّه بن يوسف كَلاعی دمشقی (متوفی 218)؛
# عبداللّه بن يوسف كَلاعی دمشقی (متوفی 218)؛
خط ۷۳: خط ۷۳:
# احمدبن محمد (متوفی 610)؛
# احمدبن محمد (متوفی 610)؛
# سليمان‌بن موسی كَلاعی (متوفی 634).<ref>حجری يمانی، ج 1، جزء2، ص 283ـ284؛زركلی، ج 2، ص 285</ref>
# سليمان‌بن موسی كَلاعی (متوفی 634).<ref>حجری يمانی، ج 1، جزء2، ص 283ـ284؛زركلی، ج 2، ص 285</ref>
==زبان حمیری==
==زبان حمیری==
زبان حميری را كه ويژه قبيله حمير و از زبانهای رايج در عهد باستان بوده است،<ref>حمزه اصفهانی، كتاب‌التنبيه، ص 20</ref> اعراب [[حجاز]] به دليل اشتمال آن به واژه‌های نامأنوس و غريب، به زبان عجم تشبيه كرده‌اند<ref>زمخشری، ج 3، ص 198؛ابن‌اثير، ذيل «طمطم»</ref> و در مقايسه با زبان عربی [[اسماعیل (ع)]] و فرزندان او (زبان عربی شمال) كه [[قرآن]] به آن نازل شده است، حميری زبانی غيرفصيح به شمار آمده‌است.<ref>ر.ک:ابن‌حجر عسقلانی، ج 6، ص 286؛شمس شامی، ج 1، ص 489</ref>
زبان حميری را كه ويژه قبيله حمير و از زبانهای رايج در عهد باستان بوده است،<ref>حمزه اصفهانی، كتاب‌التنبيه، ص 20</ref> اعراب [[حجاز]] به دليل اشتمال آن به واژه‌های نامأنوس و غريب، به زبان عجم تشبيه كرده‌اند<ref>زمخشری، ج 3، ص 198؛ابن‌اثير، ذيل «طمطم»</ref> و در مقايسه با زبان عربی [[اسماعیل (ع)]] و فرزندان او (زبان عربی شمال) كه [[قرآن]] به آن نازل شده است، حميری زبانی غيرفصيح به شمار آمده‌است.<ref>ر.ک:ابن‌حجر عسقلانی، ج 6، ص 286؛شمس شامی، ج 1، ص 489</ref>
کاربر ناشناس