پرش به محتوا

عقیل بن ابی‌طالب: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۹: خط ۶۹:
هنگامی که علی(ع) زمام امور خلافت را در کوفه در دست داشت و اموال بسیار از بیت المال در اختیار آن حضرت بود، روزی عقیل، به نزدش آمد و گفت: «مقروض هستم و از [[ادا]]ی آن عاجز می‌باشم، [[قرض]] مرا ادا کن.» وقتی علی(ع) از مقدار [[قرض]] که صدهزار درهم بود جویا شد فرمود: «سوگند به خدا آن‌قدر ندارم که بتوانم [[قرض]] تو را ادا کنم، صبر کن تا جیره شخص من برسد، تا آخرین حد توان، به تو کمک می‌کنم...»
هنگامی که علی(ع) زمام امور خلافت را در کوفه در دست داشت و اموال بسیار از بیت المال در اختیار آن حضرت بود، روزی عقیل، به نزدش آمد و گفت: «مقروض هستم و از [[ادا]]ی آن عاجز می‌باشم، [[قرض]] مرا ادا کن.» وقتی علی(ع) از مقدار [[قرض]] که صدهزار درهم بود جویا شد فرمود: «سوگند به خدا آن‌قدر ندارم که بتوانم [[قرض]] تو را ادا کنم، صبر کن تا جیره شخص من برسد، تا آخرین حد توان، به تو کمک می‌کنم...»
عقیل گفت از بیت المال بده، ولی حضرت از این امر امتناع نموده<ref>ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۰۹.</ref>
عقیل گفت از بیت المال بده، ولی حضرت از این امر امتناع نموده<ref>ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۰۹.</ref>
و آهنی گداخته را به دست وی که نابینا بود نزدیک کرد، عقیل به خیال اینکه پول است دست به آن زد، ولی با آهن داغ مواجه شده واعتراض نمود، امام علی(ع) به وی فرمود تو طاقت این آتش را نداری من چگونه با زیر پا نهادن حق مردم آتش جهنم را تحمل کنم.<ref>ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۲۴۵؛ دیلمی، إرشاد القلوب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۱۶.</ref>گزارشی ازاین ماجرا درنهج البلاغه اززبان امیر المومنین(ع) آمده است. این داستان  که بیانگر سخت گیری [[امیرالمومنین(ع)]] در اجرای عدالت به خصوص در [[بیت المال]] مسلمانان است در تاریخ به داستان الحدیدة المحماة(آهن گداخته) مشهور شده است <ref>قمی، شیخ عباس،  سفینة البحار، ج۲، ص۱۲۵.</ref> تا آنجا که [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] در دیداری که [[عقیل بن ابی‌طالب|عقیل]] با او داشت به او گفت داستان حدیده محماة را برایم بگو که عقیل گریست و پیش از آن داستان دیگری از شدت عدالت امام علی(ع) نسبت به بیت المال و عتاب امام به فرزندش [[امام حسین علیه‌السلام|حسین]] را نقل کرد.  <ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۱۷.
و آهنی گداخته را به دست وی که نابینا بود نزدیک کرد، عقیل به خیال اینکه پول است دست به آن زد، ولی با آهن داغ مواجه شده واعتراض نمود، امام علی(ع) به وی فرمود تو طاقت این آتش را نداری من چگونه با زیر پا نهادن حق مردم آتش جهنم را تحمل کنم.<ref>ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۲۴۵؛ دیلمی، إرشاد القلوب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۱۶.</ref>گزارشی ازاین ماجرا درنهج البلاغه از زبان امیر المومنین(ع) آمده است. این داستان  که بیانگر سخت‌گیری [[امیرالمومنین(ع)]] در اجرای عدالت به خصوص در [[بیت المال]] مسلمانان است در تاریخ به داستان الحدیدة المحماة(آهن گداخته) مشهور شده است <ref>قمی، شیخ عباس،  سفینة البحار، نشر اسوه، ج۲، ص۱۲۵.</ref> تا آنجا که [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] در دیداری که [[عقیل بن ابی‌طالب|عقیل]] با او داشت به او گفت داستان حدیده محماة را برایم بگو که عقیل گریست و پیش از آن داستان دیگری از شدت عدالت امام علی(ع) نسبت به بیت المال و عتاب امام به فرزندش [[امام حسین علیه‌السلام|حسین]] را نقل کرد.  <ref>علامه مجلسی، بحارالانوار،۱۴۰۳ق،  ج۴۲، ص۱۱۷.
</ref>
</ref>


۱۸٬۴۲۹

ویرایش